eitaa logo
محمدحسین رحیمی
121 دنبال‌کننده
18 عکس
1 ویدیو
0 فایل
اشعار آیینی محمد حسین رحیمی ارتباط با مدیر: @mhr137
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب نگران نگاه ما بود به تو تا صبح روانه هر دعا بود به تو امروز شنیدیم خدا را دیدی این عیدی حضرت رضا(ع) بود به تو امروز خبر سر زبان‌ها افتاد با این خبر آتشی به جان‌ها افتاد گفتند که خادمان ملت رفتند این قرعه‌ی عاشقی به آنها افتاد
در خدمتشان به این وطن کوشیدند آنها که نهایتا خدا را دیدند این بار نشسته صف اول ها را از اول مجلس شهدا را چیدند
با رفتنتان غرق ملالیم همه انگار که در خواب و خیالیم همه راضی به نبودنت نبودیم ولی امروز به رای خود ببالیم همه
برای مملکت این عید بی تو عید نشد برات هر چه دعا کرد باز دید، نشد به زنده بودنت ای سرو! امید داشت خبر خبر برای تو هر چه بهانه چید، نشد دلم برای تو می‌خواست صبر پیشه کند ولی مصیبتت از بس که شد شدید، نشد تویی پدیده‌ی خدمت که عکس لبخندت ز قاب خاطره‌ها هیچ ناپدید نشد دوباره باعث شوق دوباره‌ای نشدی دوباره دیده‌ی ملت تو را ندید، نشد میان این همه رنگ و سیاهیِ لشکر کسی شبیه تو این گونه روسفید نشد دوباره شعله کشید از مصیبتت اما دل پرآتش این قوم ناامید نشد به انتخاب خودم تا همیشه می‌بالم شدی شهید ولی رای من شهید نشد
پر رنگی! و شیرین و کمی تلخی و داغی! افتاده میان تو و کامم چه فراقی! تا کی بنشینم به تمنای وصالت من تشنه دیدار تو ام چای عراقی! تو منحصرا ساختنت دست عرب هاست در دم شدنت هست نهان سبک و سیاقی هم عاشق نوشیدن تو آدم لاغر هم سوژه‌ی بلعیدن هر آدم چاقی! نه احمد و نه دبش و نه سیلان و طبیعت تنها تو برای دل من باب مذاقی سرتاسر مشایه تجمع شده دورت یک چیز مؤثر تو امحاء نفاقی از آب فرات و دم آن آتش عشقت یک جرعه به من چای بده حضرت ساقی! کانال اشعار: @rahimipoems
دوست دارم که اربعین امسال بشوم جزء کربلایی ها و زمینی به کربلا بروم بین جمعیت هوایی ها باید اول که ترک غیر کنم اقتدا خاصه بر ظهیر کنم چشم بسته دوباره سیر کنم در قدمگاه ماورایی ها حاجیانی که می روند به حج راهشان سوی کربلا شده کج مستقیم است تا خدا اینجا راه پهناور خدایی ها قبله را سوی کربلا چرخاند هر که شد مست از شراب حسین نکند اعتماد زین پس به اشتباه جهت نمایی ها همسفر شد خیال من با عشق از نجف راهی بهشت شدم پر شده باز کلّ مشّایه از قدم های این فدایی ها با غم خوب سیدالشهدا اشک در چشم و در دلم شوق است حس و حال دلم شده مثل طعم شیرین و تلخ چایی ها یک نفر موکبی بزرگ زده یک نفر با تعارف شربت... می کنند افتخار هم دارا هم نداران به این گدایی ها استراحت در امتداد مسیر شد وبال دو پای آبله دار کاش تا آخرین نفس باشم پای‌دربند این رهایی ها چشم شوقم به گنبدش مبهوت خیره بر آن شکوه با جبروت حرف هایی نگفتنی و سکوت می‌شود پاسخ چرایی ها یک طرف مرقد خدای کرم یک طرف هم شهید گریه و غم صحن زیبای بین این دو حرم نقطه ی عطف دلربایی ها نه مسلمان که گبر و ترسا هم محو این همدلی ما شده اند ذکر "حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا" می شود رمز هم صدایی ها اربعين زیر قُبه‌ی حَرَمت به اَباالفضل می‌دهم قَسَمت بِگُذر ای عزیز زهرا(س) از این خطاها و بی‌وفایی ها کاش باشد عمود آخر من پرچم روی گنبد عباس جان سپردن کنار شش گوشه روز پایان این جدایی ها کانال اشعار: @rahimipoems
با خون تو این چشم مداوم، تر شد دریای دل ما متلاطم تر شد با رفتنت ای سید ما، نصرالله! این سرو مقاومت مقاوم تر شد کانال اشعار: @rahimipoems
شکفت و نارسیده ناپدید شد همان که نام کوچکش گم است همان که شهرتش شهید شد @rahimipoems
السلام علیک یا فاطمة الزهرا از ابر صبر و از دلِ دریا قرار رفت از دست عقل و از کف دل اختیار رفت تابید سبز عشق به دنیای تیره فام سرما از آسمان شبِ بی بهار رفت بیداد جهل جای خودش را به عدل داد تنهایی ولایت از این روزگار رفت سیبی که چید حضرت پیغمبر از بهشت امروز در جهنم دنیا به کار رفت زهرا که نور روز ازل شد خدای او دستش به کار خلقت این روزگار رفت روز ازل که اوج هنرمندی خدا در آفرینش گل خلقت (خاتم) به کار رفت از شاعران فاطمه پیش پیامبر ابیات شاعرانه تری انتظار رفت کوثر برای شرح "اَلَم نَشرَح " آمد و از بین اَبتران حجاز اعتبار رفت کم کم برای چیدن تسبیح فاطمه مولا پی تدارک چندی انار رفت آن دختری که داشتنش را پیامبر ص تا انتهای سدره‌ی پروردگار رفت آن همسری که با نفس اِن‌یکادی‌اش حیدر به سوی هیمنه ی کارزار رفت مستوره ای که با ادب و عفت و حجاب آوازه اش فراتر از این روزگار رفت همسایه ای که از کرم و مهربانی‌اش "اَلجار" او مقدّمِ بر "ثم دار" رفت ریحانه ای که ذکر ولایت مداری اش همواره با بُرندگی ذوالفقار رفت هر سر که خاک شد به کف پای فاطمه فرشی شد و به عشقِ علی روی دار رفت کانال اشعار: @rahimipoems
نامش به لبم آمد و کامم عسلی شد این شعر، معطر به گل نام علی ‌شد تابید شبی بر سر گمگشته مسیران دل روشن از آن منشأ نور ازلی شد برخواستم از جا، پس از آوردن نامش با نام علی خواسته هایم عملی شد هر گاه که یک پارچه زرد به سر بست در معرکه ها منطق تیغش جدلی شد هر کس که به ایوان نجف رفت برایش مجموع طلاهای دو عالم بدلی شد در حصن حصین ایمن از آماج عذاب است آن کس که مطیع سخن و امر ولی شد از روز ازل تا به ابد شیعه‌ی مولا ذکرش بعلیٍّ بعلیٍّ بعلی شد کانال ایتا: @rahimipoems
السلام علیک یا علی بن ابی طالب احمد(ص) تو را همیشه به عنوان یار خواند پیوسته از فضائل تو آشکار خواند پیغمبری که جایگهش صدر جنة است با خویشتن محب تو را همجوار خواند زهرا قرار شد که قرار دلت شود پس خویش را برای تو دل بی قرار خواند دنیا بزرگواری و نیکویی تو را در خلق و خوی نیک حسن(ع) یادگار خواند از تو حسین(ع) درس شهادت فرا گرفت جان دادنش به راه تو را افتخار خواند زینب(س) فرا گرفت فداکاری تو را عباس در کلاس تو درس وقار خواند شد اولین شهید به صفین أویس تو میثم شکوه نام تو را روی دار خواند در جنگ می شود که توانایی تو را حتی پیاده، هم رده با صد سوار خواند زار است کار آن که به جنگ تو آمده باید تو را دلاور هر کارزار خواند چیزی نمی گذشت که دشمن هلاک بود در هر ستیزه ای که رجز ذوالفقار خواند تیغی که خورد بر سر "عمر بن عبدود" حتی خدای عز و جل شاهکار خواند شیعه بهار زندگی ساده ی تو را در روشنای مجلس وعظ بحار خواند دنیای پرفریب و پر از زرق و برق را این ساده زیستی تو بی اعتبار خواند عمری صدای زخمی تو راز درد را در گوش چاه یکسره با حال زار خواند بی شک کمیت شاعر تو لنگ شعر نیست باید که شاعران تو را شهریار خواند دل را اگر به آتش عشقت دچار نیست باید به تنگنای جهنم دچار خواند باید که دشمنان تو را رانده از بهشت باید که دوستان تو را رستگار خواند کانال اشعار: @rahimipoems
با غرّش خود، بدون صوتت کردند با باور زنده رو به موتت کردند مردان مقاومت تو را ای صهیون! دیدی که چگونه ناک‌اوتت کردند؟! کانال اشعار: @rahimipoems