eitaa logo
انتشارات راه یار
994 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
554 ویدیو
25 فایل
انتشارات راه‌یار؛ نشر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهران،میدان انقلاب،خ ۱۶آذر، حسینیه هنر 02142795454 rahyarpub.ir بله: ble.ir/raheyarpub اینستاگرام: instagram.com/raheyarpub.ir باشگاه مخاطبان: ble.ir/join/NWFhMjk2N2 ارتباط با ما: @Rahyar97
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 برو از حضرت زینب(س) تشکر کن! 📚 ؛ انقلاب‌ نقش‌ها 🔸 : 🔻«محمد مُلتجی»، از هنرمندان عرصه تئاتر در سال‌های انقلاب و دفاع مقدس بوده و در کتاب ، خاطرات او از کودکی تا اوایل دهه ۱۳۷۰ روایت شده است. 🔻ملتجی، نمونه‏ای از فرزندان انقلاب اسلامی است که شاید بهترین توصیف درباره فعالیت‏‌ها و تلاش‌‏های آنها این تعبیر سید مرتضی آوینی باشد که: «فرزندان انقلاب در برابر عرصه‏های تجربه نشده.» نسلی که در مسجد و پای منبر رشد یافته‏اند و به ناگاه خود را در مواجهه با هنرهای نوینی می‏بینند که پیشینه تاریخی چندانی از آنها در ذهن ندارند. ملتجی، خودش گفته است: «انقلاب بود که توقع‏مان را از خودمان برد بالا و دنیای دیگری را پیش چشم‏مان گشود.» 🔻تحقیق: حسن سلطانی و مرتضی انصاری‏‌زاده | تدوین: مرتضی انصاری‏‌زاده 🔹خرید اینترنتی کتاب: b2n.ir/878129 b2n.ir/156728 🔺خرید پیامکی: ارسال نام کتاب به 09199038270 ✅ @raheyarpub
💢تصورش را بکنید: کسی بدون داشتن سواد خواندن و نوشتن دوربین دست بگیرد،فیلم بسازد و آن را شهر به شهر،روستا به روستا، به مسجد و به مدرسه برده و برای بینندگان به نمایش بگذارد؛ 🔻کسی که برای نوشتن فیلمنامه و آنچه در ذهنش می‌گذشته مجبور بوده شخص باسوادی را کنار خود بنشاند و به او بگوید تا داستان فیلم و دیالوگ‌هایش را بنویسد؛ کار با دوربین و تدوین را هم بدون هیچ‌گونه آموزش و کلاس و درسی یاد بگیرد و فیلم را از صفر تا صد خودش بسازد. 🔻فیلم‌هایی که در اکثر مدارس،مساجد و روستاهای استان آذربایجان شرقی پخش شده و بینندگان از آن خاطرات خوشی دارند. 🔸اینها خاطرات آقای است. کسی که تمام این کارها را با پول شخصی انجام داده و علاوه بر کارگردانی فیلم‌های انقلابی، ساختمان و عکاسی هم انجام می‌داده تا بتواند خرج خود و خانواده‌اش را در بیاورد. این روزها اگر بواسطه کرونا خانه‌نشین شده‌اید، خاطرات این مرد بزرگ را میتوانید در کتاب بخوانید. 🔹خرید اینترنتی کتاب: b2n.ir/993432 b2n.ir/512232 🔹خرید پیامکی: ارسال نام کتاب به 09199038270 📚 @Raheyarpub
💢«آرزوهای دست‌ساز» داستانی از فراز و فرود‌های یک شرکت دانش‌بنیان 🔷 نویسنده کتاب در گفت‌وگو با خبرگزاری : 🔺در طول 40سال انقلاب اسلامی، درحوزه‌های مختلف علمی، پیشرفت‌های متعدد داشته‌ایم که متأسفانه به این پیشرفت‌ها و ماجراها و اتفاقاتی که رقم خورده تا ما به این دستاوردها برسیم، روایت نشده و باعث وقوع شده است. 🔺برخوردهای آماری و رسانه‌ای، نمی‌تواند مردم را با خود همراه کند و به همین خاطر، مردم به تعطیلی صنایع مهم که تمام صنایع کشور است، واکنشی نشان نمی‌دهند. 🔺«آرزوهای دست‌ساز»، روایتی 10ساله از فعالیت‌های شرکت دانش‌بنیان از سال 85 تا سال 95 است که سرانجام موفق به تولید دوربینی خاص با عنوان « » می‌شوند که به‌صورت متعدد توسط نیروی انتظامی و دستگاه‌های مختلف استفاده می‌شود. علاوه بر این، الان در30 حوزه دیگر هم فعالیت دارند. 🔺برای خودم هم عجیب بود و فکرش را نمی‌کردم چنین استقبالی از چنین سوژه‌ای و کتابی شود و این نشان می‌دهد مخاطب، تشنه خواندن و شنیدن این‌گونه روایت‌هاست. ❇️ متن کامل این گفت‌وگو: fna.ir/dfk9vw 🔵در این روزهای که شرکت‌های هم پای کار مبارزه با این بیماری آمدند، «آرزوهای دست‌ساز» که به سرگذشت یکی از این شرکت‌های دانش‌بنیان پرداخته است، پیشنهاد خوبی برای مطالعه می‌تواند باشد؛ به‌خصوص که این کتاب در اولین سال انتشارش با استقبال خوبی هم همراه بوده است. 🔹خرید اینترنتی کتاب: b2n.ir/748701 b2n.ir/164704 🔹خرید پیامکی: ارسال نام کتاب به 09199038270 ✅ @raheyarpub
💢روزهای کرونایی را خواندنی کنید 📚تمام کتاب‌های انتشارات «راه‌یار» را از 24اسفند الی 28 اسفند با تخفیف ویژه تهیه کنید: 🌐 AmmarYar.ir 🔶 : raheyarpub ♦️ارسال کتاب‌ها به صورت پستی بوده و هزینه سفارش‌های بیشتر از 80هزار تومان است ✅ @Raheyarpub
💢مردمی‌ترین سینما ♦️یادداشت احسان سالمی درباره کتاب در روزنامه وطن امروز(شماره امروز): 🔷اگر اهل مطالعه هستید، حتما برای شما هم پیش آمده با کتاب‌هایی روبه‌رو شوید که در نگاه اول آثاری به‌ظاهر ساده به شمار می‌آمدند اما مطالعه چند صفحه‌ای از آنها شما را آنقدر غرق در خود کرده که باعث شده کتاب را یک‌نفس تا انتها بخوانید. «آپاراتچی» قطعا در شمار این کتاب‌ها قرار می‌گیرد؛ 🔹اثری که دربردارنده خاطرات شفاهی از مسیر فعالیت‌هایش و تبدیل شدنش به یک فیلمساز تجربی است. آقا جلیل کتاب «آپاراتچی» به معنای واقعی کلمه یک انسان با اعتماد به نفس است. همین اعتماد به نفس بالاست که باعث شده او با وجود آنکه در ظاهر کمترین شانس را برای تبدیل شدن به یک فیلمساز حرفه‌ای داشته اما با داشتن همین ویژگی و البته پشتکاری رشک‌برانگیز، به مرور خود را به جمع فیلمسازان ایرانی برساند. 🔹«آپاراتچی» با آن متن ساده و روانی که دارد می‌تواند الگویی برای معرفی یک «کار خودجوش فرهنگی» یا به تعبیر بهتر «آتش به اختیار فرهنگی» باشد؛ آدم‌هایی که به جای تسلیم در برابر ناامیدی و اسارت در دامن بروکراسی‌های اداری یا قواعد مرسوم در زمینه ارتباط مخاطب با خالق اثر هنری، سعی کردند بی‌واسطه سراغ مخاطبان خود بروند و اثرشان را به آنها عرضه کنند؛ اتفاقی که علاوه بر ایجاد فرصت ارائه اثر، شرایط ارتباط مستقیم و گفت‌وگوهای رودررو را هم برای مخاطبان و هنرمندان فراهم می‌کند. 🔸متن کامل این یادداشت در: b2n.ir/657006 🔶 «آپاراتچی» با این روزها، می‌توانید از اینجا تهیه کنید: b2n.ir/reheyarpub@raheyarpub
💢فاجعه حلبچه به روایت «آقای کاف میم» 🔶...چشممان که به جنازه‌های مردم بی‌گناه افتاد، مسخ شدیم و مثل آدم‌های گیج‌ومنگ فقط راه می‌رفتیم. حتی دستمان به دوربین هم نمی‌رفت... 🔶...دیگر طاقتمان تمام شده بود و گوشه‌ای نشستیم، بیست دقیقه‌ای فقط گریه کردیم. آن‌قدر روز اول شوک به ما وارد شد که بالکُل فراموش کردیم اینجا برای فیلم‌برداری آمده‌ایم. 🔶روز دوم، تازه دوزاری‌مان افتاد که ما برای چه کاری اینجا هستیم. عرفانیان در فیلم‌برادری کمکم می‌کرد. زارع هم عکس می‌گرفت... اولین تصویر را از جنازه‌ بچه‌ای گرفتم که هنوز شیشه شیر گوشه دهنش بود. شیشه شیرش را برداشتم و گوشه‌ای گذاشتم. ناخودآگاه دستم را به یکی از چشم‌هایم زدم. چشمم سوزش عجیبی پیدا کرد. هرچه شستم افاقه‌ای نکرد و مشکل چشمم برطرف نشد... 🔷 متن کامل این برش کتاب را در اینجا بخوانید: fna.ir/dflcll 🔶 #آقای_کاف_میم را با #تخفیف_ویژه این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/reheyarpub ✅ @raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ روایت تکان دهنده آقای «کاف میم» از جنایت حلبچه 💢 با اینکه ماسک شیمیایی داشتیم، اما توصیه کرده بودند که سمت آن مناطق نرویم... وارد سالن نمایش حلبچه شدیم، مردمی را دیدیم که حین تماشا خفه شده بودند... خانه در حال و هوای عرسی بود، داماد پشت فرمان و شناسنامه به دست، خشک شده بود... ▫️ توصیه محمدمهدی خالقی فیلم‌ساز و پژوهشگر تاریخ شفاهی به مطالعه کتاب ▫️ این کتاب مجموعه خاطرات شفاهی «حسن کمالیان» مستند‌ساز و عکاس دفاع مقدس است که به تازگی توسط انتشارات راه‌یار وارد بازار شده است. 🔶 «آقای کاف میم» را با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/reheyarpub@raheyarpub
💢جهادگر پیشکسوت و راوی کتاب «رسم جهاد» به یاران شهیدش پیوست ▪️مهندس ، از جهادگرانی بود که از نزدیک در جریان سازماندهی و طراحی بسیاری از دستاوردهای مهندسی جنگ مانند پل بعثت قرار داشته و تجربیات زیادی را در سینه داشت ▫️عظیمی پس از جنگ، برای بازسازی منطقه زلزله زده و رودبار، عازم شد تا الگوی مدیریت جهادی جنگ را در خدمت سازندگی به کار گیرد. وی از اولین کسانی بود که در سال 1359 برای رسیدگی به وضعیت محرومین با دو روز پیاده‌روی وارد منطقه شد. ▫️پس از انحلال با نخستین گروه‌های جهادی به روستاها می‌رفت با این هدف که الگوی توسعه منطقه‌ای را آن‌طور که در جهاد سازندگی نضج گرفت، ادامه داده و تکمیل کند. ▫️مرحوم عظیمی که بارها تا مرز شهادت پیش رفته و به دنیا برگشته بود،مهم‌ترین دغدغه‌اش انتقال تجربه بی‌نظیر جهاد سازندگی به نسل جوان بود که کتاب حاصل آن است. ▪️حاج حسینعلی عظیمی، پس از سال‌ها مجاهدت و تحمل درد و رنج بیماری و فراقِ جهاد سازندگی، امروز به یاران شهیدش پیوست. 🔹روایت‌های مرحوم عظیمی درباره جهاد سازندگی را در «رسم جهاد» بخوانید: b2n.ir/979779@raheyarpub
💢حذف ملیت شهدا در جریان یکسان‌سازی سنگ‌مزارها 🔹گفت‌وگوی نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» با خبرگزاری کتاب(ایبنا): 🔸مردم افغانستان با الهام از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در شهرهای بسیاری در برابر جبهه دولت کمونیستی وقت و نیروهای به جهاد پرداختند تا از ارزش‌های دینی و باورهای اسلامی‌شان دفاع کنند. 🔸بسیاری از رزمندگان افغانستانی چون مقلد بودند و یگانگی ارزش‌ها را می‌دانستند و با انگیزه اطاعت از امام خمینی به سوی جبهه‌های جنگ با بعثی‌ها رفتند و در طی این ‌سالها شهید،جانباز و اسیران بسیاری تقدیم جبهه جهان اسلام کردند. 🔸اگر به گلزار شهدای قم بروید،در آنجا می‌بینید که مزار شهدای افغانستانی،سوری پاکستانی و حتی فرانسوی داریم.اگر در آن زمان اسمی از آنها برده نشده است شاید دلایلی داشته،اما بر سنگ مزار آن‌ها ملیت‌شان حک شده بود. متاسفانه در جریان یکسان سازی سنگ‌مزارها،بر آنها جفا و ملیت‌شان حذف شد. 🔹این گفت‌وگو را در اینجا بخوانید: b2n.ir/442653 ♦️ «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» را با این روزها، از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/reheyarpub@raheyarpub
💢همپای شعر و سرود انقلاب ♦️یادداشت محمد حسین‌آبادی درباره کتاب در روزنامه (شماره امروز): 🔹حافظه تاریخی ملت ایران پر است از سرودهای انقلابی‌ای که شاید بسیاری از مخاطبان نام سرایندگان و خالقان آنها را ندانند. 🔹«برخیزید» تلاشی برای معرفی یکی از همین چهره‌های موثر اما کمتر شناخته‌شده است. از جمله هنرمندانی بود که درتظاهرات روز ۱۷شهریور تهران نیز حضور داشت و بعدها به شکل تجربی و از روی دغدغه‌های شخصی که داشت وارد مسیر خلق سرودها و ترانه‌های انقلابی شد. شاهنگیان از آن دسته مبارزان انقلابی بوده که حکم ارتش یک نفره را داشته است. 🔹قطعا بهترین و خواندنی‌ترین بخش کتاب، خاطرات همکاری حمید شاهنگیان با مرحوم پدر شعر انقلاب است. همکاری این دو در کنار صدای ماندگار ، سازنده بخش بزرگی از خاطرات موسیقایی مردمی است که تجربه زیستن در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی را داشتند. 🔹«خمینی ‌ای امام»، «برخیزید ‌ای شهیدان راه خدا» و... بخشی از مهم‌ترین این آثار هستند که نه فقط در آن دوره، بلکه در زمان کنونی نیز در میان بسیاری از جوان‌هایی که تجربه زیست در آن دوره را نداشتند هم حفظ شده است. 🔸متن کامل این یادداشت در: b2n.ir/885060 🔶 «برخیزید» با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/reheyarpub@raheyarpub
از خودش پرسیدم: «راستی فرمانده، از امام رضا(ع) از چی خواستید؟» خیلی آرام و متین، با تبسم همیشگی‌اش گفت: «سه چیز؛ سلامتی امام، پیروزی اسلام، یکی هم برای مهدی باکری، شهادت. اما.... » -آقامهدی شهادت که اما و اگر ندارد. -درست است اما از خدا خواستم اگر شهید شدم، حتی یک وجب خاک هم به نام من اشغال نشود. ▫️ کتاب ؛ صفحه 117 ▪️شهید مهدی باکری، 25اسفند در عملیات بدر به شهادت رسید 🔶 را با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/reheyarpub ♦️ @raheyarpub
💢روزهای را خواندنی کنید 📚تمام کتاب‌های انتشارات «راه‌یار» را تا 28اسفند با تخفیف ویژه تهیه کنید: 🌐 AmmarYar.ir 🔶 30درصدی: raheyarpub ♦️ارسال کتاب‌ها به صورت پستی بوده و هزینه سفارش‌های بیشتر از 80هزار تومان است ✅ @Raheyarpub
◾️ مرحوم عظیمی از یادگاران و فرماندهان مهندسی جنگ جهادسازندگی @saeedjalily 🔸 حاج ، از پیشکسوتان جهادی، مهندس سالخورده و جانباز شیمیایی، متولد 1326 اصفهان بود که پس از فراغت از فوق لیسانس مهندسی عمران – آب، از دانشگاه شیراز وارد پروژه های مهم ملی شد و با صدور فرمان امام بر تشکیل ، شرکت مهندسی خود را رها کرد و همراه با سایر جهادی‌ها راهی روستاها شد تا تخصص خود را برای رفع ویرانی‌های کشور بکار گیرند. قابلیت‌های وی همان بدو امر سبب شد که به فرمانداری شهر بابک و سپس استانداری هرمزگان برسد. وی از اولین کسانی بود که در سال 59 برای رسیدگی به وضعیت محرومیت‌ها با دو روز پیاده‌روی وارد منطقه بشاگرد شد. 🔸 مهندس عظیمی که دریافت ساختارهای دولتی هنوز ظرفیت پرداختن به آرمان‌های بلند انقلاب را ندارد، استانداری را کمتر از یکسال بعد رها کرد و خدمات خود را در قالب جهادسازندگی ادامه داد. با وزارتخانه‌شدن جهادسازندگی از یک سو و اوج گرفتن عملیات‌های سنگین در جنگ تحمیلی از سوی دیگر، عظیمی به همراه بسیاری دیگر از جهادگران، پا به عرصه دفاع گذاشتند و «پشتیبانی مهندسی جنگ جهادسازندگی (پ.م.ج.ج)» را پایه‌ریزی نمودند. مهندس عظیمی به عنوان فرمانده طراحی و عملیات آبی ‌و خاکی در پ.م.ج.ج عمل می‌کرد و تا فرماندهی قرارگاه مهندسی کربلا پیش رفت. او از جمله جهادگرانی بود که طراحی و ساخت دستاوردهای چشمگیر مهندسی جنگ از جمله پل بعثت را در کارنامه خود ثبت نمودند. 🔸 از مرحوم عظیمی، به جز تحقیقات فنی و یادداشت‌های متعدد، یک کتاب با نام «رسم جهاد» به یادگار مانده که مرجع نسل جوان در بازخوانی الگوی مدیریتی جهاد سازندگی شده است.. ♦️روایت‌های مرحوم عظیمی درباره جهاد سازندگی را در بخوانید: b2n.ir/979779@raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶«خانم مربی»؛ به چاپ سوم رسید 📚 «خانم مربی»؛ خاطرات شفاهی سعیده صدیق‌زاده|نویسنده: مرضیه ذاکری 📖 #درباره_کتاب: 🔹سعیده صدیق‌زاده، پس از پیروزی انقلاب و راه‌اندازی امور تربیتی در مدارس، به‌عنوان #مربی_پرورشی، باری از نهادینه‎ ساختن فرهنگ انقلاب را در میان دانش‌‌آموزان بر دوش می‌گیرد. 🔹کتاب #خانم_مربی خاطرات شفاهی صدیق‌زاده پیرامون مسائل تربیتی و آموزشی نسل‌های بعد از انقلاب است. 🔹خاطرات او به دو دوره قبل و بعد از #مربی_پرورشی شدن تقسیم می‌شود. دوره اول، شامل خاطرات شخصی و خانوادگی راوی است. او در بخش دوم کتاب،خاطراتش از فعالیت‌های پرورشی در 9 مدرسه را روایت کرده و به فراز و فرودهای امور تربیتی می‌پردزاد. 🔹صدیق‌زاده معتقد است:«آنچه که در #امور_تربیتی مهم است،عدم به‌کارگیری یک #روش_تربیتی در دو مدرسه است و هیچ دو مدرسه‌ای نباید از یک روش تربیتی برای دانش‌آموزان استفاده کنند. همان‌گونه که انسان‌ها مثل یکدیگر نیستند هر #مدرسه نیاز به طرح و روش خود دارد.» 🔹«خانم مربی» را می‌توان #کتاب_کار #معلمان، #مربیان،مادران و همسران جوان معرفی کرد. 🔸خرید اینترنتی کتاب: b2n.ir/reheyarpub ✅ @raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢هواپیما با چرخ فرغون 🔸رضا امیرخانی از حسینعلی عظیمی؛ از پیشکسوتان و راوی کتاب «رسم جهاد» می‌گوید ▪️مهندس ، از جهادگرانی بود که از نزدیک در جریان سازماندهی و طراحی بسیاری از دستاوردهای مهندسی جنگ مانند پل بعثت قرار داشته و تجربیات زیادی را در سینه داشت ▫️عظیمی پس از جنگ، برای بازسازی منطقه زلزله زده و رودبار، عازم شد تا الگوی مدیریت جهادی جنگ را در خدمت سازندگی به کار گیرد. وی از اولین کسانی بود که در سال 1359 برای رسیدگی به وضعیت محرومین با دو روز پیاده‌روی وارد منطقه شد. ▫️پس از انحلال با نخستین گروه‌های جهادی به روستاها می‌رفت با این هدف که الگوی توسعه منطقه‌ای را آن‌طور که در جهاد سازندگی نضج گرفت، ادامه داده و تکمیل کند. ▪️حاج حسینعلی عظیمی، از پیشکسوتان و بنیانگذاران پس از سال‌ها مجاهدت و تحمل درد و رنج بیماری و فراقِ جهاد سازندگی، هفته پیش به یاران شهیدش پیوست. 🔹روایت‌های مرحوم عظیمی درباره جهاد سازندگی را در بخوانید: b2n.ir/114130 b2n.ir/979779@raheyarpub
💢روزهای کرونایی را #با_کتاب خواندنی کنید 📚تا انتهای #فروردین تمام کتاب‌های انتشارات «راه‌یار» را با تخفیف ویژه تهیه کنید: 🌐 AmmarYar.ir 🔶 #کدتخفیف: raheyarpub ♦️ارسال کتاب‌ها به صورت پستی بوده و هزینه سفارش‌های بیشتر از 80هزار تومان #رایگان است #کتاب_خانه ✅ @Raheyarpub
⭕️مظلوم شصت تا نود (برای کتاب دلهره های اخرین خاکریز) 🔺دهه هفتادی ها و حتی بسیاری از دهه شصتی ها جهاد را با نام می شناسند؛ دهه هشتادی ها و نودی ها هم اگر خیلی زور بزنند سرچی میکنند و می گویند منظور همان وزارت کشاورزی است. حالا اگر شما بیایید و پرونده شهدای جهاد را برایشان باز کنید اولین چیزی که می گویند این است که عجب؟ مگر می شود یک اینقدر شهید داده باشد؟ شاید چیزی که به ذهنشان می آید تصویر یک عده کت و شلواری پشت سنگرهای خط مقدم است! 🔺در این میان شاید بعضی از دهه شصتی ها یا حتی دهه هفتادی ها هستند که اسمی از جهاد شنیده اند. مثلا شاید راهیان نوری رفته باشند و آنجا خیلی اتفاقی در کنار اروند، راوی محترم اسمی از برده باشد و اگر آن راوی صرفا دنبال روضه خواندن نبوده باشد کمی هم از مهندسی عجیب این پل گفته باشد. این جاست که دهه شصتی یا هفتادی قصه ما به گمان خودش با جهاد آشنا شده است. تشکیلاتی که مسئولیتش پل سازی بوده است! البته شاید این روایت پل محور از جهاد را قبلا از تلویزیون هم شنیده باشد. اما چه فرقی می کند روایت پل محور است، چه راوی بگوید، چه تلویزیون. هر دو بیش نیستند که از یک تشکیلات بی نظیر می شود ترسیم کرد. البته این قصه پر غصه همه تشکیلات و سازمان های انقلابی مانند سوادآموزی، انقلاب، واحدهای و... هستند که همگی مانند جهاد، بنا بر نیازهای کشور نهالشان در ابتدای انقلاب و با دستور مستقیم امام یا نظر متفکرین انقلاب کاشته شد و پس از مدتی این نهال ها با تبر ها جوانمرگ و بعد هم تحریف یا از تاریخ حذف شدند. 🔺اما جهاد؛ مظلوم دهه شصت تا نود؛ تشکیلاتی که بافرمان امام ایجاد شد و بزرگ جزو پایه گذارانش بود. ساختاری که در کمترین زمان ممکن، با حداقل امکانات و بودجه، بیشترین خدمات را به محروم ترین مناطق کشور رساند و البته همین پر کاری اش حسادت ها را برانگیخت و سر سبزش را بر باد داد. مجموعه ای که حتی تحسین که برای بعضی ها همیشه آرمانشهر تکنولوژی بوده را هم برانگیخته بود تا جایی که در دیدار با رئیس جمهور هاشمی، موضوعات دیگر را کنار میگذارد و در مورد این تشکیلات می پرسد. تشکیلاتی که با ها جنگیده است، تشکیل داده، به کشاورزی و دامپروری رونق داده، زده، سد ساخته، پل زده، برق رسانی و آبرسانی انجام داده، زده، انجام داده، کلی جشنواره و برنامه فرهنگی برپا کرده، خانه ساخته، جنگ را پشتیبانی کرده، ساخته و هزاران کار دیگر که من هم از آن بی خبرم. البته بگذریم از قصه عجیب و سازمان بی نظیرش که ایجاد شده بود تا الگویی بشود برای ساختارهای ریز و درشت اداری و سازمانی که البته نگذاشتند. و هنوز مظلوم است چون ما و فرزندانمان نمی شناسیمش یا فقط آن را به پل بعثت محدود کرده ایم. 🔺همه این ها را گفتم که بگویم شهیدی دارد به اسم ، روستازاده فقیری که از قضا یکی از شهدای جهاد است و از قضاتر در خیلی از کارهایی که از آن ها نام بردم مسئولیت داشته است. هم شورا تشکیل داده و هم سنگر ساخته، هم مناطق محروم را آباد کرده و هم مسئول پشتیبانی جنگ بوده و... . از قضاتر از همه بچه های سبزوار جُور کم کاری راویان و را کشیده اند و خاطرات او را در کتاب گردآوری و تدوین کرده اند و مدتی پیش توسط انتشارات به چاپ رسیده است. دوستان دهه شصتی، هفتادی و هشتادی؛ حالا دیگر بهانه ای ندارید. "کتاب دلهره های آخرین خاکریز" به قلم را بخوانید تا جهاد و جهادی واقعی را بشناسید. ✍️علی‌اصغر مرتضایی‌راد ♦️ «دلهره‌های آخرین خاکریز» را با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar@raheyarpub
💢نسخه الکترونیکی کتاب را در این روزهای کرونایی از می‌توانید بردارید و بخوانید: b2n.ir/496361 ♦️«آرزوهای دست‌ساز»؛ ماجرای شکل‌گیری یک شرکت در حوزه فناوری‌های الکترونیکی و کامپیوتری است؛ روایت چند دانشجوی پُرجنب‌وجوش اما پرتلاش که مسیر پُر فراز و فرودی را برای رسیدن به موفقیت و اثبات توانمندی‌ خودشان طی می‌کنند. قصه‌ای که در حین خواندنش، ایده‌های خلاقانه‌ زیادی هم به ذهن می‌رسد... ♦️البته نسخه چاپی این کتاب را هم با تخفیف 25درصدی ویژه این روزهای می‌توانید از سفارش بدهید: b2n.ir/153962@raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ کتابگردی عیدانه با «آپاراتچی» 🔻نویسنده: 🔺تعداد صفحات: 144 📚 : ؛ خاطرات شفاهی جلیل طائفی اسدی، عکاس و فیلمساز تجربی انقلاب را روایت می‌کند. «آقاجلیل» رنج ساخت فیلم‌های بلند را با ابتدایی‌ترین امکانات به جان خریده و با زحمت زیادی برای مردم نمایش داده است، برای مردمی که نه تنها سینما ندیده بودند بلکه حتی داشتن تلویزیون هم برایشان آرزو بوده است. او قصه‌های انقلاب را به جاهایی برده است که مردم آن مناطق، با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در جریان بسیاری از وقایع جامعه انقلابی‌شان قرار نداشتند. 🔷 «آپاراتچی» را با این روزهای و البته طرح ، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar 🔶 : raheyarpub ✅ @raheyarpub
💢نسخه الکترونیکی کتاب را در این روزهای کرونایی با تخفیف 40درصدی از می‌توانید بردارید و بخوانید: b2n.ir/922023 ♦️«دختر تبریز»؛ فراز و فرود‌های زندگی پُرماجرای خانم ، رزمنده، امدادگر، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی تبریزی را قبل و بعد از انقلاب اسلامی روایت می‌کند. کتاب؛ خاطرات دختر پُر جنب‌وجوشی است که از دل حوادث و ماجراهای تلخ و شیرین در دهه شصت عبور کرده و جوانی و میانسالی‌اش دستخوش ماجراهای جذابی است و یک الگوی موفق و افق روشن برای زنان و دختران امروز ارائه می‌کند... صارمی در این کتاب، خاطراتی از مبارزات مردم تبریز در انقلاب، دفاع مقدس، همراهی با آیت‌الله شهید مدنی در ستاد نماز جمعه و سردار شهید مهدی باکری در جبهه جنوب ارائه می‌کند و روایت‌های ناگفته‌ای از عملکرد بهیاران و معلمان نهضت سوادآموزی، جهادگران و مربیان پرورشی دهه شصت دارد. 💢نسخه چاپی این کتاب را هم با تخفیف 25درصدی ویژه این روزهای می‌توانید از سفارش بدهید: b2n.ir/raheyar@raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زینب خانم از «دلهره‌های آخرین خاکریز»؛ زندگی‌نامه جهادگر شهید محمدرضا شمس‌آبادی می‌گوید ♦️کتاب را با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar ➕شما هم نظرتان را به‌صورت متن یا فیلم درباره کتاب‌های ما با هشتگ و منشن @raheyarpub در اینستاگرام بیان کنید. ✅ @raheyarpub
♦️پر کارها شهید می‌شوند 🔹از آیینه نگاه برادر که به شهید بنگری، جاذبه‌ها و دیدنی‌های دلپذیری نصیبت می‌شود. خاصه آن که برادر، خودش عاشق برادرش باشد و پا به پای او آمده باشد و روایت‌ها و عبارت‌ها از عمق جان دردمند و جامانده او برآمده باشد. کتاب کوچک و کم حجم ، شاید خواندنش بیش از یک ساعت وقت نگیرد اما تو را یک عمر درگیر خودش می‌کند. برعکس نام کتاب، اتفاقا وقتی کتاب را می‌بندی، می فهمی که اگر بخواهی می‌توانی شهید شوی و اگر تلاش کنی تو را هم به آن وادی راه خواهند داد. 🔺آنچه که در این کتاب خواندنی به چشم می‌آید و جلب توجه می‌کند، سیر صعودی و رو به رشد این شهید عزیز از ابتدای نوجوانی تا هنگامه شهادت است. این واقعا هنر بزرگی است که یک جوان دهه شصتی بتواند اولا راه را خوب پیدا کند و ثانیا در این مسیر ثابت قدم و رونده و رو به جلو باشد و ثالثا کارش را و حرکت و سیرش را به نتیجه و سرمنزل والای شهادت برساند. این هنر بزرگ محمودرضا است. 🔺او نوجوانی جالبی داشته. هم گاه و بی‌گاه به نمازشب‌های طولانی مبادرت داشته، هم با همه خُردی و بچه‌گی‌اش برای زلزله‌زده‌های رودبار و منجیل دل می‌سوزانده و کار می‌کرده، هم با مشقت و پیمودن راه طولانی مدرسه به مسجد، پای درس عالم شهر، (رض) می‌رفته. هم دنبال خاطرات شهدا بوده و با هنرمند و عکاس نامی و متعهد جنگ ارتباط و همکاری داشته و... 🔺اما در عین حال، عاشق مسابقات لیگ بسکتبال حرفه‌ای NBA بوده و عکس مدتی بر روی اتاقش بوده و با برادرش سر اینکه جردن بهتر است یا شکیل اونیل، کل کل و بحث داشته؛ هم عاشق دریبل زدن‌های زیدانی بوده و هم دنبال عکس یادگاری با منصور پورحیدری و بازیکنان محبوبش. حتی روزی که یکی از بازیکنان تیم محبوبش از ایران رفت، گریه کرد و پیراهن مشکی پوشید! و حتی نامه اعتراضی و پر احساسی برای آن بازیکن نوشت و بعدها هم پاره اش کرد! 🔺چقدر نوجوانی این محمودرضای ما، دیدنی و بامزه و حسرت خوردنی بوده! اما همین محمودرضا با ورود به سپاه زندگیش دگرگون و متحول می‌شود. محمودرضای سپاهی با پوشیدن لباس سبز سپاه، می‌شود مرد جنگ و مقاومت و دغدغه مند به نهضت جهانی اسلام و ظهور مولا. او دراین وادی باعظمت، کار می‌کند، می‌دود، رشد می‌یابد، تحلیل پیدا می‌کند و اثر می‌گذارد و شهادت را پیدا می‌کند. قطعا از مؤثرترین شهدای مدافع حرم است. جوانی با همت، کم خواب، پرکار، هوشمند، متواضع و خاکی، کتوم و کم حرف، جسور، انقلابی و وسط معرکه فتنه و نبرد و مقاومت. 🔺محمودرضا اعتقاد داشت: «پر کارها شهید می‌شوند» و برای برادرش تعریف می‌کرد که: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عده‌ای حرف می‌زدم. گفتم من این‌طور فهمیده‌ام که خداوند شهادت را به کسانی می‌دهد که پرکار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بوده اند. حرفم را تأیید کرد و گفت بله همین طور است.» 🔺روی همین حساب محمودرضا بی‌خواب و بی‌تاب بود. شب و روز در تلاش و کار بود. دنبال رفتن و رسیدن بود. جالب است در سوریه و حین مأموریت، سوار بر ماشین حتما کمربند ایمنی ش را می‌بست و می‌گفت: «کلی زحمت کشیدم تا با تصادف نمی‌رم.» 🔺خواندنی است این کتاب شریف. در این وانفسا، غنیمت است است دل سپردن به این خاطرات. مابقی مطالب شگفت زندگی او را در کتابش دنبال کنید. والسلام ✍️حسین مجیدیان 🔴 «تو شهید نمی‌شوی» را با این روزهای و ایامی که به روز و روز نامگذاری شده، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar 🔶 : raheyarpub ✅ @raheyarpub
💢حاج‌قاسم گفت: پُرکارها شهید می‌شوند ♦️شاید خواندن بیش از یک ساعت وقت نگیرد اما تو را یک عمر درگیر خودش می‌کند. برعکس نام کتاب، اتفاقا وقتی کتاب را می‌بندی، می‌فهمی که اگر بخواهی می‌توانی شهید شوی و اگر تلاش کنی تو را هم به آن وادی راه خواهند داد. محمودرضا اعتقاد داشت: «پُر کارها شهید می‌شوند» و برای برادرش تعریف می‌کرد که: 🔺«من یک‌بار در حضور ، برای عده‌ای حرف می‌زدم. گفتم من این‌طور فهمیده‌ام که خداوند شهادت را به کسانی می‌دهد که پُرکار هستند و شهدای ما در جنگ این‌طور بوده‌اند. حاج قاسم حرفم را تأیید کرد و گفت بله همین طور است.» 🔻روی همین حساب محمودرضا بی‌خواب و بی‌تاب بود. دنبال رفتن و رسیدن بود. جالب است در و حین مأموریت، سوار بر ماشین حتماً کمربند ایمنی‌اش را می‌بست و می‌گفت: «کلی زحمت کشیدم تا با تصادف نَمیرم.» ✍️متن کامل یادداشت حسین مجیدیان: eitaa.com/raheyarpub/286 🔴 «تو شهید نمی‌شوی» را با این روزهای و ایامی که به روز و روز نامگذاری شده، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar 🔶 : raheyarpub ✅ @raheyarpub
♦️«آرزوهای دست‌ساز»؛ فصل جدید تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی 🔷اولین گپ‌وگفت مجازی درباره کتاب‌های راه‌یار ▫️ با حضور: 🔺میلاد حبیبی؛ نویسنده کتاب «آرزوهای دست‌ساز» 🔺میثم رشیدی؛ نویسنده و فعال رسانه‌ای 🔹 جمعه 22 فروردین | ساعت 22 🔹پخش از صفحه اینستاگرام انتشارات راه‌یار: instagram.com/raheyarpub ➕تا آخر فروردین می‌توانید با تخفیف ویژه این روزها، کتاب‌های انتشارات راه‌یار را از سایت عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar 🔶 25درصد: raheyarpub @raheyarpub
♦️آقا جلیل و فیلم ناجور 💢ما هر ساله ، مقداری پول از مردم محل جمع می‌کردیم و با آن تمام محله را آذین‌بندی می‌کردیم. بعضی از مردم تعدادی پتو و فرش می‌آوردند می‌انداختیم کف کوچه و جشن می‌گرفتیم. در کنار جشن و مداحی، فیلم هم پخش می‌کردیم. یک بار در جشن نیمه شعبان، را پخش می‌کردیم. سیل جمعیت برای تماشای فیلم می‌آمدند. شاید نزدیک هزار نفر برای تماشا آمده بودند. 🔻 کوچه پر بود از جمعیت. یک پرده چهار متری روی دیوار نصب کردیم. من با فاصله ده متری از پرده نشستم. یک میز آوردم و را روی آن گذاشتیم و فیلم را پخش کردیم. مردم مشغول تماشای فیلم بودند که چند نفر با هیبت مأمور آمدند و کنارم ایستادند. از من پرسیدند: آقای اسدی شما هستید؟ گفتم: بله بنده اسدی طائفی هستم. امرتان؟ گفت: شنیده‌ایم شما اینجا فیلم‌های ناجور پخش می‌کنید! ماجرا چیست؟ .... 🔹خاطرات شفاهی را در کتاب بخوانید. 🔹این کتاب را با این روزها می‌توانید از سایت تهیه کنید: b2n.ir/raheyar 🔶 25درصد: raheyarpub ✅ @raheyarpub