eitaa logo
دمی برایِ خویش
202 دنبال‌کننده
427 عکس
12 ویدیو
0 فایل
{ منتخبی از ادبیات ، موسیقی }
مشاهده در ایتا
دانلود
‌🍂 بیهوده کس از مسکن و مأوا نرود ور زآنکه رود، بهرِ تماشا نرود گویند که: رفتنت ز دیوانگی است دیوانه کسی بوَد کزاینجا نرود!!☁️ { / شاعر قرن هشت }
🌱 گره به کار ِ دل آدمی ست همچو نفس گره گشای تویی ای هزار دستت عشق... { معصومه صابر }
🍂 منی که نام شراب از کتاب می شُستم زمانه کاتبِ دُکّان مِی فروشم کرد... { طالب آملی }
«مرا هیچ "خانه" نباشد اِلا تو "قبیله" نباشد اِلا تو ... مرا هیچ "وطن" نباشد که خویش را به آن بازخوانم اِلا تو ...🌱 { سعاد الصباح }
آن شوخ نهالم که اگر برکَنی از جای بر سطح هوا سبز کُنم ریشه‌ی خود را ... { }⚘️
نباش! چون عطر چون ذره هایِ نور چون خیال ِ خوب ِ کسی که نیست که نیست که نیست! اما عجیب ، هست!☁️ { } 📓از کتابِ: کاش خوابی خوش باشم
برای آنکه نگویند، جسته‌ایم و نبود تو آن‌که جسته و پیداش کرده‌ام، آن باش { }⚘️
🌏⚘️ چو ردِ کهنه ی زخمی به صورت ِ دلِ آدم! جهان ، غمی ست که بر دل هزار غم دارد... { معصومه صابر }
مقبولِ روزگار دلی را نیافتیم... { رفیع‌مشهدی }🍂
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح بوی زلف تو همان مونس جان است که بود { حافظ }🌱
آه از سیاهیِ تاریکِ هجرِ دوست این سُرمه گر به دیده کشم کور می‌شوم... ⚘️ { نصیرهمدانی }
به هر کاری که همّت می‌گماری نصرت از حق جو که بر گنجشک دام افکندم و صید هما کردم... 🌱
☁️ ⃟🏷 گاهی دلم هوای ِ "هیچ" دارد!! هیچ کَس، هیچ کجا، هیچ چیز ، هیچ وقت...هیچ!! گاهی دلم فقط همین لحظه همین نفس را می خواهد. بی فکرِ لحظه های گذشته و نیامده. چشم ببندم بر هر چه هست گوش بسپارم به موسیقی ِ قلبم و فکر از پریشانی ِ جهان بگیرم. و لحظه ای فقط همین لحظه را " هیچ " شوم! چشم می بندم... { }🍂
‏بر دلم گرد ستم هاست خدایا مپسند ‏که مکدر شود آیینه ی مهر آیینم 🌱 { }
با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی ما خود شکسته‌ایم چه باشد شکست ما 🍂 { }
به نا امیدی از این در مرو، بزن فالی بود که قرعه ی دولت به نام ما افتد 🍂 { }
مرادِ ما وصالِ توست از دنیا و از عُقبیٰ وگرنه بی ‌شما قدری ندارد دین و دنیا را 🍂 { }
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘️✨️ شبِ من گمشده در کوچه ی بی خوابی ها خواب کن چشم ِ مرا ای نگه ِ رویایی... آنکه در چشم ِتو رویای مرا زندان کرد کاش می داد به دلتنگی ِ من معنایی...
‏کجاست گوشه‌ی آسوده‌ای که چون نعلین خیالِ پوچِ دو عالم برونِ در مانَد؟ { }
‌ ما ز آغاز و ز انجامِ جهان، بی‌خبریم اول و آخرِ این کهنه‌کتاب افتاده‌ست ☁️🍂 { }
نامِ مَن رَفته ست روزی بَر لَبِ جانان به سَهو اَهل دِل را بوی جان می‌آیَد اَز نامَم هَنوز... 🍂 { }