☝🤔 نتیجه گیری؛ بر مبنای تئوری جنگ شناختی، به محض ایجاد تهدید از سوی حریفان، ج.ا. ایران و اعضای محور مقاومت با بکارگیری درایت عقلانی و ظرفیت انقلابی خود، به خوبی روایت عزتمندانه مورد نظرشان را به ادراک و اراده حریف تحمیل می کند و تهدیدهای موجود را به فرصتی نو تبدیل می کند. بنابراین می توان ادعا کرد که مردم و نظام ج.ا. ایران و اعضای محور مقاومت در بستر جنگ شناختی و در سطح راهبردی، به صورت هنرمندانه و غافلگیرانه ای حریفان را تحقیر می کند.
به تعبیر عامیانه می توان گفت که امروز محور مقاومت به مثابه یک پزشک حکیم می ماند که برای درمان دردهای مردم منطقه، هر از چندی و پس از آنکه قلدرمعابان، یال و کوپال خود را به رخ جهانیان می کشند، نیشتری آتشین به سلطان این جنگل می زدند تا پس از نعره سلطان جنگل، دندان های پوسیده شیر پیر و فرسوده جنگل را برای ناظرین جهانی بشمارد.
۲۷ تیرماه ۱۳۹۸ ه.ش/ احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/.
💎کانال #راه_نگار در تلگرام
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا و ای گپ
🔅 @Rahnegar
🛩 چرایی طرح ادعای ترامپ در هدف قرار دادن پهپاد ایرانی:
۱. سرپوش گذاشتن بر تحقیر ناشی هدف قرار گرفتن پهپاد فوق مدرن آمریکایی؛
۲. تداوم شیر دوشی از گاوه ها و حمارهای منطقه؛
۳. بازسازی روحیه شکننده صهیونیست ها پس از مصاحبه حرفه ای و راهبردی سید مقاومت،
۴. خروج از انزوای ناشی از تعهدگریزی در فضای بین اللملی؛
۵. فضا سازی تبلیغی برای پیشی گرفتن از رقبای انتخاباتی؛
۶. مقابله با فشارهای داخلی ناشی از اظهارت نژادپرستانه بر علیه ۴ نماینده زن کنگره؛
✍️ کالبدشکافی ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ (از ماهیت شناسی تا ساختارشناسی و تا پیامدشناسی)
💠 بخش اول. ماهیت شناسی تحولات جهانی
علت بروز نارضایتی و ناآرامی منتهی به اغتشاش در ایران، وقتی قابل درک است که رابطه آن با رویکردهای جهانی تبیین و ترسیم شود.
🔻 الف) رویکردهای دوگانه در مدار جهانی
تحولات دهههای پایانی قرن بیستم به این سو حاکی از؛ حرکت جهان بر مدار دو رویکرد جهانی است. این دو رویکرد عبارت است از:
🪐 ۱. رویکرد درون سیستمی؛ به معنای واقعی بودن وجود یک سامانه منسجم و هدفدار برای جهانیسازی است. این سیستم مبتنی بر عرفیاندیشی و مادیگرا است که با محوریت سرمایه سالاری و کسب حداکثر لذت و ثروت در حال اداره بخش مهمی از جهان است. این سامانه تشکیل شده از مجموعهای از کشورهای غربی و همپیمانان و همراه آنان است که بر مدار قدرت استکباری و تمامیت خواهانه آمریکا میگردند.
🪐 ۲. رویکرد برون سیستمی؛ به معنای شکلگیری یک سامانه نوین از جهانیگرایی است که مبتنی بر توحیداندیشی و اخلاقمداری است. این رویکرد مجموعهای از کشورها و گروههای محور مقاومت و آزادی خواهان عالم را شامل میشود. این رویکرد با محوریت ایران در پی اجرای سیاستهای مستقل خود میباشند و به همین سبب در مقابل سلطه فرهنگی و سیاسی غرب پایداری میکنند.
♻️ یافته راهبردی
🔸به رغم خیزش گسترده ایدئولوژیهای مخالف در برابر لیبرال سرمایهداری مانند: کمونیست روسی به رهبری لنین، سوسیالیست چینی به رهبری مائو و...، اما آنها نتوانستند به لحاظ نظری و عملی در سطح تمدنی جلوه کنند و در حد و اندازه یک سیستم ماندگار تداوم حیات دهند. بنابراین جهان امروز از منظر رویکردهای زیست اجتماعی و الگوی سیاسی یا مبتنی بر مادیگرایانه در درون سیستم لیبرال سرمایهداری تعریف میشوند و یا مبتنی بر فطرت الهی و اخلاق انسانی، از منظر فکری و عملی در خارج از سیستم لیبرال سرمایهداری تعریف شده و به دنبال دستیابی به تمدن نوین انسانی و توحیدی مستقل هستند.
🔸از آنجا که لیبرال سرمایهداری اراده و انگیزه زیادی برای تجمیع و تکثیر ثروت و بهرهمندی حداکثری از لذت دارد به صورت بنیادین؛ هرگونه پدیدهای که احساس کند مانعی برای مسیر ثروت اندوزی و لذت طلبی آنان است، حریف یا دشمن تلقی میکند و با تمام توان با آن مواجهه یا مقابله میکند. سلطه جویان لیبرال سرمایهداری برای مدیریت حریفان از سه مسیر اقدام میکنند:
🔅 مسیر اول. با استفاده از ابزار تزویر، توانمندی حریفان را تحلیل میبرند.
🔅 مسیر دوم. با استفاده از ابزار تطمیع، حریف را در جامعه خود هضم میکنند.
🔅 مسیر سوم. با استفاده از ابزار تهدید، حریف را از مسیر خود حذف میکنند.
با این تفسیر هرگونه تغییر و تحولات از جمله ناآرامیهای اجتماعی ایران در پاییز سال جاری. در پارادایم این دو سیستمی قابل تحلیل است.
ادامه دارد...
✍️#احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۵ آبانماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💠 ب) گونهشناسی تهاجم علیه مردم ایران
چنانکه که در قسمت قبل متذکر شدم؛ به رغم اینکه رویکرد لیبرال سرمایهداری با محوریت آمریکا و با ابزار تزویر، تطمیع و تهدید توانست همه معارضین را دفع یا رفع کند ولی مردم ایران به عنوان یک استثناء در طول چهار دهه توانسته است در برابر تمامی گونههای تهدید نظام سلطه برای استیلا بر هویت، منابع و ذخایر خود مقاومت عزتمندانه و پرافتخاری را تجربه نماید. مهمترین تهاجمهای تحمیلی بر علیه مردم ایران در طول چهاردهه گذشته عبارتند از:
🔅 ۱. جنگ تمدنی و نبرد هویتی: تهاجم ایدئولوژیکی به هنجارها و ارزشهای فرهنگی و هویتی و تمدنی ایرانی - اسلامی با تکیه بر هنجارها و مؤلفههای ایدئولوژی لیبرالی، سوسیالیستی، التقاطی و باستانی که منجر به تبین، تثبیت، تقویت و تکثیر شالکه هویتی جدید و الگوی فرهنگی و تمدنی جدید در ایران و منطقه شد.
🔅 ۲. جنگ نظامی، داخلی و ترویسم کور: تحمیل جنگ خارجی و داخلی در طول دهه اول انقلاب از سوی یک جهان مهاجم و در پشت سر صدام و گروهکهای ضدانقلاب و جریانهای تجزیه طلب، که به رغم هزینه سنگین ۲۳۰ هزار شهید در دفاع مقدس و ۱۷ هزار شهید ترور، در نهایت منجر به حفظ تمامیت ارضی ایران شد این حالی است ظرف ۲۰۰ سال گذشته - با تزویر استعمار خارجی و یا خیانت استبداد داخلی - نیمی از سرزمین مادری از ایران جدا شده است.
🔅 ۳. جنگ نیابتی و نبرد اقتدار منطقهای: تحمیل تروریسم تکفیری و عوارض مخرب آن در کشتار حدود یک میلیون انسان و تخریب زیرساختهای عراق و سوریه، تروریسم دولتی آمریکا در شهادت حاج قاسم، تجاوز به مرزهای آبی و گروگانگیری کشتیهای ایرانی، که منجر به تشکیل محور مقاومت با محوریت شهید حاج قاسم، انهدام پهپاد و حمله موشکی قاطع به پایگاه الاسد، به اسارت گرفتن تحقیرآمیز ملوانان آمریکایی و انگلیسی و تسخیر کشتیهای متجاوز و متعرض و در نهایت منجر به خروج بخش عمدهای از توانمندی نظامی حریفان و دشمنان از منطقه شد.
🔅 ۴. تقابل ناشی از لجاجتهای سیاسی: رقابت لجوجانه رقبای انتخاباتی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و دو قطبی سازی جامعه از سوی طمعورزان قدرت که خسارتهای انسانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی بر کشور تحمیل نمود که در نهایت این تقابل و فتنه سیاسی با حضور حماسی مردم در نهم دیماه به پایان رسید. البته این تنش اجتماعی، دشمن را متقاعد کرد که در مواجهه با مردم ایران، ابزار تحریم اقتصادی و تحریک رسانهای، بیشترین کارآمدی را دارد.
🔅 ۵. نبرد عزتمندی و اقتدار ملی: تحمیل تحریمهای چندبعدی، سخت، فلجکننده اقتصادی با مدیریت آمریکا و با مشارکت اروپا و همراهی بسیاری از کشورهای صنعتی، که منجر به تبدیل این تهدید به فرصت برای ج.ا.ایران جهت تکیه بر ظرفیتهای اقتصادی داخلی، توجه به دیپلماسی فعال، نگاه به شرق و عضویت در پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای مثل شانگهای و برگزیت شد. اقداماتی که بدون پذیرش ننگ کنار آمادن با کدخدا، زمینه را برای شکستن حصار تنگ تحریمها فراهم نمود.
🔅 ۶. نبرد پنهان و جنگ سایهها: تحمیل نبرد فعال، پویا، دائمی و در عین حال غیرمشهود و غیرملموس اطلاعاتی و امنیتی بر علیه ظرفیتها و توانمندیهای برتری ساز ج.ا.ایران به عنوان مدعی جدید مقاومت در برابر ساختارهای مسلط و تحمیلی جهان، که علاوه بر حرفهای شدن ساختارها و نهادهای امنیتی کشور، منجر به اجرای تدبیر حفظ موازنه تهدید در برابر اقدامات خصمانه پنهانی، تهاجم سایبری و تروریسم دولتی محور غربی، عبری و عربی شد.
🔅 ۷. جنگ نرم و جنگ شناختی: استفاده از ظرفیتهای نرم افزاری و مغزافزاری، در بستر رسانههای ارتباطی که برای ایجاد تردید در دلها و دستیابی به فتح ذهنها عملیاتی میشود. این دو جنگ از طریق ذائقهسازی نو و روایتسازی مطلوب توسط مهاجم و با تکیه بر سوژههای چرب، جذاب و براق، به دنبال تغییر در ماهیت ارزشها و هنجارها و هویت نسل نو جامعه است. خسارتهای جنگ نرم و جنگ شناختی از سایر جنگها بیشتر است و زمینه ساز گسست در مطلوبیتهای نوجوانان و جوانان و تقابل میان دو سبک زندگی میشود. 👇
☝️♻️ دستاوردهای راهبردی مقاومت
پس از فوت مرحومه مهسا امینی؛ هر چند بخش مرکزی و هسته اصلی این ناآرامیها و اغتشاشات تعداد محدودی از ارازل اجارهای و وابستگان و بستگان به جریانهای معاند و مخرب هستند ولی متاثر از جنگ نرم و جنگ شناختی لجمن و پیرامون آن هسته محرک آشوب، مجموعهای هرچند محدود از نسل ضد و تینیجرها - نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ ساله - و جوانان ارتزاق شده از روایتهای فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای و زنان احساسی هستند که با قرار گرفتن بر نارضایتیهای داخلی و ناامیدی و سیاهپنداری آینده، به دنبال دستیابی به آمال و آرزوهای تحقق نیافته خود میباشند. اینان به همین سبب به محض ایجاد فرصت، به نماد و نشانهای هنجارهای فرهنگی و ارزشهای اجتماعی موجود و سنت تاریخی حمله میکند. چرا که احساس میکنند این نمادها مانع اصلی در مسیر دستیابی به آمال و آرزوهای آنان است. تعارضی که با حمایت وسیع رسانههای ارتباطی و اجتماعی، مراکز سیاسی و نهادهای امنیتی صاحبان قدرت و ثروت، به دنبال تغییر یا مدیریت رفتار مردم ایران از طریق غالب نمودن روایتگری و روایتسازی خود بر روایتهای بوی - اسلامی هستند.
با این وجود در میان تعارضهای هفتگانه علیه انقلاب اسلامی به مردم ایران، "جنگ شناختی به جهت روایتگری و روایتسازی منتهی به فتح اذهان و تغییر افکار و رفتار" مهمترین جنگ پیچ تاریخی موجود است.
🔅 در مجموع به رغم آنکه تعارض و تقابلهای هفتگانه مذکور، هزینههای بسیار بر جامعه ایرانی - اسلامی تحمیل نموده است، اما دستاورد آن بسیار چشمگیرتر و فاخر بوده و هستند. مهمترین دستاوردهای مقاومت مردم ایران در طول چهار دهه عبارت است از:
۱. ایستادگی، مانایی و سرافرازی قابل تحسین مردم ایران در برابر انواع جنگها و نبردهای تحمیلی از حریفان؛
۲. عمق بخشی به شناخت چند بعدی و شفافسازی جامعه از ناخالصیها و ناهنجاریهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی؛
۳. تبدیل الگوی عزتمندانه مقاومت ایرانی - اسلامی، به مدل مقاومت آزادیخواهانه منطقهای و فرامنطقهای در برابر مستکبران؛
۴. تمرین در فضای جنگ شناختی و جنگ ترکیبی به عنوان دوره گذار و در مسیر آمادسازی و شکلگیری تمدن نوین توحیدی و زمینه ساز ظهور.
ادامه دارد...
✍️#احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۸ آبانماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💠 بخش دوم. مبانی نظری
شناخت ریشههای تحولات اجتماعی کمک زیادی به فهم ماهیت پدیدهها میکند. در دیدگاهها و نظریههای مطرح شده، دو نظریه توجیه کننده منطق رفتار تهاجمی حریفان علیه مردم ایران و رفتار معترضان در ناآرامیهای اجتماعی پاییز امسال است. این دو نظریه عبارتاند از:
🔅 الف) سیطره مجاز و شبیهسازی ذهنی
ژان بودریاردر -Jean Baudrillard - فیلسوف پست مدرن فرانسوی، صاحب و واضع نظریه "وانمودها و فراواقعیت"، معتقد است: رسانههای ارتباطی و اطلاعاتی - و شبکههای اجتماعی - در دوره جدید از طریق ترکیب گفتمان و انگارههای تصویری، نوعی تصویر شبیهسازی شده از واقعیت القاء میکنند که ممکن است یا بخشی از واقعیت باشد و یا اصلا واقعیت بیرونی نداشته باشد. مبتنی بر دیدگاه بودریارد؛ بسیاری از آنچه رسانهها در عصر جدید به عنوان حقیقت یا واقعیت به خورد مخاطبان میدهند مانند: جنگ، ناآرامیهای اجتماعی، اعتراضات فراگیر، خشونت و... در بسیاری از موارد با حجم و ماهیت اصلی فاصلهی معناداری دارد.
بنابراین با تکیه بر نظریه تصاویر شبیهسازی آقای بودریارد، میتوان گفت؛ بخش قابل توجه و اثرگذاری از تصاویر انعکاس یافته در رسانههای ارتباطی و اجتماعی در مورد ناآرامیهای اجتماعی ایران در پاییز ۱۴۰۱، بیش از آنکه که واقعی باشد و یا حداقل به شکلی که تصویر شدند وجود خارجی داشته باشند، متأثر از اتسمفر مسلط بر فضای مجازی بوده و به مثابه؛ تصویر کاریکاتوری - بزرگ نمایی و یا کوچک نمایی - از یک رخداد است. با این وجود نبایستی از تاثیرات مخرب "سیطره فضای مجازی" بر حیات اجتماعی غافل شد. از نظر حقیر مهمترین بازتابهای این سیطره که به خوبی در اغتشاشات اخیر بازنمای شد، عبارت است از:
۱. غلبه روایتگری مقلدانه بر تدابیر عاقلانه؛
۲. استیلای ناهنجاریهای اجتماعی و رفتاری بر هنجارهای فکری و فرهنگی؛
۳. تبدیل هیجانات عاطفی و احساسی به مطالبات اجتماعی و سیاسی؛
۴. پیشی جستن مطالبات فردی و محفلی بر منافع جمعی و ملی.
🔅 ب) جنگ شناختی و فتح ذهنها
پس از تجربه گونههای هفتگانه تعارض و تقابل - که در بخش قبل متذکر شدم - و در طول تاریخ بشر علیه یک جامعه کمسابقه بود، جنگ شاختی آخرین نسخه مدرن این تهاجم محسوب میشود. مبتنی بر اصول همین جنگ است که؛ صاحبان قدرت جهانی و ثروت منطقهای با تکیه بر فناوری ارتباطی و رسانهای و با استفاده از دستاوردهای "علوم مغزی"، به تعبیر جیمز جوردانو؛ "ذهن را به میدان جنگ" تبدیل نمودند. در این جنگ مهاجمان برای فتح ذهنها مخاطبان خود، از مهندسی معکوس برای بازسازی مجدد انگیزهها و باز تولید معرفت جدید استفاده میکنند. لازمه دستیابی به اهداف مورد نظر در این جنگ، استفاده بهینه و مؤثر از پنجره روایتگری متمرکز و روایتسازی هدفمند است. با این وجود اذهان و افکار به صحنه اصلی جنگ شناختی تبدیل است.
🔸مهمترین اهداف جنگ شناختی در دوبخش راهبردی و میدانی عبارت است از:
🔅الف) اهداف راهبردی در جنگ شناختی
در سطح راهبردی مهمترین اهداف جنگ شناختی عبارت است از:
۱. «فتح اذهان جامعه مخاطبان» از طریق «روایتسازی هدفمند»؛
۲. «اختلال در دستگاه محاسباتی خواص» از طریق «دستکاری ادراکات»؛
۳. «ممانعت از الگوی شوندگی ایران» ازطریق «پس رانش از رویکرد مقاومت»؛
۴. «پیروزی در عملیاتی بدون جنگ» از طریق «واسپاری نقش نیابتی».
🔅 ب) اهداف میدانی در جنگ شناختی
در سطح میدانی مهمترین تاکتیکهای جنگ شناختی عبارت است از:
۱. «تغییر نحوه تفکر و باورها» از طریق «هک ذهنی و هویتی»؛
۲. «شکستن اراده مقاومت عمومی» از طریق «️تردید، تفرقه و نفرت پراکنی»؛
۳. «شکلدهی به رفتار فردی و گروهی» از طریق «مهندسی اجتماعی برای «کنترل، سلطه و تسلیم افراد بدون توسل به زور».
♻️ یافته راهبردی
۱. در جنگ شناختی؛ رسانههای ارتباطی و اجتماعی مهمترین ابزار تولید وانمودها برای اعمال تحریف و انحراف است.
۲. در ناآرامی اجتماعی اخیر کشور، رسانههای ارتباطی و اطلاعاتی بهمنی از تصاویر مغشوش و اطلاعات تحریف شده را به ذهن مخاطبان سرازیر کردن که منجر به تردید ذهنی، تحریک روانی و ابراز انزجار گفتمانی در بخشی از مخاطبان شد.
۳. «جهاد تبیین» مهمترین آنتی ویروس و راه مواجهه با «جنگ پیچیده شناختی» است.
ادامه دارد...
✍️#احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۱۱ آبانماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#ناآرامیها_اغتشاشات_اجتماعی_۱۴۰۱
#مبانی_سیطره_مجاز_جنگ_شناختی
#تحریف_انحراف_انزجار_مخاطبان
#جهاد_تبیین_آنتی_ویروس_جنگ_شناختی
ج) بخش سوم. روندهای موثر بر تحولات
برای فهم پدیدههای اجتماعی نیازمند شناخت رابطه آن با روندهای محیط پیرامونی است. بررسی ناآرامی اجتماعی در پاییز ۱۴۰۱ نشان میدهد که این ناآرامیها ارتباط معنادارای با تحولات جهانی در دو سطح عبارت است از:
🔸 در سطح خارجی
۱. جابجایی و شیفت تمدنی از غرب به شرق؛
جهان در حال تجربه مدلهای جدید از گزارهها، تحولات و تعاملات تمدنی جدید مانند: هجرت اربعین، پیمان شانگهای و برگزیت است که نشانگر شیفت تمدنی و انتقال مؤلفههای قدرت از غرب سیاسی و اقتصادی به شرق فرهنگی و اقتصادی است.
۲. تعارض مدلهای حکمرانی در منطقه؛
تلاش دو مدل حکمرانی سکولار حداقلی و نوعثمانی و پانتورانیسم با مدیریت اردوغان و مدل حکمرانی عشیرهای، خاندانی و دورهای حوزه جنوبی خلیج فارس تحت سلطه سعودیها، که خود را در رقابت با محور مقاومت تعریف میکنند.
۳. جابجایی ژئوپلیتیک قدرت جهانی؛
بروز و توسعه منازعات جدید و مؤثر بر تحولات آینده همچون منازعات غرب آسیا، قفقاز و شرق آسیا نشان از تغییر معادلات ژئوپلیتیکی دارد.
۵- توسعه کمی و کیفی محور مقاومت؛
به رغم تلاشهای مستمر و پر حجم نظام سلطه جهانی و استبداد منطقهای، رویکرد مقاومت به منطقهای و حتی سطح جهانی تسری یافته است. بگونهای که ایده عقب راندن نظام سلطه غربی از غرب آسیا و آمریکایی جنوبی در حال محقق شدن است.
🔸ب) در سطح داخلی
۱. درهم آمیختگی شاخصهای ارزیابی عمل؛
درهمتنیدگی هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی منجر به گم شدن واقعیت و حقیقت در برابر شبه واقعیت و شبه حقیقت شده است.
۲. دوقطبی سازی اجتماعی و فرهنگی؛
تلاش مستمر برای تثبیت دوگانههای مانند: استبداد - استقلال، دیکتاتوری -آزادی، وراثت - ولایت، ایرانیت - اسلامیت، قومیت - ملیت و تمدن - تدین که منجر ایجاد شکاف در جامعه شده است.
۳. سیاهنمایی و تنفرزایی حداکثری در بین نسل جدید؛
تلاش مستمر چهل ساله رسانهها در تولید و تکثیر ناامیدی و تنفر منتهی به خشم در نسل جوان و نوجوان که به محض ایجاد فضا به خشونت فزاینده بر علیه نهادهای حکمرانی تبدیل شده است.
۴. افزایش رویکردهای عاطفی گرایانه و احساساتی؛
توسعه نامتوازن سهم و نقش جنسیتها و قومیتها در مناسبات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منجر به افزایش تحریکپذیری و کاهش تحملپذیری اقشار جامعه شده است.
۵. تلاش برای تخریب گفتمان انقلاب؛
تلاش مستمر و پر هزینه در تثبیت دروغگو جلوه دادن نظام در مواجه با مردم، که با هدف اعتبارزدایی و اعتمادزدایی از نهادهای حاکمیتی صورت میگیرد.
۶. حرکت از جهش آنی به جنبش جریانی؛
مبتنی بر تئوری شورای آتلانتیک - بازوی نرم ناتو - چون رخدادهای جاری در ایران یک حرکت مقطعی است، بایستی از طریق تصویرسازی مجازی و پشتیبانی رسانهای از اتفاقات جاری در ایران، استمرار آن در زمان و تبدیل غلیان هیجان لحظهای به حرکتی تخریبی و کنشگری ماندگار و هزینه ساز، هیجانات آنی موجود را به حرکت جریانی داریم.
۷. توسعه نقش و سهم رسانههای غیرخودی؛
افزایش رو به تزاید میزان تاثیرپذیری نسلهای نو از روایتسازیهای رسانههای ارتباطی و اجتماعی غیرخودی در کنار کاهش مستمر اعتبار رسانههای خودی زمینه را برای تحریف وقایع و انحراف در حقایق فراهم نموده است.
♻️ استنباط راهبردی
چهار دهه تلاشهای مستمر حریفان و معاندان برای تقابل نرم و تحمیل جنگ شناختی در بستر فنآوریهای ارتباطی و اجتماعی باعث شده است که در مؤلفههای معرفتی و ذائقه هویتی تغییر آرامی در جامعه مخاطبان شود. این تغییرات در نسل سوم و چهارم به گونهای که ما امروز شاهد هستیم بروز هنجارها و رفتارهای متفاوت در بخشی از نسل جدید هستیم. تغییراتی که با هنجارها و ارزشهای بومی - اسلامی تفاوت معناداری دارد. بنابراین دلیل اصلی ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱، بیش و پیش از آنکه ماهیت امنیتی، سیاسی و یا حتی اقتصادی داشته باشد، ماهیت فرهنگی دارد که در عرصه ذهنی و ذائقه عاطفی منجر به تفاوت در رویکردها و تعارض میان دو سبک زندگی شده است.
ادامه دارد...
✍️/احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۱۵ آبان ماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#تحولات_جهانی_شیفت_تمدنی
#تعارض_حکمرانی_ژئوپلیتیک
#دوقطبی_سازی_سیاهنمایی_تنفرزایی
#جهش_آنی_جنبش_جریانی
💠 د) بخش چهارم. کنشگران موثر
در ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ افراد و جریانهای متعددی ایفای نقش نمودند. مجموع نقش آفرینان را میتوان در دو دسته کنشگران پایدار و کنشگران ناپایدار و به شرح زیر سازماندهی نمود:
۱_ کنشگران پایدار
منظور از کنشگران پایدار؛ مجموعهای از عناصری انسانی یا غیرانسانی هستند که مبدأ و مولد تولید چالشها و تنشهای اجتماعی محسوب میشوند. این بازیگران نقش مستقیمی در تولید یا تکثیر ناآرامیها و تبدیل آن به اغتشاش در سال جاری ایفا کردند. با این وجود مهمترین کنشگران پایدار عبارتند از:
۱.۱. رسانههای ارتباطی و شبکههای اجتماعی
امروز رسانههای ارتباطی و اجتماعی در کنار نقش اطلاع رسانی ایجابی، به عنوان کنشگر محوری جنگ شناختی محسوب میشوند. این رسانهها مهمترین سهم و نقش را در ایجاد تردید و تشکیک در هنجارهای فرهنگی، انشقاق و دوقطبی کردن اجتماعی و تحریک به فعالیت تخریبی را بر عهده دارند. بهگونهای که این رسانهها آتشبیار اصلی نارضایتی اجتماعی و تبدیل آن به تعارض امنیتی محسوب میشوند.
۱.۲. ارتش رباتیک؛ از بات تا رباتها
مجموعهای از نرم افزارهای هوشمند هستند که مأموریت تکثیر و ترويج محتوای محرک، ناهنجاریها و خشوت عریان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بر عهده دارند. این ارتش بزرگ و فعال از طریق انتقال مستمر و متراکم دادهها، امکان تأمل عقلانی و تحلیل منطقی مخاطبان را کاهش داده و بستر لازم برای فتح ذهن آنان توسط مهاجمان جنگ شناختی را فراهم میکنند. برخی خبرها حاکی از آن است که در ناآرامیهای پس از فوت خانم امینی، طی چند روز حدود ۱۱۱ - برخی منابع ۳۲۰ - میلیون هشتگ مخرب تکثیر شد که ۸۳٪ هشتگها توسط رباتها و در ۳۰ ثانیه اول تولید، توزیع شده است.
۱.۳.دشمنان کینهورز و معاندان حسود
مجموعهای از صاحبان قدرت جهانی، دولتهای زیاده خواه غربی، رژیمهای نامشروع فرامنطقهای دولتهای وراثتی و خاندانی ثروتمند منطقه هستند. این دولتها که یا به صورت بنیادبن با مبانی انقلاب اسلامی مشکل دارند و یا وجود ایران مقتدر و یکپارچه را مانع اصلی سلطهگری خود بر منابع ثروت و قدرت منطقه، مانع از شهرت و اعتبار قومی و مانع تداوم حکمرانی برآمده از تعصب قومی، فرقهای و قبیلهای خود میدانند از هر گونه مسئلهای که منجر به تضعیف مردم ایران شود حمایت مادی، معنوی و رسانهای میکنند.
۱.۴. تروریسم کور گروهکی و تجزیه طلب
مجموعهای از عناصر محوری و حاشیهای عضو گروهکهای معاند و محارب هستند که به دلیل پیوستگی به گروهکهای ضدانقلاب و یا تجزیه طلب و یا به دلیل وابستگی نسببی و سببی که به اعضای این گروهکها دارند، از انقلاب اسلامی و مردم انقلابی ایران کینه عمیق در دل دارند. این گروهکها و افراد یکی از مهمترین آتش بیاران معرکه هستند و با حضور میدانی خود سعی وافری دارند؛ فضای اعتراض عمومی را رادیکال و آن را به اغتشاش و آشوب اجتماعی و در صورت امکان به بحران امنیتی تبدیل نمایند.
۱.۵.اپوزسيون متوهم و خودجایگزین پندار
مجموعه از افراد اغلب پیر و فرتوت و حاضر در محافل بزم و رزم رسانهای در غرب هستند که به دلیل باستان پرستی، التقاط فکری، قومیتگرایی و فرقهاندیشی افراطی، با رویکردهای اسلامی - ایرانی تعارض بنیادین دارند. این از افراد مستقر در غرب، به محض احساس ناامنی در کشور و احتمال تحقق رویای کسب افتخار آمیز قدرت، فعالیتهای خشن خود را تشدید میکنند. این مدعیان اپوزیسیون - چند نفره و یا حداکثر چند صد نفره - به رغم متفق بودن در اعمال خشونت، در ایدئولوژی به شدت متفرق هستند و هرگز قابلیت گردهمایی بر گرد یک میز مشترک را ندارند.
۱.۶. فریبکاران قدرت و غارتگران ثروت
مجموعه از افراد و محافل ارتزاق یافته از بیتالمال و مناسبات سیاسی هستند که با رانت گروهی و با پوشش توسعه اقتصادی گذرگاههای واردات و صادرات را کنترل و ثروت اندوزی کردند و با پوشش توسعه سیاسی بر کرسی قدرت تکیه و منزلت کسب کردند. این طیف از مدعیان و حاکمان دیروز چون دستانشان از منابع قدرت و مخازن ثروت کوتاه شد، خود و ثروت اندوخته را به آنسوی آبها منتقل و با لانهگزینی در رسانههای غربی، جای متهم و مدعی را تغییر داده و به مطالبهگران و مبارزان امروز تبدیل شدند. آنان در رقابت با اپوزسيون، چون خود را میراثدار قدرت و وارث ثروت میدانند، بهمحض آنکه احساس کنند مردم ایران دچار خلع اقتدار شدند برای سلطه بر منابع قدرت و ذخایر ثروت دندان طمع تیز میکنند.
ادامه دارد...
✍️/احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۲۰ آبان ماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#کنشگران_پایدار_و_ناپایدار
#رسانهها_ارتباطی_شبکههای_اجتماعی
#باطها_رباتها_دشمنان_کینهورز
#تروریسم_کور_اپوزسیون_متوهم
#فریبکارن_قدرت_غارتگران_ثروت
💠 خاستگاه فکری اغتشاشات
با گذشت دو ماه از شروع اغتشاشات کشورمان، کمتر تردیدی در پروژهای بودن آن وجود دارد که بهترین گواه آن صراحت بیان مقامات امریکایی در حمایت از آشوبگران و مسلح کردن آنها است. بدون شک این پروژه انگلیسی، امریکایی و اسرائیلی که با مدیریت سرویسهای اطلاعاتی چند کشور غربی و منطقهای و محوریت گروهکهای تجزیهطلب ایرانی صورت میگیرد، مبتنی بر نظریههای مختلف امنیتی و سیاسی استوار است که خاستگاه فکری آن را میتوان در داخل و خارج از ایران یافت.
الف) نظریه متوقفسازی رشد علمی ایران:
نظریه پردازی جهت بی ثباتسازی، تجزیه و اغتشاش در ایران اسلامی به نخستین روزهای پس از انقلاب اسلامی باز میگردد. اما رشد علمی کشور در دهه هفتاد و تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر نهضت نرم افزاری سبب شد تا حتی نشریات علمی دنیا برای جلوگیری از سرعت علمی دانشمندان ایرانی به ارائه راهکار بپردازند.
در این رابطه نشریه علمی نیچر یکی از معتبرترین نشریات علمی جهان در مقالهای عجیب تحتعنوان «رژه بزرگ ایرانیان» در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) راهکار جلوگیری از رشد علمی ایران را اغتشاش یا تحریم اعلام میکند.
یکی از سردبیران این نشریه پس از سفری به ایران و انجام تحقیقاتی پیرامون رشد علمی کشور مینویسد: «تعالی علمی در ایران درحال بازسازی دوباره است مگر اینکه با اغتشاشات یا تحریمهای بیشتر جلوی آن گرفته شود... و ایرانیان میدانند چه کسانی هستند و از سابقه تمدن و علمیشان بهخوبی آگاه هستند. در چند سال گذشته، این کشور پول بیشتری را در علم سرمایهگذاری کرده است.
۱۰ سال بعد در ژوئن ۲۰۱۵، رؤسای دانشگاههای اسرائیل با اطلاع از پیشی گرفتن علمی ایران بر اسرائیل، طی نامهای خطاب به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت اسرائیل، موشه کالون، وزیر دارایی و نفتالی بنت، وزیر امور آموزش وقت این رژیم نگرانی خویش از روند رشد علمی ایران را با ادبیاتی تند، اما اضطرابآمیز، بیان کردند.
عاموس شاپیرو، رئیس دانشگاه حیفا و یکی از امضاکنندگان این نامه گفته است: «در اینجا، سلاح موشک نیست بلکه مغز انسان است. ایران نباید در زمینه تحقیقات بر اسرائیل برتری راهبردی داشته باشد. نشانههای کافی وجود دارند که بیانگر کاهش اختلاف کیفی در این زمینه از سالی به سال دیگر هستند.»
ب) نظریه کوچکسازی ایران به هفت کشور:
بر اساس دستور کار ایجاد خاورمیانه بزرگ، ایران کوچک همواره در دستور کار دشمنان ایران زمین بوده است. از نقشه سال ۱۹۷۸ میلادی (مربوط به دوران پهلوی) برنارد لوییس انگلیسی به عنوان پدر تجزیه ایران گرفته تا نقشههای رالف پیترز و نقشه وزارت دفاع امریکا، تقسیم ایران به پنج کشور کوچک آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان در دستور کار غرب قرار گرفت. اکنون پس از سالها از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان ملت ایران به این نتیجه رسیدهاند که "به جای تغییر مظروف ایران باید ظرف ایران را شکسته شود" تا از قدرتمند شدن مظروف آن برای همیشه جلوگیری کنند.
این ایده در اواخر سال ۱۳۹۹ توسط منافقین بازسازی شد و در تیرماه ۱۴۰۰ در بلژیک مورد توافق گروهکهای تجزیهطلب با حمایت امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی واقع گردید که اجرای آن پس از دو مرحله شکست به بازگشایی دانشگاهها و مدارس در مهرماه ۱۴۰۱ موکول شد.
ج) جلوگیری از افول غربگرایی در ایران:
یکی دیگر از نظریههای فراگیر حامی اغتشاش به غربگرایانی تعلق دارد که حل مشکلات کشور با توان داخلی را به مثابه پایان عصر غربگرایی در ایران میخوانند. پروژهای که غربیها حداقل ۲۰۰ سال برای آن برنامه ریزی کرده و اینک حاضر به شکست آن نیستند. از همین رو، یک بخش عظیم از اغتشاشات با میدان داری روشنفکران وابسته به غرب که غربیها از آنها به عنوان شوالیههای فرهنگی یاد میکنند، صورت میگیرد. ارتش سری روشنفکران برای نخستین بار در سال ۱۳۵۱ توسط کنت دومارانش رئیس سرویس اطلاعات فرانسه سازماندهی و در دو شبکه دانشگاه و مساجد طراحی گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی دومارانش متوجه شکست این ارتش در مقابل روحانیت شیعه گردید و با توصیف پیروزی ایران در جنگ جهانی چهارم به ارائه راهکارهای مقابله با انقلاب اسلامی پرداخت. وی پیشنهاد خود را تحت عنوان «عملیات پشه مالاریا» روی میز رئیسجمهور امریکا گذاشت و در سال ۱۳۶۱ با تصویب دو مؤسسه مرتبط با علوم انسانی و جنگهای علم در کنگره امریکا، موفق به ساماندهی روشنفکران، مترجمان و نیروهای فعال سیاسی در قالب حلقههای فلسفی پنج شنبهها و حلقه کیان و راه اندازی دو نشریه نگاه نو و کیان گردید. حلقهها و پاتوقهایی که اغلب لیدرهای اصلاح طلبان افراطی از آن بیرون آمدند. حمایت اصلاح طلبان از اغتشاشگران و صدور بیانیههای متعدد غربگرایان برای استمرار بخشیدن به آن در همین راستا قابل ارزیابی است.
💠 د) بخش چهارم. کنشگران موثر
۲_ کنشگران ناپایدار
منظور از کنشگران ناپایدار؛ مجموعهای از عناصری انسانی یا غیرانسانی اغلب نوپدید و یا نوپا هستند که در چالشهای اجتماعی نقش مقطعی، موقتی و اغلب میدانی دارند. مهمترین نقشآفرینان ناپایدار ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ عبارتند از:
۲.۱. جوانان جویای نام و نان (سلولهای خفته)
نسل تینیجرها (T. Niger) شامل نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ ساله و نسل نیت (Neet) دربرگیرنده جوانان حدود ۱۹ تا ۲۵ ساله و فاقد مهارت و تحصیل است. تصویرسازی و تکثیر چشم اندازی تیره و تار از آینده و ترویج گسترده ناامید نسبت به تامین نیازهای زیستی اعم از: جسمی و روحی، در کنار احساس تعمیق شکاف طبقاتی و منزلیتی، زمینهساز بروز نارضایتی تهاجمی آنان نسبت به هر آنچه که مانع این مسیر تلقی میکنند شده است. در دیدگاه آنان هنجارهای فرهنگی، ارزشها اجتماعی و نهادهای حاکمیتی مهمترین عامل تیریگی وضع آنان و موانع اصلی برای دستیابی آنان به بهرههای مادی است. غرق شدن این نوجوان در فضای مجازی که در شرایط کرونا تشدید شد و منجر به کاهش ارتباط محسوس و حداقلی آنان با نهادهای اجتماعی شد، از عوامل مؤثر بر رفتار تهاجمی آنان در ناآرامیهای اجتماعی پاییز امسال است.
۲.۲. سلبیریتیهای خودستا و خانه به دوش
سلبریتیهای هنری، ورزشی و رسانهای یکی از مهمترین نقش آفرینان موقت و و اغلب ناگهانی هستند که معمولا در اثر عدم ارتباط با اقشار واقعی اجتماعی و به فراخور داشتن دنبالگران در فضای مجازی، توهم خود مرجع پنداری دارند و یا با انگیزه رزومه سازی سیاسی وارد فضای التهاب اجتماعی میشوند. آنان معمولا در برابر فشار ناشی از هیجان جمعی طرفداران خود، دچار استیصال شده و در لحظات حساس وارد منازعات فرهنگی، اجتماعی سیاسی و حتی امنیتی میشوند ورودی که پیامد آن دوقطبی سازی، تشدید تعارض میان اقشار ناراضی و عمق بخشی به منازعات است. در ناآرامیهای اجتماعی پاییز امسال نقش آفرینی منفی و مخرب رسانهای و نفرت پراکنی علیه هنجارهای اخلاقی و نهادهای اجتماعی، منجر به تشدید انگیزه طرفداران آنان در مواجهه یا منازعه میدانی با نهادهای انتظامی و امنیتی میشود.
۲.۲. اوباش اجارهای نابودگر (گرگهای تنها)
این بخش از نقش آفرینان ناآرامیهای اجتماعی، مجموعهای از افراد مظنون، جسور، خشن و اغلب دارای سابقه جنایی هستند که با کوچکترین بهانه تحریک میشوند. زیست اقتصادی و اجتماعی این گروه از کنشگران بر شرارت و اعمال خشونت استوار است. کنشگری این گروه در اعتراضات و ناآرامیهای اجتماعی، تحت تاثیر عوامل مختلفی است: اولا ماهیت وجودی آنان پیوند نزدیکی با بازیگری در فضای آشوب و اغتشاش اجتماعی دارد. ثانیا آشوب و اغتشاش اجتماعی برای آنان فرصت مناسبی برای غارت اموال مردم و بیت المال است. ثالثا منازعات اجتماعی فرصت مناسبی برای آنان جهت انتقام گیری از نیروهای انتظامی و امنیتی ایجاد میکند.
۲.۳. وندالیسیم تودهای ویرانگر
بخشی از نقش آفرینان حاضر در ناآرامیهای اجتماعی، جمع محدودی از جوانان هستند که کوچکترین فرصتها را برای دیده شدن از دست نمیدهند. این گروه از بازیگران آشوبها و اغتشاشات معمولا به دلایل بحران خانوادگی یا در غیاب آموزش موثر، فاقد شرایط لازم برای جامعه پذیری بوده و به دلیل حقارت درونی یا تحمیل حقارت بیرونی، دچار بحران هویت شدهاند. این گروه از محافل درون سنی و در کلونیهای چون کافیمیتها و تاثیرپذیری از فضای محیط تنش و یا فضاسازی رسانههای غیرخودی در تنشهای اجتماعی مشارکت میکنند تا دیده شوند. آنان به سبب خلاهای مذکور دچار مرگ اندیشی و عصیانگری روحی شده و از خود رفتاری تباهیساز بروز میدهند.
۲.۴. تهیج احساسات و عواطف زنانگی
نقش آفرینی دختران نوجوان و زنان در ناآرامی اجتماعی اخیر، منجر به حیرت ناظران داخلی و خارجی شد به گونهای که برخی از این ناظران از این ناآرامیها به نام انقلاب زنان یاد کردند. افزایش سهم مطالبات زنان در معادلات فرهنگی، دانشی و اجتماعی، همزمان با کاهش امکان دستیابی به فرصتهای شغلی و نقش مستقیم اجتماعی از یک سو و روند نزولی آمار ازدواج در کنار افزایش آمار طلاق از سوی دیگر، منجر به احساس ناامیدی در امکان دفع نیازهای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین ناتوانی در رفع تنشهای جسمی و روحی در زیست خانوادگی زنان شده است. با این وجود علت مشارکت زنان در ناآرامیهای اخیر را میتوان در تقویت روند عاطفیگرایی ناشی از مسائل مرتبط با زنان در تعاملات اجتماعی، کاهش سطح تربیت مبتنی بر هنجارهای اجتماعی و افزایش روحیه مطالبهگری زنان از ساختارهای حکمرانی دانست. 👇
۲.۵. گیمرهای کامپیوتری و بازیگران مجازی
مبنی بر آمار برخی منابع غیر رسمی، امروز بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون گیمر و بازیگر رایانهای در کشور وجود دارد که متوسط سنی آنها ۱۵ سال است. این آماری همچنین نشان میدهد که سقف سنی بازیگران بازی مجازی به حدود ۴۰ سالگی هم رسیده است. این درحالی است که اغلب نزدیک به اتفاق بازیها موجود در بازار رسمی و غیر رسمی، دارای ماهیت غیر بومی و اغلب آمریکایی هستند و محتوای آنان در بر گیرنده مجموعهای از ناهنجارهای گفتاری، اخلاقی و رفتاری متفاوت و متعارض با هنجارها و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی بومی است. تاثیرپذیری بازیگران مجازی از محتوای خشن، تهاجمی و محرک این بازیها منجر به تولید و توسعه ناهنجاری اخلاقی و اجتماعی و تغییر ذائقه هویتی و سازههای معرفتی نوجوانان و جوانان در عرصههای مختلف شده است که نماد عینی آن را در رفتار خشن آنان در ناآرامیهای اخیر شاهد بودیم.
۲.۶. مهاجران سرزمین رویاهای تحقق نیافته
بخشی از کنشگران صحنه ناآرامیها ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا هستند که از آنها با نام اپوزسيون یاد میشود. ولی بخش بزرگتری از این مدعیان، که سیاهه لشگر اپوزسیون را تشکیل میدهند، مجموعه از افراد هستند که فاقد ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی میباشند. این طیف قبل از مهاجرت که در ذهن خود از غرب یک سرزمین رویایی (dream land) ساخته بودند، پس از حضور در این سرزمین رویایی، تحت شرایط سخت ناشی از شدت فشار کار و سختی زندگی از رویا بافی بیرون آمده و متوجه میشوند که نه تنها آرزوهای آنان توهم بوده است که عرق بدن و خون تنشان روغن چرخ دندههای کارخانههای تولید ثروت و لذت صاحبان سرمایه در غربی شده است. آنها با مشارکت در تجمعات ضد ایرانی در تلاشاند که تحت تاثیر تصویر رسانههای غربی که ج.ا.ایران را در آستانه فروپاشی به نمایش گذاشتهاند، از مزایای غارت منابع ثروت و مزایای قدرت پسا فروپاشی نظام بینصیب نمانند.
ادامه دارد...
✍️/احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۲۴آبان ماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#کنشگران_پایدار_و_ناپایدار
#تینیجرها_نیتها_سلبریتیها
#اوباش_ویرانگر_وندالیسم_تودهای
#عواطف_زنانگی_گیمرها
#آوارگان_سرزمین_رویاها
🖌 #یادداشت_روز
🔹 رسیدن به مرز قدرت جهان افسانه نیست
#سعدالله_زارعی
🔸 بزرگترین پروژه انقلاب اسلامی ایران، احیای قدرت ایران بوده است. ایران شناسنامه تاریخی مشخصی دارد؛ کشور ما در برهههای مختلف تاریخی، «قدرتمندترین» یا یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان بوده است. چندهزار سال تاریخ ایران به خوبی گواه این مسئله است و البته در طول این تاریخ چندهزارساله، گهگاه فتوری هم در این قدرت پدید آمده است. حملات سهمگین خارجی از یک طرف و بیلیاقتی حکام ایران در دورههایی از این تاریخ چندهزارساله، قدرت ایران را در دورههایی تضعیف کرده، اما هر بار بهزودی دوباره ایران مقتدر سربرآورده و به جبران مافات دست یافته است.
وقتی اسلام ظهور کرد و دستگاه شاهنشاهی آن زمان ایران، آن را برنتافت، ملت ایران آن را نسخه احیای قدرت خود دید و به آن روی آورده و گرامی داشت. از این زمان اسلام و ایران از یکدیگر نیرو گرفتند، ایران با کمک اسلام به کشوری با مدنیتی معنوی و نو تبدیل گردید و بهعنوان مؤثرترین ملت در پهنه اسلام - که شرق و غرب عالم را درنوردیده بود - درآمد. اسلام نیز از ایران قدرت گرفت و به تمدنی عظیم دست یافت. شهید بزرگوار «مرتضی مطهری» در کتاب نفیس «خدمات متقابل ایران و اسلام» این بدهبستان تمدنی میان ایران و اسلام را به خوبی ترسیم کرده و در صفحه 336 آن نوشته است:
«روی همرفته، حدیث، تفسیر، کلام، فلسفه، تصوف و... در قرن نخستین اسلام پیریزی شد و ملت ایران در این مورد در درجه اول قرار دارد. مکتبهای نیشابور، هرات، بلخ، مرو، بخارا، سمرقند، ری، اصفهان و سایر شهرهای بزرگ ایران مرکز فعالیت و جنبوجوش بود. صدها نفر از رجال بزرگ اسلام در این شهرها تربیت شدند و در شرق و غرب عالم تمدن درخشان اسلام را محکم و استوار ساختند». خلاصه کلام او این است که اسلام اگرچه در شبهجزیره مبعوث گردید اما بهوسیله ایران بالنده شد؛ بهگونهای که پس از مدت کوتاهی در هر جلوه اسلام نشانهای از ایران دیده میشد؛ شخصیتهای ایرانی در ریاضیات، طب، فقه، کلام، فلسفه، سیاست، ادبیات و... در پرتو روح پرورشدهنده و علمی اسلام چنان درخشیدند که آثار آنان تا قرنها در هر گوشه ممالک اسلامی دیده میشد. ..
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/253904
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper