eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
229 ویدیو
56 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣عبد اللّه بن اسعد گويد:« ابو الحسن علىّ هادى فرزند محمّد الجواد فرزند علىّ رضا فرزند موسى كاظم فرزند جعفر صادق، علوى حسينى، چهل سال زندگى كرد. وى مردى متعبّد و پيشوا بود» 📚مراه الجنان ج2 ص160 8⃣حافظ عماد الدّين اسماعيل بن عمر بن كثير گويد ؛« و امّا ابو الحسن علىّ هادى او مردى عابد و زاهد بود كه متوكّل وى را به سامرا منتقل كرد. او بيش از بيست سال و چند ماه در آن شهر گزيد ودر همان شهر از دنيا رفت. گفته اند كه بدگويان به متوكّل عبّاسى خبر دادند كه در منزل آن حضرت نامه هاى بسيارى از مردم و سلاحهاى زيادى وجود دارد، متوكّل گروهى از سربازان خود را به سمت آن حضرت فرستاد. آنان وى را اين گونه يافتند كه روبروى قبله نشسته، جبّه اى از پشم بر تن دارد و بر روى فرشى از خاك نشسته است. سربازان، آن حضرت را با همين حالت دستگير كرده و به نزد متوكّل عبّاسى بردند ... » 📚البدایه و النهایه ج11 ص15 9⃣احمد بن حجر گويد: « علىّ عسكرى ملقب به هادی به اين دليل عسكرى ناميده شد كه گروهى از جانب حكومت وقت مأمور شدند تا او را از مدينه پيامبر به سامرا آورده در آنجا ساكن كنند منطقه اى كه در آنزمان عسكر ناميده مى شد و بدين جهت امام هادى عليه السّلام به لقب عسكرى ملقّب گرديد. وى از نظر و سخاوت ميراث دار پدر بزرگوار خويش بود» 📚الصواعق المحرقه ص205 0⃣1⃣. احمد بن يوسف بن احمد دمشقى قرمانى گويد: فصل نهم از كتاب من درباره خاندان بردبارى، دانش و است، امام علىّ بن محمّد هادى- رضى اللّه عنه- در مدينه زاده شد و مادرش كنيزى امّ ولد بود، كنيه مباركش ابو الحسن و لقبش هادى و متوكّل بود. رنگ چهره اش گندمگون و نقش انگشترى او «اللّه ربّى و عصمتى من خلقه» بود. و امّا مناقب او بسيار گرانبها و اوصافش بسيار شريف است» 📚اخبار الدول ص117 1⃣1⃣عبد اللّه شبراوى گويد: دهمين امام از پيشوايان علىّ هادى است، وى در ماه رجب سال 214 در مدينه زاده شد و داراى كرامات بسيار مى باشد» 📚الاتحاف بحب الاشراف ص176 2⃣1⃣فضل اللّه بن روزبهان گويد: خداوندا سلام و درود بفرست بر امام دهم، مقتداى زندگان و مردگان، سرور حاضران و غايبان، آن كس كه از مقدّمات علوم به نتيجه وصايت و امامت رسيده است، شمشير خشمگين و خروشان بر گردن هر مخالف و دشمن، پناهگاه همه پناه آورندگان در مصائب و دشمنى ها، برطرف كننده از جگرهاى سوخته، آنكس كه دوستان و دشمنان به كمال فضيلتش شهادت داده و در روز ندا دادن منادى يعنى روز قيامت پناهگاه دوستان و مواليان خويش مى باشد، ابو الحسن علىّ نقىّ هادى، فرزند محمّد شهيد، آنكس كه با مكر دشمنان به شهادت رسيد و در «سرّ من رأى» به خاك سپرده گرديد. 📚وسيلة الخادم الى المخدوم/ صلوات الامام الهادى عليه السّلام. 3⃣1⃣خير الدّين گويد: ابو الحسن عسكرى على، ملقّب به هادى دهمين امام از پيشوايان دوازده گانه و يكى از پرهيزگاران و صلحا زمان بوده است. وى در شهر مدينه به دنيا آمد. كسانى در نزد متوكّل عبّاسى از او بدگوئى كردند و وى آن حضرت را به احضار كرده، سپس در سامرا تبعيد نمود» 📚الاعلام ج5 ص140 4⃣1⃣ محمّد امين غالب طويل گويد: «وى خوش اخلاق بود. تا جايى كه هيچكس شكّى در مقام عصمت او نداشت» 📚تاریخ العلویین ص167 5⃣1⃣سيّد عبد الوهاب گويد: « امام هادى عليه السّلام در شهر سامرا در مجالس مردم مى گشت و همواره مصيبت ديدگان را دلدارى داده، نيازمندان را يارى رسانده به گدايان و مساكين ترحّم مى نمود. وى با يتيمان مهربانى كرده، شبانگاهان به در خانه بيوه گان و ناتوانان رفته، كيسه هاى درهم و دينار را كه در دامن جامه خود حمل مى كرد به آنان مى داد و مىگفت پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم. آن حضرت روزها به كار و فعّاليت مشغول مى شد. وى در زير اشعه سوزان آفتاب ايستاده در مزرعه خود به كار كشاورزى مشغول مى گشت تا آنجا كه عرق تمام بدن آن حضرت را تر مىكرد و چون سياهى شب آشكار مى شد به سمت پروردگار خود توجّه كرده، در حال ركوع و سجود و خشوع براى پروردگار خويش درمىآمد و پيشانى تابناك خود را بر روى سنگ و شن زمين قرار مىداد، و دعاى مشهور خود را زير لب زمزمه می کرد؛ پروردگارا گامهايى كه به سوى تو برداشته نااميد نگردان، بر وى رحمت آور ...» 📚سیره الامام علی الهادی علیه السلام ص59 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸ادامه 👇 ❕به بیان دیگر ؛ 👌پیامبر به علی ع دینار را داد تا مواد غذایی تهیه کند ، اما از گذشته و قبل از این جریان به صورت کلی ، همگان و علی ع را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود کرده بود ، بنابراین دو امر به علی ع از جانب پیامبر رسیده بود ؛ 1⃣تهیه مواد غذایی 2⃣ایثار و مقدم داشتن دیگران 👌علی ع با توجه به نیاز مقداد ، به امر دوم پیامبر در مورد ایثار و از خود گذشتگی عمل کرد ، نه آنکه خلاف امر پیامبر رفتار کرده باشد ، زیرا ایشان هیچگاه بر خلاف امر پیامبر رفتار نمی کردند ، خود ایشان می فرمود ؛ « اصحاب و یاران راز دار محمد به خوبی می دانند که من هرگز لحظه ای مخالفت خدا و پیامبرش را نکردم » 📚نهج البلاغه خطبه 197 ❕پیامبر گرامی نیز بارها در مورد علی علیه السلام فرمود که او با است و حق با او است و لحظه ای این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و یا علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو با هم ندارند . 📚مستدرک ج3 ص119 _ تاریخ ج14 ص321 _ الزوائد ج7 ص234 ❔چگونه ممکن است علی علیه السلام که لحظه ای از حق و قرآن جدا نمی شود ، خلاف حق و قرآن رفتار کرده باشد و امر پیامبر را کرده باشد ❗️ ❕همواره سخن حضرت علی علیه السلام این بود ؛ « من بنده ای از محمد هستم » 📚 الانوار ج3 ص283 _ توحید ص174 👌و می فرمود ؛ « من و پیرو محمد هستم » 📚تاریخ طبری ج3 ص291 ❔بنابراین چگونه قابل قبول است که علی ع لحظه ای پیامبر گرامی ص و مولای خود را عصیان کند❕ ❕آری آن کس که پیامبر را عصیان و مخالفت می کرد ، عمر بن خطاب بود نه علی ع ، که نمونه بارز آن ، عصیان عمر در قضیه حدیبیه است ، آنجایی که پیامبر گرامی به امر خداوند با مشرکین صلح کرد ، اما این صلح خوشایند عمر نبود ❗️❗️ 👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ « عمر بن خطّاب- كه غيرتش تحريك شده بود- از جا پريد و در حالى كه آثار خشم و نفرت در سرش هويدا بود نزد ابو بكر آمد و گفت: ابو بكر! مگر اين مرد پيغمبر خدا نيست؟ ابو بكر گفت: چرا هست. عمر گفت: مگر ما مسلمان نيستيم؟ ابو بكر گفت: چرا هستيم...پس چرا بايد در امر دين خود در برابر آنها پستى نشان دهيم؟ ❕ابو بكر گفت: اى مرد! او پيغمبر خداست و بر خلاف فرمان خدا عمل نمى‏ كند. خدا هم ياور اوست. او تا لحظه مرگ، خود را مطيع خدا مى ‏داند. من هم گواهى مى ‏دهم كه او پيغمبر خداست ... » 📚السیره الحلبیه ج 2 ص 706 _ صحیح بخاری ج 3 ص 182 ❕مسلم در باب صلح حديبيه روايت مى‏ كند ؛ « عمر به پيغمبر گفت: مگر ما بر حق و آنها بر باطل نيستند؟ پيغمبر فرمود: چرا. گفت: جز اين است كه كشتگان ما در بهشت و مقتولين آنها در دوزخ هستند؟ فرمود: چرا همينطور است. گفت: پس چرا بايد در امر دين خود در مقابل آنها پستى نشان دهيم و برگرديم، تا ببينيم خداوند ميان ما و ايشان چه حكم مى ‏كند؟ پيغمبر فرمود: «اى پسر خطّاب! من پيغمبر خدا هستم، خدا هرگز مرا ضايع نمى‏ کند». عمر هم به راه افتاد و بلادرنگ در حالى كه سخت خشمگين بود ابو بكر را ملاقات كرد و گفت: ابو بكر! مگر ما بر حقّ و آنها بر باطل نيستند؟ ابو بكر گفت: چرا. عمر گفت: مگر ما عقيده نداريم كه كشتگان ما در بهشت و كشتگان آنها در جهنّم است؟ ابو بكر گفت: چرا همينطور است. گفت: پس چرا بايد در دين خود پستى نشان دهيم و برگرديم و ببينيم خدا ميان ما و ايشان چه حكم مى‏كند؟ ابو بكر گفت: اى پسر خطّاب! او پيغمبر خداست و خدا هرگز و هيچ‏گاه او را ضايع نمى ‏گرداند ... » 📚صحیح مسلم ج 3 ص 1412 ❕در روایت دیگر عمر گفت ؛ « من بخاطر جلوگيرى از صلح، كارهايى كردم » 📚صحیح بخاری ج 3 ص 182 ❕وقتى پيغمبر به اصحاب خود و عمر فرمود شتران خود را به منظور قربانى نحر كنيد، اعتنا نكردند تا حضرت سه بار به آنها امر فرمود ، چنان که نقل می کنند ؛ « صلح، فراغت يافت به اصحاب فرمود: برخيزيد و شتران خود را نحر كنيد، سپس سرهاى خود را بتراشيد. به خدا هيچ‏كس از جا برنخاست، تا اينكه سه بار آن را تكرار فرمود وقتى ديد كسى از جا برنخاست، وارد خيمه خود شد، سپس بيرون آمد و با هيچ‏كدام از آنها سخن نگفت تا اينكه با دست خود، قربانى خود را نحر كرد. آنگاه دلّاك خود را خواست و سر تراشيد. وقتى اصحاب پيغمبر چنين ديدند، برخاستند و شتران خود را نحر كردند و سر يكديگر را تراشيدند. و چيزى نمانده بود كه يكديگر را بكشند. » 📚مسند احمد ج 6 ص 491 ❕این مخالفت عمر با پیامبر در حدیبیه تا جایی بود که به نبوت پیامبر مشکوک شده بود و می گفت به اندازه ای که در حدیبیه در نبوت پیامبر شک کردم ، موارد دیگر شک نکرده بودم ؛ « ارتبت ارتیابا لم ارتبه منذ اسلمت الا یومئذ » 📚السیره النبویه ج 3 ص 331 _ کنزالعمال ج 10 ص 316 _ تاریخ طبری ج 2 ص634 _ المغازی واقدی ، ج 2 ص 607 و ... @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir