eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
 یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: "بپر بغل بابا" و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: "ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.  توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست". به نقل از همسر  @rahro313 http://eitaa.com/joinchat/3810983948Ccc21692f03
آقا مرتضی، خودشان، 10روز در پل‌دختر بودند. با 15 نفر بسیجی آنجا حضور داشتند. من هم دو سه روز رفتم، واقعاً از جان و دل کار می­کردند، گِل، مثلاً تا یک متر، خانه‌های مردم را گرفته بود، بعضی­ها ناراحت و عصبانی بودند، فحش هم که می­دادند، ایشان کاری نداشت، با خنده توجیه می­کرد که ما آمدیم کمک­تان کنیم. اگر کمکی از دست­مان برمی ­آید، بگویید، اگر نه که باز ما کمک­تان می­کنیم، چندین نفر از همان‌ها خودشان آمدند کمک کردند. کرمی‌‌: چندین بار پیش خودم گفته بودند که «ما نمی­میریم، حتماً شهید می­شویم».ایشان از بچه­ های محله کهنز بودند. عفتی ، و از دوستان و هم­ محلی ­هایش بودند، در یک پایگاه، بزرگ شده بودند، آنها شهید شدند، ایشان هم قطعاً باید این مسیر را می‌رفت. اگر نمی­رفت که نامردی بود. ایشان بعنوان مستشار نظامی در دفاع از حرم هم حضور داشتند 🌹 @rahro313
🎤 🌸『 یه شهید انتخاب کنین؛ برید دنبالش؛ بشناسیدش؛ باهاش ارتباط برقرار کنید؛ شبیهش بشید؛ حاجت بگیرین؛ اونوقت شهید میشید... 』 . . :🌷 سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد. @rahro313
 یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: "بپر بغل بابا" و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: "ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.  توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست". به نقل از همسر  @rahro313
 یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: "بپر بغل بابا" و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: "ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.  توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست". به نقل از همسر  @rahro313
-رفیقش‌میگفت: گاهی‌میرفت‌یه‌گوشه‌ی‌خلوت، چفیه‌اش‌رو‌میکشید‌ روی‌سرش‌در‌حالت‌ِسجده‌می‌موند.. به‌قول‌معروف‌یه‌گوشه‌ای‌خدارو‌گیر‌می‌آورد.. مصطفی‌واقعا‌عبد‌صالح‌بود.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@rahro313
بخشی از وصیت نامه شهید مصطفی صدرزاده: بسم الرب الشهدا و الصدیقین درود خدا بر محمد و خاندان پاکش دوستان با معرفت، همرزمای بسیجیم! می‌دونم وقتی این نامه رو براتون می‌خونن از بنده دلخور می‌شید و به بنده تک‌خور و یا ... می‌گید چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید، می دونم عاشق شهادتید... داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم... به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیه‌السلام) برسد نام شما را پیش او ببرم... چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم: ۱- وقتی کار فرهنگی را شروع می‌کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهل‌انگاری است. ۲- وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می‌آید اگر فکر کرده اید که شیطان می‌گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز... 3-تا جای که می‌توانید از تفرقه فرار کنید. عامل تفرقه غیبت و خبرچینی است. ۳- اگر می‌خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ... ۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می‌کند و راه درست را نشانتان می دهد. ۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید. ۶- خودسازی دغدغه اصلی شما باشد. . سید ابراهیم صدر زاده . @rahro313
🎙✨ مصطفی روزی برای عمه اش خوابی تعریف می‌کند که گویا خواب دیده بوده... مسجد ساخته شده آن هم با چه عظمتی و آنجا شهید آوردند تابوت را وسط مسجد گذاشتند و از این تابوت نور در آسمان می‌رود. 😍🥀 جالب اینجاست که اولین شهیدی که در این مسجد تشییع شد خود مصطفی بود بعد از او هم شهید سجاد عفتی🙃🌱 ♥️ @rahro313
🌿 میگفت اخم توی محیطے که پر از نامحرمه خیلے هم خوبه 🙃✨  _تو محیطی که نامحرم هست یه کم جدی باشیم🖐🏻💯 مجازی و غیر مجازی فرق نداره 😐 @rahro313
دلم تنگ است برای کسی که نمیشود او را خواست.. نمیشود او را داشت فقط میشود سخت برای او دلتنگ شد... و در حسرت نبودنش سوخت...! @rahro313
شعری که بر زبانش جاری بود 🍂آن ڪس ڪه تو را شناخت جانـ❣ را چه ڪند 🍃فــرزند و عــیال و خــانمان را چه ڪند 🍂 دیـــــوانه ڪـــنی هــــر دو جهانش بخـــشے 🍃دیـــــــوانه ڪه شد هر دو جهانـ🌍 را چـــــه ڪـــــند⁉️ ❣همسفر با شهدا❣ @rahro313