eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
4.3هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
103 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
☘🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 📌 ✳️زمانی علمای تسنن مرحوم (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . آنها اصرار می کنند که امینی را به مجلس خود ببرند. به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند. پس از صرف شام یکی از علمای سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد  ✳️اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد. ضمناً تمام حضار درجلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. آنان شروع کردند یکی یکی نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید . علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید . همه قبول کردند . سپس امینی فرمود : قال رسول الله (صلوات الله علیه ) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است . ✳️سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند . سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم ، بعد از کل جمع پرسید : آیا فاطمه الزهرا ( سلام الله علیها ) زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت ... ؟ اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه ( سلام الله علیها ) چه کسی بود ؟  ✳️تمام مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند اگر بگوییم نمیشناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه ( سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین از دنیا رفته باشد و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش اول بوده ؟ در حالی که بخاری ( از سرشناس ترین علمای اهل سنت ) گفته : ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه ( سلام الله علیها ) در حالی از دنیا رفت که به سختی از خلیفه اول! غضبناک بود "و چون مجبور می شدند بر حقانیت و علی بن ابیطالب (علیه السلام ) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند. 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com ☘🍃🌼
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 ✳️خادم مسیحی امام عسکری(ع)  📌یکی از راویان حدیث به نام جعفر بن محمّد بصری حکایت کند: روزی در محضر حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام بودیم ، یکی از مامورین وارد شد و گفت : خلیفه پیام داد که چون  أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری - در شهر سامراء است و دو فرزند پسرش مریض و در حال مرگ هستند، تقاضا کرده‌اند که برویم و برای ایشان دعا کنیم . اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت ، خوش بین گردند.  📌امام علیه السلام اظهار داشت : شکر و سپاس خداوند متعال را که یهود و نصاری نسبت به ما خانواده بیت از دیگر مسلمین عارف‌تر هستند.  📌سپس حضرت آماده حرکت شد، لذا شتری را مهیّا کردند و امام علیه السلام سوار شتر شد و منزل أنوش گردید. همین که حضرت نزدیک منزل أنوش رسید، ناگهان متوجّه شدیم أنوش سر و پای برهنه به سوی امام علیه السلام می‌آید و کتاب انجیل را بر سینه چسبانده است ، همچنین دیگر روحانیّون نصاری و راهبان ، اطراف او در حال حرکت هستند. چون جلوی منزل به یکدیگر رسیدند، أنوش گفت : ای سرورم ! تو را به حقّ این کتاب - که تو از ما نسبت به آن آگاه‌تر هستی و تو از درون ما و آئین ما مطّلع هستی - آنچه را که خلیفه داده است انجام بده ، همانا که تو در نزد خداوند، همچون حضرت عیسی مسیح علیه السلام هستی .  📌یکی از روحانیّون ، أنوش را مخاطب قرار داد و گفت: ای أنوش ! تو چرا مسلمان نمی‌شوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذیرفته‌ام و نیز مولایم نسبت به من کامل دارد 📌امام حسن عسکری علیه السلام با شنیدن این سخنان ، و ثنای خداوند را به جای آورد و سپس وارد منزل نصرانی شد و در گوشه‌ای از اتاق نشست . و جمعیّت همگی سر پا ایستاده و تماشای و عظمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند، بعد از لحظاتی حضرت لب به سخن گشود و اشاره به یکی از دو فرزند مریض نمود و اظهار داشت : این فرزندت باقی می‌ماند و ترسی بر آن نداشته باش ؛ و امّا آن دیگری تا سه روز دیگر می‌میرد، و آن فرزندت که زنده می‌ماند خواهد شد و از مؤمنین و دوستداران ما اهل بیت قرار خواهد گرفت .  📌أنوش نصرانی گفت : به خدا سوگند، ای سرورم ! آنچه فرمودی حقّ است و چون خبر دادی که یکی از زنده می‌ماند، از مرگ دیگری واهمه‌ای ندارم و خوشحال هستم از این که پسرم اسلام می‌آورد و از علاقه مندان شما اهل بیت قرار می‌گیرد. در این موقع ، حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام اظهار نمود: چنانچه مردم برداشت‌های سوئی نمی‌کردند، مطالبی را می‌گفتم و کاری می‌کردم که آن فرزندت نیز سالم و زنده بماند. أنوش گفت : ای مولا و سرورم ! آنچه را که شما مایل باشید و بدانید، من نیز نسبت به آن راضی هستم .  📌جعفر بصری گوید: یکی از پسران أنوش نصرانی همین طور که امام علیه السلام کرده بود، بعد از سه روز از دنیا رفت و آن دیگری پس از بهبودی مسلمان شد و جزء یکی از حضرت قرار گرفت.  🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
☀️🍃🌺 🍃🌺✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌺 🔖مسلمان شدن مرد به دعوت حضرت معصومه(س) ✳️حدود سال ۱۳۸۰ در یکی از روزها بعد از کار فراوان از دفتر خارج شدم، ناگهان مردی در حدود پنجاه سال سن به من خطاب کرد و گفت؛ با شما کار لازمی دارم، به او گفتم خیلی خسته ام؛ بفرمایید در دفتر، عصر خواهم آمد، گفت: کار من ضروریه، آمدیم در دفتر و گفت: من مسیحی هستم؛ تکنسین نصب پمپ در چاه های عمیق؛ الان در کرج باید نصب پانزده حلقه چاه را انجام دهم. 💠 @rahyafte_com ✳️در یکی از شب ها خانمی نورانی را در خواب دیدم، به من گفت؛ صلوات بفرست؛ عرض کردم، من هستم و صلوات شعار مسلمان هاست، با این کلام آن خانم محو شد، شب بعد دوباره همان خواب تکرار شد، اما در شب دوم فهمیدم که این خانم همان شخصیت حضرت (سلام الله علیها) است که در قم مدفون و مورد احترام شیعیان است. در شب سوم امام خمینی (قدس سره) را در خواب دیدم که با ناراحتی فرمود؛ می خواهند هدایتت کنند؛ چرا نمیفهمی؟! عرض کردم چه کنم آقا! فرمود؛ برو قم و اسلام بیاور. سپس به من گفت؛ آقای فاضل من در عالم رویا پیش شما شهادتین را گفته ام؛ الان هم آمده ام که هر چه شما بگویید، انجام دهم؛ سپس شهادتین را گفت و چند روز در قم ماند، 💠 @rahyafte_com ✳️یکی از روحانیون او را تا حدی به دین آشنا کرد. من به او گفتم؛ تو باید در زندگی کار مهمی کرده باشی که اهل بیت (علیهم السلام) تو را اینچنین دستگیری کردند، گفت؛ من مشغول به کار خودم هستم و اذیتی به کسی نمیرسانم؛ گفتم: گرچه این مهمه؛ اما باید بالاتر از این باشد. 💠 @rahyafte_com ✳️فکری کرد و گفت؛ من شب های یکشنبه ماشین خود را پر از برنج، روغن، چایی، حبوبات و … کرده و در اطراف تهران کنار خانه فقرا قرار میدهم، معلوم شد که چون از بندگان خدا دستگیری کرده، بیت (علیهم السلام) نیز از او دستگیری نموده اند. این کرامت بزرگی از حضرت معصومه (سلام الله علیها) نسبت به یک مسیحی است. 📌به نقل از آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی 🌺 🍃🌺💠 @rahyafte_com ☀️🍃🌺
☀️🍃🌺 🍃🌺✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌺 🔖مسلمان شدن مرد به دعوت حضرت معصومه(س) ✳️حدود سال ۱۳۸۰ در یکی از روزها بعد از کار فراوان از دفتر خارج شدم، ناگهان مردی در حدود پنجاه سال سن به من خطاب کرد و گفت؛ با شما کار لازمی دارم، به او گفتم خیلی خسته ام؛ بفرمایید در دفتر، عصر خواهم آمد، گفت: کار من ضروریه، آمدیم در دفتر و گفت: من مسیحی هستم؛ تکنسین نصب پمپ در چاه های عمیق؛ الان در کرج باید نصب پانزده حلقه چاه را انجام دهم. 💠 @rahyafte_com ✳️در یکی از شب ها خانمی نورانی را در خواب دیدم، به من گفت؛ صلوات بفرست؛ عرض کردم، من هستم و صلوات شعار مسلمان هاست، با این کلام آن خانم محو شد، شب بعد دوباره همان خواب تکرار شد، اما در شب دوم فهمیدم که این خانم همان شخصیت حضرت (سلام الله علیها) است که در قم مدفون و مورد احترام شیعیان است. در شب سوم امام خمینی (قدس سره) را در خواب دیدم که با ناراحتی فرمود؛ می خواهند هدایتت کنند؛ چرا نمیفهمی؟! عرض کردم چه کنم آقا! فرمود؛ برو قم و اسلام بیاور. سپس به من گفت؛ آقای فاضل من در عالم رویا پیش شما شهادتین را گفته ام؛ الان هم آمده ام که هر چه شما بگویید، انجام دهم؛ سپس شهادتین را گفت و چند روز در قم ماند، 💠 @rahyafte_com ✳️یکی از روحانیون او را تا حدی به دین آشنا کرد. من به او گفتم؛ تو باید در زندگی کار مهمی کرده باشی که اهل بیت (علیهم السلام) تو را اینچنین دستگیری کردند، گفت؛ من مشغول به کار خودم هستم و اذیتی به کسی نمیرسانم؛ گفتم: گرچه این مهمه؛ اما باید بالاتر از این باشد. 💠 @rahyafte_com ✳️فکری کرد و گفت؛ من شب های یکشنبه ماشین خود را پر از برنج، روغن، چایی، حبوبات و … کرده و در اطراف تهران کنار خانه فقرا قرار میدهم، معلوم شد که چون از بندگان خدا دستگیری کرده، بیت (علیهم السلام) نیز از او دستگیری نموده اند. این کرامت بزرگی از حضرت معصومه (سلام الله علیها) نسبت به یک مسیحی است. 📌به نقل از آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی 🌺 🍃🌺💠 @rahyafte_com
📍گفته می شود: یک عالمی به عیادت علامه می‏رود، ایشان در بستر بیماری بود از امینی سؤال می‏کند که اگر کسی به حضرت (علیه السلام) علاقه نداشته باشد ایمانش مشکلی پیدا می‏کند؟علامه امینی با همان حالشان بلند می‏شوند می‏ نشینند می‏ فرماید حضرت عباس علیه السلام که هیچ جای خود دارد، اگر به بند کفش من که یکی از نوکران بیت(علیه السلام) هستم محبت نداشته باشد جهنمیه، وقتی به من توهین کنه هدفش نیست، هدفش صاحب غدیره توهین به من توهین به اونهاست. 🌐‌ @rahyafte_come