eitaa logo
ره پویان ولایت
345 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
454 فایل
محتوای فرهنگی سیاسی هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
میلاد امام حسین(ع)، مجالی است برای پاسداری نام پاسدار، این دلیرمردان روزگار و اسوه های ایثار. سلام بر شما، مالک اشترها و ابوذرهای زمان که مصداق حرّیت اباعبدالله اید. ولادت امام حسين(ع) و روز پاسدار مبارک باد
من از احساسات صادقانه و پاک شما برادران عزیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اظهار وفاداریتان، صمیمانه تشکر می‌کنم. از شما که در عمق وجود، به انقلاب و ارزشهای آن ایمان آوردید، جز این هم انتظاری نیست. ما سپاه را با همان چشمی نگاه می‌کنیم که امام عزیزمان نگاه می‌کرد: به عنوان بازوی قدرتمند نظام و به عنوان گام استوار در مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی. ما شما را به معنای حقیقی کلمه، پاسدار انقلاب اسلامی می‌دانیم؛ همیشه هم این‌گونه بوده است و من هم این‌طور فکر می‌کنم. سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در مراسم بیعت گروه کثیری از فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 17/03/1368 🥀🥀💐🥀🥀💐🥀🥀💐🥀🥀 (س) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🔽ما را در دنبال کنید 🔽 لینک کانال ↙️ ╔══ ⚘ ═══ ⚘ ══╗ @rahpoyane ╚══ ⚘ ═══ ⚘ ══╝ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔻| ما را در دنبال کنید🔻 @mobarake8 @amr_vali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خبرگزاری بسیج
آموزش نقاشی گام به گام ماهی basijnews.ir @basijnewsir
دستى به دامانت زنم اى مهربان ابوالفضل از مرحمت لطفى نما بر شیعیان ابوالفضل ما عاشقان کربلائیم اى مه تابان جوئیم همه راهش ز تو با صد فغان ابوالفضل میلاد حضرت عباس(ع) مبارک باد
جانباز قطع نخاعی ناصر توبه ایها در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به این خانواده جانباز زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت بعد به سمت کرمان می‌رفت. این جانباز در دی ماه سال ۱۳۹۲ به دیار حق شتافت. (شادی روحشان صلوات)
شهید سردار حاج قاسم سلیمانی در منزل مادر شهید موحدی کرمانی مادر! پسر شما جان مرا نجات داد «اولین اعزام من به جبهه، مصادف شد با عملیات "کرخه نور" یا "کرخه کور" در مرداد ماه سال 60. در مرحله اول، ما از کرمان به جبهه کرخه کور اعزام شدیم و در مرحله دوم،‌ گروه دیگری از رزمندگان با مسئولیت آقای "مهاجری" به ما پیوستند که در یکی از روستاهای اطراف "حمیدیه" اهواز مستقر شده‌بودیم. معاون آقای مهاجری که در همان عملیات از ناحیه دست مجروح شد، رزمنده‌ای به نام "قاسم سلیمانی" بود.» سردار حسنی سعدی مکثی می‌کند و انگار دلش هم با ذهنش پرواز می‌کند تا جبهه جنوب. آنقدر گفتنی دارد از آن جوان رعنای همشهری که نمی‌خواهد ثانیه‌ای را از دست بدهد. پس افکارش را جمع‌وجور می‌کند و در ادامه می‌گوید: «عملیات کرخه نور، اولین دیدار من با حاج قاسم بود و این همراهی تا پایان حضور من در جبهه‌ها ادامه پیدا کرد. عملیات بعدی، عملیات "بستان" بود و این بار، مجروحیت شدیدتری برای حاج قاسم پیش آمد. جراحتش از ناحیه شکم بود و مجبور شدند سردار را برای مداوا به بیمارستان "قائم" مشهد اعزام کنند. حاج قاسم برایمان تعریف می‌کرد در بیمارستان مشهد، مصطفی موحدی و همایون‌فر که هر دو بعدها شهید شدند، 20 روز از ایشان مراقبت می‌کردند چون یکی از پزشکان آن بیمارستان، از اعضای گروهک منافقین بود و از روی عمد، زخم شکم سردار را نمی‌بست تا عفونی شود و او را از پا دربیاورد. عاقبت هم آن 2 رزمنده با کمک یک پرستار کرمانی، سردار را از آن بخش خارج کردند و نگذاشتند آن دکتر خائن نقشه‌اش را عملی کند.