📌شهدای شهرستان دیر
۱. #شهید_اصغر_امینی
۲. #شهید_مظاهر_زارعی
۳. #شهید_سهراب_ابراهیمی
۴. #شهید_منصور_بی_چیز
۵. #شهید_نعمت_الله_دوراهكی
۶. #شهید_احمد_ظلی_نیا
۷. #شهید_احمد_احمدی_تنها
۸. #شهید_محمد_جاتوت
۹. #شهید_محمود_احمدی
۱۰. #شهید_عالی_پهلوزاده
۱۱. #شهید_سید_عبدالهادی_موسوی_کراماتی
۱۲. #شهید_یدالله_امینی
۱۳. #شهید_امرالله_تنگستانی
۱۴. #شهید_عبدالحسین_گنخکی
۱۵. #شهید_محمد_خالدی
۱۶. #شهید_عسکر_عسکری
۱۷. #شهید_ابراهیم_خلیلی_راد
۱۸. #شهید_عباس_بکران
۱۹. #شهید_عبدالحسین_ابراهیمی_تنها
۲۰. #شهید_علی_بردستانی
۲۱. #شهید_موسی_دوراهکی
۲۲. #شهید_بلال_زنگباری
۲۳. #شهید_علی_خیاط
۲۴. #شهید_حیدر_بردستانی
۲۵. #شهید_غلامعلی_فاریابی
۲۶. #شهید_حسین_کوهی_صفت
۲۷. #شهید_احمد_انیسه
۲۸. #شهید_ابراهیم_بردستانی
۲۹. #شهید_مهدی_اندرواژ
۳۰. #شهید_عبدالحسن_حاجی_پور
۳۱. #شهید_اسفندیار_حاجی_پور
۳۲. #شهید_حسین_ربیعی
۳۳. #شهید_صادق_پورسقایی
۳۴. #شهید_جواد_حاجیانی
۳۵. #شهید_محمد_حسن_احمدی
۳۶. #شهید_عبدالحسین_حاجی_پور
۳۷. #شهید_حسن_نوزنگ
۳۸. #شهید_مختار_دولت_جاوید
۳۹. #شهید_محمد_درویشی
۴۰. #شهیده_سمنبر_عالی_پور
۴۱. #شهید_کنعان_محمدی
۴۲. #شهید_احمد_ناظر_نژاد
ادامه دارد...
هنگام مدرسه رفتنش پول توجيبی را من به او میدادم. همان روز از يكى از همکلاسیهايش شنيدم كه احمد در مدرسه _آن روز_ چيزى نخريده است.
از او پرسيدم: تو كه چيزى نخريدی پولت را چه كار كردى؟
گفت: اگر بگويم به كسی نمىگويی؟
گفتم: نه.
گفت: دادم به پسر… (فرزند يكى از فقرا كه با او همکلاسی بود).
او را بوسيدم و از گذشت كودكانهاش لذت بردم...
🔻راوی: خواهر شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
يك بار، بدون اينكه كسى از ما بفهميم، رفته بود و به بيماران و مجروحان جنگ خون هديه كرده بود.
وقتی فهميد ما اطلاع پيدا كرده ايم، خنديد و گفت: كار دزدى هم خيلى دردسر دارد. آدم لو مىرود!…
🔻راوی: خواهر شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
خط امام كه همان خط مستقيم الله است از آن جدا نشويد و در راه راست قدم برداريد و در اين راه بجنگيد كه جنگ كردن در راه اسلام شيرين است.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
زمان شهادت احمد حدود ۷ تا ۸ سال بيشتر سن نداشتم. يك روز كه براى مرخصی از جبهه آمده بود، در خانه نشسته بود و داشت به راديو گوش مىداد. ديدم دارد گريه مىكند.
چون ما خيلى او را دوست داشتيم طاقت ديدن گريه هايش را نداشتيم.
جلو رفتم و گفتم: چرا گريه مىكنی؟
مرا كنار خود نشاند و گفت:
امام گفته كاش من يك بسيجی بودم حالا ما هم خود را بسيجی مىدانيم ولى جبهه را ترك كردهايم و به مرخصی آمده ايم!
🔻راوی: مختار انیسه (برادر شهید)
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
اگر اين جنگ هر چه قدر طول بكشد ما در خط مستقيم الله جان فدا خواهيم كرد.
مرگ نه آنقدر تلخ و زندگی نه آنقدر شيرين كه انسان در هراس باشد و چه خوش مرگی كه در راه الله باشد.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
خط امام كه همان خط مستقيم الله است از آن جدا نشويد و در راه راست قدم برداريد و در اين راه بجنگيد كه جنگ كردن در راه اسلام شيرين است.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
در عمليات كربلای ۴ با هم بوديم، اما آن شب خبر از احمد نداشتم. در جريان يك عقب نشينی، يكى از همرزمان به من گفت: (احمد) همشهری شما هم زخمی شده…
او نمىدانست كه احمد برادر من است.
در همان حالت نشانى را از او گرفتم. سريع خودم را به آنجا رساندم. ديدم درون بيشه كنار يك قايق نيمه سوخته دراز كشيده است.
گفتم: احمد! دشمن دارد مىرسد، چرا اينجا خوابيدهای…
گفت: كجا بروم؟ كار من تمام است…
دلم فرو ريخت، مىخواستم زود او را بلند كنم و با خود ببرم، ديدم دو زخم عميق بر پيكرش نشسته… بدون اينكه داد و فریادی كند آهسته گفت: برادرم، برو. خودت را نجات بده، مرا حلال كن…
كم كم چشمانش را بست… با دستپاچگی مىخواستم كارى بكنم كه ديدم بدن نازنينش سرد شد…
🔻راوی: حیدر انیسه (برادر شهید)
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir