📌برشی از کتاب #سروش_هدایت(32)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شناخت_قرآن
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
✳ حریت و آزادگی در رهایی از قلاده هوس
4⃣ چهارم: آن چه صاحب نظرانِ صائب دربارهي حريّت انسان مي فهمند و صاحب بصران ثاقب آن را در آينهي شهود مي يابند، همانا آزادي از هر تعيّن و تعلّق و اطلاق از هر تقيّد و تقلّد به قيد هوا و قلادهي هوس است كه از آن به دنيا تعبير مي شود كه دوستي آن ريشهي هر خطا و سَرِ هر تباهي است؛ حبّ الدنيا رأس كلّ خطيئة.[ اصول كافي، ج 2، ص 131]
🔹 منشأ چنين گرفتاري، تن گرايي انسانْ و طبيعت زدگي اوست كه اگر از زندان بدن آزاد گردد و از قيد طبيعت برهدْ، بدون اعتزال از جامعه كه كاري نكوهيده است از دنيا منعزل مي شود كه كاري نيكو است و چنين كاري نيز ميسّر است. زيرا كليد رهايي از زندانِ تنْ به دست جان ملكوتي اوست، كه متأسّفانه وي از گشودن دَرِ زندان و ديدن بيرون آن و شوق خروج از مَحْبَسِ تنْ غفلت مي كند.
🔹 سبب چنينْ ذهولِ ناپسند، همانا كوري انسان است كه از دوستي دنيا پديد آمده است، چنانكه از اميرالمؤمنين (عليه السلام) رسيده است: «وإنّما الدنيا منتهي بَصَر الأعمي».[ نهج البلاغه، خطبه ي 133]
تن قَفَسْ شكل است زان شد خارِ جان
در فريب داخلان و خارجان[مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 1849.]
و اين عجب كه جان به زندان اندرست
وانگهي مفتاح زندانش به دست[مثنوي معنوي، دفتر چهارم، بيت 2034.]
🔹 البته چنين حريّت صادقِ عرفاني از چنان رهايي كاذبِ پنداري كاملا ً جداست. زيرا انسانِ آزاده از ماسواي خدا، فراتر از نظام كيهاني است و انسان وازده در هوا و بسته به هوس، فروتر از خَس و خار است.
آدمي كاو مي نگنجد در جهان
در سرِ خاري همي گردد نهان[همان، دفتر اول، بيت 1971.]
🔹 چنين انسان وا زده اي گاهي براي دريافت تحسين از ديگران، اظهار شجاعت مي كند و زه و كماني به گردن مي آويزد تا ديگران وي را به توانمندي بستايند.
در هوايِ آن كه گويندت زهي
بسته اي بر گردن جانت زهي[همان، دفتر سوم، بيت 2240]
🔹 ليكن باطن چنين تيراندازي جز خَسْتنِ جان و زخمي كردن روان نخواهد بود. زيرا هوس مداري نه ابزار شكار مطلوب است، نه وسيلهي نيل به محبوب.
نردبان خلق اين ما و من است
عاقبت زين نردبان افتادن است
هر كه بالاتر رود ابله تر است
كاستخوان او بَتَر خواهد شكست[همان، دفتر چهارم، بيت 2763]
🔹 و هيچ بردگي بدتر از هوامداري نيست.
مادر بت ها بُتِ نفس شماست
زان كه آن بُتْ مار و اين بُتْ اژدهاست[مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 772]
🔹 آن چه در اين زمينه از نثر و نظم گفته شد يا ممكن است گفته شود، در آيهي كريمهي قرآن كه از بارزترين مصاديق جامعُ الكَلِمْ مي باشد، مندرج است؛ (تلك الدّار الأَخرةُ نَجْعَلُها للذين لا يريدون علوّاً في الأرض و لا فساداً و العاقبة للمتقين).[ سوره ي قصص، آيه ي 83.]
@rahighemakhtoom
📌سرمایه مشترک
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 سرمایهای كه برای مردها و زنهاست بعضیها مشترك است و بعضیها مختص؛ آن سرمایهای كه مخصوص زنهاست، آن انعطاف و گرایش و شكسته دلی و موعظتپذیری و تسلیم در برابر حق است؛ این سرمایه در زنها بیش از مردهاست. اینكه زن زودتر از مرد متأثر میشود و گریه میكند این سرمایه است. منتها اگر رهبری شد و این سرمایه را در مناجات به كار برد نه در مسائل عاطفی و خانگی و دنیایی، این سرمایه را به راه مصرف كرده است؛ چون سرمایه را به راه مصرف كرده است بینیاز میشود. اینكه در دعای كمیل آمده است «وَ طاعَتُهُ غِنىً»[1] یعنی اگر كس مطیع خدا بود، بینیاز میشود و اگر كسی ارتباطش با خدا از راه مناجات بیش از دیگران بود، او بینیازتر است.
🔹 مطلب دوم آن است كه این اختصاصی به معصومین ندارد. اولین كسی كه بعد از وجود مبارك امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین) به نبی اكرم(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) ایمان آورد حضرت خدیجه بود. خدیجه نه مقام نبوت داشت، نه مقام ولایت داشت، نه مقام امامت داشت. درباره فاطمه زهرا(صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، اگر كسی درباره او سخن بگوید و بعد بگوید حضرت زهرا(صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، خب سخنی است به حق گفته است، ولی درباره خدیجه كه نمیتوان گفت او حسابش جداست! او یك زنی است عادی، او با معجزه ایمان نیاورد، معجزه برای افراد عادی است آن كه راه دلش بسته است، راه چشم را میگشاید تا پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) برای او معجزهای بیاورد مردهای را زنده كند و مانند آن؛ ولی هیچ كدام از این معجزات را خدیجه(سلام الله علیها) مسئلت نكرد؛ سرّش آن است كه راه دل باز است، بالاتر از راه چشم و گوش و این راه انعطاف در زنها خیلی بیش از مردهاست.
[1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص850.
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
📌درد تاریخی انسان ها
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 در آیهٴ 97 سورهٴ مباركهٴ حجر فرمود: ﴿وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ یضِیقُ صَدْرُكَ بِمَا یقُولُونَ ٭ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ٭ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یأْتِیكَ الْیقِینُ﴾؛[1] فرمود ناملایمات دنیا زیاد است و ما میدانیم این سخنان تلخی كه این كفّار و منافقان میگویند شما را دلتنگ میكند؛ قرآن به شما «شرح صدر» میدهد، «فضای باز» میدهد، شفای «بما فی الصدور» است. خدا را تنزیه كن از هر نقصی، یك؛ تحمید و حمد بكن در برابر كمالهایی كه به تو داده و میدهد، دو؛ از ساجدان و خاضعان باش که از این مشكل میرهی، این سه.
🔹 این درد همه ما در همه تاریخ است، بیان مطلب این است كه انسان براساس فطرتی كه دارد و بر اساس مطالعاتی كه میكند و استدلالهایی كه بهرهاش میشود، میداند که عالم بر اساس نظم است یك، و خدای حكیم دارد اداره میكند دو، و مأمور به حفظ حكمت و عدل هم هست سه، از طرفی ناملایمات فراوانی هم میبیند، این ناملایمات او را به ستوه درمیآورد که گاهی اعتراض میكند، گاهی نقد میكند و گاهی هم ـ خدای ناكرده ـ كجراهه میرود.
🔹 ابوحیان توحیدی صاحب «الامتاع و المؤانسة» او آدم ادیبی بود، اصطلاحاً به هر كسی نمیگویند كاتب، مگر اینكه در چند فن ماهر و فنّان باشد که به او میگویند كاتب. او فقر فراوانی را تحمل میكرد و از طرفی هم میدید که یك عدهٴ زیادی با بیت المال بازی كودكانه میكنند و این موارد او را به خشم كشاند و شروع كرد به بیمهری و انحراف و بیراهه رفتن تا سرانجام چند نامهای می نویسد كه ابن ابی الحدید این نامهها را در شرح نهج البلاغه نقل میكند، بعد میگوید این نامهها از دسیسه همین ابوحیان توحیدی است. این نامهها محاكمهای است بین حضرت امیر(سلام الله علیه) و عمر، نامه اعتراض آمیزی مثلا از طرف عمر هست که حضرت امیر جواب میدهد، حضرت امیر مینویسد که عمر جواب میدهد، در این رد و بدل مخاطبهای ـ معاذالله ـ حضرت امیر محكوم میشود، خیلیها نمیدانستند این دسیسهٴ كیست. ابن ابی الحدید به تعبیر سیدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبایی او جزو پیشگامان این رشته بود، میگفت این نامهها جعلی است و همین ابوحیان توحیدی این نامهها را جعل كرده است. آدم ملّای تنگ نظری بود، فقر از یك سو فساد و تبعیض از سوی دیگر او را برآشفت، به جای اینكه تحمل كند، شرح صدر داشته باشد، به راه برود و مؤلف خوب در بیاید، بیراهه رفته و این كارها را كرده كه آمده حضرت امیر را محكوم كرده، برای اینكه عقده خودش را خالی كند. قرآن از این دردها جلوگیری میكند.
🔹 این را خوب گوش بدهید! چون بسیاری از طلبهها و بسیاری از دانشجوها ذات اقدس الهی استعداد خوبی داد و اینها میتوانند آینده خوبی داشته باشند، اینها باید بدانند كه در یك میدانِ بازی دارند بازی میكنند و هیچ چیز اینها را جذب نكند! اینجا جای بازی است و جایی هم از دنیا پست تر نیست، آدم باید بكوشد كه از این مزبله و این كودگاه به صورت روح و ریحان یك گلی بشود بیاید بالا، وگرنه اینجا جای كود است از این پائین تر عالم دیگر خدای سبحان خلق نكرده هر چه هست از این بالاتر است.
[1] ـ سوره حجر، آيات 99 تا 97.
📚 درس تفسیر سوره مبارکه یونس
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪️نگاشت 8 :واژه نگاشت
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
✅ «یَتِیماً»: پیغمبر هنوز طفل شش ماههای در شکم مادر بود که پدرش از دنیا رفت. در عمر شش سالگی مادرش آمنه هم وفات کرد. در هشت سالگی پدر بزرگش عبدالمطّلب که سرپرستی او را به عهده داشت دار فانی را وداع گفت. از آن به بعد تحت سرپرستی عمویش ابوطالب قرار گرفت.
✅ «آوَی»: منزل و مأوی داد. پناه داد.
✅ «ضَآلاًّ»: گمراه و سرگشته. پیغمبر قبل از نبوّت، دریای موّاج کفر و شرک و ظلم و فسق و جهل و خرافات محیط را میدید و غرقشدگان در آن را نظاره میکرد، امّا راه به جائی نمیبرد. نمیدانست چگونه خالق جهان را بپرستد و بدو نزدیک بشود، و از بارگاه یزدان نجات مردمان را بطلبد. به غار حراء پناه میبرد و شبها و شبها با خود خلوت میکرد و سرگشته در تفکّرات و حیرتزده از مشاهده اوضاع به دنبال نجات میگشت، تا در دل غار حراء نور وحی پرتو افکند و او را به حق رهنمود کرد . @rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪️نگاشت 9 :واژه نگاشت
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
✅ «عَآئِلاً»: فقیر و بیچیز. چیزهائی که پیغمبر از پدر به ارث برد، شتر مادهای و کنیزکی بود.خدا او را با سود تجارت، و ثروت خدیجه، و .... دارا و بینیاز کرد. آیات گذشته، بیانگر الطاف و عنایات خاصّ الهی در حق پیغمبر است.
✅ «لا تَقْهَرْ»: خوار و زبون مدار. اموال و دارائیشان را با زور مگیر و تصرّف مکن.
✅ «لا تَنْهَرْ»: با خشونت مران. برخی سائل را خواهان دانش و پرسش کننده از مسائل علمی شمردهاند.
✅ «حَدِّثْ»: صحبت بدار. بازگو کن. بازگو کردن نعمت، شکرگزاری از آن با قول و فعل، امکانپذیر است. سپاس با زبان، و بذل و بخشش از آن. ذکر ثروت و قدرت برای تفاخر، مراد نیست.
ادامه دارد....
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب #سروش_هدایت(33)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شناخت_قرآن
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
5⃣ پنجم: گرچه فصل مقوّم انسانِ زنده همان تألّه او است، ليكن تمام انسان ها در برابر آن مقوّم الاهي يكسان نيستند، تقرّب انديشوران وارسته به اسمِ اعظمِ حيِّ قيّوم، بيش از ديگران است، چنان كه مسئوليت آن ها در ادارهي نظام اسلامي بيش از ديگران خواهد بود.
🔹 بكوشيد با اخلاصْ سعي بليغ را نثار آموختن و اندوختن كنيد تا زمينهي شكوفايي و اِثارهي دفائنِ عقول شما فراهم گردد و آگاه باشيد هر گونه قيام و اقدام محققانه و جهاد و اجتهاد متحققانه در مزرعهي دنيا، گرچه با تهي شدن ظاهري انبار قدرت و انبان توان مادي همراه است؛ ليكن در حقيقت از انبار به كشتزار منتقل مي شود، نه اين كه معدوم گردد.
هر كه كاردْ گردد انبارش تهي
ليكش اندر مزرعه باشد بهي[مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 2239.]
🔹 قرآن كريم كه سراسر درس حكمت مي دهد، چنين مي فرمايد: (و ما تقدّموا لأنفسكم من خيرٍ تجدوه عند الله)[ سوره ي بقره، آيه ي 110.]
پس همگان بكوشيم كه
✅ اولا ً در حيازت آن حياتِ برين سهل انگاري نكنيم؛ (يا أيُّها الذين امنوا استجيبوا لله و للرّسول إذا دعاكم لما يحييكم).[ سوره ي انفال، آيه ي 24. ]
✅ ثانياً بعد از احراز حيات متألّهانه، آن را از گزند بيماري هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و مانند آن مصون نگه داريم و از تذكره هاي شفابخش قرآن كريم كه منادي درمان فراطبيعي است؛ (و ننزّل من القرءان ما هو شفاءٌ ورحمةٌ للمؤمنين)[ سوره ي اسراء، آيه ي 82.]متّعظ شده، پندپذير باشيم.
✅ ثالثاً بعد از تأمين شفا و نيل به سلامت دل كه بهترين وسيلهي تقرب الاهي است و بهرهي اوحدي از سالكان كوي وصال است؛ (إذ جاء ربَّه بقلبٍ سليم)[ سوره ي صافات، آيه ي 84.]
🔹 آن چه شايستهي دل سالم است، تهيه نماييم. زيرا سلامت دل همانند سلامت ظرفْ وسيلهي مناسبي براي دلبر دلنواز و دل پذير، يعني بها، جمال، جلال، كمال و ساير اسماي حسناي خداست.
ظرف سالم اگر تهي از مظروف باشد، هرگز به كمال لايق خود نايل نخواهد شد و اين همان است كه در نيايش هاي ملكوتي اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) آمده است؛ وقَلْبى بحبّك متيّماً[مفاتيح الجنان، دعاي كميل.]
🔹 واملأ قلبى حبّاً لك وخشيةً منك[مفاتيح الجنان، دعاي پنجم سحرهاي ماه مبارك رمضان.]، و چون محبّت اولياي الاهي، مخصوصاً خاندان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به ويژه حضرت بقيّة الله (ارواح من سواه فداه) نمودار دوستي الاهي و اجر رسالت خاتم انبيا (صلي الله عليه و آله و سلم) است، بكوشيم تا در پرتو عنايت هاي قرآن و عترت، سعادت داريْن و تداوم نظام اسلامي و سلامت مقام معظم رهبري و توفيق دولت و ملّت را از خداي سبحان تقاضا كنيم و حشر امام راحل (قدّسسرّه) و شهدا را با انبيا و اولياي الاهي درخواست نماييم.
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب #سروش_هدایت(34)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شناخت_قرآن
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
✳ حمد و ثنا ويژهي ولي نعمت است. هيچ نعمتي برتر از هستي و هيچ كمال وجودي، والاتر از حيات نيست. وليّ اصل هستي و وليّ كمال هستي خداست. از اين رو سپاس مخصوص اوست.
🔹 تنها ثنايي كه شايستهي خداست، حمدي است كه خودِ خداوند، بدون واسطه يا به واسطهي خليفهي كامل خود، انجام مي دهد. زيرا ديگران نه توانِ اِحصاي (شمارش)نعمت او را دارند؛ (وإن تعدّوا نعمة الله لاتُحْصُوها)[ سوره ي نحل، آيه ي 18.] و نه قدرت شناخت منعم را؛ (ويُحذّركم الله نفسَه)[ سوره ي آل عمران، آيه ي 28.] . آن چه از انسان ضعيف برمي آيد، اعتراف به قصور معرفت نعمت و اقرار به عجز از شناخت منعم است. شايد همين اعترافِ به عَيّ و اقرار بِه عجز، سپاس او محسوب شود.
▪ توجه شما دانش پژوهانْ به نكاتي چند معطوف مي شود:
1⃣ يكم: رفتاري اقتدار آور است كه از جزم علمي صائب و عزم عملي صالح برخوردار باشد. كاري كه با شك علمي يا ترديد عملي همراه باشد، توان تأمين توانايي امت اسلامي را ندارد. زيرا چيزي كه خود، عيبهي عيب است، بدون ريبْ راه به غيب نخواهد برد و راهيانِ ديارِ ملكوتِ قدرت را به مقصد راهنمايي نخواهد نمود.
🔹 علمْ چون آينه است كه زيبايي و زشتي را به خوبي روشن مي كند. عزْم چون آب است كه زشتي را مي شويَد و زيبايي فطري را از آلودگي به تباهيِ گناه، پالوده و پاك مي نمايد.
🔹 براي نيل به اقتدار ملّي كه اولين هزينهي آن عزيمت است، بايد از هرگونه رفاه، اسراف و اِتراف در بارگاه دولت يا كارگاه ملت پرهيز شود. زيرا اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (عليه السلام) فرمود: لاتجتمع عزيمة و وليمة، ما أنْقض النوْمَ لعزائم اليوْم[نهج البلاغة، خطبه ي 241، بند 2.]
؛ يعني هرگز هوس محوري با حق مداري، سورچراني شامگاه با عزم پگاه، سحرخيزي و خواب غفلت شبانه با عزم فولادين روزانه جمع نمي شود.
🔹 پشتوانهي اين گفتار نغر علوي، كلام پُر مغز الاهي است كه از زبان لقمان حكيم نقل مي فرمايد: (يبُنيَّ أقم الصلوة وَأمُر بالمعروف وَانْهَ عن المنكر وَاصْبر علي ما أصابك إنّ ذلك من عزم الا قمور)[ سوره ي لقمان، آيه ي17.]
؛ فرزندم نماز را به
پا دار و به آن چه پيش عقل يا نقل به رسميت شناخته شده، از آن به معروف ديني ياد مي شود، فرمان بده و از آن چه نزد عقل يا نقل به رسميت شناخته نشده، از آن به منكر ياد مي شود، نهي كن و در تحمّل رخدادهاي روزگار، صابر باش. اين امور نيازمند به عزم محكم است.
🔹 ملّتي كه تمام افراد آن مسلّح به عزم و اراده اند، نه مبتلا به كرنش و ارادتمندي، و امتي كه تمام آحاد آن مجهّز به امر و نهي هستند و به حق و صدق و عدل فرمان مي دهند و از باطل و دروغ و ستم باز مي دارند، مقتدر خواهند بود.
🔹 مردمي كه هزينهي ظلم ستيزي را با شكيبايي مي پردازند، مستقل و آزادند. اقتدار ملّي و استقلال از هر بيگانه، گوهري در ژرفاي درياي عزيمت است و ساكنان ساحلِ آسايش را بهره اي از چنين دُر نيست:
و آن كه بر شط و شطر اين درياست
نه سزاوار لؤ لؤ لالاست[حكيم سنائي، حديقة الحقيقة، ص 177.]
ادامه دارد....
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
#قرآن
#فصاحت
#لغت_شناسی
#مفهوم_یابی_واژه_های_قرآنی
#ادبیات_عرب
#زیبایی
#موسیقی
#معجزه
#نظم_آهنگ_قرآن
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 14: نظم آهنگ قرآن
✳ یک نوع موسیقی درونی در کلام قرآن وجود دارد که احساس شدنی است، اما تن به تشریح نمی دهد. این موسیقی در تار و پود الفاظ و در ترکیب درون جمله ها نهفته است و فقط با احساس ناپیدا و با قدرت متعال ادراک می شود.
🔹 به این ترتیب، موسیقی درونی، بیان قرآن را هم راهی می کند و از آن کلماتی موزون و با حساسیتی والا می سازد که با کوچک ترین حرکات دچار اختلال می شود، هر چند که این کلمات شعر نیستند و قید و بندهای بسیار شعر را هم ندارند، قید و بندهایی که هم آزادی بیان را محدود می کنند و هم از مقصود دور می سازند.»
✅ رافعی نیز گفته است: «عرب در نوشتن نثر و سرودن شعر، با هم رقابت می کردند و بر یکدیگر فخر می فروختند، اما سبک کلام آنان همیشه بر یک منوال بود. آنان در منطق و بیان آزاد بودند و فن سخنوری می دانستند.
🔹 البته فصاحت عرب از یک طرف فطری و از طرفی الهام گرفته از طبیعت بود. اما وقتی قرآن نازل شد، آنان دیدند که طرح دیگری در انداخته است. الفاظ همان بود که می شناختند، پی در پی، بدون تکلف و روان آمده و ترکیب و هماهنگی و همسازی در اوج است، از شکوه و فخامت آن در شگفت شدند و ضعف نهاد و ناچیزی ملکه ذهن خود را دریافتند.
🔹 بلیغان عرب نیز نوعی از سخن دیدند که تا آن زمان نمی شناختند. آنان، در حروف و کلمات و جمله های این سخن تازه، آهنگی با شکوه می دیدند. تمام این سخنان چنان متناسب در کنار هم نشسته بود که به نظر می رسید قطعه ای واحد است. عرب به خوبی می دید که نظم آهنگی در جان این سخنان جریان دارد و این خود ضعف و ناتوانی آنان را به اثبات می رساند.
🔹 تمام کسانی که راز موسیقی و فلسفه روانی قرآن را درک می کنند، معتقدند که در نزد هیچ هنری نمی تواند با تناسب طبیعی الفاظ قرآن و آوای حروف آن برابری یا رقابت کند و هیچ کس نمی تواند حتی بر یک حرف آن ایراد بگیرد. دیگر این که قرآن از موسیقی بسیار برتر است و این خصوصیت را داراست که اصولا موسیقی نیست.
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
اسراء 01.mp3
11.96M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#سوره_اسراء
#جلسه 1
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا
🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید.
⏪به حول و قوه الهی جلسات تفسیر سوره حمد و بقره به پایان رسید و از این پست تفسیر سوره اسرا را آغاز خواهیم کرد. با قرآن همراه باشید.
☘️☘️☘️
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید
👇👇👇
@rahighemakhtoom
اسراء 02.mp3
10.38M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#سوره_اسراء
#جلسه 2
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا
🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید.
⏪به حول و قوه الهی جلسات تفسیر سوره حمد و بقره به پایان رسید و از این پست تفسیر سوره اسرا را آغاز خواهیم کرد. با قرآن همراه باشید.
☘️☘️☘️
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید
👇👇👇
@rahighemakhtoom
📌 حقّ حیات
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 مهم ترین بحثی كه درباره امامزاده ها مطرح است آن است كه اینها به عترت طاهرین(علیهم الصلاة و علیهم السلام) مرتبط اند و عترت عِدل قرآن كریم است و قرآن كریم مبین و مفسّر و شارح میخواهد كه همان عترت اند. آن علوم اساسی كه به وسیله ذات اقدس الهی به خاندان عصمت و طهارت(علیهم الصلاة و علیهم السلام) رسید، به این امامزادگان هم منتقل شد. اینها ممكن است از علم الدراسه خیلی استفاده نكرده باشند، ولی مهم ترین علم، علم الوراثه است كه اینها سهم وافری بردند. علم الدراسه بدون علم الوراثه تعیین كننده نیست.
🔹 این امامزاده ها(علیهم آلاف الرحمة) از علم الوراثه طَرْفی بستند با همان علم الوراثه از حجاز به ایران آمدند و اسلام را به عنوان قرآن و عترت به ایران آوردند. هر جا این امامزاده ها نزول و اِجلال كردند آنجا مرام اهل بیت، مكتب اهل بیت، علوی بودن، فاطمی بودن، حسنی و حسینی(علیهم الصلاة و علیهم السلام) بودن رواج پیدا كرده، این امامزاده ها نسبت به ما حقّ حیات دارند؛ یعنی ما تشیعمان را، ولایت مداریمان را، پیروی اهل بیت را از این امامزاده ها داریم. آن روز كه اسلام به ایران آمده است، اسلام تنها با قرآن نیامده بلکه به وسیله عترت هم آمده و این عترت آمیخته با قرآن و قرآن هماهنگ با عترت به وسیله این امامزاده ها منتشر شدند. اینكه میبینید بزرگان وقتی وارد حرم امامزاده ها شدند نهایت خضوع را دارند، برای این است كه اینها نسبت به ما حقّ حیات دارند.
🔹 درست است بزرگانی نظیر شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ صدوق اینها معلّمان ما بودند و آثار علمی فراوانی به یادگار گذاشتند، اما اینها معلّماند و آنها نسبت به ما حقّ حیات دارند؛ بین حقّ حیات و حقّ تعلیم خیلی فرق است! این امامزادهها آمدند گفتند اسلام، تنها قرآن نیست قرآن است با عترت؛ عترت تلاش و كوشش كردند كاری بكنند كه از كوه ها ساخته نیست! الآن ما به بركت تلاش و كوشش امام راحل و خون های پاك شهدا(رضوان الله تعالی علیهم) در خدمت قرآنیم، ماه مبارك رمضان در خدمت قرآنیم و در لیالی قدر قرآن را بر بالای سر مینهیم، اما خیلی فرق است بین ما كه قرآن پژوهیم با خاندان عصمت و طهارت و این امامزاده ها كه آنها محقّقان قرآن كریم اند.
📚 پیام به کنگره بین المللی امامزادگان
تاریخ: 1392/06/13
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪نگاشت 10 :نکات تفسیری آیات 6 تا 11
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
۱ - پیامبر(ص(، از از آغاز تولّد یتیم بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(استفهام «ألم یجدک یتمًا» مطلق است و به زمان خاصى اختصاص نیافته است و کسى که خداوند او را به طور مطلق یتیم مى یابد، باید از آغاز تولد با فوت پدر مواجه باشد. فعل «آوى» نیز قرینه است بر این که یتیمى پیامبر(ص(، در دورانى بود که شخص به سرپرست نیازمند است. بنابراین آن حضرت، از آغاز تولّد یتیم بوده است.
۲ - یتیمى پیامبر(ص(، او را به داشتن سرپرست نیازمند کرده بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(حرف «فاء» براى عطف مسبب بر سبب است و دلالت دارد که آنچه پیامبر(ص(را نیازمند سرپرست کرده بود، یتیمى آن حضرت بوده است.
۳ - وجود پدر، مأمن و مأوایى مناسب براى مراقبت از فرزند (ألم یجدک یتیمًا فاوى(به کسى «یتیم» گفته نمى شود; مگر در صورت نبود پدر. (العین(
۴ - خداوند، از آغاز یتیمى پیامبر(ص(، هیچ گاه آن حضرت را بدون سرپرست نگذاشته بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(«إیواء» (مصدر «آوى»(; یعنى، منزل دادن، ساکن کردن، جمع آورى و ضمیمه ساختن چیزى به چیز دیگر (برگرفته از قاموس و مقاییس اللغة(. در آیه شریفه به معناى قرار دادن شخص در کنار دیگرى و در آوردن او از حالت بى جایى و بى پناهى است.
۵ - فراهم آوردن سرپرست براى پیامبر(ص(و برطرف ساختن دغدغه یتیمى از خاطر او، نشانه دور بودن آن حضرت از قهر و خشم خداوند (ما ودّعک ربّک و ما قلى ... ألم یجدک یتیمًا فاوى(
۶ - خداوند، با یادآورى الطاف خود در دوران کودکى پیامبر(ص(، آن حضرت را به عطاهاى آینده خویش اطمینان بخشید. (و لسوف یعطیک ... ألم یجدک یتیمًا فاوى(
۷ - پیامبر(ص(از خردسالى، در پناه خداوند و برخوردار از مراقبت مخصوص او بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(فعل «آوى» - که مطلق است - ممکن است به معناى «آواک إلى نفسه» و بیانگر مراقبت مستقیم خداوند، از پیامبر(ص(باشد.
۸ - یتیمان، باید از مأواى مناسب برخوردار و از سرگردانى رهانیده شوند. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(آیه شریفه، گرچه در مقام امتنان بر پیامبر(ص(است و مأوا بخشیدن به آن حضرت را در دوران یتیمى، امدادى الهى به او خوانده است; ولى نعمت شمردن این عمل، تمجید از آن و نشانگر مطلوب بودن چنین رفتارى است.
۹ - خداوند، با سوق دادن مردم به سوى پیامبر(ص(، آن حضرت را از تنهایى و غربت در آورد.* (ألم یجدک یتیمًا فاوى(فعل «آوى» - که مطلق است - مى تواند به معناى «آوى إلیک الناس» باشد. در این صورت یتیم به معناى «وحید» خواهد بود.
ادامه دارد...
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom