eitaa logo
محمدحسین رحیمی
121 دنبال‌کننده
21 عکس
1 ویدیو
0 فایل
اشعار آیینی محمد حسین رحیمی ارتباط با مدیر: @mhr137
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا گرچه در خٌم راز مِی سربسته باشد بهتر است مستی از چشمان تو پیوسته باشد بهتر است گریه دارم لحظه های خواندن اذن دخول اذن اگر بر اشک ما وابسته باشد بهتر است خسته از دنیا و ناکام از رسیدن ها اگر از رسیدن بر ضریحت خسته باشد بهتر است سنگفرش این حرم بالاتر است از آسمان آسمان پایین تر از گلدسته باشد بهتر است این که در آیینه کاری ها چه دیدم .... بگذریم ... راز کَثرِ وحدتش، سربسته باشد بهتر است درد های خلق را ناگفته می داند رضا(ع) لب اگر از بازگویی بسته باشد بهتر است بر عقیق قلبم ای استاد انگشتر تراش! "یا علی موسی الرضا" برجسته باشد بهتر است @rahimipoems
یا غریب الغربا به سوی کوه کرامت چو کاه آمده ایم فروتنانه به پابوس شاه آمده ایم بریز خستگی از پای قلبمان به نگاه به شوق وصل تو بسیار راه آمده ایم کرامت تو به اینجا کشیده دل ها را پر از شکایت و غرق گناه آمده ایم اگر شفاعت و حاجت نصیبمان نشود چه باک، ما به امید نگاه آمده ایم به ما بزرگیتان روی التماس دهد به ما که سوی شما رو سیاه آمده ایم حریم امن تو میعادگاه آهوهاست که آهوانه برای پناه آمده ایم میان آینه ها گم شدیم در صحنت و با نگاه به گنبد به راه آمده ایم به روی خویش نیاورده اند آینه ها که با هزار هزار اشتباه آمده ایم @rahimipoems
رضوی نور جمالت آینه ی دل به دست هاست تیغ جلالت آینه ی حق پرست هاست وحدت میان کثرت آیینه کاری است همچون دلی، که شاکله ای از شکست هاست از خوف قبض، آمده ام در پناه تو آخر امید بسط دلم بین بست هاست صید دل کبوتر و آهو به دست تو جایی برای رو شدن ناز شست هاست (چون ذره اوفتاده دلم پیش آفتاب) محو غبار روبی جارو به دست هاست از غربتی بعید به قربت رسیده است درد آشنای غربتت از دور دست هاست دل با گره به پنجره ات باز می شود جریان زندگانی از این باز و بست هاست @rahimipoems
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام رسیده ام به تو انگار خواب می بینم به جای اشک به چشمم گلاب می بینم حرم بهشت و عسل جاری است از ایوان به جای آب در اینجا شراب می بینم بر این ضریح مطلا نگاه می کنم و بهشت تازه ای از توی قاب می بینم درون آینه های بهشت تو خود را نجات یافته از هر عذاب می بینم قیام قامتت آن سان قیامت است که من سجود را به ضریحت صواب می بینم مقابل خودم انگار یک امام رؤوف شبیه آینه حاضر جواب می بینم ز گنبدت که به خورشید نور می پاشی از آسمان به زمین بازتاب می بینم چو شبنمی شده ام زیر سایه ی لطفت به هر کجا نگرم آفتاب می بینم "غدیر" کرده "هدایت" مرا به "آزادی" که خویش را وسط "انقلاب" می بینم میان قطره ی هر اشک قبل خشک شدن هزار خواسته ی مستجاب می بینم دلی که گشته چو فولاد از گناهان را کنار پنجره ی تو مذاب می بینم کنار پنجره آمرزش گناهم را بدون هیچ حساب و کتاب می بینم چو از زمانه‌ی ناکامی آمدم به حرم در این حرم همه را کامیاب می بینم حریم قدسی تو!؟ یا سراب می بینم؟ رسیده ام به تو انگار خواب می بینم کانال ایتا: @rahimipoems