✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به #علامه_امینی(ره)
📌 وقتي خواستم بعد از #رحلت مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوههاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به #گريه كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند:
📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه #امام_علی(ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شدهاست، و مردم در #صحرای محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كردهاند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض #كوثر ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسههای بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند.
🌐 @rahyafte_com
📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه #علاّمه_امينی به حوض كوثر و به محضر علی (عليهالسلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم #امام كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان #مبارک سيراب كرد و سپس حضرت فرمود:
🌱بَيّضَالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا
خدا #صورت تو را سفيد كند كه تو صورت ما را سفيدكردی.
📌در اين هنگام فهميدم مقام #علامه را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب #الغدير چه قدر است.
🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره)
🌐 @rahyafte_com
🔹رهیافتگان : جناب برجی با خبر شدیم که ظاهرا در اواخر دهه هفتاد شمسی شما با #ادواردو_آنیلی ملاقاتی داشتید لطفا در مورد این ملاقات و برخوردی که بین شما و ایشان رخ داد توضیح بدهید؟
🔸بله در سفری که در فصل پاییز همان سال شهادت ادواردو برای کاری به ایتالیا سفر کردم با دانشجویان ایرانی مقیم آنجا به دیدن عمار که از قدیمی ترین مسلمانهای شیعه در ایتالیاست و قبلا با او در مورد مستندی کار کرده بودم، رفتیم....یک شب به اتفاق بچه ها رفتیم رستوران غذا بخوریم آنجا جوانی با ظاهری حدود 40یا 37تا38 ساله بود گفتند ایشان ادواردو پسر جووآنی آنیلی مشهور است کسی که صاحب باشگاه یونتوس و کارخانجات فیات و فراری و مازراتی و… است. گفتم چرا سرو وضعش با این اوصاف اینطوریه پس!
🔹رهیافتگان : بارزترین چیزی که در #ادواردو دیدید چه بود؟
🔸خیلی ارادت عجیبی و غریبی به #امام داشت خیلی… یه شوق وحشتناکی داشت به امام… من اولش باور نمی کردم بعد از آن جلسه بچه ها گفتند که این با امام هم ملاقات داشته است. بعد از شام خودش شروع به صحبت کرد می گفت:
من دنیا را طور دیگری می بینم. دنیای من دنیای خالص است. خالص را این طور معرفی می کنم که دنیای من یک بعد دارد مثل آب نیست که از ترکیب اکسیژن و هیدروژن باشد مثل #الماس است که تنها یه تک ماده ای خالص است با هیچ چیزی حل نشده من شیعه هستم. #ادواردو می گفت #شیعه تک است چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و آن وابستگی به ولایت اهل بیت است اهل بیتی که هرکدامشان تک و بدون مشابه هستند ما تنها یک امام علی داریم یک امام حسین که تک است کاری که امام حسین کرد را هیچ کس در تاریخ نکرد و … همه این اهل بیت منحصربه فرد و تک هستند و این تنها مشخصه شیعه است. ادواردو می گفت من فقط الماس هستم با هیج چیز دیگری آمیخته نشدم الماس یک ماده تک است. اگر بتوانیم در مسائل فرهنگی و هنری این را به جوامع غیرمسلمان انتقال بدهیم این الماس بودن را می پذیرند... ادواردو می گفت باید شیعه بودن را برای همیشه حفظ کنیم و جمهوری اسلامی کمک کند تا آن را در دنیا نشر بدهیم.
🔹رهیافتگان : چه سخنان دیگری بین شما رد و بدل شد؟
👈ادامه این مصاحبه را در سایت #رهیافته بخوانید
rahyafteha.ir/20925/
🌐 @rahyafte_com
📌علامۀ امينى نقل می کنند: براى مطالعات بعضى از كتب، مدتى در حلب به سر مىبردم يكى از #تجارِ فهميده و منطقى از اهل سنت با من آشنا شد و شبى از من دعوت بهعمل آورد. علماء طراز اول شهر و #قضات عالى رتبه و بعضى از اساتيد دانشگاه و عدّهاى از تجّار نيز در آنجا حضور داشتند.
.
📌پس از شام، عالم بزرگ و مفتى أعظم شهر گفت:
آقاى امينى اين بحث امامت چه ريشه و اساسى در اسلام دارد كه #شيعيان و علماى تشيّع آن را رها نمىكنند؟
.
📌من به ايشان گفتم:
آيا اين حديث را كه از #رسول خدا نقل شده
مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است.
قبول دارى؟
گفت:بلى
به او گفتم:
براى پىگيرى و بررسى بحث امامت همين حديث بس است، وى ساكت شد و چيزى نگفت.
.
