eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
زمیـ🌎ـن... همچو ‌مـۍ‌ماند... بعضۍ‌ها آفـریـده مۍ‌شوند براے ... 🕊   🧡 @rahro313
🔸ساعت ۱۱صبح، روز پنج شنبه ۱۱ آبان، سال ۱۳۹۱ عروس خانوم و آقا کنار هم نشسته بودند، روبرویشان سفره ساده و کوچکی بود.ساده اما؛ باصفا. کوچک اما؛ قشنگ و بیاد ماندنی. آقا داماد سرش را آورد نزدیک تر. آرام گفت:« در آینه چه میبینی؟» عروس خانوم سرش را آورد بالا وتوی آینه را نگاه کرد و گفت:«خودم و خودت را». لپ های آقا داماد گل انداخت و گفت:«پس من و تو همیشه مال هم هستیم، بیا به هم کمک کنیم. کمک کنیم زندگی مون با بندگی خدا باشه، به برسیم و بعد هم ». 🔸حرف دل من هم همین بود، اصلا من هم همین را میخاستم.پر پرواز....محسن انتخاب دلم بود و تأیید عقلم.انتخاب عاشقانه و عاقلانه ای بود. اما نه، من اشتباه کردم.محسن پر پرواز نبود، محسن خود بود. 🔸عروس خانوم قرآن میخوانند...برای دومین بار؛ عروس خانوم رفتن از امام‌زمان اجازه بگیرن....برای سومین بار؛ گفتم با اجازه امام زمانم و‌پدر و‌مادر و‌بقیه بزرگتر ها . زندگی مان شروع شد؛ آن هم بدون گناه. پنج سال گذشت و محسن به خواسته اش رسید.بندگی خدا سعادت و شهادت. گوارای وجودت @rahro313
✨به نام او که ترسیم‌گر صفحه جغرافیایی و خالق بشر در زمین است. 🍃بشری که مَلَک در شگفتی او مانده و فلک بعد از هزاران چرخ، او را در نقطه ای رها می‌کند که ماحصل و رفتار خویش بوده! حال میخواهد آن نقطه جهنم باشد یا . 🍃ولی حالا حرف قلم از بنده‌ای است که فلک و ملک حیران او ماند‌ند و به هنگام رهایی، به نقطه ای به درآمد که اهل زمین غبطه خوردند به حالش.نامش مجتبی بختی بود، یا شاید هم جواد رضایی*! 🍃که در همهمه سبز بهار وَ به هنگامه نور خداوند، این تحفه بهشتی را به امانت به خانواده‌اش سپرد؛ و مادرش چه خوب رسم امانتداری می‌دانست که سر را فدای تن بی سر ارباب کرد. 🍃 زندگی مجتبی شاید در همین دو سال دوندگی و بی‌قراری اش برای دفاع از حریم خلاصه میشد. و همین گره ای بود که مجتبی هرچه سعی در باز کردنش داشت کور تر میشد وَ با دعا و رضایت مادر بود که این گره باز شد و مقدمه ای شد بر آسمانی شدنش🕊 🍃امسال ششمین بهار است که مادر ، تولد سی و سه سالگی مجتبی را بر سنگ سرد مزارش جشن میگیرد💔 🎊میلادت مبارک (س) پ.ن* شهیدان مجتبی و مصطفی بختی که با نام های مستعار بشیر زمانی و جواد رضایی برای دفاع از حرم به سوریه رفتند. ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱٢ فرودین 📅تاریخ شهادت : ٢٢ تیر ۱٣٩۴ 🥀مزار شهید : بهشت رضا @rahro313
🔸ساعت ۱۱صبح، روز پنج شنبه ۱۱ آبان، سال ۱۳۹۱ عروس خانوم و آقا کنار هم نشسته بودند، روبرویشان سفره ساده و کوچکی بود.ساده اما؛ باصفا. کوچک اما؛ قشنگ و بیاد ماندنی. آقا داماد سرش را آورد نزدیک تر. آرام گفت:« در آینه چه میبینی؟» عروس خانوم سرش را آورد بالا وتوی آینه را نگاه کرد و گفت:«خودم و خودت را». لپ های آقا داماد گل انداخت و گفت:«پس من و تو همیشه مال هم هستیم، بیا به هم کمک کنیم. کمک کنیم زندگی مون با بندگی خدا باشه، به برسیم و بعد هم ». 🔸حرف دل من هم همین بود، اصلا من هم همین را میخاستم.پر پرواز....محسن انتخاب دلم بود و تأیید عقلم.انتخاب عاشقانه و عاقلانه ای بود. اما نه، من اشتباه کردم.محسن پر پرواز نبود، محسن خود بود. 🔸عروس خانوم قرآن میخوانند...برای دومین بار؛ عروس خانوم رفتن از امام‌زمان اجازه بگیرن....برای سومین بار؛ گفتم با اجازه امام زمانم و‌پدر و‌مادر و‌بقیه بزرگتر ها . زندگی مان شروع شد؛ آن هم بدون گناه. پنج سال گذشت و محسن به خواسته اش رسید.بندگی خدا سعادت و شهادت @rahro313
﷽ 🕊🖤 ‍🕊﷽ پرواز ڪردن سخت نیست... عاشق ڪه باشے بالت می‌دهند؛ و یادت می‌دهند تا ڪنی... آن هم عاشقانه... :)♥️ 🕊 @rahro313