eitaa logo
🌹رهروان مهدویت🌹
519 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
23.2هزار ویدیو
147 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از موسسه مصاف
🔅 ، استثنایی ترین فرصت و رزمایش بزرگ منتظران حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است 🔸با توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام، در نظر دارد امسال با برپایی " "با محوریت ترویج فرهنگ مهدوی ، هرچه بیشتر و بهتر به زائرین اباعبدالله (ع) خدمت رسانی نماید. 🔸انشالله عملیات از هفته اینده و با اعزام تیم پیشرو به منظور انجام کارهای مقدماتی آغاز می گردد. 🔺امسال با نوسانات و افزایش زیاد قیمت ارز، مشکلات در دو چندان گشته است، از انجا که تا کنون و در طی این سالها هیچ گاه از بودجه هیچ _و_حکومتی استفاده نکرده ایم و افتخارمان این است که همواره با مشارکت ها و نیت های خیر شما عزیزان کارمان برکت یافته است امسال نیز در این امر مهم نیازمند و چشم به راه حمایت ها و همراهی کلیه مهدیاوران عزیز هستیم ❇️ بر این باوریم که سنگ تمام خواهید گذاشت 💳 شماره حساب به جهت واریز نذورات: 5468601045 بانک ملت بنام موسسه مصاف ایرانیان 💳 شماره کارت: 6104337889837439 بانک ملت بنام موسسه مصاف ایرانیان 💳 شماره شبا : IR450120020000005468601045 ✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف @masaf
◾️ روز شمار  ◾️ سال ۶۰ قمری : ۱۵ رجب : مرگ  ۲۸ رجب : خروج امام حسین (ع) از . ۳ شعبان : ورود امام(ع) به . ۱۰ رمضان : رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع). ۱۲ رمضان : رسیدن ۱۵۰ نامه از به امام(ع) توسط  بن مُسْهِر، عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی. ۱۴‌رمضان : وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی. ۱۵ رمضان : خروج مسلم از مکه به سوی کوفه. ۵ شوال : ورود مسلم بن عقیل به کوفه. ۸ ذیحجه : خروج امام حسین(ع) از مکه. ۸ذیحجه : بن عقیل در کوفه. ۹ ذیحجه : شهادت مسلم بن عقیل در کوفه. ◾️ سال ۶۱ قمری : ۱ : یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی مقاتل ۲ محرم : ورود (ع) به کربلا ۳ محرم : ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری. ۶ محرم : یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت ۷ محرم : بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش. ۷ محرم : پیوستن  به امام حسین(ع) و یارانش. ۹ محرم : ورود  بن ذی الجوشن به کربلا. ۹ محرم : امان‌نامه شمر به فرزندان . ۹ محرم : اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد. ۱۰ محرم : واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش. ۱۱ محرم : محرم به سوی کوفه ۱۱ محرم : دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه) ۱۲ محرم : دفن شهدا بنابر نقلی دیگر ۱۲ محرم : ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه. ۱۹ محرم : حرکت کاروان از کوفه به شام. ۱ صفر : ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام. ۲۰ صفر : ۲۰ صفر : ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا ۲۰ صفر : بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال.
🏴🌴🏴🌴🏴🏴🏴🌴🌴🌴 آورده هرم آه بلا بر سرم حسین بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین آهسته گویمت که علمدار نشنود کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت کردم سپر برای تو برگ و برم حسین این رد ریسمان اسیری به دست من ارث و هویتی است که از حیدرم حسین با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز بر سینه می زند زغمت مادرم حسین شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!! خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین نقش بر آب زحمت زینب شده حسین شرمنده از امانتی دخترم حسین سعید محمدی سلام 👉 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 یک اربعین برای تو حیران شدم حسین مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین با چند قطره اشک دل من سبک نشد ابری شدم به پای تو باران شدم حسین زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد در اول بهار زمستان شدم حسین کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر قاری شدی مفسر قرآن شدم حسین دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم دارم سر مزار خودم گریه می کنم ای سایه بلند سرم ای برادرم! آیینه ی ترک ترک در برابرم بالم شکسته است و پرم پر نمی زند اما هنوز مثل همیشه کبوترم من قول داده ام که بگیرم سر تو را از دست نیزه ها و برایت بیاورم حالا سری برای تو آورده ام ولی خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم! بگذار اول سخن و شکوه ام تو را ای ماه زینب از نگرانی درآورم هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی راحت بخواب دست نخورده است معجرم تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم دارم سر مزار خودم گریه می کنم هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین! این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟ آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت گل های باغت از همه رنگی گرفته اند یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت مردی نبود اگر یل ام البنین که بود هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم دارم سر مزار خودم گریه می کنم هر چند در مسیر سرت ازدحام بود اما درست مثل همیشه امام بود بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین! من که به روی چشم علمدار جام بود یادم نمی رود سر بالا نشین تو بازیچه ی نگاه اهالی شام بود در حرف های مرد و زن پشت بام ها چیزی اگر نبود فقط احترام بود با دست سنگ صورت تو خط خطی شده از بس که آفتاب تو نزدیک بام شد تو رفتی کنار خودم گریه می کنم دارم سر مزار خودم گریه می کنم دستی که چوب زد لب قرآنی تو را زیر سوال برد مسلمانی تو را بالای تخت رفتی و دستم نمی رسید تا که رفو کنم سر پیشانی تو را می خواستند پیش همه کوچکت کنند اما خدات خواست سلیمانی تو را ای کاش ما برادر و خواهر نمی شدیم حیران نبودم این همه حیرانی تو را این سر، شکسته هست ولی سرشکسته نیست یعنی کسی ندید پشیمانی تو را تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم دارم سر مزار خودم گریه می کنم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀 آورده هرم آه بلا بر سرم حسین بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین آهسته گویمت که علمدار نشنود کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت کردم سپر برای تو برگ و برم حسین این رد ریسمان اسیری به دست من ارث و هویتی است که از حیدرم حسین با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز بر سینه می زند زغمت مادرم حسین شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!! خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین نقش بر آب زحمت زینب شده حسین شرمنده از امانتی دخترم حسین سعید محمدی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🖤🖤🖤◾️◾️◾️🖤
🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴 گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم من به خاک غمت امروز معطر گشتم من چهل روز فقط همسفر شمر شدم من چهل روز فقط همقدم سر گشتم هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای سپر دخترکان تو برادر گشتم چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش من چهل روز پی چادر و معجر گشتم چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد یادمان هست همینجا کفنت را بردند گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند یادمان هست همینجا به زمین افتادی نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند یادمان هست که گودال قیامت شده بود با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین 🥀🖤🥀🖤🥀🏴🥀🖤🥀🖤🏴 🌴🥀🌴🥀🥀🌴🥀🌴🥀
نمی دانم گناهم چیست، اما کم گناهی نیست که امسال اربعین ما را به آن درگاه، راهی نیست همیشه کاسه خیل گدایان پرنخواهد شد چه باید کرد؟ باید ساخت، چون گاهی، نگاهی نیست برایم "بُعد منزل نیست..." می خوانند و می دانم نصیب و قسمت جاماندگان جز روسیاهی نیست اگر چه بال و پر دارم، ندارم رخصت پرواز که حالم بهتر از حال کبوتر های چاهی نیست به یاد خاطرات سالهای پیشم و با من به جز حسرت متاعی نیست، جز گریه سلاحی نیست عمود یک هزار و سیصد و هشتاد و چندم بود؟ که دیدم گریه کردن یا نکردن، دلبخواهی نیست به دور از کربلا هم زائرت هستیم، آقا جان به غیر از سایه لطف تو ما را سرپناهی نیست 🔸شاعر: 🔹
از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده دارد رباب از راه مي آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ... ای سر بریده من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من بودی برادر حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند حتما خودت دیدی غرورم را شکستند حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم حتما خودت دیدی بساط کوفیان را حتما خودت دیدی مرام شامیان را قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده هم جای سالم در تن زینب نمانده این آخر عمری مرا بازار بردند من را میان مجلس اغیار بردند رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد تو خیزران خوردی و قد من کمان شد 🔸شاعر: 🔹 #
قریب یک میلیون متن و یادداشت خبری برای ‎ در رسانه‌ها برای میلیاردها نفر منتشر شده اما برای بزرگ‌ترین تجمع بشر آن هم در شرایط کروناهراسی تقریباً هیچ! کنترل ذهن‌ها یعنی همین✋️
پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است اشکِ بانو ریشه ی اسلام را محکم نمود نخل توحید خداوندی،گیاه زینب است دور کعبه‌گشتن ما علتش این است که پرده اش همرنگ با چادرسیاهِ زینب است گفت بی بی: "ما رَأَیْتُ..."،عالمی دیوانه شد افتخار مذهب ما این نگاه زینب است سر‌شکستن پایِ این غم را خودِ او باب کرد خون رویِ چوبه‌ی محمل گواه زینب است با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت در حقیقت این اسارت دلبخواه زینب است خطبه ها سربازهای ارتش این خانم‌اَند کاخ ها ویرانه ی دستِ سپاه زینب است شام تار از برکت صحن رقیّه روشن است دست ما تا حشر بر دامان ماه زینب است عشق یک روح است..،نیمی کربلا نیمی دمشق گوشه ی شش گوشه،کُنج بارگاه زینب است بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس... نیزه‌ها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است 🔸شاعر: 🔹