رمان های نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
✅فقط با کد ملی ۷ سوت طلای رایگان گرفتم بزن روی متن ثبت نام کن طلا جایزه بگیر لینک ثبت نام و دریافت
امتحان شده ی وگرنه نمی گفتم🖐️ مهدی هم وارد شد برداشت داشته 🤩 الهی شانس تون عالی باشه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
این یک قرارداد است.شرایط vip
👇👇👇👇👇
رمان دختر باران با 1827 پارت پر vip کامل شد
❌فقط و فقط 45 هزار تومان❌
شماره کارت
5892101575297946
5892101317697940
زینب زارعی حبیب آبادی
از پارت 425 داخل کانالvip هست
به دلیل کپی نکردن کار
بعد از واریز فقط اسکرین از پرداخت ارسال و لینک رو دریافت کنید.
@saye_khorshid =ادمین فروش
👆👆👆👆👆👆👆
پیامی غیر از واریزی حق الناس است
بعد از دریافت لینک هزینه عودت داده نمی شود
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
پی دی اف رمان دختر باران
100 هزار تومان
نپرسید رمان واقعیت هست یا خیر
حرف نویسنده: واقعیت آن چیزی است که شما به آن می اندیشید.
رمان با عشق
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تـــــوجه ❗️❗️تــــــوجه❗️❗️
این یک قرارداد است
رمان کامل نیست و ادمین فروش از
روند آن بی اطلاع است رمان در vip به پارت 764 رسید.
1_روزی سه پارت
2_پنجشنبه ها و جمعه ها ، ایام تعطیلات رسمی پارت گذاری انجام می شود
3_ نویسنده خانم زارعی مرتب و بدون وقفه پارت میده
❌50 هزار تومان❌
شماره کارت
5892101575297946
5892101317697940
زینب زارعی حبیب آبادی
دقت کنید رمان در vip پایان پیدا کنه قیمت افزایش پیدا می کنه
از پارت 40 به بعد داخل کانالvip هست
به دلیل کپی نکردن کار
بعد از واریز فقط اسکرین از پرداخت ارسال و لینک رو دریافت کنید.
@saye_khorshid
👆👆👆👆👆
پیامی غیر از واریزی حق الناس است
بعد از دریافت لینک هزینه عودت داده نمی شود
یک پارت به پایان رمان مانده باشد قیمت تغییر نمی کند
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
500 پارت جلوتر از کانال اصلی
نپرسید رمان واقعیت هست یا خیر
حرف نویسنده: واقعیت آن چیزی است که شما به آن می اندیشید.
با عشق #p225
نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
ژانر: روانشناسی،عاشقانه،طنز،درام،اجتماعی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷 🌷🌷
🌷 🌷
_ من میرم روی مبل می خوابم.
نیکان بلند شروع به خندیدن کرد.
- دختر تو چقدر خنگی، بیا بگیر بخواب
لوس بازی در نیار، فردا باید برم پارک بعد
هم مشاوره.
خورشید با خجالت لب گزید با فاصله روی
تخت دراز کشید و کم کم خواب مهمان
چشم هایش شد.
صبح با صدای هشدار گوشی بیدار شد
وضو گرفت و نماز خواند، همیشه عادت
داشت بعد از نماز درس بخواند اما هیچ
کتاب و جزوه ای نداشت برای همین جزوه ی
نیکان که روی میز کامپیوتر بود برداشت
طرف پذیرایی رفت، روی مبل دراز کشید
و شروع به خواندن کرد.
نیکان با نور خورشید که به صورتش خورد از
خواب بیدار شد، لبخندی زد دست در
جایی که دختر خوابیده بود کشید با دیدن
جای خالی دختر با اضطراب روی تخت
نشست، همانطور که دختر را صدا
میزد از اتاق بیرون رفت با دیدن دختر
روی مبل با عصبانیت طرف او رفت، جزوه
را از دستان دختر بیرون کشید و روی
زمین انداخت.
خورشید با ترس روی مبل نشست؛ پسر با
عصبانیت نفس می کشید طوری که قفسه ی
سینه اش بالا و پایین می شد؛ دختر
روبروی نیکان ایستاد و سعی کرد
خونسردی خود را حفظ کند.
لبخندی روی لب آورد و گفت:
_سلام آقای خوش اخلاق، صبح شما هم
بخیر
نیکان از بین دندان غرید:
- برای چی اومدی اینجا باز بهت خندیدم
هوا برت داشت؟
دختر لبخند تلخی زد باز این پسر شده بود
همان آدم انتقام جو، در این دو روز پسر
را خوب شناخته بود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
لينك كانال زاپاس
https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
روزی یک یا دو پارت
هرگونه کپی برداری و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت1297 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به بیرون نگاه می کنم که خورشید تازه داشت غروب می کرد.
_مگه مرغیم که این موقع بخوابیم ؟!ساعت تازه هشت شده.
-می خوای چی کار کنی؟!
_بیا من فیلم دارم بگذاریم نگاه کنیم.
- چه عجب یه پیشنهاد بدون شر و شور دادی.
سی دی رو بهش دادم.
_ببر بگذار تا من بیام.
لبخند خبیثی روی لب هام نشست،این فیلم با تخمه می چسبید،یک ظرف تخمه برداشتم و طرف پذیرایی رفتم.
تازه شروع فیلم بود ،محمدجواد آرنج روی زانو گذاشته بود و به طرف جلو خم شده بود تا چشمش به من خورد گفت: فیلم از مصر داشتی رو نکرده بودی؟!
کاسه تخمه رو روی میز عسلی گذاشتم
_فکر نمی کردم فیلم های من رو دوست داشته باشی،حالا عیب نداره خوشت اومد باز هم فیلم هام رو میدم ببینی.
لبخندی که پر از بد جنسی بود جمع کردم و کنارش روی مبل سه نفره دراز کشیدم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری و فوروارد و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
رمان دارای کد ثبت در وزارت ارشاد است کپی پیگرد قانونی دارد
کد ثبت وزارت ارشاد:#137745
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
خواندن رمان بدون عضویت در کانال درست نیست 😔
✅فقط با کد ملی ۷ سوت طلای رایگان گرفتم
بزن روی متن ثبت نام کن طلا جایزه بگیر
لینک ثبت نام و دریافت 7سوت طلا
مهلتش محدوده تا میتونید دوستاتونو دعوت کنید پول پارو کنید حیفه
رمان های نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
برنامه برای دولت هست پس نگران نباشید
برداشت کردید ازش پول تون رو که برداشتید خروج بزنید