به مرخصی آمده بود اما كمك به كارگران در حسينيه را به استراحت ترجيح مىداد.
وقتى كه خواست به محل خدمت برگردد بناى حسينيه هنوز تمام نشده بود و از اين بابت آزرده خاطر بود كه اين جمله را ادا كرد:
"انشاءالله كه برگردم، و حسينيه را تمام شده ببينم"
مهدى شهيد شد و هرگز بناى تمام شده حسينيه را نديد.
🔻راوی: مادر شهید
#شهید_مهدی_پولادی
#باغک #تنگستان
#ایرانشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
میگفتند مهدى مار مىگيرد و نمىترسد ولى باورم نمىشد.
صبح بود و هنوز خورشيد طلوع نكرده بود كه مهدى را در گوشهاى از حياط كنار يكى از نخلهای خرما ديدم.
يك لحظه شوكه شدم او ماری را گرفته بود كه بسيار قطور و بزرگ بود.
گفتم: چرا اين كار را مىكنى ممكن است به تو نيش بزند.
جواب داد: از مار میترسيد مگر مار ترس دارد.
🔻راوی: مادر شهید
#شهید_مهدی_پولادی
#باغک #تنگستان
#ایرانشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
مادر عزيزم!
دوست دارم به شهادت برسم.
دوست دارم راهى كه تمامى شهداى دفاع مقدس آن را در پيش گرفتهاند من هم آن را در پيش بگيرم.
شما را به گرامى داشتن و بزرگ شمردن نماز و ساير عبادتهاى دینى توصيه مىكنم.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_فالح_مکیان
#گوده #کنگان
#ایرانشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
از تبار رئیسعلی
مادر عزيزم! دوست دارم به شهادت برسم. دوست دارم راهى كه تمامى شهداى دفاع مقدس آن را در پيش گرفتهاند
آخرين بار كه از مرخصی آمده بود يک شهيد مىآوردند او به تشيع جنازه شهيد مىرود و بعد كه برمیگردد به مادرش مىگويد:
برايم دعا كن كه شهيد شوم...
🔻راوی: مادر شهید
#شهید_فالح_مکیان
#گوده #کنگان
#ایرانشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir