eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸من مارگارت (پگی) مارکوس بودم. به عنوان یک کودک علاقه زیادی به داشتم و به ویژه شیفته اپراها و سمفونی های کلاسیک بودم که به عنوان فرهنگ برتر در غرب مورد توجه قرار دارد. موسیقی موضوع مورد علاقه من در مدرسه بود و همیشه در این درس بالاترین نمره ها را می گرفتم. یک روز از روی شانس، موسیقی از رادیو به گوشم رسید و بسیار از آن خوشم آمد و علاقه مند شدم که بیشتر بشنوم.... 🔹 علاقه مندی خود به را در سن ده سالگی می دانم. در آن زمان در یک مدرسه یکشنبه یهودیان شرکت می کردم و طی آن مجذوب رابطه تاریخی مابین و اعراب شدم. از کتاب های درسی یهودی خود آموختم که پدر اعراب و نیز یهودیان اسد... 🔸در کلاس پروفسور کاش بود که من با آشنا شدم؛ ترین و ترین که من همیشه دیده ام. نخستین بار که وارد کلاس پروفسور کاش شدم، همچنانکه در سراسر کلاس به دنبال نیمکت خالی برای نشستن می گشتم، دو صندلی خالی دیدم که بر دسته یکی از آنها سه کتاب بزرگ زیبا از ترجمه و بر قرآن کریم بود. من دقیقا همانجا نشستم درحالیکه آتش کنجکاوی برای اینکه بفهمم آن کتاب ها از آن چه کسی هستند در وجودم برافروخته بود... 🔻روایت کامل مسلمان شدن این بانوی تازه مسلمان را در سایت و لینک بخوانید http://rahyafte.com/15854 🌐 @rahyafte_com
💢من (پگی)_مارکوس بودم. به عنوان یک کودک علاقه زیادی به داشتم و به ویژه شیفته و های بودم که به عنوان فرهنگ برتر در غرب مورد توجه قرار دارد. موسیقی موضوع مورد علاقه من در مدرسه بود و همیشه در این درس بالاترین نمره ها را می گرفتم. 💢 یک روز از روی شانس، از رادیو به گوشم رسید و بسیار از آن خوشم آمد و علاقه مند شدم که بیشتر بشنوم. پس از آن آنقدر به والدینم اصرار کردم تا سرانجام پدرم مرا به بخش سوری نشین شهر برد و من توانستم از آنجا مجموعه ای از آلبوم های عربی را خریداری کنم. والدینم، بستگان وهمسایگان معتقد بودند زبان عربی زبانی غریب و ترسناک است و بنابراین شنیدن آن آنها را محزون می کرد، از این رو هرگاه می خواستم به موسیقی عربی گوش دهم باید تمام درها و پنجره های اتاقم را می بستم تا مزاحم آنها نشوم. پس از اینکه در سال ۱۹۶۱ اسلام آوردم، شیفته این بودم که ساعت ها در مسجد نیویورک بنشینم و به صدای ضبط شده قرآن که توسط قاری مشهور مصری عبدالباسط تلاوت می شد گوش دهم اما برای نماز جمعه امام جماعت دیگر ضبط را روشن نمی کرد و در آن روز یک مهمان ویژه داشتیم: 💢 استدلال می کرد که اعتقاد به آخرت، آنچنانکه ها در تدریس می کنند، منحصرا خواسته اندیشی نیست بلکه یک ضرورت اخلاقی است. او می گفت تنها کسانی که به طور محکم باور دارند که هر یک از ما در روز از سوی خداوند احضار خواهیم شد تا حساب کامل زندگی خود بر زمین را تحویل دهیم و بر اساس آن اجر یا جزای خود را دریافت کنیم، صاحب چنان خودنظمی خواهند شد که خوشایند گذرا و فانی خود را قربانی کنند و سختی ها را تحمل کنند و برای بدست آوردن خوشی دائمی از خود گذشتگی نمایند. ✨در کلاس پروفسور کاش بود که من با آشنا شدم؛ ترین و ترین که من همیشه دیده ام. ✨نخستین بار که وارد کلاس پروفسور کاش شدم، همچنانکه در سراسر کلاس به دنبال خالی برای نشستن می گشتم، دو صندلی خالی دیدم که بر دسته یکی از آنها سه کتاب بزرگ زیبا از و بر قرآن کریم بود. من دقیقا همانجا نشستم درحالیکه آتش برای اینکه بفهمم آن کتاب ها از آن چه کسی هستند در وجودم برافروخته بود. درست قبل از اینکه سخنان آغاز شود، یک دختر بلندقد و بسیار لاغر با چهره ای رنگ پریده و موی طلایی ضخیم در کنار من نشست. ظاهر او به اندازه ای متمایز بود که گمان کردم دانشجویی خارجی از ، یا دیگر کشورهای است. اکثریت دانشجویان آن کلاس مردان جوانی...⁉️ ادامه در رهیافته سایت مرجع تازه مسلمانان ، رهیافتگان،مبلغین ومراکز اسلامی انجمن شهیدادواردوآنیلی 👇👇👇 http://rahyafte.com/15854/ ╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─╮ 🌷 @rahyafte_com🌷╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─╯