eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌 اصول سیاست‏ خارجی در قرآن(4 پایان مقاله) ⏪ اصل دعوت یا جهاد شاید از میان اصول سیاست‏ خارجی اسلام، این اصل بیش از همه حایز اهمیت ‏بوده و بیشتر از دیگر محورها مورد بحث و مناظره قرار گرفته است . احتمالا یكی از جهات اهمیت این اصل، آن است كه ماهیت روابط خارجی از دیدگاه اسلام را تبیین می‏كند . مناظرات دامنه‏ دار درباره اصل دعوت و جهاد سبب شد از هر دو اصل تحت‏ یك عنوان یاد كنیم، زیرا آن گونه كه برخی از پژوهشگران مسلمان گفته ‏اند اگر تنها به ذكر عنوان دعوت اكتفا گردد، دیدگاه‏های موجود درباره اصل جنگ یا صلح در روابط خارجی اسلام نادیده انگاشته می‏شود و اگر اصل را بر جهاد و جنگ مشروع بگذاریم طرح عنوان اصل دعوت ناتمام خواهد ماند . ▪ تفصیل این بحث را با یك پرسش اساسی ناظر به ماهیت روابط خارجی از دیدگاه اسلام پی‏ می ‏گیریم كه آیا اسلام در روابط خود با جوامع غیراسلامی اصل را بر جنگ می‏گذارد یا صلح; به عبارت دیگر، آیا صلح یك قاعده است و جنگ، ضرورت یا بالعكس؟ اگر اصل جهاد را به عنوان یكی از اصول سیاست‏خارجی اسلام مورد تاكید قرار دهیم به زعم برخی اندیشمندان مسلمان و عموم خاورشناسان اصل در روابط خارجی اسلام جنگ محور است و صلح ناظر به حالات خاص و استثنا از قاعده می‏باشد، اما اگر اصل را بر دعوت بگذاریم قضیه فرق خواهد كرد . دقیقا با عنایت‏ به همین مساله است كه با دو نوع روش رو به رو می‏گردیم:[4] ⏪ الف)روش خاورشناسان كه در قالب «انتشار الاسلام بالسیف‏» مطرح می‏گردد و بر مفاهیمی چون ارهاب، اصولگرایی، الاسلام المسلح، التطرف تاكید می‏شود . در این رویكرد آیات جهاد به خصوص آیه سیف به عنوان مستند مورد توجه قرار می‏گیرد; ⏪ ب)روشنفكران مسلمان كه در قالب «تنظیف وجه الاسلام‏» یا پیراستن اسلام از هر نوع خشونت و جنگ به تحلیل می‏پردازند و بر مفاهیمی چون; سلام و تسامح و تعایش و رافت تاكید می‏كنند . 🔹 در حالی‏كه دسته نخست فقط به تحلیل آیات جهاد می‏پردازد و آیات صلح و سلم را از نظر دور می‏دارند، دسته دوم با تاكید بر آیات صلح و مسالمت، به آیات جهاد بی‏توجهی می‏كنند . روش اعتدال روشی است كه بتواند میان هر دو دسته آیات جمع زند . اكثر مفسران و فقهای اسلام در این‏باره اندیشیده‏اند كه از مجموع این گفته‏ها و اظهارات می‏توان به جمع‏بندی و نتیجه نهایی نایل آمد . 🔹 بدون تردید یكی از مهم‏ترین و احتمالا هدف اصلی فرستادن انبیا دعوت است . آیات متعدد قرآن كریم پیامبران را دعوتگران دینی معرفی می‏كند . بر این‏اساس، نخستین وظیفه پیامبر و رهبران دینی همانا دعوت بشر به تعالیم و ارزش‏های وحیانی است . از طرف دیگر، جهاد و جنگ با مشركان و طغیان‏گران بی‏تردید یكی از وظایف اساسی مسلمانان و رهبران دینی محسوب می‏گردد . آنچه در مورد جهاد و جنگ حایز اهمیت است فلسفه تشریع این پدیده است كه جهاد برای چیست و چه زمانی انجام می ‏پذیرد . 🔹 با تحلیل و موشكافی این نكته احتمالا بتوان رابطه دعوت و جهاد و اصل در روابط خارجی دولت اسلامی را به دست آورد . ▪ اگر جهاد برای كشور گشایی باشد، احتمالا بر دیدگاه خاورشناسان مبنی بر جنگ محوری اسلام صحه می‏گذارد، اما اگر فلسفه تشریع جهاد برای دعوت به تعالیم وحیانی و ارزش‏های اسلامی باشد نه سلطه جویی و كشور گشایی، ادعای مذكور ناتمام و غرض آلود خواهد بود . این نوشتار ادعا دارد اصل در روابط خارجی اسلام بر صلح استوار است و جنگ حالت استثنایی است كه بنابر ضرورت تجویز می‏گردد . عصاره استدلال ما براین فرضیه آن است كه جهاد اسلامی یكی از مراحل دعوت به شمار می‏رود و برای ترویج ارزش‏های دینی صورت می‏گیرد . این دقیقا گفته یكی از محققان است كه «توحید اساس جهاد و جهاد برای توحید» است . ▪ بحث را با طرح اهمیت دعوت در آیات قرآن به عنوان یكی از اصول روابط خارجی دنبال می‏كنیم و در پی آن آیات مربوط به جهاد را مورد مطالعه و تحلیل قرار خواهیم داد . آیات متعددی اولین و مهم‏ترین وظیفه پیامبر را دعوت به خیر و صلاح می‏داند . 📝 پی نوشت: [1] . ر.ك: كی . جی . هالستی، مبانی تحلیل سیاست‏بین الملل، ترجمه بهرام مستقیمی (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1376 .) [2] . نادیه محمود مصطفی، المدخل المنهاجیه فی العلاقات الدولیه فی الاسلام (المعهد العالمی للفكر الاسلامی، 1996م .) [3] . ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق محی الدین عبدالمجید (مطبعه السعاده) ج‏2، ص‏314 . [4] . برای مطالعه مبسوط این دوگونه برخورد با آیات جهاد و صلح ر.ك: سیف الدین عبدالفتاح، القران و نظیر العلاقات الدولیه فی الاسلام; نادیه محمود مصطفی، المدخل المنهاجیه فی العلاقات الدولیه فی الاسلام (المعهد العالمی للفكر الاسلامی، 1996م) ص 15- 89 . @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(1) ▪ جوان معمولا در سه حوزه فكر و اندیشه، اخلاق و معاشرت اجتماعی، نگرانی هایی دارد و خواسته یا ناخواسته به سمت و سویی گرایش پیدا می كند و در صورتیكه الگویی مناسب به وی ارایه نشود، به الگوهای نامناسب و نامتناسب روی می آورد. از این رو قرآن، در راستای رسالت هدایتی و تربیتی خود، با بیان داستان های واقعی به ترسیم الگوهای مناسب پرداخته است، كه در این نوشتار تنها به الگوهای جوان و یا در سنین جوانی می پردازیم. ⏪ الف: حوزه فكر و اندیشه ✅ 1ـ الگوی مبارزه با عقاید و افكار باطل الگوی جوان در این برنامه، حضرت ابراهیم - علیه السلام - است كه در سنین جوانی به مبارزه با بت پرستی پرداخت. وی ابتدا با سرپرست خود (آزر) گفتگو كرد و تا آنجا پیش رفت كه از او و همفكرانش بیزاری جست. قرآن كریم می فرماید: (ولقد آتینا ابراهیم رشده من قبل و كنا به عالمین، اذ قال لا بیه وقومه ما هذه التماثیل التی إنتم لها عاكفون) ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم; و از شایستگی او آگاه بودیم. آن هنگام كه به پدرش آزر، و قوم او گفت:این مجسمه های بی روح چیست كه شما همواره آنها را پرستش می كنید؟ در پاسخ گفتند: وجدنا آبائنا لها عابدین) ما پدران خود را دیدیم كه آنها را عبادت می كردند، ابراهیم واكنش نشان داد و فرمود: لقد كنتم إنتم وآبإكم فی ضلال مبین) قطعا هم شما و هم پدرانتان در گمراهی آشكاری بودید.[1] چون تواند ساخت با آزر، خلیل؟ چون تواند ساخت با رهزن، دلیل؟ 🔹 آری، همان طور كه راهنما و دلیل راه، با راهزن سازگاری و همراهی ندارد، ابراهیم خلیل هم با آزر بت تراش سازش نمی كند. 🔹 و در جای دیگر فرمود: واذ قال ابراهیم لا بیه آزر إتتخذ إصناما الهه انی إراك وقومك فی ضلال مبین) به خاطر بیاورید هنگامی كه ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت هایی را معبود خود انتخاب می كنی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشكاری می بینم. [2] ⏪ سلسله مقالات بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(2) ▪ ابراهیم در مرحله نخست، در مقام استفهام انكاری و توبیخی پرسید: (این مجسمه ها چیست كه به عنوان خدا پذیرفته اید و آنان را عبادت می كنید؟.) در مرحله بعد كه آنان به تقلید از پیشینیان خود استدلال كردند، ابراهیم در پاسخ، آنان را به گمراهی متهم نمود. 🔅 اعلام بیزاری سپس در مرحله بعد، ابراهیم از بت پرستان اعلام بیزاری كرد، قرآن كریم می فرماید: (قد كانت لكم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه اذ قالوا لقومهم انا برإ منكم ومما تعبدون من دون الله) برای شما سرمشقی خوب در زندگی ابراهیم و كسانی كه با او بودند، وجود داشت، آن هنگام كه به قوم مشرك خود گفتند: (ما از شما و آنچه غیر از خدا می پرستید، بیزاریم) . [3] 🔅 اظهار دشمنی در مرحله ی بعد ابراهیم، دشمنی خود با آنان را ظاهر كرد و گفت: (كفرنا بكم وبدا بیننا وبینكم العداوه والبغضإ إبدا) ما نسبت به شما كافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشكار شده است. [4] 🔅 فقط خودیها ابراهیم نسبت به همه بت پرستان اعلام بیزاری و اعلان دشمنی نمود; یعنی نباید با آنان همزیستی مسالمتآمیز داشت. اما چون به آزر وعده استغفار داده بود: (سإستغفر لك ربی)[5]، برای او استغفار كرد. قرآن می فرماید: (الا قول ابراهیم لا بیه لا ستغفرن لك)[6] و (ما كان استغفار ابراهیم لا بیه الا عن موعده وعدها ایاه) [7] رو (إشداء علی الكفار) باش با ولی چون گل، عدو چون خار باش ⏪ سلسله مقالات بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(3) ✅ 2ـ الگوی مبارزه و بت شكنی ابراهیم در ادامه مبارزه خود، به مبارزه با بت پرداخت; یعنی او علاوه بر این كه با (تبر منطق) به جنگ بت پرستان رفت، با تبر آهنین به جنگ بت ها نیز رفت. او با سوگندی كه از پیش یاد كرده و نقشه ای كه از قبل طرح كرده بود می فرمود: (تالله لا كیدن إصنامكم بعد إن تولوا مدبرین) بخدا سوگند در غیاب شما نقشه ای برای نابودی بت هایتان طرح می كنم،[8] اوهمه بت ها را نابود كرد و تنها بت بزرگ را برای تنبه آنها باقی گذاشت: (فجعلهم جذاذا الا كبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون) سرانجام همه آنها، جز بت بزرگشان را، قطعه قطعه كرد. شاید سراغ او بیایند. [9] ▫ جوانی به نام ابراهیم ابراهیم - علیه السلام - طرح و نقشه خود را به اجرا درآورد و بت ها را شكست. ولی چون این كار دور از چشم مردم انجام گرفته بود، كسی نمی دانست كه چه كسی چنین كاری را انجام داده است، همه می گفتند: (من فعل هذا بآلهتنا انه لمن الظالمین) چه كسی با خدایان ما چنین كرده است؟ قطعا او از ظالمین است. اما چون پیش از آن، ابراهیم، آنان و بت هایشان را تهدید كرده بود، آن ها شكی نداشتند كه كار ابراهیم است. لذا گزارش دادند كه: (سمعنا فتی یذكرهم یقال له ابراهیم) جوانی را می شناسیم به نام ابراهیم كه از بت ها به بدی یاد می كرد. ▫ منطق قوی ابراهیم ابراهیم - علیه السلام - را به محاكمه كشیدند، اما او با منطق قوی پاسخ می داد و برای بیداری آنها بت بزرگ را سالم نگهداشته بود، تا بگوید: (بل فعله كبیرهم هذا فسإلوه ان كانوا ینطقون) شاید بت بزرگ چنین كرده باشد، بروید از او سوال كنید، اگر آنها سخن می گویند. یعنی، آنان كه حرف نمی زنند، چگونه می توانند به حال شما سودمند باشند؟ و اگر كاری از آنها ساخته است، پس آن بت بزرگ، بت های كوچكتر را شكسته است و اگر حرفی نمی تواند بزند و كاری از او برنمیآید، پس شایسته پرستش نیست. (إفتعبدون من دون الله ما لاینفعكم شیئا ولایضركم) سپس با اعلام بیزاری از بت و بت پرست گفت: (اف لكم ولما تعبدون من دون الله) اف بر شما و آنچه غیر از خدا می پرستید. 🔹 ابراهیم تا بدان جا پیش رفت كه آتش نمرودیان را به جان خرید: (قالوا حرقوه وانصروا الهتكم) گفتند: او ابراهیم را بسوزانید و خدایان خود را یاری كنید. 🔹 از آنجا كه خداوند بندگان خود را تنها رها نمی كند، به امر خداوند آتش سوزان، برای ابراهیم سرد و سالم شد: (قلنا یا نار كونی بردا وسلاما علی ابراهیم) . [10] آتش ابراهیم را دندان نزد چون گزیده حق بود چونش گزد؟ آتش ابراهیم را نبود زیان هركه نمرودی است گو می ترس از آن ماه با احمد اشارت بین شود نار ابراهیم را نسرین شود ⏪ سلسله مقالات بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(4) ✅ 3ـ الگوی هدفداری قرآن كریم برای معرفی الگوی هدفداری، شخصیت های بزرگی را معرفی می نماید. از جمله این شخصیت ها حضرت ابراهیم است كه آیات مربوط به آن گذشت و گفته شد كه حضرت ابراهیم به هیچ قیمتی حاضر نشد دست از هدف خود بردارد و تهدیدها را به جان خرید: (یا ابراهیم لئن لم تنته لا رجمنك و اهجرنی ملیا) ای ابراهیم اگر دست از كارهایت خرابكاریهایت برنداری، تو را سنگ باران خواهم كرد یا سخنان تندی به تو خواهم گفت. از من دور شو.[11] تا این كه وی مجبور شد از آنان كناره گیری كند و گوشه عزلت برگزیند. قرآن از زبان ابراهیم می فرماید: (وإعتزلكم و ما تدعون من دون الله...) از شما و بتهایتان كناره گیری می كنم...[12] در همین راستا، آن حضرت آتش نمرود را نیز پذیرا شد. ✅ نمونه دیگر: نمونه دیگر هدفداری، اصحاب كهف هستند: اصحاب كهف جوانانی بودند خداباور، كه حاضر نشدند دست از عقیده خود بردارند: (انهم فتیه آمنوا بربهم (اصحاب كهف جوانانی بودند كه به پروردگارشان ایمان داشتند.[13] و شعارشان این بود كه: (ربنا رب السموات والارض لن ندعوا من دونه الها) پروردگار ما، پروردگار آسمان ها و زمین است و به جز او خدایی دیگر را نمی خوانیم. [14] اینان، آنچنان در راه عقیده خود استوار بودند كه حاضر نشدند با طاغوت زمان همنوا شوند، و لذا شهر و دیار، خانه و خانواده و حتی ملك و حكومت را رها كرده و به غاری پناه بردند: (اذ اوی الفتیه الی الكهف قالوا ربنا آتنا من لدنك رحمه وهییء لنا من إمرنا رشدا) بیاد آور، هنگامی كه جوانان به غار پناه بردند و گفتند: خدایا، از سوی خودت به ما رحمت بده و زمینه رشد ما را فراهم فرما. [15] آنان پس از بیدار شدن از خواب به حساب همان زمان ـ كه دوران خفقان و ستم دقیانوس بود ـ باز به فكر طهارت و پاكی بودند و حاضر نبودند غذای نامناسب مصرف نمایند، لذا به مإمور خرید گفتند: (فلینظر إیها إزكی طعاما فلیإتكم برزق منه...) بنگر كه كدامیك طعامشان پاكیزه تر است، و مقداری از آن روزی برای شما بیاورد. [16] علم و حكمت زاید از لقمه حلال عشق و رقت آید از لقمه حلال زاید از لقمه حلال اندر دهان میل خدمت، عزم رفتن آن جهان ⏪ سلسله پست ها ی بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(5) ✅ ب ـ حوزه اخلاق در این حوزه علمی و عملی، قرآن كریم به معرفی چند الگو پرداخته كه جوانان باید با شناخت این نمونه های اخلاق و اسوه های هدایت، مسیر تربیت خود را با آنها منطبق نموده واز رفتار و اعمالشان درس گرفته و به آنان تإسی نمایند: ✅ 1ـ الگوی از جان گذشتگی آیه شریفه: (ومن الناس من یشری نفسه ابتغإ مرضات الله) بعضی از مردم كسانی هستند كه جان خود را برای خشنودی خدا، می فروشند،[17] الگوی از جان گذشتگی است كه قرآن به ما معرفی می كند. این مصداق منحصر به فرد، علی بن ابی طالب - علیه السلام - است كه در نهایت از جان گذشتگی، حاضر شد در زمان خطر، به جای پیامبر - صلی الله علیه و آله - در بستر وی قرار بگیرد. سنگ تا فانی نشدكی شد نگین ▪ دانشمندان اسلامی از مفسران، مورخان و محدثان می نویسند، در (لیله المبیت) یعنی شبی كه پیامبر - صلی الله علیه و آله - می خواست از مكه بیرون آمده و به مدینه هجرت نماید، علی بن ابی طالب - علیه السلام - به جای پیامبر خوابید و همه خطرات احتمالی را به جان خرید. [18] 📝 پی نوشت ها: [1] . انبیإ، 53. [2] . انعام، 74. [3] . ممتحنه، 4. [4] . ممتحنه، 4. [5] . مریم، 47. [6] . ممتحنه، 4. [7] . توبه، 114. [8] . انبیإ، 57. [9] . همان، 58. [10] . انبیإ، 69. [11] . مریم، 46. [12] . مریم، 48. [13] . كهف، 13. البته در برخی از روایات، نامگذاری اصحاب را به فتی به دلیل ایمانشان دانسته اند ر.ك بحار الانوار، ج 14، ص 428. [14] . همان، 14. [15] . همان، 10. [16] . همان، 19. [17] . بقره، 207. [18] . ر ك: علامه امینی، الغدیر، ج 2 ص 48، و بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 202 و 207. ⏪ سلسله پست ها ی بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 مجبور نیستیم1 ▪ بعضى از آیات قرآن به وجود بعضى از صفات در انسان تصریح کرده اند؛ مثل این که آیه مبارکه مى‌فرماید: «انسان حریص آفریده شده است» آیا این خود دلالت نمى‌کند که در وجود انسان عواملى هست که او را بى اختیار به جانب شر مى‌کشاند؟ ▪ درست است که بعضى آیات قرآن بر صفات منفى و به تعبیر دیگر وجود عامل شر در انسان تصریح مى‌کند و چنین عواملى اقتضاى گرایش به شر را ایجاد مى‌کند، اما در قرآن مجید عوامل دیگرى نیز ذکر شده است که مى‌توانند عوامل شر را کنترل کنند؛ مثلاً بعد از اینکه مى‌فرماید: «انسان حریص آفریده شده است» مى‌فرماید: «غیر از نمازگزاران»؛ یعنى، اینکه اگر چه انسان اقتضاى حریص بودن دارد، ولى کسانى که اهل نماز و اهل توجه به خدا هستند قدرت کنترل این عامل را دارند، پس عامل دیگرى هم در انسان هست که او را به نماز خواندن و توجه به خدا و عبادت و تعدیل و تهذیب اخلاق وادار مى‌کند که آن هم عاملى درونى و خدادادى است. ✅ نتیجه اینکه آیه مبارکه ناظر به وجود گرایش فطرى در انسان است و این اقتضا مى‌کند که در شرایط خاصى حریص و جزوع ... باشد، ولى در کنار آن عوامل دیگرى هم هست که موجب تعدیل او شود. ▪ آیه مبارکه صرفاً در پى تعیین یک قوه، استعداد و اقتضا در انسان است که ممکن است زمانى این (قوه) در اثر تقویت و گرایش به همان سو، به (فعل) تبدیل شود و ممکن است در اثر وجود عوامل کنترل هرگز به فعلیت نرسد؛ یعنى، اینکه فعلیت بخشیدن به این عوامل امرى اختیارى است. ▪ بنابراین همان گونه که (حرص) انگیزه درونى دارد، گرایش به جانب خدا نیز بر اساس (فطرت الله) صورت مى‌گیرد. پس هر دو عامل در نهاد انسان به طور فطرى وجود دارد که یکى از آنها انسان را به طرف مادیات و دیگرى به سوى معنویات مى‌کشاند هر دوى این عوامل موجود است، منتهى گاهى یکى از آنها ضعیف‌تر و دیگر قوى‌تر است. ▪ آیاتى که صفات شر را در انسان بیان مى‌کند، در مقام هشدار به آدمى است که چنین عوامل خطرناکى در او وجود دارد تا مواظب کنترل آنها باشد و آیاتى هم که از قبیل (فطرة الله) صفت خیر او را بیان مى‌کنند، در مقام توجه دادن او به عوامل فطرى خیر در اوست که هر دو دسته، عوامل خدادادى است و عواملى است که کسب آنها از محدوده اختیار آدمى خارج است، این گونه نیست که انسان براى آنکه خداجو شود احتیاج به کسب انگیزه خداجویى داشته باشد، بلکه انگیزه‌اى در نهاد انسان است که ممکن است شکفته شود یا نشود. شکفته کردن آنها ناشى از اختیار خود آدمى است و اگر بخواهیم از زاویه دیگرى به صفات شر در انسان بنگریم، باید بگوییم: اصولا حرص آدمى و تمایل شدید او به مال و منال، گرایشى اصیل نیست و انسان اصالتاً به دنبال آنها نیست. 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 مجبور نیستیم2 ▪ انسان اصالتاً به دنبال رسیدن به سعادت و کمال و خیر است و از روى اشتباه، مى‌پندارد که خیر و سعادت و کمال او در کسب مال نهفته است، لذا نسبت به کسب آن حریص مى‌شود. اگر او توجه داشت که خیر و کمالش در مال خلاصه نمى‌شود، بلکه مال وسیله‌اى است که مى‌تواند براى رسیدن به خیر او را کمک کند، چه بسا از حرص خود دست بر مى‌داشت و بخشیدن مال را موجب سعادت خود مى‌دانست. ▪ به هر حال در چنین مواردى یک عامل فطرى که طالب خیر و کمال خود است در شکل ناقصى ظهور مى‌کند و با جهل و پندار توأم مى‌شود وگرنه تمامى گرایش هاى آدمى (فى حد نفسه) خیر است؛ مثلاً (جاه طلبى) که صفتى مذموم تلقى مى‌شود در کمال جویى ریشه دارد آدمى طالب کمال خویش است، مى‌خواهد رشد کند و از دیگران جلو بیفتد. ▪ اصل این تمایل بد نیست، منتها بدى آن از این جهت است که آدمى راه رسیدن به آن را نمى‌داند و فکر مى‌کند که ارضاى این تمایل فقط از طریق خدعه و نیرنگ و... ممکن است او مى‌تواند به همین وسیله به والاترین مقام انسانى نایل شود و بدین طریق هر قدر که براى ارضاى این غریزه کوشش کند، کامل‌تر مى‌شود. مال دوستى و حرص هم غریزه‌اى فرعى، عارضى و غیر اصیل است، انسان در ابتدا مى‌خواهد از این طریق نیازهاى خود را برآورده کند، اما به تدریج با تقویت کردن آن، حالت غیر عادى و جنون آمیز پیدا مى‌کند. ▪ یکى از اساتید بزرگوار ما نقل مى‌کردند که شخصى به عنوان سؤال و گدایى نزد حضرت آیة الله شربیانى آمده بود و خیلى اصرار مى‌کرد که از ایشان پول بگیرد، اما ایشان از هرگونه کمکى به آن سائِل امتناع مى‌کردند. کار به جایى رسید که شب تا صبح در خانه ایشان ماند و گریه و زارى کرد تا اینکه در همان جا مُرد بعد از آنکه لباسهاى او را درآوردند، با کمال تعجب دیدند که سراسر لباس او لیره طلاى عثمانى دوخته شده است. آرى، با داشتن صدها لیره طلا گدایى کردن! در کوچه خوابیدن! و از گرسنگى جان دادن! این جنون نیست؟ پول که باید فقط وسیله‌اى براى ارضاى نیازهاى اساسى انسان باشد، خود، اصالت پیدا مى‌کند. پولى که باید در خدمت انسان قرار مى‌گیرد، انسان در خدمت آن قرار گیرد. آیا این انگیزه، فطرى و طبیعى است؟ روشن است که نیست و اصلا غرایزى را که ما از روى مسامحه آنها را عامل گناه مى‌دانیم واقعاً عامل گناه نیستند. ▪ این غرایز تنها به دنبال ارضاى خویشند، غرایز نیستند که ما را به گناه وادار مى‌کنند؛ این انسان است که با انتخاب بد خویش، راه گناه را براى ارضاى آنها انتخاب مى‌کند.راه ارضاى غرایز در گناه خلاصه نمى‌شود، اما از آنجا که ارضاى آنها از طریق مشروع، مشکل‌تر است انسانهاى دون همّت براى ارضاى آنها به گناه ـ که احیاناً راهى آسان‌تر است ـ روى مى‌آورند. ▪ تمامى عوامل و غرایزى که در وجود انسان نهفته است، براى رشد و کمال و بقاى انسان آفریده شده است، اما همین عوامل رشد در راه انحراف و سقوط به کار گرفته مى‌شوند؛ مثلاً، ارضاى غرایزى از قبیل خوردن، آشامیدن و ارضاى غریزه جنسى در صورتى که فاعل آنها قصد عبادت و تقرب داشته باشد عبادت است و برعکس، در صورتى که قصد فاعل، صرفاً ارضاى غرایز بدون توجه به حلال یا حرام بودن آنها باشد زمینه سقوط آدمى را فراهم مى‌کند. 📝 منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 امتحان و آزمایش‌های الهی در قرآن1 امتحان و آزمایش انسان ها از سوی خداوند متعال از سنت های الهی است كه در واقع هدف ابتدایی از خلقت انسان هم این دو عنصر بوده است. قرآن كریم می فرماید: الم ـ أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَكُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ: آیا مردم پنداشته‌اند كه با گفتن این كه ایمان آوردیم رها می‌شوند و هرگز مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْكاذِبِینَ[1] : ما امت‌هایی را كه پیش از آنان بودند، آزمایش كردیم، خدا راستگویان و دروغ گویان را كاملاً می‌شناسد. ✳ مسأله‌ی امتحان و آزمایش، از جمله مسائلی است كه در قرآن مجید، روی آن، زیاد تكیه شده و مطالب مربوط به آن با تعبیرهای مختلف، مانند: «فتنه»، «بلاء»، «تمحیص»، «تمییز» و «امتحان» وارد شده است، و با مراجعه به «المعجم المفهرس» از طریق این مواد، می‌توان به اهمیت و عنایت قرآن به موضوع امتحان و آزمایش پی برد. ✳ مسأله آزمایش الهی در قرآن به دو صورت مطرح گردیده است: گاهی به صورت كلی و این كه افراد در كشاكش زندگی، مورد آزمایش قرار می‌گیرند و محك امتحان، راستگو را از دروغگو جدا می‌سازد، و گاهی دیگر، به صورت ملموس و عینی، و با تشریح سرگذشت امت‌های پیشین كه مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و گروهی رفوزه و گروهی نیز پیروز شده‌اند. ✳ حقیقت امتحان پیوند خاصی با اموری دارد كه به وسیله‌ی آنها تحقق می‌پذیرد و از این امور می‌توان به شرح زیر نام برد: 🔹 1ـ ممتحن یا امتحان‌گری كه فرد یا گروهی را به امتحان می‌كشد. 🔹 2ـ امتحان شده‌ای كه در قلمرو آزمایش قرار می‌گیرد. 🔹 3ـ وسائل امتحانی كه آزمایش، به وسیله‌ی آنها انجام می‌پذیرد و حقیقت به وسیله‌ی آنها آشكار می‌گردد. 🔹 4ـ انگیزه‌ای كه فرد امتحان‌گر به خاطر آن دست به امتحان می‌زند. ◀ و هر چهار مسأله در قرآن، در ضمن آیاتی وارد شده است. اینك به شرح مختصر مباحث چهارگانه می‌پردازیم: ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 امتحان و آزمایش‌های الهی در قرآن2 ◀ 1ـ ممتحن كیست؟! ▪ از آنجا كه بحث ما درباره‌ی آزمایش‌های الهی است، قهراً ممتحن خدا خواهد بود كه بندگان خود را در آزمایش‌های مختلی قرار می‌دهد، و در آیه‌ 155 سوره‌ی بقره با جمله (ولنبلونكم) و در آیات دیگر به ممتحن بودن خود تصریح می‌كند و به خاطر روشن بودن مطلب در اینجا توقف زیادی نمی‌كنیم، چیزی كه هست، ممتحن بودن خدا، خود بحث انگیز است و پرسش زیر را به دنبال دارد و آن این كه آن كس دست به آزمایش می‌زند كه از حقیقت امر آگاه نباشد و خدای آگاه از درون و برون بندگان، واقف بر غیب و شهادت، چه نیازی به آزمایش دارد پاسخ این سئوال در بحث چهارم كه به عنوان «انگیزه‌های امتحان» مطرح می‌شود خواهد آمد. ◀ 2ـ آزمایش شدگان امتحان شدگان، بندگان الهی هستند كه از دوران بلوغ تا لحظه‌ی مرگ در بوته آزمایش‌های مختلف قرار می‌گیرند، و برخی پیروز، و برخی دیگر با شكست از صحنه‌ی امتحان خارج می‌گردند. ▪ گاهی قرآن از یك آزمایش عمومی كه متوجه تمام بندگان خدا می‌گردد نام می‌برد و می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَكُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»[2]: آیا مردم گمان كردند همین كه گفتند ایمان آوردیم رها می‌شوند و در بوته آزمایش قرار نمی‌گیرند. ▪ آیات در زمینه آزمایش‌های عمومی بیش از آن است كه در این جا منعكس گردد. گاهی قرآن از یك رشته آزمایش‌های خصوصی پرده بر می‌دارد كه متوجه اشخاص و طائفه معینی بوده است، و این موضوع یك رشته از قصص و داستان‌های قرآن را تشكیل می‌دهد و تشریح این نوع از آزمایش‌ها بر عهده كتاب‌هایی است كه قصص قرآن را گرد آورده‌اند و ما به طور اشاره به بعضی موارد آنها، از این موضوع می‌گذریم. ✅ 1ـ ابراهیم خلیل الرحمان: قرآن درباره‌ی وی می‌فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»[3] : بیاد آر زمانی را كه خداوند ابراهیم را با یك رشته امور آزمایش كرد و او نیز به خوبی از عهده آنها برآمد، و به او گفت من ترا پیشوای مردم قرار می‌دهم. ✅ 2ـ داود، پیامبر بزرگ بنی‌اسرائیل: او با طرح سؤالی از جانب دو نفر كه مشروح آن در سوره‌ی ص آیه‌های 23 ـ 24 وارد شده است مورد آزمایش قرار گرفت و قرآن در این مورد می‌فرماید: «وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»[4] : داود تصور كرد كه ما او را در بوته‌ی امتحان قرار دادیم از خداوند جهان طلب آمرزش كرد و به ركوع افتاد و به خدا روی آورد. ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 امتحان و آزمایش‌های الهی در قرآن2 ◀ ـ آزمایش شدگان ✅ 3ـ سلیمان فرزند حضرت داود: او نیز مانند پدرش داود به طور خصوصی مورد آزمایش قرار گرفت و قرآن به این حقیقت در آیه زیر تصریح می‌كند: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلى كُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ»[5] ما سلیمان را آزمایش كردیم و جسد مرده‌ای را بر تخت او افكندیم آنگاه او به سوی خدا بازگشت. قرآن از طوایف و گروه‌هایی كه مورد آزمایش قرار گرفته‌اند نام می‌برد، مانند: ✅ 4ـ قوم صالح: این گروه از پیامبر خود درخواست كرد كه از طریق اعجاز شتری از كوه، بیرون آید، خداوند، به درخواست آنان به عنوان آزمایش پاسخ مثبت گفت، قرآن به این حقیقت در آیه یاد شده در زیر، اشاره می‌كند و می‌فرماید: «إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَهِ فِتْنَهً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ»[6] : ما به عنوان آزمایش شتری برای آنان می‌فرستیم، تو مراقب باش و صبر را پیشه خود ساز. ✅ 5ـ سپاهیان طالوت: طالوت به سرپرستی گروهی از بنی‌اسرائیل مأمور گردید كه ستمگر زمان خود «جالوت» را سركوب كند، وی وقتی با سپاهیان خود از نهری كه میان اردن و فلسطین قرار دارد عبور می‌كرد، از جانب خدا مأمور گردید كه پآیه‌ صبر و استقامت سربازان خود را بیازماید، از این جهت گفت: هر كس از این آب بخورد از من نیست و آن كس كه از آن جز یك كف نخورد، از من است، در این موقع گروهی رفوزه و گروه كمی از امتحان درآمد، و همان گروه از امتحان درآمده بودند كه در موقع مقابله با ستمگر زمان به نام «جالوت» گفتند: «كَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً كَثِیرَهً»: چه بسا گروه كمی كه به صبر و استقامت مجهز بودند، بر گروه زیادی پیروز شد. قران جریان امتحان این گروه را در سوره‌ی بقره آیه‌های 245 ـ 262 بیان كرده است. ✅ 6ـ حضرت موسی موسی بن عمران از دوران تولد، تا روزی كه دیده از جهان بربست در بوته آزمایش‌های مختلف قرار گرفت و قرآن بسیاری از مایه‌های آزمایش او را یاد كرده است، قرآن پس از بازگویی آنها، به موسی خطاب می‌كند و می‌فرماید: «وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلى قَدَرٍ یا مُوسى»[7] : ما تو را با آزمایش‌هایی آزمودیم آن گاه در میان مردم مدین اقامت گزیدی اكنون به مقام نبوت رسیدی. ✅ 7ـ آزمایش مسلمانان در جنگ احزاب آیاتی از سوره‌ی احزاب (آیه‌های 9 ـ 27) بیانگر اجمالی جنگ خندق است، جنگی كه قرآن كریم آن را آزمایش سخت مؤمنان می‌داند و می‌گوید: «هُنالِكَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِیداً»[8] : در آنجا افراد با ایمان مورد امتحان قرار گرفتند (و افراد ضعیف الایمان) سخت متزلزل شدند. ورود سپاه دشمن آنچنان رعب و ترسی در دل افراد ایجاد كرد كه قرآن از آن جمله زیر یاد می‌كند: «وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا»[9] : «آن گاه كه چشم‌ها حیران شده و جان‌ها به گلو رسید و به وعده خدا گمان‌های مختلفی شد.» در این موقع افراد حاضر بر دو دسته تقسیم شدند، گروهی با سم‌پاشی و ایجاد تزلزل در ایمان و افكار سپاهیان قصد فرار از معركه در سر پروراندند و آنان همان كسانی بودند كه می‌گفتند: «ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً»[10] وعده خداوند و پیامبر او فریبی بیش نبود، ولی گروهی دیگر كه با ایمان راسخ گام به میدان نبرد نهاده بودند وقتی چشم‌های آنان به سپاهیان دشمن افتاد، گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إِیماناً وَ تَسْلِیماً»[11] گفتند: این همان جنگی است كه خدا و رسول او به ما وعده داده است و جز ایمان و انقیاد بر آنان، چیزی نیفزود. ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom