eitaa logo
مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
165 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
433 ویدیو
84 فایل
اعلام برنامه کلاسها، مسابقات و برنامه‌های مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت رهروان راه قرآن شهرستان مبارکه اصفهان ارتباط با مدیر کانال: @shahed
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خامنه‌ای: #بسیج به همان دلیل که برای مردم و کشور بسیار مهم است، #به‌شدت در معرض #توطئه و #نفوذ دشمن قرار دارد تا این حرکت عظیم را از درون دچار #مشکل کنند، البته بی‌شک بسیج در این مبارزه و مقابله به حول و قوه الهی #پیروز خواهد شد. (۶ آذر ۱۳۹۸ دیدار با بسیجیان) #نفوذ #جنگ_نرم
مسئول بر عدم کارآمدی نیروهای بسیجی و انقلابی در و . 👇👇👇 ⏪ مسلم معين مسئول سازمان فضاي مجازي در گفت و گو با فارس: ترور وسيع و هدفمند اكانتهاي ايراني ناشي از دستور دولت هاي تروريست براي جلوگيري ازاطلاع رساني آزاد در قبال حوادث اخير در منطقه مخصوصا ترور سردار سليماني و تحقير نظامي بي سابقه ايالات متحده است كه طي روزهاي اخير شبكه هاي اجتماعي را تسخير كرده است. به عنوان متولي اصلي حوزه ارتباطات و زيرساخت بايد پاسخگوي اصلي اقدامات شبكه هايي باشد كه با تمام توان به آنها زمين بازي و فضاي بي قيد فعاليت داده است. طي يك هفته اخير ده كليد واژه داغ نخست در فارسي، اينستاگرام و تلگرام مرتبط با فضاي غم و خشم ناشي از ترور سردار سليماني و مطالبه انتقام سخت بوده است/ فضاي جهاني هم كاملا تحت تاثير اين موضوع با غلبه محكوم كردن ترور بوده است. چيزي كه توييتر را مجبور كرد بيش از ۱۰ هزار اكانت را مسدود كند. ؟
⬅️ لطفاً داستان زیر را با دقت بخوانید و برای دیگران هم بازگو کنید👇👇 یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود... روزی روزگاری، کدخدایی بود که سرزمین به ظاهر زیبا و جذابی را ساخته بود و بر اون سلطنت می‌کرد که در اون سرزمین مردم همه سرزمین‌های دیگه را هم مجذوب خودش کرده بود... 🎡🎢🏕🏰🕌🏞 این سرزمین زیبا همه چیز داشت. هم وسیله تفریح، هم مسجد و مدرسه و کلیسا و... . خلاصه برای همه گروه‌های سِنی و مذهب‌های مختلف، آزادی بود! مردم که از این همه رفاه و امکانات خوشحال بودند؛ متوجه فریب کدخدای حیله‌گر نبودند و هرروز دوستان و آشنایان جدیدشون را به این سرزمین رؤیایی دعوت می‌کردند و کم‌کم جمعیت سرزمین زیاد شد و خوشحال از امنیت و رفاهی که دارند؛ اما متوجه نبودند کدخدا تو هر اتاق و خونه و کوچه و خیابون برای این مردم بیچاره جاسوسانی گذاشته تا کوچک‌ترین خبر مهم و غیر مهم و درِگوشی و علنی را به گوش کدخدا برسونند. عاقلان و مصلحان که متوجه نیرنگ کدخدا بودند، دیدند نمی‌شه دست‌روی‌دست گذاشت؛ گفتند ما هم به‌صورت افراد معمولی و ناشناس می‌ریم داخل این سرزمین و چهرۀ واقعی کدخدای ظالم و حیله‌گر را برای همه روشن می‌کنیم. القصه، اومدند و وارد سرزمین کدخدا شدند و گفتند به‌به واقعاً چقدر جذابیت داره و کم‌کم یادشون رفت اصلاً برای چی رفته بودند اونجا و چهره خودشون را علنی کردند و برای بقیه اقوام و دوستان و مریدان‌شون هم دعوتنامه فرستادند که بیایید اینجا ببینید همه از همه‌جا اینجا جمع‌ند؛ اما یادتون باشه ما همه میاییم اینجا تا را زمین بزنیم❗️ کم‌کم این افراد ساده‌دل هم به تبعیت از بزرگان‌شون رفتند به سرزمین جذاب کدخدا و این‌ها هم مثل بزرگان‌شون و این سرزمین جدید شدند و کلاً فراموش کردند هدفشون از اومدن تو این سرزمین چی بود🤔 البته کدخدا هم کارشو خوب بلد بود. این افراد را شناسایی کرده بود و بهشون آزادیِ عمل می‌داد تا هرکاری خواستند بکنند؛ البته تا جایی که ضرری برای کدخدا نداشته باشند. این بزرگان و شاگردان و حامیان‌شون هم خوشحال بودند که عجب کاری کردیم کارِستون و داریم کدخدا را به قول معروف «دُور می‌زنیم»، اما بنده‌های خدا نمی‌فهمیدند کوچک‌ترین حرکت اون‌ها کدخداست و اینها در حقیقت عروسک خیمه‌شب‌بازی دست کدخدا شده‌اند☹️😔 از اون‌طرف یه‌عدۀ دیگه از اساتید و کارشناسان و طرفداراشون هم بودند که در خارج از این سرزمین بودند و حیله‌های کدخدا را می‌دیدند و مدام تذکر می‌دادند ولی اون‌ها که فکر می‌کردند خیلی می‌فهمند و مجذوب زیبایی‌های زمین دشمن‌شون شده بودند😢 حتی مسخره‌شون می‌کردند که شما نمی‌فهمید! ما اومدیم کدخدا را زمین بزنیم، همه هم این‌جا هستند؛ تازه می‌تونیم با همه مردم این سرزمین صحبت کنیم و همه را علیه کدخدا کنیم🤪 شما هم حاجی گرینف‌ید! به ما گیر ندید که خودمون بلدیم چکار کنیم⁉️ کدخدا هم که می‌دید همون‌ها که اول به قصد زمین زدنش به صورت ناشناس وارد سرزمین شده بودند؛ الآن علنی دعوت به‌حضور در سرزمین‌ش دارند و اتفاقاً حامیِ پر و پا قرص سرزمین کدخدا هستند؛ خیالش راحت شد بجای اینکه خودش بخواد برای ورود به سرزمین‌ش تبلیغ و هزینه کنه؛ این شهروندان تازه وارد کار اون را انجام میدن... خوشحال بود و به ریشِشون می‌خندید که چه راحت تو افتادند و اگه کسی هم بخواد نجاتشون بِده دست رد به سینه‌ش میزنن و طردش می‌کنن... و این قصۀ پر غصه همچنان ادامه دارد و هنوز مسافران این سرزمین که کم‌کم ساکنان اصلی اون‌جا شدند؛ نفهمیدند بازی گردان اصلی این سرزمین و مردمش فقط کدخدای ظالم و حیله‌گره و اگه هم فهمیدند به قدری مجذوب و وابسته این سرزمین شدند که با بهونه‌های مختلف خودشونو توجیه می‌کنن باید بمونیم همین‌جا و جایی نریم و بقیه هم به دنبال خود به کام پر از زهر کدخدا می‌کِشونند و حتی اگر کدخدا با لگد بیرونشون کرد دوباره چهاردست‌وپا برمی‌گرداند و سعی می‌کنند طوری رفتار کنند که دیگه کدخدا عصبانی نشه!!!... 💥🔥 ؟ ✍🏻 «زهراسادات امیری»، عضو جبههٔ اسلامی در فضای مجازی ✊🏻 @jebheh
⬅️ لطفاً داستان زیر را با دقت بخوانید و برای دیگران هم بازگو کنید👇👇 یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود... روزی روزگاری، کدخدایی بود که سرزمین به ظاهر زیبا و جذابی را ساخته بود و بر اون سلطنت می‌کرد که در اون سرزمین مردم همه سرزمین‌های دیگه را هم مجذوب خودش کرده بود... 🎡🎢🏕🏰🕌🏞 این سرزمین زیبا همه چیز داشت. هم وسیله تفریح، هم مسجد و مدرسه و کلیسا و... . خلاصه برای همه گروه‌های سِنی و مذهب‌های مختلف، آزادی بود! مردم که از این همه رفاه و امکانات خوشحال بودند؛ متوجه فریب کدخدای حیله‌گر نبودند و هرروز دوستان و آشنایان جدیدشون را به این سرزمین رؤیایی دعوت می‌کردند و کم‌کم جمعیت سرزمین زیاد شد و خوشحال از امنیت و رفاهی که دارند؛ اما متوجه نبودند کدخدا تو هر اتاق و خونه و کوچه و خیابون برای این مردم بیچاره جاسوسانی گذاشته تا کوچک‌ترین خبر مهم و غیر مهم و درِگوشی و علنی را به گوش کدخدا برسونند. عاقلان و مصلحان که متوجه نیرنگ کدخدا بودند، دیدند نمی‌شه دست‌روی‌دست گذاشت؛ گفتند ما هم به‌صورت افراد معمولی و ناشناس می‌ریم داخل این سرزمین و چهرۀ واقعی کدخدای ظالم و حیله‌گر را برای همه روشن می‌کنیم. القصه، اومدند و وارد سرزمین کدخدا شدند و گفتند به‌به واقعاً چقدر جذابیت داره و کم‌کم یادشون رفت اصلاً برای چی رفته بودند اونجا و چهره خودشون را علنی کردند و برای بقیه اقوام و دوستان و مریدان‌شون هم دعوتنامه فرستادند که بیایید اینجا ببینید همه از همه‌جا اینجا جمع‌ند؛ اما یادتون باشه ما همه میاییم اینجا تا را زمین بزنیم❗️ کم‌کم این افراد ساده‌دل هم به تبعیت از بزرگان‌شون رفتند به سرزمین جذاب کدخدا و این‌ها هم مثل بزرگان‌شون و این سرزمین جدید شدند و کلاً فراموش کردند هدفشون از اومدن تو این سرزمین چی بود🤔 البته کدخدا هم کارشو خوب بلد بود. این افراد را شناسایی کرده بود و بهشون آزادیِ عمل می‌داد تا هرکاری خواستند بکنند؛ البته تا جایی که ضرری برای کدخدا نداشته باشند. این بزرگان و شاگردان و حامیان‌شون هم خوشحال بودند که عجب کاری کردیم کارِستون و داریم کدخدا را به قول معروف «دُور می‌زنیم»، اما بنده‌های خدا نمی‌فهمیدند کوچک‌ترین حرکت اون‌ها کدخداست و اینها در حقیقت عروسک خیمه‌شب‌بازی دست کدخدا شده‌اند☹️😔 از اون‌طرف یه‌عدۀ دیگه از اساتید و کارشناسان و طرفداراشون هم بودند که در خارج از این سرزمین بودند و حیله‌های کدخدا را می‌دیدند و مدام تذکر می‌دادند ولی اون‌ها که فکر می‌کردند خیلی می‌فهمند و مجذوب زیبایی‌های زمین دشمن‌شون شده بودند😢 حتی مسخره‌شون می‌کردند که شما نمی‌فهمید! ما اومدیم کدخدا را زمین بزنیم، همه هم این‌جا هستند؛ تازه می‌تونیم با همه مردم این سرزمین صحبت کنیم و همه را علیه کدخدا کنیم🤪 شما هم حاجی گرینف‌ید! به ما گیر ندید که خودمون بلدیم چکار کنیم⁉️ کدخدا هم که می‌دید همون‌ها که اول به قصد زمین زدنش به صورت ناشناس وارد سرزمین شده بودند؛ الآن علنی دعوت به‌حضور در سرزمین‌ش دارند و اتفاقاً حامیِ پر و پا قرص سرزمین کدخدا هستند؛ خیالش راحت شد بجای اینکه خودش بخواد برای ورود به سرزمین‌ش تبلیغ و هزینه کنه؛ این شهروندان تازه وارد کار اون را انجام میدن... خوشحال بود و به ریشِشون می‌خندید که چه راحت تو افتادند و اگه کسی هم بخواد نجاتشون بِده دست رد به سینه‌ش میزنن و طردش می‌کنن... و این قصۀ پر غصه همچنان ادامه دارد و هنوز مسافران این سرزمین که کم‌کم ساکنان اصلی اون‌جا شدند؛ نفهمیدند بازی گردان اصلی این سرزمین و مردمش فقط کدخدای ظالم و حیله‌گره و اگه هم فهمیدند به قدری مجذوب و وابسته این سرزمین شدند که با بهونه‌های مختلف خودشونو توجیه می‌کنن باید بمونیم همین‌جا و جایی نریم و بقیه هم به دنبال خود به کام پر از زهر کدخدا می‌کِشونند و حتی اگر کدخدا با لگد بیرونشون کرد دوباره چهاردست‌وپا برمی‌گرداند و سعی می‌کنند طوری رفتار کنند که دیگه کدخدا عصبانی نشه!!!... 💥🔥 ؟ ✍🏻 «زهراسادات امیری»، عضو جبههٔ اسلامی در فضای مجازی ✊🏻 @jebheh
اصلا احتیاجی به محافظه‌کاری ندارد. یک کارت عضویت در دارد که آن سند شهادتش است. 💐 فرا رسیدن هفته بسیج مستضعفین گرامی باد💐 @rahrovanraheqoran
✅ پیام به‌مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان بسم الله الرّحمن الرّحیم یادگار بزرگ و درخشان امام راحل، و مظهر اقتدار ملی، و نمایشگاه صفا و اخلاص و بصیرت و مجاهدت است. در دفاع از کشور و استقلال و ثبات آن، در خدمات حیاتی با مقیاس گستره‌ی کشوری، در فعالیتهای پیشرو علمی و فناوریهای نوین، در رویکردهای ارزشی و ایجاد فضای معنوی، همه جا نام بسیج برده میشود و حضور بسیج جلوه میکند. ایمان، و عزم، و احساس مسئولیت، و اعتماد به نفس، پایه‌های اصلی این توانائیها و گره‌گشائیها است. و اینها خود نعمتها و موهبتهای خداوند است که باید با شکر الهی و مراقبت دائمی، آنها را حفظ کرد و بر آن افزود. بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره‌ی خداداد ملت ایران است. دشمنان این ملت، اکنون و همیشه در این اندیشه بوده‌اند و خواهند بود که آن را نابود یا بی‌اثر کنند. مسئولان سازمانی و یکایک بسیجیان عزیز خود را به ابطال کید دشمن بدانند و با توکل و اخلاص و برنامه‌ریزی به پیش روند. موفق باشید ان‌شاءالله. سیّد علی خامنه‌ای ۵ آذر ۱۳۹۹ @rahrovanraheqoran
⬅️ لطفاً داستان زیر را با دقت بخوانید و برای دیگران هم بازگو کنید👇👇 یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود... روزی روزگاری، کدخدایی بود که سرزمین به ظاهر زیبا و جذابی را ساخته بود و بر اون سلطنت می‌کرد که در اون سرزمین مردم همه سرزمین‌های دیگه را هم مجذوب خودش کرده بود... 🎡🎢🏕🏰🕌🏞 این سرزمین زیبا همه چیز داشت. هم وسیله تفریح، هم مسجد و مدرسه و کلیسا و... . خلاصه برای همه گروه‌های سِنی و مذهب‌های مختلف، آزادی بود! مردم که از این همه رفاه و امکانات خوشحال بودند؛ متوجه فریب کدخدای حیله‌گر نبودند و هرروز دوستان و آشنایان جدیدشون را به این سرزمین رؤیایی دعوت می‌کردند و کم‌کم جمعیت سرزمین زیاد شد و خوشحال از امنیت و رفاهی که دارند؛ اما متوجه نبودند کدخدا تو هر اتاق و خونه و کوچه و خیابون برای این مردم بیچاره جاسوسانی گذاشته تا کوچک‌ترین خبر مهم و غیر مهم و درِگوشی و علنی را به گوش کدخدا برسونند. عاقلان و مصلحان که متوجه نیرنگ کدخدا بودند، دیدند نمی‌شه دست‌روی‌دست گذاشت؛ گفتند ما هم به‌صورت افراد معمولی و ناشناس می‌ریم داخل این سرزمین و چهرۀ واقعی کدخدای ظالم و حیله‌گر را برای همه روشن می‌کنیم. القصه، اومدند و وارد سرزمین کدخدا شدند و گفتند به‌به واقعاً چقدر جذابیت داره و کم‌کم یادشون رفت اصلاً برای چی رفته بودند اونجا و چهره خودشون را علنی کردند و برای بقیه اقوام و دوستان و مریدان‌شون هم دعوتنامه فرستادند که بیایید اینجا ببینید همه از همه‌جا اینجا جمع‌ند؛ اما یادتون باشه ما همه میاییم اینجا تا را زمین بزنیم❗️ کم‌کم این افراد ساده‌دل هم به تبعیت از بزرگان‌شون رفتند به سرزمین جذاب کدخدا و این‌ها هم مثل بزرگان‌شون و این سرزمین جدید شدند و کلاً فراموش کردند هدفشون از اومدن تو این سرزمین چی بود🤔 البته کدخدا هم کارشو خوب بلد بود. این افراد را شناسایی کرده بود و بهشون آزادیِ عمل می‌داد تا هرکاری خواستند بکنند؛ البته تا جایی که ضرری برای کدخدا نداشته باشند. این بزرگان و شاگردان و حامیان‌شون هم خوشحال بودند که عجب کاری کردیم کارِستون و داریم کدخدا را به قول معروف «دُور می‌زنیم»، اما بنده‌های خدا نمی‌فهمیدند کوچک‌ترین حرکت اون‌ها کدخداست و اینها در حقیقت عروسک خیمه‌شب‌بازی دست کدخدا شده‌اند☹️😔 از اون‌طرف یه‌عدۀ دیگه از اساتید و کارشناسان و طرفداراشون هم بودند که در خارج از این سرزمین بودند و حیله‌های کدخدا را می‌دیدند و مدام تذکر می‌دادند ولی اون‌ها که فکر می‌کردند خیلی می‌فهمند و مجذوب زیبایی‌های زمین دشمن‌شون شده بودند😢 حتی مسخره‌شون می‌کردند که شما نمی‌فهمید! ما اومدیم کدخدا را زمین بزنیم، همه هم این‌جا هستند؛ تازه می‌تونیم با همه مردم این سرزمین صحبت کنیم و همه را علیه کدخدا کنیم🤪 شما هم حاجی گرینف‌ید! به ما گیر ندید که خودمون بلدیم چکار کنیم⁉️ کدخدا هم که می‌دید همون‌ها که اول به قصد زمین زدنش به صورت ناشناس وارد سرزمین شده بودند؛ الآن علنی دعوت به‌حضور در سرزمین‌ش دارند و اتفاقاً حامیِ پر و پا قرص سرزمین کدخدا هستند؛ خیالش راحت شد بجای اینکه خودش بخواد برای ورود به سرزمین‌ش تبلیغ و هزینه کنه؛ این شهروندان تازه وارد کار اون را انجام میدن... خوشحال بود و به ریشِشون می‌خندید که چه راحت تو افتادند و اگه کسی هم بخواد نجاتشون بِده دست رد به سینه‌ش میزنن و طردش می‌کنن... و این قصۀ پر غصه همچنان ادامه دارد و هنوز مسافران این سرزمین که کم‌کم ساکنان اصلی اون‌جا شدند؛ نفهمیدند بازی گردان اصلی این سرزمین و مردمش فقط کدخدای ظالم و حیله‌گره و اگه هم فهمیدند به قدری مجذوب و وابسته این سرزمین شدند که با بهونه‌های مختلف خودشونو توجیه می‌کنن باید بمونیم همین‌جا و جایی نریم و بقیه هم به دنبال خود به کام پر از زهر کدخدا می‌کِشونند و حتی اگر کدخدا با لگد بیرونشون کرد دوباره چهاردست‌وپا برمی‌گرداند و سعی می‌کنند طوری رفتار کنند که دیگه کدخدا عصبانی نشه!!!... 💥🔥 ؟ ✍🏻 «زهراسادات امیری»، عضو جبههٔ اسلامی در فضای مجازی ✊🏻 @jebheh
⬅️ لطفاً داستان زیر را با دقت بخوانید و برای دیگران هم بازگو کنید👇👇 یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود... روزی روزگاری، کدخدایی بود که سرزمین به ظاهر زیبا و جذابی را ساخته بود و بر اون سلطنت می‌کرد که در اون سرزمین مردم همه سرزمین‌های دیگه را هم مجذوب خودش کرده بود... 🎡🎢🏕🏰🕌🏞 این سرزمین زیبا همه چیز داشت. هم وسیله تفریح، هم مسجد و مدرسه و کلیسا و... . خلاصه برای همه گروه‌های سِنی و مذهب‌های مختلف، آزادی بود! مردم که از این همه رفاه و امکانات خوشحال بودند؛ متوجه فریب کدخدای حیله‌گر نبودند و هرروز دوستان و آشنایان جدیدشون را به این سرزمین رؤیایی دعوت می‌کردند و کم‌کم جمعیت سرزمین زیاد شد و خوشحال از امنیت و رفاهی که دارند؛ اما متوجه نبودند کدخدا تو هر اتاق و خونه و کوچه و خیابون برای این مردم بیچاره جاسوسانی گذاشته تا کوچک‌ترین خبر مهم و غیر مهم و درِگوشی و علنی را به گوش کدخدا برسونند. عاقلان و مصلحان که متوجه نیرنگ کدخدا بودند، دیدند نمی‌شه دست‌روی‌دست گذاشت؛ گفتند ما هم به‌صورت افراد معمولی و ناشناس می‌ریم داخل این سرزمین و چهرۀ واقعی کدخدای ظالم و حیله‌گر را برای همه روشن می‌کنیم. القصه، اومدند و وارد سرزمین کدخدا شدند و گفتند به‌به واقعاً چقدر جذابیت داره و کم‌کم یادشون رفت اصلاً برای چی رفته بودند اونجا و چهره خودشون را علنی کردند و برای بقیه اقوام و دوستان و مریدان‌شون هم دعوتنامه فرستادند که بیایید اینجا ببینید همه از همه‌جا اینجا جمع‌ند؛ اما یادتون باشه ما همه میاییم اینجا تا را زمین بزنیم❗️ کم‌کم این افراد ساده‌دل هم به تبعیت از بزرگان‌شون رفتند به سرزمین جذاب کدخدا و این‌ها هم مثل بزرگان‌شون و این سرزمین جدید شدند و کلاً فراموش کردند هدفشون از اومدن تو این سرزمین چی بود🤔 البته کدخدا هم کارشو خوب بلد بود. این افراد را شناسایی کرده بود و بهشون آزادیِ عمل می‌داد تا هرکاری خواستند بکنند؛ البته تا جایی که ضرری برای کدخدا نداشته باشند. این بزرگان و شاگردان و حامیان‌شون هم خوشحال بودند که عجب کاری کردیم کارِستون و داریم کدخدا را به قول معروف «دُور می‌زنیم»، اما بنده‌های خدا نمی‌فهمیدند کوچک‌ترین حرکت اون‌ها کدخداست و اینها در حقیقت عروسک خیمه‌شب‌بازی دست کدخدا شده‌اند☹️😔 از اون‌طرف یه‌عدۀ دیگه از اساتید و کارشناسان و طرفداراشون هم بودند که در خارج از این سرزمین بودند و حیله‌های کدخدا را می‌دیدند و مدام تذکر می‌دادند ولی اون‌ها که فکر می‌کردند خیلی می‌فهمند و مجذوب زیبایی‌های زمین دشمن‌شون شده بودند😢 حتی مسخره‌شون می‌کردند که شما نمی‌فهمید! ما اومدیم کدخدا را زمین بزنیم، همه هم این‌جا هستند؛ تازه می‌تونیم با همه مردم این سرزمین صحبت کنیم و همه را علیه کدخدا کنیم🤪 شما هم حاجی گرینف‌ید! به ما گیر ندید که خودمون بلدیم چکار کنیم⁉️ کدخدا هم که می‌دید همون‌ها که اول به قصد زمین زدنش به صورت ناشناس وارد سرزمین شده بودند؛ الآن علنی دعوت به‌حضور در سرزمین‌ش دارند و اتفاقاً حامیِ پر و پا قرص سرزمین کدخدا هستند؛ خیالش راحت شد بجای اینکه خودش بخواد برای ورود به سرزمین‌ش تبلیغ و هزینه کنه؛ این شهروندان تازه وارد کار اون را انجام میدن... خوشحال بود و به ریشِشون می‌خندید که چه راحت تو افتادند و اگه کسی هم بخواد نجاتشون بِده دست رد به سینه‌ش میزنن و طردش می‌کنن... و این قصۀ پر غصه همچنان ادامه دارد و هنوز مسافران این سرزمین که کم‌کم ساکنان اصلی اون‌جا شدند؛ نفهمیدند بازی گردان اصلی این سرزمین و مردمش فقط کدخدای ظالم و حیله‌گره و اگه هم فهمیدند به قدری مجذوب و وابسته این سرزمین شدند که با بهونه‌های مختلف خودشونو توجیه می‌کنن باید بمونیم همین‌جا و جایی نریم و بقیه هم به دنبال خود به کام پر از زهر کدخدا می‌کِشونند و حتی اگر کدخدا با لگد بیرونشون کرد دوباره چهاردست‌وپا برمی‌گرداند و سعی می‌کنند طوری رفتار کنند که دیگه کدخدا عصبانی نشه!!!... 💥🔥 ؟ ✍🏻 «زهراسادات امیری»، عضو جبههٔ اسلامی در فضای مجازی ✊🏻 @jebheh