eitaa logo
کانال صوتی راهی به سوی بهشت۱
2.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
515 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از F.S
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «هرکس که نفس خودش را گرامى بدارد شهوتها برایش کوچک و بى ‏ارزش خواهد بود»[78]. به امام سجاد علیه السّلام عرض شد: ارزشمندترین مردم کیست؟ فرمود: «کسى که دنیا را ارزش وجود خویش نداند»[79]. بنابراین، توجه به کرامت روح انسانی و پی‌بردن به ارزش وجودی و مقام شامخ او می‌تواند در تهذیب نفس از رذائل و گناهان به ما کمک کند. اگر نفسمان را مورد خطاب قرار داده بگوئیم: تو از عالم قدس و علم و حیات و کمال و افاضه و احسان و رحمت هستی، تو خلیفة اللّه هستی، تو انسانی و برای حیات جاویدان آخرت و تقرب الی اللّه آفریده شده‌ای، تو از حیوان بالاتری و ارزش وجودی تو پیروی از هوسهای حیوانی نیست، در این صورت تهذیب نفس و ترک گناهان آسان خواهد شد. همچنین برای تهذیب نفس از هررذیله‌ای باید صفت ضد آن را تقویت نمود و پرورش داد تا صفت رذیله تدریجا زائل گردد و صفت نیک جایگزین شود، و تدریجا بصورت عادت و طبع ثانوی درآید. مثلا اگر نسبت به فردی حسود هستیم و از نعمت و خوشی او رنج می‌بریم و به وسیله بدگویی و اذیت و کارشکنی و توهین و بی‌اعتنایی عقده درونی خودمان را ارضا می‌سازیم، باید سعی کنیم نسبت به او تعریف و تمجید و احترام و احسان و همکاری و خیرخواهی داشته باشیم. وقتی رفتار ما برخلاف مقتضای حسد شد کم‌کم این صفت رذیله زائل می‌شود و صفت خیرخواهی جایگزین آن می‌گردد. اگر به بیماری بخل مبتلا هستیم باید صرف مال را در موارد مشروع و لازم بر نفس تحمیل کنیم تا تدریجا رذیله بخل زائل شود و به انفاق و احسان عادت کند. اگر در پرداخت حقوق واجب الهی بخل داریم باید قاطعانه در برابر نفس بایستیم، به وسوسه‌هایش گوش ندهیم و حقوق واجب مالی را بپردازیم. اگر از صرف اموال در مخارج زندگی خودمان و خانواده‌مان امتناع داریم، خرج کردن را بر نفسمان تحمیل کنیم تا تدریجا عادت کند، و اگر در اثر بخل نمی‌توانیم در امور خیریه شرکت کنیم باید به هرطریق ممکن وارد عمل شویم، مقداری از اموالمان را در راه خدا و برای کمک به مستمندان صرف نماییم تا کم‌کم به این امر عادت کنیم. البته شاید این عمل در آغاز تا حدی دشوار باشد لیکن اگر استقامت و پایداری باشد آسان می‌شود. بطور کلی برای تهذیب نفس و مبارزه با اخلاق زشت باید دو کار را انجام دهیم: اول اینکه به خواسته‌ها و تقاضاهای آن خوی زشت پاسخ مثبت ندهیم تا تدریجا ریشه‌اش خشک شود. دوم اینکه صفت نیک مخالف آن را تقویت کنیم و عمل برطبق آن را بر نفسمان تحمیل نمائیم تا تدریجا به آن عادت کنیم، و به صورت ملکه و خلق‌وخوی ثابت درآید و رذیله را ریشه‌کن سازد. امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود: «نفس خودت را بر فضائل و کارهاى خوب مجبور کن. زیرا رذائل در باطن ذات تو نهاده شده‏اند»[80]. حضرت علی علیه السّلام فرمود: «نفس خودت را به انجام کارهاى خوب و تحمل سنگینى بار غرامت، عادت بده تا نفست شریف شود و آخرتت آباد گردد و ستایش‏کنندگانت زیاد باشند»[81]. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «شهوتهاى نفسانى بیماریهاى کشنده هستند و بهترین دواى آنها انتخاب صبر و خوددارى از آنهاست»[82]. 4- ترک معاشرت با دوستان بد: انسان موجودی است اثرپذیر و مقلد، بسیاری از صفات و آداب و رفتارش را از انسانهای دیگر که با آنها در ارتباط است فرا می‌گیرد، و در واقع همرنگ آنها می‌شود. مخصوصا دوستان و معاشرین نزدیک تأثیر بیشتری دارند. دوستی با افراد فاسد و بداخلاق، انسان را به فساد و بداخلاقی می‌کشد، و دوستی با افراد صالح و خوش‌اخلاق انسان را به صلاح و خوبی دعوت می‌کند. یکی از ویژگیهای انسان همین است که خودش را همانند دیگران می‌سازد. اگر معاشرینش بداخلاق و گناهکار باشند با اخلاق رذیله و گناه مأنوس می‌گردد، نه تنها زشتی آنها را درک نمی‌کند بلکه غالبا خوب در نظرش جلوه‌گر می‌شوند. برعکس اگر معاشرینش خوش‌اخلاق و صالح باشند با مکارم اخلاق و کردار خوب مأنوس می‌گردد و میل پیدا می‌کند که خودش را همانند آنها سازد. بنابراین، دوست خوب یکی از نعمتهای بزرگ الهی و برای انسان یک عامل ترقی و سعادت به شمار می‌آید و برعکس، دوست بد یکی از گرفتاریهای شوم انسان و از عوامل بدبختی و انحراف او می‌باشد. انتخاب دوست را نمی‌توان یک امر کوچک و بی‌اهمیت محسوب داشت بلکه بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «انسان مسلمان نباید با شخص فاسق و گناهکار دوستى کند، زیرا دوست گناهکار کارهاى بدش را خوب جلوه مى‏دهد و میل دارد دوستانش همانند او باشند. دوست بد، نه در امور دنیا به انسان کمک مى‏کند نه در امور آخرت، و رفت‏وآمد با او اسباب بى‏آبرویى مى‏شود»[83]. حضرت صادق علیه السّلام فرمود: «براى مسلمان سزاوار نیست که با افراد فاسق و احمق و دروغگو دوستى کند»[84]. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «انسان بر دین دوست و همنشین خود خواهد بود»[85].
هدایت شده از F.S
حضرت علی علیه السّلام فرمود: «از دوستى با افراد فاسق جدا اجتناب کنید زیرا شرّ به شرّ ملحق خواهد شد»[86]. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «از معاشرت با اشرار جدا اجتناب کن زیرا دوست بد همانند آتش است، که هرکس به آن نزدیک شد خواهد سوخت»[87]. حضرت علی علیه السّلام فرمود: «از همنشینى با دوست بد جدا اجتناب کن که همنشین خود را به هلاکت مى‏رساند و به آبرویش لطمه مى‏زند»[88]. بنابراین، کسی که در صدد تهذیب نفس است اگر دوستان و همنشینان بدی دارد، باید حتما معاشرت با آنان را ترک کند. زیرا با حفظ دوستان ناصالح، ترک گناه بسیار دشوار است. دوستان بد اراده انسان را در تهذیب نفس سست می‌کنند و او را به گناه و فساد ترغیب می‌نمایند. ارتکاب گناه یک عادت است و در صورتی ترک آن امکان دارد که از معاشرت با سایر معتادین اجتناب شود. 5- دوری از موارد احتمال لغزش: تهذیب نفس و ترک گناه آنهم برای همیشه کار آسانی نیست، بلکه دشوار است. انسان همیشه در معرض لغزش و گناه است، نفس امّاره طبعا به بدیها دعوت می‌کند. دل که مرکز فرماندهی تن است دائما در حال تحوّل و دگرگونی است، از حوادث خارج متأثر می‌شود و برطبق آنها فرمان می‌دهد، تا در چه شرائطی قرار گیرد، چه ببیند و چه بشنود. در مراکز و مجالس معنویت و عبادت و احسان طبعا به کارهای نیک تمایل پیدا می‌کند و در مراکز و مجالس فسق‌وفجور و گناه طبعا به گناه کشیده می‌شود. با دیدن صحنه‌های معنوی، به معنویات، راغب می‌شود و از دیدن مناظر شهوت‌انگیز تحریک می‌گردد. اگر در مجلس عیاشی حاضر شود به عیاشی تمایل پیدا می‌کند و اگر در مجلس دعا شرکت کند به خدا توجه پیدا می‌کند. اگر با اهل دنیا و شیفتگان مال‌و منال بنشیند، به سوی لذتهای حیوانی کشیده می‌شود و اگر با بندگان صالح خدا معاشرت کند به صلاح و خوبی روی می‌آورد. بنابراین، برای کسانی که در صدد تهذیب نفس و ترک گناه هستند ضرورت دارد که چشم و گوششان را از مناظر شهوت‌انگیز و فساد و انحراف و گناه ممنوع سازند، در چنین مجالسی شرکت نکنند و با چنین افرادی خلطه و آمیزش نداشته باشند، در غیر اینصورت همواره در معرض خطا و لغزش و گناه خواهند بود. به همین جهت اسلام، انسان را از شرکت در مجالس حرام از قبیل مجلس قمار و شراب و سایر مجالس گناه نهی کرده، نگاه به نامحرم و خلوت با زن غیر محرم و مصافحه و خنده و شوخی با او را منع نموده است. یکی از حکمتهای بزرگ تشریع حجاب نیز همین مطلب است. اسلام خواسته که محیط برای ترک گناه و تهذیب نفس مهیا باشد. در غیر این صورت کنترل نفس امّاره غیر ممکن خواهد بود، چون محیط فاسد طبعا انسان را به فساد می‌کشاند، حتی فکر گناه ممکن است انسان را به گناه دعوت کند. لذا اسلام به ما می‌گوید فکر گناه را نیز در مغز خودتان راه ندهید. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «وقتى چشم، شهوت را ببیند، قلب از عاقبت‏اندیشى نابینا مى‏ گردد»[89]. حضرت علی علیه السّلام فرمود: «تفکر در معصیت، تو را به وقوع در آن تشویق مى ‏کند»[90].     * امینى، ابراهیم، خودسازى (تزکیه و تهذیب نفس)، 1جلد، شفق - قم، چاپ: هشتم.   [57]- قال على علیه السّلام: لا ترخص لنفسک فى شى‏ء من سیّى‏ء الاقوال و الافعال- غرر الحکم/ ج 2 ص 801. [58]- قال على علیه السّلام: غالب الشهوة قوة ضراوتها فانها ان قویت ملکتک و استقادتک و لم تقدر على مقاومتها- غرر الحکم/ ص 511. [59]- قال على علیه السّلام: العادة عدوّ متملک- غرر الحکم/ ص 33. [60]- قال على علیه السّلام: العادة طبع ثان- غرر الحکم/ ص 26. [61]- قال على علیه السّلام: غالب الهوى مغالبة الخصم خصمه و حاربه محاربة العدوّ عدوه لعلک تملکه- غرر الحکم/ ص 509. [62]- قال امیر المؤمنین علیه السّلام: ترک الخطیئة ایسر من طلب التوبه و کم من شهوة ساعة اورثت حزنا طویلا و الموت فضح الدنیا فلم یترک لذى لب فرحا- کافى/ ج 2 ص 451. [63]- قال ابو عبد اللّه علیه السّلام: اقصر نفسک عما یضرّها من قبل ان تفارقک واسع فى فکاکها کما تسعى فى طلب معیشتک فان نفسک رهینة بعملک- کافى/ ج 2 ص 455. [64]- وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏- نازعات/ 40. [65]- منتهى الامال/ ج 2 ص 126. [66]- منتهى الآمال/ ج 2 ص 86. [67]- قال على علیه السّلام: غالبوا نفسکم على ترک العادات و جاهدوا اهوائکم تملکوها- غرر الحکم/ ص 508. [68]- قال على علیه السّلام: افضل العبادة ترک العادة- غرر الحکم/ ص 176. [69]- عن ابى جعفر علیه السّلام قال: کل عین باکیة یوم القیامة غیر ثلاث: عین سهرت فى سبیل اللّه و عین فاضت من خشیة اللّه و عین غضت عن محارم اللّه- کافى/ ج 2 ص 80.
هدایت شده از F.S
تذكيه در لغت به معناى تمام و كمال شى‌ء و سرعت و نفوذ آن است كه بر شعله‌ور شدن آتش به جهت سرعت و كامل شدن آن و انسان زيرك به لحاظ كمال عقل و تيزى فهم او اطلاق شده و نيز به معناى ذبح آمده است؛ زيرا ذبح، آخرين مرحله حیات و اظهار قوّت و قدرت حیوان است.  [۱]  در اصطلاح فقه تذكيه يا به وسيله حیوان همانند سگ تربيت شده يا با ابزار جامد همانند نیزه‌ [۲]  يا به ذبح با شرايط خاص آن است‌ [۳]  و از ميان حيوانات، فقط شتر تذكيه‌اش با نحر است. [۴]
هدایت شده از  نهج البلاغه 🇮🇷
1005862.mp3
2.56M
◾️ ذکر مصیبت شهادت حضرت ابوالفضل(ع) از زبان شهید مطهری 🔹خطاب حضرت ابوالفضل(ع) به خود: اى ابوالفضل! مى‏‌خواهم بعد از حسین(ع) دیگر زنده نمانى! 🎤شهید ____________________ کانال نهج‌البلاغه 💠@nahjol_balagheh _____________________
هدایت شده از علامه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکری عالی جهت توبه کردن و پاک شدن ولی حق الناس راباید حلالیت گرفت.. ----------------------------------------------- اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری... به سوی ظهور🌷 @zohore_emamezaman