eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
4.4هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
103 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بَيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com
..............گرفتارشدیم 📍من یک دفعه یادم هست چند سال قبل طلبه بودم میخواستم لواسانات منبر بروم. وقتی از منزل آمدم بیرون یک خواهری دارم که حالا و عروس دارد آن موقع 3-4 ساله بود . 📍این شروع به کردن کرد که دنبال من بیاید چون به من علاقه داشت. به من گفت : سوارش می کنیم ما خیابان 17 شهریور سر ادیب پیاده می شویم برویم منزل مادربزرگمان که این بچه هم گریه نکند. من ناراحت شدم گفتم این ها حالا غر می زنند گفتم نمی‌شود و رفتم . 📍خب کار بدی کردم.  از من تقاضا کرده این دخترم سوار کن این بچه دارد گریه می کند. خب من باید می گفتم بفرمایید بر فرض تاکسی هم کمی بیشتر پول می دادم. ولی گاهی اوقات آدم ناراحت است از دستش در می رود یک اشتباهی می‌کند . ما این اشتباه را کردیم. همان جا هم گرفتار شدیم. 📍در همان منبر رفتیم. چیزهایی گفتیم . یک دفعه هم راجع به صحبت کردیم .یک دختر بی حجاب بود. شکایت کرد و ژاندارم آوردند و ما را شب به تهران آوردند. 📍یک شب بودیم و یک شب شهربانی و دو سه شب گرفتار زندان و تا یواش یواش ما رفت و امام جمعه را دید و ضمانت کردند ما را آوردند بیرون. گرفتاری درست شد.  📍یک مقدار مادرمان را کردیم من فهمیدم مال همان است. آن سال خیلی به من فشار آمد. حالا بعضی ها نمی فهمند گرفتار که می شوند نمی داند که با مادرشان صحبت کرده اند مال همان است. 🍂امروز سالروز رحلت (ره) است. 🌐 @rahyafte_com
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بَيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ و جوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 🌈به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
📍یکی از دوستان نقل می‌کرد: یک روز یا شب که احتمال بیشتر می‌داد که شب و بعد از نماز و عشا بوده، به در منزل ایشان رفته بودم. 📍در زدم و وارد شده و در اطاق به خدمت رسیدم. ایشان روی صندلی نشسته بود. من که وارد شدم کردم و نشستم. جواب فرمود، و یک مرتبه حالش متغیر شد، و بلند بلند شروع به گریه کرد. 📍رنگ صورت به طور غریبی عوض شده بود. گریه‌، گریه‌ای بی‌قرار بود. مثل کسی بود که همه ‌چیز خود را از دست داده باشد. بعداز مدتی که آرام شد، فرمود: می‌دانی برای چه کردم؟ 📍گفتم: نخیر! فرمود: آمده و شب‌ها کوتاه شده است. دیگر چیزی نفرمود؛ ولی باز هم شروع به گریه کرد. با این سخن معلوم شد که از کوتاهی مدت بیداری غصه دارند. 📍تا وقتی به حال و هوش بودند ممکن نبود نمازشب را ترک کنند، و هیچ نوع بیماری و بد حالی باعث نمی‌شد که ‌و تهجّد ایشان تعطیل شود. 📍پزشک مخصوص ایشان می‌گوید:«اگر به عنوان یک بخواهم از ویژگی‌های آیت الله حق‌شناس بگویم باید به یکی از اموری که برای ایشان ملکه شده بود، اشاره کنم. چندین بار وقتی حال آیت‌الله حق‌شناس وخیم بود، من در نزد ایشان تا صبح مانده‌ام در آن حالت نیم ساعت یا گاهی یک ربع مانده به صبح بلند می‌شدند و نماز شب را به جا می‌آوردند. 📍این عمل برای یکبار، برای من به عنوان یک پزشک بسیار عجیب‌تر بود. در یکی از سفر‌های مقدس، حال حاج آقای حق‌شناس بسیار خراب و خطرناک شد. ایشان را در یکی از بیمارستان‌های مشهد بستری کرده بودند و می‌خواستند بهccu منتقل کنند. 📍من خودم را به رساندم. دیدم بهتر است حاج آقا را از آن بیمارستان خارج کنیم و به هتل منتقل نمائیم و خودم تا صبح بالای سر ایشان بیدار بمانم. آن شب با این که وضعیت حال ایشان خوب نبود، درست نیم ساعت مانده به اذان بلند شده وبه نافله‌های شب مشغول شدند.» 🌙 📌امروز سالروز رحلت عالم بزرگوار، حضرت آیت الله عبدالکریم حق شناس است. نثار شادی روحشان فاتحه و صلوات. 🌐 @rahyafte_com
✳️صله ی امیرالمومنین علیه السلام به (ره) 📌 وقتي خواستم بعد از مرحوم علاّمه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ايران بيايم. رفتم خدمت آيت الله سيّد محمّد تقی بحرالعلوم كه از نوه‌هاي مرحوم علاّمه بحر العلوم است، وقتی چشمش به من افتاد شروع كرد به كردن گفتم: به خاطر چه گريه می كنيد؟! فرمودند: 📌 بعد از اينكه مرحوم پدرت رحلت كرد با خود فكر می كردم كه (ع) چگونه از زحمات علاّمه تشكر می كند! تا اينكه يك شب در خواب ديدم كه قيامت بر پا شده‌است، و مردم در محشر هستند و همه توجه به يک طرفی كرده‌اند فهميدم كه آن حوض كوثر است رفتم طرف حوض ديدم كه حضرت امير المؤمنين در كنار حوض ايستاده اند، و محبّين خودش را با كاسه‌های بلوری كه پر از آب زلال است سيراب می كنند. 🌐 @rahyafte_com 📌 يك وقت صدايی از بين مردم بلند شد، گفتند: كه به حوض كوثر و به محضر علی (عليه‌السلام) مشرف می شوند، من منتظر بودم كه امام چگونه با علاّمه برخورد می كنند. ديدم كاسه را زمين گذاشت و دو دست مباركش را از حوض پر كرد، و آب را به صورت علاّمه پاشيد و علاّمه را با دستان سيراب كرد و سپس حضرت فرمود: 🌱بَيّض‌َالله وَجهك بَيّضتَ وجوهنا خدا تو را سفيد كند كه ‌تو صورت ما را سفيدكردی. 📌در اين هنگام فهميدم مقام را در نزد امير المؤمنين به خاطر تأليف كتاب چه قدر است. 📍به نقل از فرزند علامه امینی(ره) 🌐 @rahyafte_com