گاهے یـڪ نگاه آنقدر مهربان است که چشــم هــرگز رهایش نمی کند
گاهے یڪ #رفاقــت آنقــدر مــــــــاندگار است که زمـــــــــــــان حریفش نمی شود
و گاهے یڪ نفــر آنقدر عزیز است ڪه قلـب رهایش نمی کند
#شهید_حاجمحسن_حسنی_کارگر
#شهید_مظلوم_منا
#قاری_قرآن
@rahro313
http://eitaa.com/joinchat/3810983948Ccc21692f03
توجهت بہ هر چہ باشد قیمت تو همان است ...
اگر توجهت بہ #خـدا
و #خـوبان باشد قیمتے مےشـوے ...
حــواس تو بہ هر ڪہ رفت تـو همانـے ... "حاج اسماعیل دولابـے (ره)" #رفیـق حواسـم بـا توست
حواست بـهم باشہ...
#شهید_محمودرضا_بیضائی
@rahro313
http://eitaa.com/joinchat/3810983948Ccc21692f03
رهرو شهدا:
تو می توانستی
در آصلاندوز یا ترکمنچای
اسبت را زین کرده
با کلاهی پشمی
پشت عباس میرزا باشی
شکست هم خورده بودی اگر
نامت، ننگی به پیشانی این قوم نمی شد... یا می توانستی چوپانی باشی
عشقت را به رود می سپردی اگر
پیغمبر قبیله ات می شدی... امّا تو #سربازی_خاکی بودی
با لهجه ی سرد آذری
و داغ دیده از آفتاب جنوب
و داغ دیده از مردمی که به "قاف" تو می خندند
چون تو #سیمرغشان بودی... خنده دار است که این روزها
قرص ها
حرف های زیر زبانت را می کِشند
و نامه ات روی میز اداره ها گم می شود...
امان از چرخ های #ویلچر
که دیگر تاول دست هایت از شیمیایی نیست... بلند شو #پدر
خاک لباست را بتکان
دستی به موهایت بکش
و راحت بمیر
تو #گمنام شدی
تا بزرگی نامت، کمر سنگ مزار را نشکند... #شهریار_شفیعی
#جانباز
#جانبازان_اعصاب_و_روان
#مطلب_از_ستون_شعر_سایت_شهرستان_ادب
@rahro313
بوی عطر عجیبی داشت
نام عطر رو که میپرسیدیم
جواب سربالا می داد... #شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود: "به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم هر وقت میخواستم #معطر بشم از ته دل میگفتم: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)"
#شهید_حسینعلی_اکبری
@rahro313
رهرو شهدا:
#شهید_عبدالحمید_سالاری
تاریخ تولد: ۱۳۵۵
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۹/۳
محل شهادت: حلب، سوریه
.
شهید عبدالحمید سالاری سال ۱۳۵۵ در روستای سردر از توابع شهرستان حاجیآباد در استان هرمزگان به دنیا آمد، دوران کودکی تا پایان دوران راهنمایی را در زادگاهش گذراند.
ایشان در ۲۶ مهرماه سال ۱۳۹۴ مصادف با چهارم ماه محرم از طریق بسیج استان سیستان و بلوچستان پس از گذراندن دورههای آموزشی در تهران برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و مبارزه با گروههای تکفیری و داعش عازم شهر دمشق در کشور سوریه میشود و پس از زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) عازم شهر حلب میشوند تا اینکه در روز سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴ مصادف با دوازدهم ماه صفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.از ایشان دو فرزند به نامهای محمدامین و زهرا به یادگار مانده است.
@rahro313
تو خاک ما ستاره هایی دفنن
که دلشون میخواست معما باشن
دست تو شناسنامه هاشون میبردن
تا که شناسنامه ی ماها باشن ...
#یادتان_بخیر_مردان_آسمانی ...
@rahro313
و تاریخ تکرار میشود...
.
روزگاری که پدر جای پسر میایستاد
رفت و اکنون بچهها جای پدر میایستند
عاشقان ،پا پس کشیدن نیست در قاموسشان
مرد میداناند و حتی بیسپر میایستند.
.
عکس نوشت:
تصویر بالا، مراسم تشییع شهید عباس ورامینی در اوایل آذر ۱۳۶۲ در بهشت زهرا ی تهران.
میثم فرزند حاج عباس در آغوش حاج همت
.
تصویر پایین، محمّد علی فرزند شهید صدرزاده در آغوش شهید مرتضی عطایی بر سر مزار شهید حسن قاسمی دانا
@rahro313
شهید مدافع حرم «عبدالرضا مجیری» در سال 1353 در خمینی شهر چشم به جهان گشود. وی بعد از 20 روز حضور در جبهههای سوریه، در شهر حلب توسط تروریستهای تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد
.
کارهرهفته اش بود؛نزدیک غروب جمعه که میشد،همه راگوشهای ازخانه جمع میکرد وخودش زیارت آل یاسین میخواند؛ میخواست هرهفته درخانه اش برای امام زمان عج برنامه داشته باشد
.
فرازی از وصیتنامه مدافع حرم اهل بیت شهید مجیری:
از خداوند متعال میخواهم که در بدنم اثری از زخمهای بدن امام حسین و اثری هم از پهلوی شکسته حضرت زهرا باشد. اگر جنازه ام برگشت که از خدا میخواهم برنگردد من را هر کجا خواستید دفن کنید و روی قبرم بنویسید (سرباز اسلام و مدافع ولایت فقیه)
@rahro313
گلوله بدجوری شکمش را سوراخ کرده بود روده هایش زده بود بیرون روده هایی که بیرون آمده بود را فشار میدهد داخل و با باند میبندد... به خاطر خونریزی، #عطش شدیدی دارد قمقمه آبش هم تمام شده...
ناگهان از پشت سر یک #ترکش میخورد کنار نخاعش بچه ها خط را شکسته بودند بعثیها داشتند فرار می کردند یک دفعه یک خمپاره آمد و افتاد نزدیکش... در حال #شهادتین خواندن، خمپاره منفجر شد بوی خاک و مواد منفجره قاطی شده بود چشمانش را که باز میکند، میبیند پایین شکمش پاره شده و روده هایش بیرون ریخته... رودهها را جمع میکند و داخل شکم میگذارد و با عمامه دورش را میپیچید #حاج_آقا_محمد_صادقی_سرایانی ۲۵ روز در کما بوده و حتی قبل آن فکر میکردند #شهید شده و کفنش کردند... پ.ن: رهبری یه وقتی میفرمودند: این #عمامه سبک است چند سیر بیشتر وزن ندارد ولی مسئولیتش خیلی سنگین است... حاج محمد صادقی بعد از پاره شدن شکمش داد و فریادی نزد خب او روحانی گردان بود مسئولیت عمامه، شنیدن درد مردم و داد نزدن درد خود است...
@rahro313
فقط با یک پا
.
.
ای شهید . . .
چہ خالصانہ دعا ڪردی
در قنوتت شهـــــادت را
و چہ زیبا اجابت ڪرد خدایت
#پاسـدار_مدافع_حـرم
#جانباز_شهید_حمیدرضا_ضیایی
@rahro313
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلدَّهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیل:
ای دنیای بی ارزش و بی مقدار
اف بر دوستی و دوست داشتنت!
ای دنیای دنی اف بر خواستنت!
ای پست بی مقدار اف بر مهری که از تو بر دلی بنشیند!
تو همانی که حسین فاطمه گفت:
اف بر تو!
اگر محبت بی مقدارت بر دلم چنگ نینداخته بود؛ من هم امروز کنار همسفرم بودم... او رفت و گفت: بمان و زینب شو و من جاماندم از او و حالا آمده ام برمزارش برای او #یاسین بخوانم برای خودم#الرحمن...
گوارا بادت این #بهشتی که به بهای جان خریدی اش ای جان شیرینم...
و باز هم اف بر دوستی دنیا... #شهید
#همسر_شهید
#گلزار_شهدا
@rahro313