eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
تنور عشق و مهرشان هميشه گرم بود .... @rahro313
عجب قاب سنگینی! شهید احمد کاظمی شهید مهدی باکری حسین علایی شهید محمد باقری شهید سیدعلی حسینی شهید قاسم سلیمانی @rahro313
‍صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازه‌ها زیر آتش می‌مانند و یا بنحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند... هر کس از خود نشانه‌ای می داد؛ تا شناسایی جنازه ممکن باشد. یکی می‌گفت: «دست راستِ من این انگشتری است.» دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم می‌اندازم...» اما نشانه ای که یکی از بچه ها داد، برای ما بسیار جالب بود. او می‌گفت: « من در خواب خُر و پُف می کنم، پس اگر شهیدی را دیدید که خُروپُف میکند شک نکنید که خودم هستم.»😐😂 @rahro313
سلام دوست عزیزم تا حالا کتابهای شهدا را خوندی؟؟؟ اصلا از لحظه هایی را که با اهالی اون کتاب زندگی کردی یادته ؟؟! دوست داری ببرمت یه کانال با حال خاطره هاتو زنده کنم؟!! یه جمع صمیمی و همراه که دور هم با عشق شهدا جمع شدن؟! تازه هر هفته قراره برگزار کنند از دلنوشته گرفته تا از متن کتابهایی که خوندی و باهاشون خاطره داری... از لحظه لحظه هایی که داخل کانال میگذرونی هم سوال و داریم. قدم روی چشم ما بگذارید و تشریف بیارید داخل جمع ما 👇👇👇👇👇 @rahro313 راستی دوستانت را هم بیار ... منتظریم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹چگونگی شهادت شهید عارف ومداح، شهید_مسعود_ملا ↩️در تنگه ابوقریب،گردان عمار با دوتیپ زرهی عراق درگیر شد. گروهان«مسعود ملا» موند تو محاصره و مسعود تعدادی از نیروهایش را فرستاد عقب، خود مسعود با یه سری از بچه‌ها موندن وسط عراقیا ونبرد تن به تن کردند. عراقیا که دیگه با ما یقه به یقه درگیر بودن،مسعود را بستن به رگبار و پهلو وسینه اش مجروح شد واسیر عراقیا شد!!! دشمن بعثی ملعون دستای مسعود رو بست پشت نفربر و در حالی که مسعود زنده بود وفریاد یا زینب«س» داشت،اونو تا سه راهی فکه کشوندن وبعد آرزوی سوم مسعود برآورده شد، دشمن بعثی در حالی که مسعود برلب فریاد یا حسین داشت،اورا دوره کرده وسرش را بریدند... . 💠خاطره آزاده جانباز مهدی سیفی شهید«مسعود ملا» در وصیتنامه سراسر نورش نوشته است: «پروردگارا، هم جراحت،هم اسارت و هم شهادت را روزی من کن ونگذار شرمنده مولایمان سیدالشهداء بشوم.» مزار شهید:بهشت زهرا«س» قطعه ۴۰ ردیف ۵۲ ،شماره ۲۲ . 🌷شادی روح شهدا صلوات @rahro313
این عکس برای آذر ماه سال ۱۳۹۵ است... بازديد ميدانی "شهید حاج قاسم سليمانی" از مناطق تازه پاكسازی شده و قلعه حلب! آنقدر که مغزم خسته می‌شود عصبی میشوم و دندان به هم میسایم که آن زمان که او در بیابان ها با جسم ناقص و مجروحش برای امنیت ما مردم ایران و انسان ها تلاش می‌کرد ما چکار میکردیم؟ ما کجا بودیم؟ ما به چه کاری مشغول بودیم... زمانی که او مرگ را به سخره گرفته بود مسئولان چکار میکردند؟ احتمالا برخی هایشان تا گردن در جکوزی و استخر بودند. شایدم در کاخ هایشان خوابیده بودند ‏وقتی حاجی به خاطر ما دولا دولا می‌دوید زمین میخورد و زانوهایش زخمی میشد وقتی سرما به استخوان هایش میزد وقتی سوت خمپاره می‌آمد و روی زمین می‌خوابید و سرش به زمین میخورد و محاسنش خاکی میشد سر من بر بالش نرم بود! وقتی غم کودکان را میخورد ‏من در حال غصه خوردن برای چه بودم؟ او هیچگاه بر کسی منت نگذاشت اصلا چیزی نمی‌گفت! این اذیت می‌کند مرا بغض گلویم را میفشارد از این همه خدمت سلیمانی ها و این همه خیانت چپ و راست... حاج @rahro313
یکی از سرکرده های اشرار، شخصی به اسم «عید محمد بامری» - معروف به «عیدوک» - بود. حاج قاسم گفت با ترفندی عیدوک را دستگیر کردیم. رفتم خدمت آقا تا این خبر مهم را به ایشان بدهم آقا خوشحال شدند. بعد فرمودند «چطور او را گرفتید؟» گفتم «با او قرار گذاشتیم و سر قرار دستگیرش کردیم». آقا فرمودند «یعنی به او امان دادید؛ بعد دستگیرش کردید؟ همین الآن بروید او را آزاد کنید.»! عرض کردم «آقا آزادش کنیم؟» فرمودند «بله. شما به او تأمین داده اید، آمده اسلام اجازه چنین کاری نمیدهد». از همان جا مستقیم رفتم زندان به عیدوک گفتم «مقام معظم رهبری، حکم به آزادی ات دادند. برو. آزادی!». باور نمیکرد گفت «من از زندان بیرون نمیروم». وقتی فهمید خبر درست است از مریدان آقا شد و همکاری مؤثری با ما کرد خاطرات علی شیرازی از رفاقت 40 ساله با حاج قاسم @rahro313
بارالها ،نمی‌دانم آیا جبهه آمدنم قبول می‌شود یا نه؟ آیا گناهانم آمرزیده می‌شود یا نه؟ آیا قلب امام زمان عج از من راضی و خشنود است یا نه؟ خدایا ،حال بعد از مرگم نمی‌دانم. خدایا بارالها از گناهانم میترسم، از عبادتهای ناقصم میترسم ولی ، ولی ای خدا یکی از صفاتت ارحم الراحمین است. پس ای خدای مهربان ،از پدر و مادر مهربان تر ،همه مسلمانان و رزمندگان عزیز و مرا غریق رحمت خودت درآور و جلوی این همه شهدای گمنام شرمسارمان مفرما. قسمتی از شهید (ابوذر) شهید هشت سال دفاع مقدس تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۴ عملیات کربلای ۴ منطقه شلمچه @rahro313
🌹۲۹ تیر استقبال از شهدای تازه تفحص شده در مرز شلمچه سردار باقرزاده: 🔹پیکرهای مطهر تعدادی از شهدایی که اخیرا در مناطق عملیاتی دفاع مقدس تفحص شده اند؛ در روز پنجشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۲ ساعت ۹ صبح از طریق مرز شلمچه به کشور باز می گردند و در مرز مورد استقبال عموم قرار خواهند گرفت. @rahro313
🌹...هنوز حرفهایم تمام نشده بود که یکی از همان تیـرها به آصفی خورد و او را در کنارم به زمین انداخت. 🌷 آصـفی با صورتی نورانی به من نگاه میکرد و حرف میزد؛ ولی سر و صدا آن قدر زیاد بود که نمیشنیدم. بعد با دست مرا کنـار زد؛ گویــا به جـایی خیـره شـده بود؛ بعد تمــام کرد و چه زیبــا هم تمــام کرد. در حالی که صحنه جان دادن آصفی ذهنم را مشغول کرده بود، پیـکر پاکـش را به گوشه ای کشیدم تا سر راه نباشد. 🔹 حالم خیلی گرفته بود؛ همه اش فکر بابایی، صابری، فروزانفر و آصفی بودم اما چه میشد کرد فعلا وقت این حرفها نبود؛ شاید هم بود و من غافـل بودم. رفتم داخل کانال؛ تیر قناسه و تیربار تانکها فضای بالای کانال را پوشش داده بود. 🌹 جنازه بچه ها کنار هم لاله زاری را به تماشا گذاشته بودند.به زحمت پیکر بابایی را پیدا کردم آنهم از روی کلاه آهنی او که رویش نوشته بود: «میخواهـم زنـده بمــانم» واقعا هم زندگی جاوید و ابدی را به دست آورده بود. به بیرون کانال سر کشیدم؛ چند عراقی در دشت فرار میکردند. پشت دژ هم، جنازه عراقیها روی هم ریخته بود. 📚 زنده باد کمیل/ محسن مطلق @rahro313