⭕️به نیابت از #سرباز_روز_نهم
🔰اربعین امسال به نیابت از #شهید_مصطفی_صدرزاده، حرم حضرت ابوالفضل(ع) را زیارت کنید.
🔺شهید مدافع حرمی که مادرش او را در کودکی نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرد و در روز #تاسوعا در سوریه به شهادت رسید.
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🛑 #خواندنی | آقای مربی کوچک
📖 خوانش یک صفحه از کتاب «سرباز روز نهم»
❗️ همۀ کتابها که نه! فقط بعضیهایشان اینطوریاند. چطوری؟ جوری که بعد خواندن هر بند، بتوانی با خودت یک تصمیم تازه بگیری. «سرباز روز نهم» هم یکی از همین کتابهاست؛ کتابی که قرار است زندگی مدافع جوان حرم، شهید مصطفی صدرزاده را برایمان روایت کند.
😇 راستش این کتاب، آنقدر خوب این کار را انجام میدهد که تو خیال میکنی مصطفی، از لابهلای صفحات زندگینامهاش، با یک آینۀ قدی در دست، روبهرویت ایستاده. آمده تا هم نشانت بدهد خودش در بزنگاههای مهم زندگیاش چه تصمیمهایی گرفت، هم تو را با خودت، تواناییها، ترسها، ضعفها و آرزوهایت مواجه کند. میخواهد ببینی وقتی او به سنوسال تو بود، با زندگی، با این فرصت عمر، چه کرد که توانست امضای خدا را پای جواز شهادتش بنشاند. کارش هم راحت نبود ها! از همان کودکی در یک منطقۀ محروم زندگی کرده بود و کمتر کسی هم دلبهدل اهدافش میداد. او اما پسر کوچکی بود که کارهای بزرگ کرد.
✅ خوبی کتاب «سرباز روز نهم» این است که نوجوانی مصطفی را از نمای نزدیک، نشانت میدهد. برای همین بهراحتی میتوانی خودت را جای او بگذاری و زیستن شبیه یک شهید را تمرین کنی. «باید شهید زندگی کنیم تا شهید بمیریم».
😍 میخواهیم در ادامه، با هم صفحهای از این کتاب را بخوانیم، خاطرهای که عنوانش این است: «آقای مربی». این آقای مربی، همان مصطفای داستان ماست، آنهم در ابتدای نوجوانی! ببینیم دوست نزدیک مصطفی، چه تصویری..
🔻 بیشتر:
nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23194
♦️سفارش:
raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
🏆 #خواندنی | قهرمانها اینطور ساخته میشوند
📖 نگاهی به کتاب تقریظ شده «سرباز روز نهم»، روایت زندگی شهید صدرزاده
✅ قرار است برای نوجوانها از مصطفی بگویم. درست به همین خاطر، از بین همۀ آثاری که دربارۀ این شهید شاخص نوشته شده، به سراغ کتابی برجسته آمدهام. این کتاب، با بقیه، خیلی فرق میکند. دارم برایتان از کتاب «سرباز روز نهم» میگویم.
کتاب «سرباز روز نهم» در نه فصل طراحی شده. تا فصل چهارم، این کتاب، راستۀ کار نوجوانهاست؛ چون مصطفای نوجوان را از نزدیک نشانمان میدهد. برایمان از روزهایی میگوید که او در حاشیۀ تهران، کنار بیابانها و ساختمانهای مخروبه، کار فرهنگی میکرد. نه اینکه فکر کنید سنوسالی هم داشت ها! نه! داریم دربارۀ یک پسر چهاردهپانزدهسالۀ شوشتری حرف میزنیم که تازه به کُهَنز شهریار در استان تهران آمده و در آن منطقه، غریب هم بود.
📖 میدانید توفیر این کتاب با بقیۀ آثار همردیفش چیست؟ اینجا یک تصویر دقیق پر از جزئیات از نوجوانی مصطفی به ما نشان میدهد. اصلاً چون روایت مفصلی از نوجوانی او را داریم، حجم کتاب زیادشده و شمار صفحاتش از ششصد گذشته. آخر گروه نویسندگانش، هر کدام به سراغ فصلی از زندگی مصطفی رفتهاند و تلاش کردهاند با مصاحبههای متعدد، پازل هزارتکهای از این شهید را شکل بدهند. خب معلوم است کتابی که اینهمه جوان پای کارش باشند، کتاب موفق و درخوری خواهد شد...
🔶بیشتر:
🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23193
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
✅ @Raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عاشق جهاد
✏️ بیانات رهبر انقلاب درباره ذکاوت شهید صدرزاده
♦️سفارش کتاب تقریظ شده «سرباز روز نهم» با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🔴روزی گفت: «مامان هیئتی راه انداختیم به اسم هیئت حضرت ابوالفضل(ع). خیلی خوشم آمد، آنقدر که همین طور بیاختیار او را بوسیدم. گفتم: «چه کارِ خوبی! حالا چرا حضرت ابوالفضل؟» گفت: «از ارادت و ادب حضرت عباس(ع) به امامحسین(ع) خیلی خوشم میاد و به عشقش اسم هیئت رو به نامش گذاشتم.» آنجا بود که من ماجرای نذر سربازی او برای حضرت عباس(ع) را برایش تعریف کردم.
📚برشی از کتاب تقریظ شده «سرباز روز نهم»؛ زندگیوزمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
#استوری
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🔴تألمات یک ملت را باور کنیم
✍️حسن مجیدیان| نگاهی به کتاب «اینجا سوریه است»| روزنامه جامجم:
کتاب وزین و سنگین «اینجا سوریه است» با همه تفصیلش، اجمالی است و اشارهای است به رنج عظیم و محنتهای جانفرسای ملت مظلوم سوریه. بهخصوص زنان و کودکان بیدفاع که همواره خسارت، لطمه، هراس و ضربههای هر جنگ و آشوبی بر آنان مضاعف و محسوس است.
این کتاب هم، همین تبعات ناگریز جنگ بزرگ و تحمیلی سوریه بر روان و زندگی زنان سوری با گرایشها و قومیتهای مختلف را مورد بررسی و کنکاش عینی و میدانی قرار داده است و البته به این هدف نائل آمده و در ترسیم آنچه برایش نویسنده و محقق محترم زحمت کشیده است، موفق و سربلند است.
محتویات و مستندات کتاب نزدیک به هشتصد صفحهای خانم زهره یزدانپناه که از متبحران عرصه تحقیق و نگارش و آفرینش ادبی است،در دو بخش و طی پاییز و زمستان سال ۱۳۹۶ و تابستان سال ۱۳۹۷ جمعآوری شده است. برای این سفر همانگونه که از متن کتاب گزارش شده است، نویسنده و تنی چند از عوامل و کسانی که این پروژه را همراه و مساعد بودهاند،زحمت و دقت و حوصله فراوان متحمل شدهاند.شهرهای مختلف سوریه از جنگ درآمده در این کتاب سیر و بازدید شدهاند.نام این شهرها اکنون برای ما یادآور مشهد جوانان عزیز مدافع حرم و رزمندگان مظلوم جبهه مقاومت است.
این نامها بهسان مناطق جنگی جنوب و غرب کشورمان، راهیان نوری میطلبد به قصد زیارت خاک مهربان و معطر شهیدان مدافع حرم...
🔶بیشتر:
jamejamdaily.ir/Newspaper/item/201291
♦️سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
💢«بهتر از تو نداشتم» منتشر شد 💡روایتی مستند از زندگی شهید مدافعحرم سیدجواد سجادی 💢سید جواد سجادی،
🛑 منم باید برم
همه فکر می کردند حس و حالم نقش جهان است،زندگی توی شهر رویاهایم، به من ساخته و دارم عین آدم زندگی می کنم.اما من ارگ بم بودم،بقول شاعر خشت به خشتم متلاشی.
شب ها با صورت می رفتم توی بالش و یک دل سیر گریه می کردم.هفته ای نبود که یکی دوتایشان را نیاورند قم واز مسجد امام عسکری روانه شان نکنند خانه بخت... نه ببخشید خانه ابدی.هیچوقت توی زندگی ام این قدر مایوس و منزوی نبودم، فرصت جهاد پیش آمده بود اما من شرایطش را نداشتم.از بس با پدر و برادرم تماس گرفته بودم،مادرم از شیراز زنگ می زد و می گفت:
_ شیرمو حلالت نمی کنم اگه این پیرمرد(آقاجانم) رو شیر کنی که بره. برادرتم تازه داماده،خدا بعد چندسال به مابخشیدتش. من راضی نیستم بره.نری توی گوش آقا مصطفی کُری بخونی تک پسر مردمو بفرسی.... اصلا تو چرا اینقد حاشیه داری خب بشین آروم زندگیتو بکن....
می دانستم هم آقا مصطفی و هم برادرم اسم نوشته اند اما شک نداشتم این اسم نوشتن ها کشک است،خبری نمی شود.چشمم به مصطفی صدر زاده که هم سن و سالمان بود می افتاد آتشم تند تر می شد.می گفتم چرا شما هم خودتان را به آب و آتش نمی زنید بروید؟
عملا خلع سلاح بودم.مردهای خانواده ما شرایط رفتن را نداشتند.من هم زن بودم.
یک بار به خدا گلایه کردم، گفتم تو مرا مرد نیافریدی اما شوق به جهاد را گذاشتی توی وجودم.چرا!!!!!
ازبچگی همان سن و سالی که به فردا می گفتم دیروز، لباس های جبهه آقا جانم را که می دیدم به همه می گفتم این ها لباس های من است. وقتی بزرگ بودم رفته بودم جبهه.مادرم می خندید و اطرافیانم تا مدت ها دست گرفته بودند و احوالاتم موجب ادخال سرورشان می شد. بزرگ هم که شدم این عادت بچگی هایم با من ماند.تقصیر من نبود،توی جنگ چشم باز کرده بودم، زیر بمباران و دود نفس کشیده بودم.
آخرین روزهای اقامتمان در قم مصادف شد با شهادت شهید لطفی نیاسر، این آخرین قاب بود از روزهای تلخ و بی حاصلی که شب هایش توی بالش گریه می کردم،برگشتم شیراز. مدتی بعد جنگ سوریه تمام شد و آب ها از آسیاب افتاد.من هم دچار درماندگی آموخته شدم.یک حالت روانی تسلیم طوری که آدم وا می دهد.
یکی دو هفته قبل آینه ای،نه! ببخشید کتابی به دستم رسید.مال همان روزها بود.روزهای بی حاصلی، شب های گریه توی بالش،لحظه های تلخ فرو ریختن وانزوا.....
توی آینه کتاب خودم را دیدم.تمام دلتنگی هایم یادم آمد...
تمام غُرهایی که به خدا زده بودم که چرا این حس را در من گذاشتی....
کتاب که تمام شد دهانم از خوابی که قهرمان داستان دیده بود شیرین شد.ولی دلم برای خودم سوخت.
برای آن روزها و شب ها...
برای آن گریه های مفت و بی حاصل.
شهادت مال ما نبود.
✍️ نوشته دکتر طیبه فرید، نویسنده و استاد حوزه پس از مطالعه کتاب بهتر از تو نداشتم
@hafezeh_shz
♦️سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
✅ @Raheyarpub
🔴اهدای داستانهای کودکانه درباره حاج قاسم(نسخه عربی) به کودکان عراقی| پیادهروی اربعین
🔶«قهرمان به شکل خودم» به نویسندگی و تصویرگری کلر ژوبرت و ترجمه شمس حجازی؛ داستانی کودکانه درباره راه و رسم قهرمانی به شیوه شهید حاج قاسم سلیمانی
🔶«سیب آخر»؛ داستانی کودکانه درباره حضور و کمکرسانی حاج قاسم در سیل خوزستان؛ به نویسندگی محمد خسرویراد، تصویرگری وحید خاتمی و ترجمه سیدکاظم هاشمی
🔶«مردی که زبان کبوترها را میدانست»؛ داستانی است کودکانه درباره عملیات شکست محاصره شهر آمرلی عراق با فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی؛ به نویسندگی نازنین صابریبهداد، تصویرگری لیلا حیدری و ترجمه کمال السید
💢سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@Raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
#مثل_مصطفی
جمعه مورخ ۳شهریور در اصفهان یک همایش بزرگی با همین عنوان، بیاد شهیدصدرزاده برای ارکان فرهنگی بسیج استان برگزار شد که افتخار سخنرانی نصیب حقیر گشت
امروز در حاشیه سخنرانی همایش منتخبی از دانشجویان دختر علوم پزشکی که به مشهد آمدهاند، متولیان برگزاری گفتند که همسر شهیدصدرزاده هم بعنوان سخنران مدعو تشریف آوردهاند و اتفاقا در همایش شما هم شرکت کردهاند و مشتاقند دیداری داشته باشند
خیلی برایم عجیب بود؛ توفیقی شد که جمعه برای شهید سخنرانی داشته باشم و یکشنبه برای همسر شهید!
تا دختر شهید(فاطمه خانم) را دیدم که حسابی قد کشیده، به شوخی بهش گفتم که تو وقتی کوچیک بودی، بارها اشک منو با کلیپهات درآوردی، باید هرجوری شده اشکتو دربیارم! بنده خدا فقط میخندید...
ماشالا محمدعلی هم که خیلی بزرگ شده، حسابی شیطونی میکنه؛ معلومه که از اون بابا یه همچین شیرپسری به وجود میاد...
تا امروز نمیدونستم که #همسر_صبور صدرزاده(این صفت والایی است که رهبرمعظمانقلاب در تقریظ کتاب شهید به ایشان دادند) روایتگری و سخنرانی میکنند؛ اتفاقا به ایشان گلایه کردم که چرا فعالیتشان را پررنگتر نمیکنند در #جهاد_تبیین و یا در مجازی حضور ندارند؛ دلایلی را عنوان کردند اما همان لحظه ایشان را مجاب کردم کانالی با استعانت از امامرضا(ع) راهاندازی کنند و الحمدلله این امر انجام شد که حتما با عضویت و حمایت شما خوبان، همسر شهید با قدرت و انگیزهی بیشتری به تبیین ابعاد شخصیتی و زنده نگه داشتن یاد شهید، خواهند پرداخت👇
@mesle_mostafa
♦️سفارش کتاب:
raheyarpub.ir
@raheyar97
✅ @Raheyarpub
💢روایتهایی از زندگیوفعالیتهای مؤسس «لشکر قدس»
🔴«پیک سحر» به چاپ دوم رسید
خبرنگاری در مصاحبه با جان فورد از او میپرسد: «سکانس زدوخوردِ استادانه در فیلمِ سه مرد بد را چگونه فیلمبرداری کردید؟» فورد خیلی ساده پاسخ میدهد: «با دوربین» شاید کمی عجیب به نظر بیاید؛ ولی گوشدادن و خواندن مصاحبههای سیدجبار موسوی، مدام آن مصاحبۀ فورد را برایم تداعی میکرد. احتمالاً این پرسش ایجاد شود که چرا باید حرفهای سیدجبار موسوی، مردِ شیفتۀ انقلاب اسلامی و آمریکاستیزِ سال۵۷ و زادۀ محلۀ آخر آسفالت اهواز، تداعیکنندۀ مصاحبۀ جان فورد، کارگردان وطنپرست آمریکایی و متولد ایالت مِین باشد. راز این تداعی در شباهتی تککلمهای است: سادگی.
فورد میتوانست در جواب خبرنگار از روند ایدهپردازی تا دشواری هماهنگی تیم فنی و بازیگری بگوید و به کار طاقتفرسا و ابداعاتی که به کار برده اشاره کند؛ ولی با چهره و لحنی بیاعتنا که انگار روایتگر کاری دمدستی است، میگوید «با دوربین». این جنس سادگی در دقیقهبهدقیقۀ مصاحبههای سیدجبار موسوی و بیان و روایت او هویداست. چنان ساده و بیتکلف از ادارۀ تشکیلات مهم و سرپا و مؤثر «لشکر قدس» صحبت میکند که انگارنهانگار کار خاصی انجام داده است. طوری از زحمت شبانهروزیِ چندسالهاش میگوید که انگار روایتگر کاری سهل است که در روزمرگیِ همۀ ما انجام میشود..
📚«پیک سحر»؛ روایتهایی از زندگیوفعالیتهای سیدجبار موسوی، از مبارزان و فعالان انقلاب اسلامی در اهواز
🛑پیشنهاد ویژه: برای مربیان، فعالان فرهنگی، مسجدی
💢سفارش:
raheyarpub.ir
@Raheyar97
✅ @Raheyarpub
حوادث روز 17شهریور و احوال مردم و شهدای آن روز، خیلی متأثرم کرد. گفتم این حادثه نباید فراموش شود. فکر میکردم که باید این رویداد را در ذهن و زبان مردم جاریوساری نگه داشت. رژیم نباید بتواند این اتفاق را ماستمالی کند و بعد از مدتی آبها از آسیاب بیفتد و تمام بشود و برود. نگاهم به ماهها و سالهای آینده بود. تصوّرم این بود که باید از حادثۀ 17شهریور برای محکمکردن حرکت انقلاب، حسابی بهرهبرداری کرد. البته آن موقع نمیتوانستم محاسبه کنم چند ماه بعد بساط رژیم برچیده خواهد شد. آن زمان من فقط به کاری فکر میکردم که باید انجام میدادم.
نه عکسی از حادثه گرفته بودم، نه فیلمی داشتم. تنها راهی که پیشِرویم بود، گفتن و نوشتن بود. من قبلاً هم قصه نوشته بودم. دستبهقلمم بد نبود. با خودم گفتم اگر بتوانم از زبان شعر استفاده کنم، عالی میشود. یواشیواش شروع کردم به چیدن کلمات در کنار هم. با وزن خاصی هم شروع کردم. کمی که پیش رفتم، دیدم دارد قشنگتر میشود. اینطوری شروع کردم:
درود، درود، به روان پاک شهید راه خدا
درود، درود، به جوان که کشته شد به میدان شهدا
درود، درود به تمام شهیدان کربوبلا
خود مردم، عصر روز 17شهریور اسم میدان ژاله را به میدان شهدا تغییر دادند. من با همان حالوهوا شعر را تا انتها نوشتم. اصلاً هم هیچ طرحی برای تبدیل شعر به سرود در ذهنم نداشتم. شعر که تمام شد، با ضرباهنگِ بخصوصی شروع کردم به خواندن و صدای خودم را ضبط کردم...
به سرودی فکر میکردم که زمزمهپذیر باشد و مردم بتوانند بهراحتی با آن همنوایی کنند... تولید سرود در آن شرایط، به این سادگیها نبود. باید یک گروه کُر جور میکردم که هم بتواند خوب بخواند، هم اینکه اعضایش امین و مطمئن باشند که بتوانم این متن را با آنها تمرین کنم. تازه باید میگشتم دنبال جای مناسب برای تمرین و ضبط. هیچکدام از این شرایط مهیّا نبود؛ نه مکان مناسبی داشتم، نه گروه کُر آماده و مطمئنی.
بهترین محلی که سراغ داشتم، زیرزمین خانۀ خواهرم در سهراه زندان بود. زیرزمین، یک اتاق کامل بود، خالیِ خالی. در نقطهای هم قرار گرفته بود که امکان نداشت صدا از آن به بیرون برود. چون سقفش هم نسبتاً بلند بود، صدا در فضا میپیچید و اکوی طبیعی میگرفت. خلاصه ابزار کارم را برداشتم و رفتم زیرزمین. تنها یک راه داشتم که بتوانم سرود را با جلوۀ باشکوه و بهاصطلاح کُرال بسازم. به فکرم رسید که خودم یکبار سرود را بخوانم و ضبط کنم. بعد نوار را پخش کنم و دوباره خودم همراه نوار بخوانم تا با صدای خودم دو نفر بشویم.
همین کار را کردم. دوتا ضبطصوت تهیه کردم. یکی برای پخش نوار و دیگری برای ضبط صدا... خلاصه با این روشِ مندرآوردی سرود را ضبط کردم. وقتی گوش میکنی فکر میکنی یک گروه کُر کامل آن را خوانده است؛ درحالیکه همۀ گروه کُر عبارت بود از خودم. این اولین تولید گروه سرود تکنفرۀ من بود.
📚برشی از کتاب «برخیزید»؛ خاطرات شفاهی سیدحمید شاهنگیان، آهنگساز قطعات و سرودهای معروف انقلاب
💢سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@Raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞🎥 ببینید این ارکستر مفصل را از یک سرود خاطره برانگیز
⚠️اما این سرود، اولین بار، به این مفصلی نبوده!
😮یک نفر! بله تنها یک نفر آن را اجرا کرده و بعد با ضبط صوت مجدد ضبط کرده و این کار را چند با تکرار کرده تا به صورت جمع خوانی در آمده!
👌🏻*سید حمید شاهنگیان* ، در آستانه انقلاب از آمریکا به ایران باز میگردد و نقش خود را این چنین ایفا می کند.
ماشاالله به این همت!
حقا که به تنهایی بُوَد تن ها...
💠او بعد ها آثار مختلفی که اکثر آنها برای ما خاطره برانگیز هستند - از جمله برخیزید ای شهیدان راه خدا - را خلق می کند.
📙کتاب «برخیزید» از انتشارت راه یار، خاطرات شفاهی ایشان است...
🔴 *یک حسرت در مورد ایشان...*
هرچند سید حمید شاهنگیان تاکنون پای کار انقلاب بوده و حتی یک موضع روشنفکرمآبانه یا واگرا یا مخالف خوان در مصاحبه ها و... نداشته،
اما
پس از انقلاب به تدریج وارد عرصه های گوناگون مدیریت کشور از جمله مدیر هواپیمایی آسمان و... می شود که هر کدام در جای خود مهم و ارزشمند هستند.
اما
در ملاقاتی که ایشان با رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای داشتند، حضرت آقا به ایشان گفته بودند (قریب به این مضامین) ای کاش شما تمرکزتان را بر همان مقوله سرود می گذاشتید...
@fekrozekr110
♦️سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🔴اهدای داستانهای کودکانه درباره حاج قاسم(نسخه عربی) به کودکان عراقی| پیادهروی اربعین 🔶«قهرمان به
💢 اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء با چاشنی کتاب
🔹 اربعین داشت از راه می رسید و دل های بی قرارمان نگران اینکه مبادا دعوت نشوند. بالاخره مرخصی ها جفت و جور شد و پاسپورت ها رسید. امّا دست خالی به آغوش میزبان رفتن رسم ادب نبود. زیاد فکر کردیم که در این فرصت کم چه هدیه ای مهیا کنیم. چه چیزی بهتر از کتاب! پیدا کردن زبان عربی آن هم در رده سنی کودک کار را سخت می کرد. جویا شدیم و یافتیم که انتشارات راه یار سه کتاب درباره حاج قاسم به چاپ رسانده است. اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء ی ما با چاشنی کتاب در حال تکمیل بود.
شب اول را در حسینیه هنر قم صبح کردیم. آقای شاه منصوری با خوشرویی و مهمان نوازی به ما لطف داشتند و ۲۰۰ جلد کتاب رنگارنگ به ما تحویل دادند.
به هر عضو گروه ۵۰ جلد برای توزیع رسید. پس از ورود به عراق در توقفگاه های مختلف و همچنین ابتدای مسیر نخلستان، کتاب ها را به کودکان عراقی هدیه کردیم. برق شادی در چشم های کودکان بزرگترین هدیه برای ما بود. بیشتر می گفتند لأُختي یا لِلأخي و برای برادر یا خواهرشان هم کتاب می خواستند. شکرخدا شرمنده کودکی نشدیم و با دل و جان هدیه ما را پذیرفتند. ان شاالله خدا هم از ما راضی باشد.
@Ketab_Aviny_joghatay
♦️سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
💢جنگ جوان ایرانی برای رسیدن به «جنگ سوریه»
🔴«ممنوعالخروج» به چاپ دوم رسید
♦️شجرۀ مدافعان حرم، درختی است که ریشۀ آن را انقلاب اسلامی و تنۀ آن را سلیمانیها و همدانیها و شاطریها تشکیل دادهاند. این درخت امروز تنومند شده؛ پر از میوههای ریز و درشت، پر از شاخه، پر از ساقه و گره و جوانه، پر از برگ. همه دست هم را گرفتهاند تا این شجره، سرسبز و سرپا باشد...
🔺کتاب «ممنوعالخروج»؛ جنگ جوانی ۲۷ساله با ناامیدی و خستگی و بلاتکلیفی، برای رسیدن به سوریه و دفاع از حرم را روایت میکند؛ جنگی که فیلافکن است و میتواند هرکسی را از پای دربیاورد. کافی است کمی سستی کند...
🔹بخشی از کتاب:
یکشنبه صبح با سیدمصطفی رسیدیم قم. یکراست رفتیم بیمارستان و آخرین مهرها نشست لای پروندۀ پزشکیمان. بعد تحویل پرونده به یگان، راه افتادیم سمت حرم. نماز ظهر و مستحبات بعدش را خواندیم. دو روز تا پرواز مانده بود. به پیشنهاد من رفتیم خانۀ ابوالفضل. تازه اثاثکشی کرده بود.
ابوالفضل، برعکس خانۀ نقلیاش، دلی دریایی داشت. نمیخواستیم خانوادهاش را زیاد اذیت کنیم. سعی میکردیم فقط شبها برای خواب برویم تا راحت باشند؛ ولی ابوالفضل هِی زنگ میزد و میگفت: «کجایین پس؟ ناهار درست کردیم. پاشین بیاین با هم بخوریم.»
سهشنبه،بعد نماز صبح خوابم نبرد.چشمانتظار پیامک اعزام، مات صفحۀ گوشی بودم. هشت صبح، صبحانه خوردیم و زنگ نزدند؛ اذان ظهر را گفتند و زنگ نزدند؛ناهار خوردیم و زنگ نزدند؛ اذان مغرب شد و زنگ نزدند. به یکی از بچهها که توی لیست اعزام بود زنگ زدم. گفت:«پرواز امروز کنسل شده..»
♦️سفارش:
raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🔴روزی گفت: «مامان هیئتی راه انداختیم به اسم هیئت حضرت ابوالفضل(ع). خیلی خوشم آمد، آنقدر که همین طو
🛑صبح زود خودش آمد سراغم، با زن و بچه. رفتیم شهریار. در مدرسۀ بزرگسالان ثبتنامم کرد. گفت: «از فردا میای اینجا درس میخونی.» بهجای شمارۀ پدرم، شمارۀ خودش را نوشت. از مدرسه هم هروقت کاری داشتند به او زنگ میزدند.
آنقدر مواظب و پیگیر بود تا من دیپلمم را گرفتم. بعد از آن هم کارهای استخدام من در سپاه را پیگیری کرد. اگر آقامصطفی نبود مطمئن هستم سرنوشت من چیز دیگری میشد.
📚برشی از کتاب تقریظ شده «سرباز روز نهم»؛ زندگیوزمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
#استوری
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🛑صبح زود خودش آمد سراغم، با زن و بچه. رفتیم شهریار. در مدرسۀ بزرگسالان ثبتنامم کرد. گفت: «از فردا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥من میترسم ولی به خاطر تو...
📚«سرباز روز نهم»؛ زندگیوزمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
#استوری
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🛑پیشنهاد ویژه
💢تا پایان شهریور
📚بسته کتاب «سرباز روز نهم» را با تخفیف ویژه و ارسال رایگان میتوانید تهیه کنید:
🔷«سرباز روز نهم»؛ زندگینامه جامع شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده؛ کتاب تقریظ شده رهبر معظم انقلاب
🔶در مکتب مصطفی؛ الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکلهای مردمی(تجربه شهید صدرزاده)
💢240هزار تومان»»»»»»» 200هزار تومان
♦️سفارش:
raheyarpub.ir
@raheyar97
02142795454
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🛑پیشنهاد ویژه 💢تا پایان شهریور 📚بسته کتاب «سرباز روز نهم» را با تخفیف ویژه و ارسال رایگان میتوانی
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
تولدت مبارک ای عزیز آسمانی ام
امروز تولد فرشته ای خاکی از جنس آسمان و با دلی دریایی ست.
چه زیبا پا به عرصه ی گیتی نهادی وچه زیبا رفتی و افتخار آفرین شدی.
در زمانه ای که همه افراد به فکر خود و خانواده خود هستند ، تو رضای خداوند را به همه عشق های زمینی ترجیح دادی
و با درک درست از موقعیت ها
شجاعانه و با اخلاص
سرباز بدون مرزی شدی که مرزهای جغرافیایی ، مانعت نشد.
خانواده تو محدود به چند نفر نبود. تمام دختران مسلمان و مظلوم عالم، فاطمه ی تو بودند و تمام پسران بی گناه محمد علی تو
توان دیدن مظلومیت آنها را نداشتی.
چه زیبا رفتنت را علمدار امضا کرد و چه زیبا لبیک گفتی. فرشته، جایش در این دنیا نیست
اما بدان!
ما چشم انتظاریم که با ظهور حضرت حجت (عج) شما هم رجعت کنید و باز هم درکنار هم، جشن تولد ها بگیریم .
تولدت مبارک عزیز من که شدی عزیز کرده خدا
🔹سید ابراهیم به روایت خانواده
@mesle_mostafa
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🔴بهخاطر مادرت نرو
🛑«بهتر از تو نداشتم» به چاپ دوم رسید
💢سید جواد سجادی، از افغانستانیهای مقیم شیراز بود که در ۲۲سالگی برای دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) خود را به سوریه رساند و در ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ در درگیری با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.
🔶«بهتر از تو نداشتم»؛ روایتهایی است از زندگی شهید سیدجواد سجادی؛ اولین شهید فاطمیون استان فارس
🔷بخشی از کتاب:
هر لحظه ممکن بود به جواد زنگ بزنند و بگویند وقت اعزام است؛ برای همین داداشم تا تأیید بابا را گرفت، رفت بیرون و با گل و شیرینی برگشت. گفت: «آماده شین بریم دیگه.» مادر گفت: «مگه زنگ زدی؟» جواد شمارۀ دختر را گرفت. بعد از سلام و احوالپرسی گفت: «میخوایم بیایم خواستگاری.» صدای دختر از پشت گوشی میآمد: «نه. نه. فعلاً بابام نیست.»
چهرۀ جواد پژمرده شد: «من دارم میرم سوریه. ممکنه دیگه نبینمت.» صدای دختر تغییر کرد، قسمش داد که نرود. جواد گفت: «نمیشه. باید برم از عمهم دفاع کنم.»
دختر با صدای غمگینی گفت: «بهخاطر مادرت نرو.» جواد نگاهی به مادرم کرد و گفت: «مادرم هم باید مثل عمهم صبور باشه.»
♦️سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🚨 #تمدید_شد | #مسابقه_ملی کتابخوانی «منم یه مادرم»
🔰 مسابقه بزرگ کتاب «منم یه مادرم»؛ روایتهایی از سبک تربیتی مادران شهدا:
○ شهید هستهای، #مصطفی_احمدی_روشن
○ شهید مدافع حرم، #محمد_مسرور
○ شهید امنیت، #محمدحسین_حدادیان
🎁 #جوایز:
🔹 3 کمک هزینه سفر به کربلای معلی
🔹 8 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس
🔹72 جایزه نقدی و غیر نقدی دیگر ازجمله: پلاک طلا، کارت هدیه، بن خرید کتاب و...
♨️⏳ #مهلت شرکت در مسابقه:
👈 6 دی ماه
روز تکریم مادران و همسران شهدا
📌 خرید (باتخفیف) و شرکت در مسابقه:
📚 نسخه فیزیکی
🌐 https://b2n.ir/r02461
📚 نسخه الکترونیک (ایپاب)
🌐 https://b2n.ir/faraketab
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🔴ده روایت از «سرباز روز نهم»
📚برشهایی از کتاب تقریظ شده «سرباز روز نهم»؛ زندگیوزمانه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
#استوری
🔷دریافت فایل باکیفیت:
🔷 @sarbazrozenohom
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub