eitaa logo
محمد حسین رجبی دوانی
4.6هزار دنبال‌کننده
95 عکس
37 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی جهت ارسال سوال و نظرات: @admin_admin14
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5893321293394086254.mp3
311.2K
📻 🚦وفات یا شهادت... 🎙 استاد محمدحسین ویژه سالروز شهادت حضرت علیهاالسلام 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦قتل عام آل الله علت زیاد بودن فرزندان امام کاظم علیه‌السلام 📍درباره شمار فرزندان امام کاظم علیه‌السلام اختلاف فراوان است اما همانگونه که در این سوال آمده است، آن حضرت از بقیه ائمه علیهم‌السلام شمار فرزندانشان بیشتر است. 📍دلیل این امر هم به واسطه جنایاتی است که بر ضد خاندان پیغمبر و اهل‌بیت آن حضرت علیهم‌السلام صورت گرفته بود. عباسی خلیفه جنایتکار و جبار عباسی هنگامی که به قدرت رسید به شدت از علویان احساس خطر کرد و لذا آنها را در فشار و تعقیب شدیدی گذاشت. نتیجه این امر قیام محمدبن‌عبدالله‌بن‌حسن‌بن‌علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام نواده امام مجتبی سلام الله علیه بود که او در مدینه و برادرش در بصره قیام کردند و اگرچه بعد از ضرباتی که به حکومت وارد کردند این قیام شکست خورد، ولی شمار زیادی از نوادگان امام مجتبی علیه‌السلام و همچنین از اولاد و نوادگان امام حسین علیه‌السلام کشتار شدند و عده زیادی از ابناء الحسن به زندان افتادند و در شکنجه‌ها و فشارهای مهیب منصور، در غربت و مظلومیت و در سیاهچال‌های حکومت به شهادت رسیدند. 📍 واقعه و قیام حسین بن علی، شهید فخ هم که در زمان امامت امام کاظم علیه‌السلام و در خلافت عباسی صورت گرفت باعث کشتار نزدیک به ۲۰۰ نفر از علویان بود. 📍لذا چنان ضربتی به خاندان پیغمبر و امیرالمومنین علیهم‌السلام وارد کرده بودند که خوف نابودی نسل آن ذوات مقدس میرفت. 📍از این روست که امام کاظم علیه‌السلام تاکید بر فرزندآوری بیشتر داشت تا نسل پیغمبر باقی بماند. البته در شمار فرزندان امام همانگونه که عرض شد اختلاف نظر است. برخی این شمار را ۳۷ فرزند می‌دانند که ۱۸ پسر و ۱۹ دختر هستند. ولی باید دانست که هیچیک از دختران امام کاظم علیه‌السلام ازدواج نکردند و مجرد از دنیا رفتند. 📍دلیل این بود هم‌کفوی برای آنها وجود نداشت و به سبب کشتاری که منصور و بعد موسی الهادی از اولاد پیغمبر کرده بودند پسر عموهای این بانوان که شایسته ترین کسان برای ازدواج با آنها بوده‌اند، عموما از بین رفته و مردی که شایستگی ازدواج با دختران امام داشته باشد وجود نداشت. 🔸بنابراین بیشتر سادات از نسل وجود مقدس امام کاظم علیه‌السلام هستند و نسب ساداتی که موسوی خوانده میشوند به آن وجود مقدس باز می‌گردد. 📲 @rajabidavani
4_6032939633531160219.mp3
1.33M
📻 🚦جایگاه هنگام بعثت میان اعراب 🎙 استاد محمدحسین ویژه 📲 @rajabidavani
📜 ولادت امام‌حسین علیه‌السلام استاد دکتر محمدحسین 🚦به دخترم فاطمه چیزی نگو!!! 📍سالروز میلاد باسعادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام بر همه مسلمین جهان و شیعیان آن حضرت مبارک باد. 📍درباره ولادت حضرت امام حسین علیه‌السلام باید عرض کرد وقتی آن وجود مقدس به دنیا آمد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به خانه دختر بزرگوار خود وامیرمومنان علیهما‌السلام آمدند و ولادت امام حسین علیه‌السلام را تبریک گفتند و آن حضرت را در آغوش گرفتند و در گوش راست او اذان و در گوش چپ امام حسین علیه‌السلام اقامه گفتند و از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها سوال کردند که نوزاد خود را چه نام نهاده‌اید؟ 📍 آن حضرت فرمود من و علی به احترام شما برای او نامی انتخاب نکردیم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم فرمود من هم به احترام خداوند برای او نامگذاری نمی‌کنم. 📍جبرئیل برحضرت محمد نازل شد و عرض کرد که خدای تبارک و تعالی سلام تورا رساند و فرمود از آنجا که جایگاه علی سلام‌الله‌علیه نسبت به تو همچون جایگاه هارون به موسی علیهماالسلام هست، اراده کرده‌ایم که نام پسر کوچکتر هارون که شبیر است را بر فرزند دوم علی علیه‌السلام بگذاریم. 📍پیغمبر فرمود که معادل عربی شبیر چه می‌شود. جبرئیل عرض کرد که او را حسین نام نهید. بدین ترتیب همچون امام حسن علیه‌السلام که نام فرزند بزرگ هارون به نام شَبَر را برخود گرفت، نام امام حسین علیه‌السلام هم از آسمان آمد. 📍 پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که نوزاد عزیز دختر گرامی خود را میبوسید گریست و فرمود که برای تو مصیبتی بزرگ در پیش است. سپس فرمود: خداوندا کشنده او را لعنت کن. بعد حضرت به که آنجا حضور داشت و امام حسین علیه‌السلام را به آغوش پیغمبر داده بود، فرمود که این خبر را به بازگو مکن. 📍در روز هفتم ولادت امام حسین علیه‌السلام پیغمبر اکرم به میمنت ولادت نوه گرامی خود گوسفندی را عقیقه کردند و موهای سر امام حسین علیه‌السلام را تراشیدند و هم وزن آن نقره صدقه دادند و بعد باز هم گریان شدند و خطاب به امام حسین فرمودند: چقدر کشته شدن تو برای من سنگین است. اسماء بنت عمیس به پیغمبر عرض کرد که این چه خبری است که هم در روز اول ولادت حسین فرمودید هم در امروز بیان می کنید؟ 📍حضرت فرمود که از این می‌گریم که این فرزند عزیزم را گروهی کافر و ستمگر از خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند. بدین ترتیب در همان آغاز ولادت امام حسین علیه‌السلام، رسول خدا خبر از پایان غمناک زندگی آن وجود مقدس که فدا شدن در راه خدا برای بقای اسلام بود می دهد. 🔸نکته‌ای که باید بر آن توجه داشت این که این نقل صرفاً نقل شیعه نیست. بلکه در بسیاری از منابع اهل تسنن این سخن آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از همان موقع ولادتِ امام حسین علیه السلام، از شهادت جانگداز آن حضرت خبر داده است. 📲 @rajabidavani
📜 روز میلاد حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام استاد دکتر محمدحسین 🚦نسب شناس عرب و انتخاب 📍امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه از برادر خود عقیل که به انساب عرب و شناخت خاندان‌های قبایل عربی آگاه بود فرمود که برای من همسری معرفی کن که بتواند فرزندان پسری به دنیا بیاورد که شایسته و شجاع و دلیر و سوارکار باشند. منظور اینکه از خاندانی که به شجاعت و دلاوری معروف باشند خانمی را به حضرت برای همسری معرفی کند. 📍عقیل معروف به ام‌البنین دختر کلابی را معرفی کرد و به حضرت عرض کرد از پدران این بانو هیچ کس را شجاع‌تر در عرب سراغ ندارم. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام با فاطمه کلابیه ازدواج کرد و حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام و برادرانش که جعفر و عثمان و عبداللهِ اکبر باشند از فاطمه کلابیه به دنیا آمدند. 📍درباره اولاد حضرت عباس علیه‌السلام باید عرض کرد که همسر آن حضرت بانویی است به نام دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب و از این همسر حضرت عباس علیه‌السلام دارای پنج فرزند پسر شد. به نام عبیدالله که بعدها قاضی حرمین شریفین و همچنین امیر و فرمانروای حرمین شریفین شد. 📍فرزندان دیگر حضرت به نام‌های عباس، فضل، حمزه و ابراهیم بودند. اما نسل حضرت اباالفضل العباس از عبیدالله باقی ماند و تا مدت‌های مدید نوادگان حضرت عباس علیه‌السلام از نسل عبدالله در حرمین شریفین به فرمانروایی در دوران‌های مختلف مشغول بودند و مورد احترام بودند و ذکر شده است که زیبایی و رعناییِ قامت را از جد خود حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام به ارث برده بودند. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی بودند؟ 📍در مورد مادر مکرمه امام سجاد علیه‌السلام نقل‌های متعددی وجود دارد و بسیاری از آن‌ها هم مبهم است و متاسفانه اطلاعات دقیق و روشنی درباره این بانوی عظیم الشأن نداریم. چون کسی که مادر امام می‌شود باید از لیاقت و قابلیت بسیار بالایی برخوردار باشد که چنین مقامی پیدا کند و بتواند علاوه بر همسر امام پیشین بودن، مادر امام بعدی هم باشد. 📍بیشتر این نقل ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی هستند. اگر چه نقلی هم داریم که گفته شده است که آن بانوی بزرگوار عرب بوده و اسامی عربی برای ایشان ذکر شده است ولی نقل های معروف و مشهور دلالت بر آن دارد که این بانو ایرانی هستند. 📍اما آن نقلی که می گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده است دارای اشکالات و ابهاماتی است که مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد علیه السلام با ادله‌ای که اقامه می کند، این نقل را رد می کند. اما ما نقل مناسب‌تری را داریم مبنی بر این که در زمان خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام و هنگام حضور آن وجود مقدس در کوفه، بعد از شورشی که در خراسان صورت گرفت و حاکم حضرت این شورش را سرکوب کرد، شماری به اسارت درآمدند و آن‌ها را به کوفه نزد امیرالمومنین علیه‌السلام فرستادند. 📍در بین اینها دو خواهر از یک خانواده نجیب و سرشناس ایرانی بود، آن دو بانو به امیرالمومنین علیه‌السلام عرض کردند که خود شما ما را تزویج کنید. حضرت فرمودند از من سنی گذشته است، اما اگر مایل باشید یکی از شما را به عقد فرزندم حسین علیه السلام در می آورم که همین گونه هم شد و شهربانو که شاهزنان نام داشت به عقد امام حسین علیه السلام درآمد و عنوان شاهزنان از ایشان برداشته شد. چرا که بانوی بانوان دو عالم فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. 📍خواهر ایشان هم به نقلی به همسری محمد بن ابی بکر درآمد و نقل دیگری هم داریم که حضرت آنرا به نرسا بزرگ ایرانی های کوفه تزویج فرمود. 📍ازدواج بر مبنای این نقل قطعا در کوفه واقع شده است و امام سجاد علیه‌السلام هم متولد کوفه هستند. چون ولادت آن حضرت را ۳۶ یا ۳۸ هجری ذکر کردند و این سال‌ها زمانی است که خاندان امیرالمومنین علیه‌السلام در کوفه حضور دارند. 🔸اما نکته ای که باید توجه داشت این است که هنگام ولادت امام سجاد علیه‌السلام مادر بزرگوار آن حضرت از دنیا می رود و امام سجاد در واقع مادر خود را ندید و یک کنیز آن حضرت را شیر داد و بزرگ کرد. لذا داستان هایی که ساخته شده است مبنی بر اینکه شهربانو در قیام امام حسین علیه السلام حضور داشت و می خواستند او را دستگیر کنند، اما بر ذوالجناح نشست و به سوی ایران گریخت و در کوهی نزدیک ری که الان به کوه بی بی شهربانو معروف است ورود پیدا کرد و کوه بسته شد، از اساس بی پایه و غیر قابل پذیرش است. 📲 @rajabidavani
💠 اندیشۀ صدر ۳ 🔻 در چهل‌ویکمین سالگرد شهادت شهیدصدر به‌صورت وبینار برگزار می‌شود: سلسله‌‌نشست‌های علمی «اندیشۀ صدر» 🔻 سومین نشست از سلسله‌جلسات اندیشۀ صدر برگزار می‌شود: 🔷 تأملی در تحلیل تاریخ دوران امامت در آثار شهیدصدر 🔹دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام 🔸 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰، ساعت: ۲۰:۰۰ 📺 پخش زنده از صفحۀ‌ رسمی اینستاگرام پژوهشگاه شهید صدر 🆔 @shahidsadr
4_5796435116188240018.mp3
1.11M
📻 🚦حفاظت شدید امام عسکری از دوازدهمین حجت حق 🎙 استاد محمدحسین ویژه میلاد باسعادت حضرت علیه‌السلام 📲 @rajabidavani
4_5800757279217158290.mp3
703.6K
📻 🚦پس از ولادت امام علیه‌السلام چه شد... 🎙 استاد محمدحسین ویژه میلاد باسعادت حضرت علیه‌السلام 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین سالروز وفات سلام الله علیها 🚦مادرم کجاست؟! 📍سالروز ارتحال بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام را به همه مسلمانان به خصوص مخاطبان عزیز این کانال تسلیت عرض می کنم. 📍هنگام وفات علیهاالسلام حضرت سلام‌الله‌علیها پنج ساله بودند و به سبب عمق مصیبتی که بر پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وارد شده بود، آن حضرت رحلت مادر را از حضرت زهرا علیها‌السلام پنهان میکردند. 📍در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل است که می فرمایند وقتی حضرت خدیجه علیها السلام از دنیا رفتند پیغمبر اکرم این مسئله را از حضرت زهرا علیهاالسلام پنهان فرموده بودند و فاطمه علیهاالسلام به آن حضرت پناه میبرد و دور پدر بزگوار خود میگشت و عرضه می‌داشت که یا رسول‌الله! مادرم کجاست؟ 📍پیغمبر که خود به شدت مصیبت زده بودند برای اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام دچار غم و اندوه نشود، به او جوابی نمیداد و چون حضرت زهرا از پدر پاسخی نمی گرفت به سراغ دیگران می رفت و از آن‌ها می پرسید و در آن موقعیت هم پیغمبر نمی‌دانستند چه به فاطمه بگویند تا او به سختی و ناراحتی نیفتد. 📍تا اینکه جبرئیل نازل شد و به پیامبر عرضه داشت که خداوند به فاطمه سلام میرساند. ای پیامبر! به او بگو مادرت در بهشت است. 🔸رسول خدا هم با ابلاغ سلام خداوند و پیام حضرت حق به وجود نازنین حضرت زهرا علیها‌السلام، هم خبر ارتحال مادر را دادند و هم بشارت جایگای والای حضرت خدیجه علیها‌السلام در نزد خداوند... 📲 @rajabidavani
4_5769174348875172437.mp3
445.3K
📻 🚦مادرم کجاست؟! 🎙استاد محمدحسین سالروز وفات سلام الله علیها 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . 📲 @rajabidavani
4_5886363214446332071.mp3
899.2K
📻 🚦غربت امام حسن علیه السلام و در نتیجه پذیرش صلح 🎙استاد محمدحسین 📲 @rajabidavani
🚨گفتگوی استاد دکتر محمد حسین رجبی با سایت khamenei.ir پیرامون عفو که با توجه به اتفاقات این روزها خواندن آن توصیه میشود https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=35149
🚦عفو به‌لحاظ لغوی و اصطلاحی به چه معناست و در آموزه‌های دینی چه جایگاهی دارد؟ 📍عفو و بخشش یکی از صفات برجسته‌ی ایجابی است که به‌عنوان یکی از ویژگی‌های خداوند متعال نیز شناخته می‌شود. چنان‌که می‌فرماید: «ان الله غفور رحیم». این بدان معناست که خداوند بخشنده است و انسانی هم که می‌خواهد متخلق به اخلاق الله بشود، باید در عرصه‌هایی که خداوند دارای چنین صفاتی است، خود را نیز بدان بیاراید. 📍در دین مبین اسلام، عفو در برابر کسی که به شما ظلم روا داشته است، اگر در موقعیت پشیمانی قرار گرفت و شما بر آن غلبه پیدا کردید، توصیه شده است. برای نمونه، اگر در دادگاهی، ظلم طرف مقابل اثبات شود و شخص متهم نیز ابراز ندامت کند، چنین وضعی محل عفو است. اما اگر کسی قلدری کند و ما به‌دلیل ترس عقب‌نشینی کنیم، چنین عفوی دارای ارزش نیست. عفو در مقام قدرت داشتن و از موضع قدرت، معنا پیدا می‌کند. در آموزه‌های دینی نیز عفو و بخشش دارای اهمیت فراوانی است؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «در عفو لذتی وجود دارد که در انتقام نیست.» این آموزه روح بزرگ اخلاقی و انسانی مدنظر در اسلام را نشان می‌دهد. 🚦*آیا در آموزه‌های دین اسلام عفو تحت هر شرایطی توصیه شده یا تابع شرایط خاص خود است؟ 📍نباید از عفو برداشت غلطی صورت پذیرد. همان‌طور که گفتم، اولاً پشیمانی از عمل و ثانیاً غلبه داشتن، از جمله مهم‌ترین شرایط عفو است. اسلام هم عفو و هم انتقام را در آموزه‌های اخلاقی خود مدنظر دارد. مثلا قصاص یک حق طبیعی است که خداوند متعال آن را قرار داده است تا هر زمان که فرد در معرض ظلم قرار می‌گیرد، بتواند از آن استفاده کند: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 📍علاوه بر این، در حالتی که جرم جنبه‌ی اجتماعی داشته باشد، حتی در صورت عفو از سوی مظلوم نیز حکومت اسلامی نباید از جنبه‌ی عمومی جرم بگذرد تا جرم کردن و پس از آن بخشیده شدن، به یک عادت بد اجتماعی تبدیل نشود. در اینجا برای اینکه بدعت صورت نگیرد، حاکم شرع نمی‌تواند از جنبه‌ی عمومی جرم بگذرد. برای مثال، اگر کسی از طریق زورگیری مرتکب قتل شود، حتی اگر اولیای دم نیز از خون مقتول بگذرند، حاکم شرع مجازات دیگری را برای وی در نظر می‌گیرد تا این موضوع درس عبرتی برای سایرین شود. بنابراین براساس آموزه‌های دین اسلام، عفو تحت هر شرایطی و در همه‌ی مواقع مورد قبول نیست. 📍در عهد امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز در زمانی که یک فرد زیر گوش فردی دیگر زده بود، پس از محاکمه امر بر آن شد که مضروب نیز عین آن کار را تکرار کند که مضروب (یا از سر ترس یا عفو) ضارب را بخشید. اما در مقابل حضرت فرمودند که اگر تو از حق خودت بگذری، من از حق جامعه نمی‌گذرم و ضارب را تعزیر کرد. 🚦اگر بخواهیم وارد سیره‌ی پیامبر اسلام شویم، نحوه‌ی برخورد ایشان با کسانی که مرتکب جرم و اشتباهی می‌شدند چگونه بود؟ 📍در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم «رحمة للعالمین» بودند و آنچه به حق شخصی ایشان بازمی‌گشت، گذشت می‌کردند. اما اگر شخصی به اصل دین، باورها و جایگاه رسالت خدشه‌ای وارد می‌کرد، پیامبر اسلام گذشت نمی‌کردند. برای هر دوی این موارد می‌توان مثال‌هایی ذکر کرد. به‌طور کلی نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، عاملان به‌اصطلاح امروزی «جنگ سخت» (کسانی که پیکار می‌کردند و ضربه‌های جانی وارد می‌نمودند) را می‌بخشیدند. برای نمونه، ابوسفیان، وحشی (قاتل حمزه سیدالشهدا)، صفوان ‌بن ‌امیه (از بزرگان قریش)، مروان‌ بن‌ حکم، عبدالله‌ بن ‌سعد بن‌ ابی سرح و... در زمان فتح مکه ابراز پشیمانی کردند و پیامبر نیز در موضع قدرت قرار داشتند و آن‌ها را عفو کردند. 📍اما در نقطه‌ی مقابل، پیامبر جنایتکاران عرصه‌ی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمی‌کردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخص‌اند: یکی نضر بن ‌حارث که دست بر قضا پسرخاله‌ی پیامبر نیز بود و دیگری عقبه‌ بن‌ ابی‌ معیط. این دو شخص از راه‌های تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آن‌ها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آن‌ها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از یهود آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آن‌ها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نضر بن ‌حارث که به ایران آمده و با داستان‌های ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستان‌های اقوام سلف (هود، ثمود و...) مردم را به اسلام دعوت می‌کردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر می‌گذاشت و مردم را به گوش دادن داستان‌های ایرانی فرامی‌خواند تا بدین‌وسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند. بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ به‌همراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد.
📍حال علی رغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت فدیه از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نضر بن ‌حارث و عقبه‌ بن‌ ابی‌معیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (به‌لحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه می‌کرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایه‌دار نیز بودند و می‌توانستند پول خوبی پرداخت کنند، به‌دلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی به‌سراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هلاکت رسیدند. 🚦جرم عقبه‌ بن ‌ابی ‌معیط چه بود؟ 📍عقبه‌ بن ‌ابی ‌معیط علاوه بر آموزش گرفتن از یهودیان به‌همراه نضر بن ‌حارث، جسارت بزرگی به جایگاه رسالت کرده بود. او که در همسایگی پیامبر اسلام زندگی می‌کرد، علی‌رغم آنکه مسلمان نبود، آداب همسایگی را در قبال پیامبر رعایت می‌کرد. رعایت حال پیامبر توسط وی موجب شده بود که اراذل قریش به وی بگویند که به پیامبر علاقه‌مند شده است و قصد گرویدن به اسلام دارد. هراندازه که عقبه انکار می‌کرد نیز آن‌ها نمی‌پذیرفتند و به او گفتند که باید اثبات کنی به پیامبر ارادتی نداری. عقبه برای اثبات همین موضوع روزی عبای خود را دور گردن پیامبر اسلام انداخت و می‌خواست ایشان را خفه کند که مردم جلوی او را گرفتند. حتی این کار نیز مورد پذیرش اراذل قریش قرار نگرفت و عقبه با انداختن آب دهان کثیف خود به صورت مبارک پیامبر اسلام، عدم ارادت خود را نشان داد. پیامبر اسلام (اگرچه که حق طبیعی ایشان مجازات کردن عقبه بود)، به‌دلیل توهین به جایگاه رسالت، خطاب به عقبه فرمودند روزی را می‌بینم که در جنگ به دست ما اسیر شدی و جزای کار خود را خواهی دید. سرانجام نیز عقبه در جنگ بدر اسیر شد. 🚦شاهد مثال دیگری در رابطه با عدم عفو پیامبر اسلام وجود دارد؟ 📍بله، در آن زمان شعر بزرگ‌ترین رسانه‌ی عرب بود و پیامبر اسلام نیز در چند مورد دستور قتل شاعرانی را صادر کرد که علیه اسلام فعالیت داشتند. یکی از آن‌ها کعب ‌بن‌ اشرف است که یهودی نیز بود. وی علیه مسلمانان شعر می‌سرود و زمانی که یک زن مسلمان پاسخ وی را دارد، اشعاری در وصف زنان مسلمان سرود و به نوامیس مسلمین توهین کرد. پیامبر اسلام نیز در مدینه و در زمان زمامداری، دستور قتل وی را صادر کرد. 📍عصما بنت مروان (همسر یزید بن ‌خطمی) نیز شاعره‌ای بود که اشعاری در جهت بر هم زدن آرامش روانی جامعه می‌سرود و پیامبر اسلام دستور قتل وی را نیز صادر کرد. پیامبر یک تازه‌مسلمان از قبیله‌ی عصما را (که کسی از مسلمان شدن وی خبر نداشت) مأمور کرد تا این شاعره را به قتل برساند. حتی در روز فتح مکه نیز که پیامبر عفو عمومی صادر کردند، دستور قتل دو شاعر زن را دادند و فرمودند اگر بر دیوار کعبه هم آویزان شوند، آن‌ها را می‌کشند. همین‌طور هم شد. 🚦امثال ابوسفیان که هم در نبرد سخت و هم در نبرد نرم حضور داشتند، چرا کشته نشدند؟ 📍حکم قتل ابوسفیان نیز صادر شده بود. پیامبر پس از جنگ احد، دستور قتل ایشان را صادر کرد، ولی فرستاده‌ی پیامبر (عمرو بن ‌امیه ضمری) شناسایی شد و امکان کار فراهم نیامد. علاوه بر این، جنبه‌ی نبرد سخت ابوسفیان غلبه داشت و این‌گونه نبود که از طریق مثلا شعر به جنگ با اسلام بیاید و تبلیغات خاصی علیه اسلام داشته باشد. اگر اقدامی هم می‌کرد، بیشتر بهانه‌ای بود که مسلمانان دست وی می‌دادند. برای مثال، داماد وی ابتدا اسلام آورد و پس از مدتی مجدداً از اسلام روی برگرداند. به همین دلیل، ابوسفیان به جدایی دخترش اعتراضی نکرد. همچنین در موردی نیز مسلمانان در ماه حرام جلوی کاروان وی را گرفتند و حتی یکی از محافظان او را نیز کشتند و بدین‌وسیله بهانه به دستش دادند. 📍علاوه بر این، ابوسفیان پیش از فتح مکه علی‌الظاهر اسلام آورد و این موضوع را از طریق عباس (عموی پیامبر) به محضر پیامبر اسلام رساند و اگر در زمان فتح مکه اسلام می‌آورد، امکان عدم عفو وی نیز وجود داشت.
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
4_5796235030841788875.mp3
1.26M
📻 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن! 🎙استاد محمدحسین ایام شهادت 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
4_6006081334718498173.mp3
1.01M
📻 🚦ای حسن! گریه نکن... تو و برادرت به زودی به من و مادرت ملحق میشوید! 🎙استاد محمدحسین ایام شهادت 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام و حکومت حضرت چگونه شد؟ 📍بعد از آنکه سلام‌الله‌علیه به شهادت رسید طبق وصیت آن وجود مقدس، علیه السلام پیکر نازنین امیرالمومنین علیه السلام را غسل داد و کفن کرد و همراه با فرزندان و معدود شیعیان آن وجود مقدس بر پیکر پاک امیرالمومنین علیه‌السلام نماز خوانده شد. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده بود که شما جلوی تابوت من را راها کنید چرا که و آن را حمل خواهند کرد و حسن و حسین پایین تابوت را برگیرند و هر جا دیدید که جلوی تابوت به زمین آمد همان جا تابوت را فرود آورید. در آنجا سنگی خواهید دید که علامت قبری است که حضرت برای من حفر کرده. من را در آنجا دفن کنید. 📍به همین گونه عمل شد و پیکر مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام درهمین منطقه‌ای که خوانده می‌شد و آن زمان بیرون از بود، دفن گردید و در سحرگاه امام مجتبی علیه‌السلام و عزیزان امیرالمومنین علیه‌السلام و شیعیانش به کوفه بازگشتند. 📍صبح روز بیست و یکم در کوفه این خبر پیچید که امیر‌المومنین علیه‌السلام به شهادت رسیده است. مردم منقلب حتی کسانی که خون ها به دل امیرالمومنین علیه‌السلام کرده بودند به سبب مظلومیت آن حضرت و فضایی که به وجود آمده بود، رو به سوی خانه علیه السلام و آوردند و به آن حضرت تسلیت گفتند و امام مجتبی علیه‌السلام را دعوت کردند که به مسجد بیاید و مردم در مسجد به آن حضرت تسلیت و تعزیت بگویند. 📍مردم امام مجتبی علیه‌السلام را همراهی کردند و بر فراز منبر پدر نشاندند و انبوه جمعیت هم در مسجد جامع گرد آمده بود. همین که امام مجتبی علیه السلام خواست بسم الله بگوید و سخنان خود را آغاز کند، بغض آن حضرت از شدت مصیبت وارده شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام ترکید و گریست. مردم هم با امام مجتبی علیه‌السلام گریه کردند و هنگامی که حضرت آرام گرفت در سخنانی به تجلیل از مقام رفیع و بی بدیل امیرالمومنین علیه‌السلام و مظلومیت آن حضرت و کوتاهی مردم کوفه در حق وجود مقدس که منجر به شهادت وجود نازنینش گشت فرمودند. 📍وقتی امام مجتبی علیه السلام سخنان خود را به پایان رسانید خطاب به انبوه جمعیت حاضر گفت: مردم منتظر چه هستید ایشان فرزند رسول خدا و فرزند خلیفه شهید است که با شما سخن می‌گوید، شایسته ترین فرد برای خلافت. 🔸مردم در پی این سخنان به سوی امام مجتبی علیه‌السلام هجوم آوردند و در حالی که می گفتند: ای زاده رسول خدا! ما تو را بسیار دوست داریم و بهترین فرد برای خلافت هستی، با امام مجتبی علیه‌السلام به عنوان خلیفه جدید بیعت به عمل آمد و تمام قلمرو امیرالمومنین علیه‌السلام و عالم اسلام منهای و که از قلمرو حضرت جدا شده بود خلافت امام مجتبی علیه‌السلام را پذیرفتند. 📲 @rajabidavani