📌از او سؤال كردم:
فاطمۀ زهراء عليها السلام چگونه بانوئى است؟
.
📌وى گفت:(إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب)
قرآن مطهره و معصوم است چون در شأن اهل بيت آيۀ #تطهير نازل شده و حضرت زهراء از بزرگترين مصاديق أهل بيت رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله است.
.
📌به او گفتم:
چرا فاطمۀ زهراء عليها السلام در حال خشم و غضب از حاكمان وقت از دنيا رفت؛ آيا آنان #امام امت و خليفۀ بهحق رسول خدا نبودند يا حضرت زهراء امام خود را نشناخت و فوت كرد؟
🌐 @rahyafte_com
📌عالم بزرگ حلب ديد اگر بگويد غضب و خشم حضرت زهراء عليها السلام كار صحيحى بوده بايد خط بطلان به جبين حاكمان آن وقت بكشد و اين برخلاف اعتقاداتشان مىباشد و اگر بگويد كار حضرت زهراء عليها السلام خطا بوده و او بدون #معرفت به امام خويش از دنيا رفته، با مقام عصمت و طهارت ايشان كه مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همين دليل، براى خلط بحث گفت: آقاى امينى بحث ما چه ربطى به موضوع غضب و #خشم حضرت زهراء نسبت به حكام زمان خودش دارد؟
.
📌افرادى كه در #مجلس حضور داشتند متوجه شدند كه آقاى امينى با طرح اين سؤال چه ضربۀ محكمى به عقايد آنان وارد ساخت، و گفت كه شما نه فقط امام زمان خود را نشناختهايد بلكه در #حقانيّت افرادى كه آنان را خليفۀ رسول خدا مىدانيد نيز در شك و ترديد بهسر مىبريد،
.
📌صاحب منزل كه كنارى ايستاده بود رو به عالم بزرگ #حلب كرد و گفت: شيٖخُنٰا اُسْكُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا ، يعنى ديگر ساكت شو كه ما را رسوا كردى.
.
📌بحث تا نزديك سحر بهطول انجاميد وعدّهاى از اساتيد دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و #مستبصر شدند و از راهنمائى علامۀ امينى تشكر نمودند.
🌐 @rahyafte_com
✳مسلمان شدن مسیحی آگاه در محضر امام کاظم(ع)
📌یک نفر #مسیحی (دانشمند و کنجکاو) به محضر امام کاظم(ع) آمد و گفت: سی سال است که ازپروردگارم خواسته ام تا مرا به بهترین دینها، و به ممتازترین بندگان خود، #هدایت نماید تا آنکه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطروان) که در علیای دمشق سکونت داشت معرفی کرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام کتابهای آسمانی و اخبار را می خواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس #موسی_بن_جعفر(ع) کیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو که فلان کسی در علیای #دمشق سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است. هر چه خواهی در نزد او است.
📌مرد مسیحی، به مدینه مسافرت کرد و سر انجام به محضر #امام کاظم (ع) رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان کرد و گفت: مطروان که مرا نزد شما فرستاده، سلام برسانید، آنگاه گفت: اگر اجازه بدهی تکفیر کنم (یعنی تواضع مخصوصی که در برابر #سلاطین می نمایند و اندکی خم می شوند و در کف دست خود را در میان آنها پنهان می نمایند، انجام دهم).
امام کاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه #تکفیر نمیدهم.
📌مرد مسیحی، نشست و کلاه #نصرانیت خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: آیااجازه سخن گفتن وسؤال کردن به من می دهی؟
امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمده ای.
مرد مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟
امام کاظم: جوال رفیقت این است که خدا هدایتش کند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است که دین ما (#اسلام) را بپذیرد.
مرد مسیحی: اکنون اجازه بده من چند سؤال مطرح کنم.
امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس.
مرد مسیحی: موضوع #نزول قرآن بر محمد (ص) و هدف از نزول آن چیست؟
امام کاظم: حم - و الکتاب المبین - انا انزلناه فی لیلة مبارک انا کنا منذرین...
:حم - سوگند به این کتاب آشکار، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره #انذار کنندگان بودیم(دخان - 1 تا 3)
📌مرد مسیحی: تفسیر #باطنی این آیه چیست؟
امام کاظم: واژه حم، محمد(ص) است و این کلمه در کتابی که بر هود پیامبر نازل شده است، آمده است، و از حروفش کاسته شده است (دو حرف م و د به جهت #تخفیف یا به جهت دیگر، حذف شده است).
اما منظور از جمله کتاب روشن امیرالمؤمنین علی(ع) است.
و اما منظور از شب مبارک #فاطمه (س) است.
📌و اما اینکه می فرماید: فیها یفرق کل امر حکیم: در آن شب هر امری بر طبق حکمت خدا #تنظیم می گردد (دخان - 4)
یعنی فاطمه(س) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مردحکیم و مرد حکیم و مرد حکیم است (یعنی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) و امامان دیگرند)
مرد مسیحی: اولین و آخرین نفر این مردان را معرفی کن.
امام کاظم(ع): اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سومی آنها (امام حسین) را معرفی میکنم که چه کسی (یعنی مهدی آل محمد) از #نسل او آشکار می گردد، اوصاف او درکتابهایی که بر شما نازل شده است، اگرتحریف و تغییر نداده باشید مذکور است، ولی شما از قدیم آن کتابها را تحریف کرده اید.
📌مرد مسیحی: آنچه می گویید راست است و دروغی در کار نیست...
اکنون بفرما نام جدم چیست؟
امام کاظم: نام جدت #جبرئیل بود، و من در همین مجلس نام او را عبدالرحمن گذاردم.
مرد مسیحی: اومسلمان بود.
امام کاظم: آری، و #شهید شد، زیرا لشکری از مردم شام ناگهان به خانه اش ریختند و او را کشتند.
📌مرد مسیحی: نام من، قبل از آنکه کونیه ام را بگویم چه بود؟
امام کاظم: نام توعبدالصلیب بود.
مرد مسیحی: شما چه مینامید؟
امام کاظم: من شما را عبدالله می نامم.
مردمسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و #گواهی می دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست، و او آنگونه نیست که مسیحیان تعریف می کنند، و هیچ گونه شکی به او راه ندارد، و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خداست که او را به راستی فرستاد، و او حق را بر اهلش آشکار نمود، و اهل #باطل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یکسان بودند، گروهی به راه #هدایت رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند.
📌سپس آن مسیحی زنار و #صلیب طلایی را که در گردن داشت برید و شکست و بیرون آورد و به امام کاظم(ع) عرض کرد: زکات این صلیب #طلا را به چه مصرفی برساند؟
📌امام کاظم: در اینجا برادری هم کیش تو است و از قبیله قیس بن ثعلبه است که مانند تو به #اسلام گرویده، با او مواسات و همسایگی کنید و من در ادای حق اسلامی شما کوتاهی نمیکنم.
📌از آن پس، آن #مسیحی، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام، به نیکی انجام وظیفه کرد، و با زنی از قبیله بنی فهر، ازدواج نمود، و امام کاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه #دینار مهریه همسرش را پرداخت، و برای او نوکرگرفت، و خانه ای در اختیار او گذارد، و تا زمان تبعید #امام_کاظم(ع) درخدمت ایشان بود و ۲۸ روز بعد از تبعید امام فوت کرد.
🌐 @rahyafte_com
🕊🍃🌼
🍃🌼
🌼
♦️مسلمان شدن مرد مسیحی با دیدن حضرت علی اکبر(ع)
✳️روزی مردی #مسیحی وارد مسجد النبی شد. مسلمانان به او گفتند بیرون برو که تو مردی مسیحی هستی، ولی او گفت: دیشب در عالم خواب #پیامبر اعظم(ص) را دیدم و به دست ایشان مسلمان شدم. اکنون آمدهام اسلام خود را بر یکی از نزدیکان پیامبر عرضه دارم و بیعت خود را تجدید کنم.
✳️ مردم او را به امام حسین(ع) راهنمایی کردند. وقتی خدمت امام رسید، خود را به پای ایشان انداخت تا قدمهای مبارکش را ببوسد. سپس جلسهای در محضر #امام حسین(ع) تشکیل شد و آن مرد خواب خود را برای ایشان بازگفت.
✳️آنگاه حضرت، فرزند خود علیاکبر را که نقابی بر صورت مبارک داشت، فراخواند و سپس #نقاب را از روی فرزند برداشت. وقتی چشم آن مرد به جمال علیاکبر افتاد، بیهوش گردید. امام حسین(ع) دستور داد آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد. آنگاه امام رو به او کرد و فرمود: آیا پسرم علیاکبر شبیه به جدم #رسول الله است؟ آن مرد گفت: آری، به خدا قسم شبیه پیامبر(ص) است.
🌈جوانان بنیهاشم؛ به نقل از: شفاء الصدور، ج ۲، ص ۳۵۰٫
🌼
🍃🌼🌐 @rahyafte_com
🕊🍃🌼
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به #علامه_امینی(ره)
📌 وقتي خواستم بعد از #رحلت مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوههاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به #گريه كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند:
📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه #امام_علی(ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شدهاست، و مردم در #صحرای محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كردهاند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض #كوثر ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسههای بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند.
🌐 @rahyafte_com
📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه #علاّمه_امينی به حوض كوثر و به محضر علی (عليهالسلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم #امام كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان #مبارک سيراب كرد و سپس حضرت فرمود:
🌱بيّضَالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا
خدا #صورت تو را سفيد كند كه تو صورت ما را سفيدكردی.
📌در اين هنگام فهميدم مقام #علامه را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب #الغدير چه قدر است.
🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره)
🌐 @rahyafte_com
یکسال همراه کسی در حجره بودم که او از بیداری قبل از اذان صبح امتناع داشت و به من اجازه نداد ساعت را قبل از #اذان کوک کنم. چارهای نداشتم، آزار همحجره جائز نبود. تمام آن یکسال، #نماز_شبم را در طول روز قضا خواندم. در نتیجه این صبر، سال آینده خداوند توفیق عنایت فرمود، با #امام رضوان الله علیه همحجره شدم که این یک فوز بود.
🌺آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس(ره)
🌙 #نماز_شب
🌐 @rahyafte_com
✳️ماجرای راهبه ای که پروفسور زن آلمانی او را عاشق امام سجاد(ع) کرد
💎خانم #آن_ماری_شمیل شرق شناس معروف آلمانی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید:
✳️من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن میخوانم و به ترجمه ای مراجعه نمی کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب #صحیفه_سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده ام،
🌺 @rahyafte_com
✳️قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای #رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر میزدم پس از آنکه او به خواب میرفت در گوشه ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه ها مشغول می شدم.
✳️اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که #کاتولیکی مؤمن و راسخ العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟
🌺 @rahyafte_com
✳️وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: #صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می خوانم.
✳️خانم شیمل معتقدند: ” #امام زین العابدین علیه السلام برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است.
💠 @rahyafte_com
💢رفتار بسیار درس آموز #امام_سجاد_علیه_السلام با دشمن زمینخورده
🔹#هشام_بن_اسماعیل [حاکم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان] در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود. با خاندان علی(ع) و مخصوصا امام علی بن الحسین زین العابدین(ع)، بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود.
🔹ولید پس از به قدرت رسیدن، هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبدالعزیز را برگزید.
🔹عمر برای باز شدن عقده دل مردم، دستور داد #هشام_بن_اسماعیل را جلو خانه مروان بن حکم نگاه دارند و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد .
🔹مردم دسته دسته میآمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن اسماعیل میشد.
🔹خود هشام بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین(ع) و علویین بود . با خود فکر میکرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستمها و سبّ و لعنها نسبت به پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود . ولی از آن طرف، #امام به #علویین فرمود: ✨خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، #اخلاق ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم.✨
🔹هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را میکشید; ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول -که مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود: ✨«سلام علیکم»✨ و با او مصافحه کرد و برحال او ترحم کرده، به او فرمود: ✨«اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم».✨
🔹پس از این جریان، مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند.
📝 استاد مطهری، داستان راستان، ج1، ص290-289 (با تلخیص)
@rahyafte_com
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به #علامه_امینی(ره)
📌 وقتي خواستم بعد از #رحلت مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوههاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به #گريه كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند:
📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه #امام_علی(ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شدهاست، و مردم در #صحرای محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كردهاند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض #كوثر ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسههای بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند.
🌐 @rahyafte_com
📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه #علامه_امينی به حوض كوثر و به محضر علی (عليهالسلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم #امام كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان #مبارک سيراب كرد و سپس حضرت فرمود:
🌱بَيّضَالله وَجهك بَيّضتَ وجوهنا
خدا #صورت تو را سفيد كند كه تو صورت ما را سفيدكردی.
📌در اين هنگام فهميدم مقام #علامه را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب #الغدير چه قدر است.
📍به نقل از فرزند علامه امینی(ره)
🌐 @rahyafte_com
#امام به ما آموخت که «انتظار در مبارزه است» و این بزرگترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده میدارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم.
#سیدمرتضی_آوینی
🌐 @rahyafte_com
یکسال همراه کسی در حجره بودم که او از بیداری قبل از اذان صبح امتناع داشت و به من اجازه نداد ساعت را قبل از #اذان کوک کنم. چارهای نداشتم، آزار همحجره جائز نبود. تمام آن یکسال، #نماز_شبم را در طول روز قضا خواندم. در نتیجه این صبر، سال آینده خداوند توفیق عنایت فرمود، با #امام رضوان الله علیه همحجره شدم که این یک فوز بود.
🌺آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس(ره)
🌙 #نماز_شب
🌐 @rahyafte_com