eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
4.4هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
103 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بَيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com
🔹رهیافتگان : جناب برجی با خبر شدیم که ظاهرا در اواخر دهه هفتاد شمسی شما با ملاقاتی داشتید لطفا در مورد این ملاقات و برخوردی که بین شما و ایشان رخ داد توضیح بدهید؟ 🔸بله در سفری که در فصل پاییز همان سال شهادت ادواردو برای کاری به ایتالیا سفر کردم با دانشجویان ایرانی مقیم آنجا به دیدن عمار که از قدیمی ترین مسلمانهای شیعه در ایتالیاست و قبلا با او در مورد مستندی کار کرده بودم، رفتیم....یک شب به اتفاق بچه ها رفتیم رستوران غذا بخوریم آنجا جوانی با ظاهری حدود 40یا 37تا38 ساله بود گفتند ایشان ادواردو پسر جووآنی آنیلی مشهور است کسی که صاحب باشگاه یونتوس و کارخانجات فیات و فراری و مازراتی  و… است.  گفتم چرا سرو وضعش با این اوصاف اینطوریه پس! 🔹رهیافتگان : بارزترین چیزی که در دیدید چه بود؟ 🔸خیلی ارادت عجیبی و غریبی به داشت خیلی… یه شوق وحشتناکی داشت به امام… من اولش باور نمی کردم بعد از آن جلسه بچه ها گفتند که این با امام هم ملاقات داشته است. بعد از شام خودش شروع به صحبت کرد می گفت: من دنیا را  طور دیگری می بینم. دنیای من دنیای خالص است. خالص را این طور معرفی می کنم که دنیای من یک بعد دارد مثل آب نیست که از ترکیب اکسیژن و هیدروژن باشد مثل است که تنها یه تک ماده ای خالص است با هیچ چیزی حل نشده من شیعه هستم. می گفت تک است چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و آن وابستگی به ولایت اهل بیت است اهل بیتی که هرکدامشان تک و بدون مشابه هستند ما تنها یک امام علی داریم یک امام حسین که تک است  کاری که امام حسین کرد را هیچ کس در تاریخ نکرد  و … همه این اهل بیت منحصربه فرد و تک هستند و این تنها مشخصه شیعه است. ادواردو می گفت من فقط الماس هستم با هیج چیز دیگری آمیخته نشدم  الماس یک ماده تک است. اگر بتوانیم  در مسائل فرهنگی و هنری این را به جوامع غیرمسلمان انتقال بدهیم این الماس بودن را می پذیرند... ادواردو می گفت باید شیعه بودن را برای همیشه حفظ کنیم و جمهوری اسلامی کمک کند تا آن را در دنیا نشر بدهیم. 🔹رهیافتگان : چه سخنان دیگری بین شما رد و بدل شد؟ 👈ادامه این مصاحبه را در سایت بخوانید rahyafteha.ir/20925/ 🌐 @rahyafte_com
📌علامۀ امينى نقل می کنند: براى مطالعات بعضى از كتب، مدتى در حلب به سر مى‌بردم يكى از فهميده و منطقى از اهل سنت با من آشنا شد و شبى از من دعوت به‌عمل آورد. علماء طراز اول شهر و عالى رتبه و بعضى از اساتيد دانشگاه و عدّه‌اى از تجّار نيز در آنجا حضور داشتند. . 📌پس از شام، عالم بزرگ و مفتى أعظم شهر گفت: آقاى امينى اين بحث امامت چه ريشه و اساسى در اسلام دارد كه و علماى تشيّع آن را رها نمى‌كنند؟ . 📌من به ايشان گفتم: آيا اين حديث را كه از خدا نقل شده مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است. قبول دارى؟ گفت:بلى به او گفتم: براى پى‌گيرى و بررسى بحث امامت همين حديث بس است، وى ساكت شد و چيزى نگفت. . 📌از او سؤال كردم: فاطمۀ زهراء عليها السلام چگونه بانوئى است؟ . 📌وى گفت:(إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب) قرآن مطهره و معصوم است چون در شأن اهل بيت آيۀ نازل شده و حضرت زهراء از بزرگ‌ترين مصاديق أهل بيت رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله است. . 📌به او گفتم: چرا فاطمۀ زهراء عليها السلام در حال خشم و غضب از حاكمان وقت از دنيا رفت؛ آيا آنان امت و خليفۀ به‌حق رسول خدا نبودند يا حضرت زهراء امام خود را نشناخت و فوت كرد؟ 🌐 @rahyafte_com 📌عالم بزرگ حلب ديد اگر بگويد غضب و خشم حضرت زهراء عليها السلام كار صحيحى بوده بايد خط بطلان به جبين حاكمان آن وقت بكشد و اين برخلاف اعتقاداتشان مى‌باشد و اگر بگويد كار حضرت زهراء عليها السلام خطا بوده و او بدون به امام خويش از دنيا رفته، با مقام عصمت و طهارت ايشان كه مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همين دليل، براى خلط بحث گفت: آقاى امينى بحث ما چه ربطى به موضوع غضب و حضرت زهراء نسبت به حكام زمان خودش دارد؟ . 📌افرادى كه در حضور داشتند متوجه شدند كه آقاى امينى با طرح اين سؤال چه ضربۀ محكمى به عقايد آنان وارد ساخت، و گفت كه شما نه فقط امام زمان خود را نشناخته‌ايد بلكه در افرادى كه آنان را خليفۀ رسول خدا مى‌دانيد نيز در شك و ترديد به‌سر مى‌بريد، . 📌صاحب منزل كه كنارى ايستاده بود رو به عالم بزرگ كرد و گفت: شيٖخُنٰا اُسْكُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا ، يعنى ديگر ساكت شو كه ما را رسوا كردى. . 📌بحث تا نزديك سحر به‌طول انجاميد وعدّه‌اى از اساتيد دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و شدند و از راهنمائى علامۀ امينى تشكر نمودند. 🌐 @rahyafte_com
✳مسلمان شدن مسیحی آگاه در محضر امام کاظم(ع) 📌یک نفر (دانشمند و کنجکاو) به محضر امام کاظم(ع) آمد و گفت: سی سال است که ازپروردگارم خواسته ام تا مرا به بهترین دینها، و به ممتازترین بندگان خود، نماید تا آنکه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطروان) که در علیای دمشق سکونت داشت معرفی کرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام کتابهای آسمانی و اخبار را می خواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس (ع) کیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو که فلان کسی در علیای سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است. هر چه خواهی در نزد او است. 📌مرد مسیحی، به مدینه مسافرت کرد و سر انجام به محضر کاظم (ع) رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان کرد و گفت: مطروان که مرا نزد شما فرستاده، سلام برسانید، آنگاه گفت: اگر اجازه بدهی تکفیر کنم (یعنی تواضع مخصوصی که در برابر می نمایند و اندکی خم می شوند و در کف دست خود را در میان آنها پنهان می نمایند، انجام دهم). امام کاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه نمیدهم. 📌مرد مسیحی، نشست و کلاه خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: آیااجازه سخن گفتن وسؤال کردن به من می دهی؟ امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمده ای. مرد مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟ امام کاظم: جوال رفیقت این است که خدا هدایتش کند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است که دین ما () را بپذیرد. مرد مسیحی: اکنون اجازه بده من چند سؤال مطرح کنم. امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس. مرد مسیحی: موضوع قرآن بر محمد (ص) و هدف از نزول آن چیست؟ امام کاظم: حم - و الکتاب المبین - انا انزلناه فی لیلة مبارک انا کنا منذرین... :حم - سوگند به این کتاب آشکار، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره کنندگان بودیم(دخان - 1 تا 3) 📌مرد مسیحی: تفسیر این آیه چیست؟ امام کاظم: واژه حم، محمد(ص) است و این کلمه در کتابی که بر هود پیامبر نازل شده است، آمده است، و از حروفش کاسته شده است (دو حرف م و د به جهت یا به جهت دیگر، حذف شده است). اما منظور از جمله کتاب روشن امیرالمؤمنین علی(ع) است. و اما منظور از شب مبارک (س) است. 📌و اما اینکه می فرماید: فیها یفرق کل امر حکیم: در آن شب هر امری بر طبق حکمت خدا می گردد (دخان - 4) یعنی فاطمه(س) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مردحکیم و مرد حکیم و مرد حکیم است (یعنی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) و امامان دیگرند) مرد مسیحی: اولین و آخرین نفر این مردان را معرفی کن. امام کاظم(ع): اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سومی آنها (امام حسین) را معرفی میکنم که چه کسی (یعنی مهدی آل محمد) از او آشکار می گردد، اوصاف او درکتابهایی که بر شما نازل شده است، اگرتحریف و تغییر نداده باشید مذکور است، ولی شما از قدیم آن کتابها را تحریف کرده اید. 📌مرد مسیحی: آنچه می گویید راست است و دروغی در کار نیست... اکنون بفرما نام جدم چیست؟ امام کاظم: نام جدت بود، و من در همین مجلس نام او را عبدالرحمن گذاردم. مرد مسیحی: اومسلمان بود. امام کاظم: آری، و شد، زیرا لشکری از مردم شام ناگهان به خانه اش ریختند و او را کشتند. 📌مرد مسیحی: نام من، قبل از آنکه کونیه ام را بگویم چه بود؟ امام کاظم: نام توعبدالصلیب بود. مرد مسیحی: شما چه مینامید؟ امام کاظم: من شما را عبدالله می نامم. مردمسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و می دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست، و او آنگونه نیست که مسیحیان تعریف می کنند، و هیچ گونه شکی به او راه ندارد، و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خداست که او را به راستی فرستاد، و او حق را بر اهلش آشکار نمود، و اهل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یکسان بودند، گروهی به راه رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند. 📌سپس آن مسیحی زنار و طلایی را که در گردن داشت برید و شکست و بیرون آورد و به امام کاظم(ع) عرض کرد: زکات این صلیب را به چه مصرفی برساند؟ 📌امام کاظم: در اینجا برادری هم کیش تو است و از قبیله قیس بن ثعلبه است که مانند تو به گرویده، با او مواسات و همسایگی کنید و من در ادای حق اسلامی شما کوتاهی نمیکنم. 📌از آن پس، آن ، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام، به نیکی انجام وظیفه کرد، و با زنی از قبیله بنی فهر، ازدواج نمود، و امام کاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه مهریه همسرش را پرداخت، و برای او نوکرگرفت، و خانه ای در اختیار او گذارد، و تا زمان تبعید (ع) درخدمت ایشان بود و ۲۸ روز بعد از تبعید امام فوت کرد. 🌐 @rahyafte_com
🕊🍃🌼 🍃🌼 🌼 ♦️مسلمان شدن مرد مسیحی با دیدن حضرت علی اکبر(ع) ✳️روزی مردی وارد مسجد النبی شد. مسلمانان به او گفتند بیرون برو که تو مردی مسیحی هستی، ولی او گفت: دیشب در عالم خواب اعظم(ص) را دیدم و به دست ایشان مسلمان شدم. اکنون آمده‌ام اسلام خود را بر یکی از نزدیکان پیامبر عرضه دارم و بیعت خود را تجدید کنم. ✳️ مردم او را به امام حسین(ع) راهنمایی کردند. وقتی خدمت امام رسید، خود را به پای ایشان انداخت تا قدم‌های مبارکش را ببوسد. سپس جلسه‌ای در محضر حسین(ع) تشکیل شد و آن مرد خواب خود را برای ایشان بازگفت. ✳️آن‌گاه حضرت، فرزند خود علی‌اکبر را که نقابی بر صورت مبارک داشت، فراخواند و سپس را از روی فرزند برداشت. وقتی چشم آن مرد به جمال علی‌اکبر افتاد، بی‌هوش گردید. امام حسین(ع) دستور داد آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد. آن‌گاه امام رو به او کرد و فرمود: آیا پسرم علی‌اکبر شبیه به جدم الله است؟ آن مرد گفت: آری، به خدا قسم شبیه پیامبر(ص) است. 🌈جوانان بنی‌هاشم؛ به نقل از: شفاء الصدور، ج ۲، ص ۳۵۰٫ 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com
یک‌سال همراه کسی در حجره بودم که او از بیداری قبل از اذان صبح امتناع داشت و به من اجازه نداد ساعت را قبل از کوک کنم. چاره‌ای نداشتم، آزار هم‌حجره جائز نبود. تمام آن یک‌سال، را در طول روز قضا خواندم. در نتیجه این صبر، سال آینده خداوند توفیق عنایت فرمود، با رضوان الله علیه هم‌حجره شدم که این یک فوز بود. 🌺آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس(ره) 🌙 🌐 @rahyafte_com
✳️ماجرای راهبه ای که پروفسور زن آلمانی او را عاشق امام سجاد(ع) کرد 💎خانم شرق شناس معروف آلمانی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: ✳️من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‏خوانم و به ترجمه‏ ای مراجعه نمی ‏کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‏ ام، 🌺 @rahyafte_com ✳️قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‏زدم پس از آنکه او به خواب می‏رفت در گوشه‏ ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه ‏ها مشغول می ‏شدم. ✳️اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که مؤمن و راسخ العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‏ کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ 🌺 @rahyafte_com ✳️وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‏ خوانم. ✳️خانم شیمل معتقدند: ” زین‏ العابدین علیه السلام برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است. 💠 @rahyafte_com
💢رفتار بسیار درس آموز با دشمن زمین‌خورده 🔹 [حاکم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان] در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود. با خاندان علی(ع) و مخصوصا امام علی بن الحسین زین العابدین(ع)، بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود. 🔹ولید پس از به قدرت رسیدن، هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبدالعزیز را برگزید. 🔹عمر برای باز شدن عقده دل مردم، دستور داد را جلو خانه مروان بن حکم نگاه دارند و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد . 🔹مردم دسته دسته می‌آمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن اسماعیل می‌شد. 🔹خود هشام بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین(ع) و علویین بود . با خود فکر می‌کرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستم‌ها و سبّ و لعن‌ها نسبت به پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود . ولی از آن طرف، به فرمود: ✨خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم.✨ 🔹هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل می‌آمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را می‌کشید; ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول -که مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود: ✨«سلام علیکم»✨ و با او مصافحه کرد و برحال او ترحم کرده، به او فرمود: ✨«اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم».✨ 🔹پس از این جریان، مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند. 📝 استاد مطهری، داستان راستان، ج1، ص290-289 (با تلخیص) @rahyafte_com
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بَيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ وجوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 📍به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com
‏⁧ ⁩ به ما آموخت که «انتظار در مبارزه است» و این بزرگ‌ترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده می‌دارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم. ‏⁧ ⁩ 🌐 @rahyafte_com
یک‌سال همراه کسی در حجره بودم که او از بیداری قبل از اذان صبح امتناع داشت و به من اجازه نداد ساعت را قبل از کوک کنم. چاره‌ای نداشتم، آزار هم‌حجره جائز نبود. تمام آن یک‌سال، را در طول روز قضا خواندم. در نتیجه این صبر، سال آینده خداوند توفیق عنایت فرمود، با رضوان الله علیه هم‌حجره شدم که این یک فوز بود. 🌺آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس(ره) 🌙 🌐 @rahyafte_com