🌼🍃 آرزوی دیدن جنّت نکردم هیچ وقت من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف أنا مشتاق بجوار نجف أنا محتاج به دعای علی... #ماه_رمضان #یکشنبه‌های_علوی 🦋🐛@ramezan_ghasem110

📮 سلام سلام دیروز اولین روز از سال ۱۴۰۲ بود که پس از یک هفته زندگی حقیقی سری به فضای مجازی زدم. حقیقتا دیگر دلم نمی‌خواست به فضای مجازی برگردم اما به اصرار خواهر عزیز و بزرگوارم و حبیبم خانم حبیب‌اللهی‌یان عزیز بالاخره با سلام و صلوات کرکره‌ی کانال را بالا زدم و مغازه را باز کردم☺️ کلی نیز پیام تبریک داشتم فقط آن دسته از پیام‌ها جذبم کرد که برای خودِ خودِ خودم نوشته شده بود. ای کاش یاد بگیریم پیام‌های‌مان را شخصی سازی کنیم چون در فضای مجازي پُر است از پیام‌های آماده‌یِ نچسب. تفلون‌ترین پیام تبریک، پیامی بود که فرستنده آخرش اسمش را نیز نوشته بود زیرا به نظر می‌رسید بنده‌ی خدا این پیام را برای تمام مخاطبینی که در گوشی‌اش دارد فرستاده است و برای دفع دخل مقدر اسمش را نیز در پایان درج کرده است تا اگر یکی از مخاطبین شماره‌‌ی او را در گوشی‌‌ خود ذخیره نکرده است به او پیامی مبنی بر اینکه ببخشید شما ندهد🧐 خنده‌دارترین پیام تبریک تعلق گرفت به آن پیام تبریکی که فرستنده از یک کانال فوروارد زده بود😐 ای کاش یاد می‌گرفتیم همه را با یک چشم نمی‌دیدیم چون همه‌ی انسان‌ها قیمتی هستند اما هر شخص قدر و قیمت مختص به خودش را دارد، برخی هم که اصلا نمی‌شود روی آنها قیمت گذارد چون دل‌شان دریاست، پس باید بین کسی که رغبت و رفاقت به ما دارد با کسی که نسبت به ما رقابت دارد تفاوت قائل شویم. لطفا برای هم کمی بیشتر وقت بگذاریم... احساس می‌کنم سال ۰۲ خیلی واقع‌نگر شده‌ام. دیگر هیچ چیز نمی‌تواند خوشحال و یا ناراحتم کند غیر از خودش. اما خواهشی که دارم اینکه: برای گرم‌تر شدن ارتباطات‌‌مان تلاش کنیم، خصوصا ارتباطات خانوادگی. تصور حقیر این است که اگر به این باور برسیم که معشوق‌ حقیقی ما الله است و به مخلوقات صرفاً از این حیث که مخلوق و عیال معشوق‌مان هستند محبت کنیم زندگی‌ خارق‌العاده‌ای را تجربه خواهیم کرد. پس اینچنین زندگی را تجربه کنیم و یا اگر چنین زندگی را تجربه کرده‌ای بازخورد بده... 🪄نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم #ماه_رمضان #سواد_عاطفی 🦋🐛@ramezan_ghasem110

💌 نامه‌ی عاشقانه‌ی خنگول به همسرش 🪧خنگول در سمینار همسران موفق شرکت کرد، در این سمینار بهشون توصیه کردند که برای همسرتون نامه‌ی عاشقانه بنویسین و بزنید به در یخچال خنگول هم رفت برای اولین بار یه نامه نوشت برا همسرش و زد به در یخچال👇 همسر عزیزم، خواستم زبونی بهت بگم ولی روم نشد، برا همین دست به قلم شدم تا یه واقعیتی رو که سال‌ها کنج دلم مخفیش کرده بودم رو بدون خجالت بهت بگم: نازنینم، توی این دنیا فقط یه قلب هست که برای تو می‌تپه، اونم قلب خودته 😶😁😂 #لبخند_عید #صداقت 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

🧊🧓 این پست رو تو گروه سفیران رضوان خوندم به دلم نشست، اگه دوست داشتی بخونش👇 بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شم و اولین چیزی هم که دلم میخواست بخرم یه یخچال برای ننه نخودی بود... 👵ننه‌ نخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچ وقت بچه‌دار نشده بود... می‌گفتند در جوانی که شاداب و سرحال بوده برای بقیه فال نخود می‌گرفته😑 اما پیر که شد، دیگر برای کسی فال نخود نگرفت👌 اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش. 🧊از بس جگرش گُر می‌کشید زمستان و تابستان آب‌ یخ می‌خورد ولی چون یخچال نداشت شبها می‌آمد درِ خانه‌ ما و یک قالب بزرگ یخ می‌گرفت. 🥣توی جایخیِ یخچال‌مان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسه‌‌ی ننه‌ نخودی" بود. ننه با خانه‌ ما ندار بود.😌 درِ خانه اگر باز بود، بدون در زدن می‌آمد تو، و اگر سرِ شام بودیم یه بشقاب هم می‌آوردیم برای او.🍽 ننه بابا رو مثل پسرش دوست داشت، برایش شال‌گردن و جوراب پشمی می‌بافت و در حین صحبت با پدر توی هر جمله‌اش یک "پسرم" نثار پدرم می‌کرد. 🌒یک شب تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم؛ ننه، پرده‌ را کنار زد و وارد حیاط شد، بچه‌‌ی فامیل از دیدن یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود جیغ زد و گریه کرد.😰 ننه بهش آبنبات🍭 داد ولی او نگرفت و بیشتر جیغ زد.😱 بچه‌ را آرام کردیم و کاسه‌ ننه نخودی را از جا‌یخی برایش آوردیم.🥣🧊 🧺بابا وقتی قالب یخ را توی زنبیل ننه انداخت آرام بهش گفت:"ننه، از این به‌ بعد در بزن!"🚪 ننه مکث کرد و به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بی‌حرف رفت، بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد. 🥣کاسه‌ ننه‌ نخودی مدت‌ها توی جایخی یخچال‌مان ماند و روی یخ‌اش یک لایه برفک نشسته بود. 🌗یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانه‌ی ننه، ننه در را باز کرد، به بابا نگاه کرد، نگاهش به بابا غریبه شده بود به بابا گفت: "دیگه آبِ یخ نمی‌خورم" و دیگر پدرم را با لفظ پسرم خطاب نکرد. یک حرف پدر ننه را برد به دنیای‌تنهایی‌خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسری" که سالها او را پسرم خطاب کرده بود پسرش نبوده است. 😔ننه‌ نخودی یک روز داغ تابستان از دنیا رفت... ⚰️توی تشییع جنازه‌اش بابا قدِ یک پسرِمادرمرده اشک ریخت😭 🔻نتیجه‌‌ی حقیر از این داستان کاسه‌ی دل‌ همدیگر را از برفک بی‌مهری لبریز نکنیم، بلکه تا می‌توانیم دلگرمی را به هم هدیه دهیم. راستی شما چه نتیجه‌ای گرفتین؟ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄.

⛓🔑 امیر باشیم نه اسیر امیرعلی تو مهمانی داشت عیدی‌هایش را می‌شمرد، با خود گفتم حتما می‌خواهد دوچرخه و یا اسباب‌بازی دیگری برای خودش بخرد اما وقتی گفت دارد عیدی‌هایش را جمع می‌کند تا زندانیان را آزاد کند یک دفعه خشکم زد، از کوته‌نظری خودم شرمنده شدم و به قلب بزرگ امیرعلی غبطه خوردم... مرحبا به امیرعلی که با تمام دارائی‌ امسالش به میدان آمده "ان‌الله یحب المحسنین" 🪄نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم #ماه_رمضان #صله‌ی_رحم #احسان_و_نیکوکاری 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

🧠 🧠 🧠 🧠 🧠 🧠 🧠 🧠 🧠 🧠 برای حال خوب در حال، زندگی کنیم همه‌ی ما در هر شغل و حرفه‌ای که هستیم فرشته نیسیم بلکه آدم هستیم و گاهی اوقات هیولای درون و یا بهتر بگویم داعش درون‌مان که به دائیش نرفته و هیچ کس جز خودش مسئولیت خطای او را بر عهده نمی‌گیرد سر و کله‌‌اش پیدا می‌شود چرا که انسانیم و انسان گاهی خُلقش پایین می‌آید، بدون تعارف، وجود این مسئله طبیعی است همه‌ی ما گاه تحت فشارهای زندگی و یا زمانی که در تعامل با افراد منفی‌نگر قرار می‌گیریم دچار نوسان خلقی می‌‌شویم زیرا ما نه از نژاد سیب زمینی هستیم و نه از تیره و طایفه‌ی چغندر بلکه مشتی استخوان و چند کیلو گوشتِ با استخوان و اغلب‌مان هم چربی اضافه داریم. همانطور که از قصاب محل و یا به قول امروزی‌تر و مدرن هنگام خرید از سوپر گوشت از او می‌خواهیم برای‌مان قلم هم بگذارد ما در زندگی نیاز به قلم داریم تا گفتار منفی که در برخی تعاملات در خانه‌ی ذهن‌مان وارد شده است را با نوشتن از دودکش ذهن به در کنیم وگرنه از دهان‌ مبارک‌مان خارج می‌گردد. پس اگر مراقب ورودی‌های‌مان نباشیم ما نیز کنترل هیجانات‌مان را از دست می‌دهیم و یکی می‌شویم همانند همان‌‌هایی که نمی‌خواهیم مثل آنها باشیم بنابراین خوب است که ما انسانها به ورودی‌های ذهنمان دقت کنیم و ورودی ذهن‌ را برای هر چیزی باز نگذاریم تا منجر به خروجی‌‌هایی که خرج‌های هنگفت روی دست‌مان می‌گذارد نشویم و رفتارهای ناسازگار و ناشایست از ما سرنزند البته این خیال باطل را از سر مبارک به در کنید که مثبت بیاندیشیم و مراقب باشیم که منفی نیاندیشیم زیرا باید به استحضارتان برسانم که ذهن آدمی فیلتر ندارد، متاسفانه و یا خوشبختانه ذهن‌مان بسان جاده‌ی دوطرفه‌ای است که هم افکار مثبت در آن عبور و مرور می‌کند و هم افکار منفی و این خودِ ما هستیم که باید با اختیارمان دست به انتخاب درست بزنیم. البته ناگفته نماند که حیطه‌ی "فکر" با "تفکر" کاملا متفاوت است چرا که "فکر" ناخودآگاه و اتوماتیک است و دیالوگ‌هایی که در گوش ذهن‌مان می‌خواند در حوزه‌ی اختیارات ما نیست ولی تفکر بستگی به انتخاب و اختیار ما دارد. 🚨پس در هجمه‌ی افکار مثبت و منفی، در کوران حوادث و بمباران اطلاعات لحظه‌ای آژیر خطر را به صدا درآوریم، به پناهگاه پناهنده شویم و برای دقایقی ولو کوتاه احوالی از خود بپرسم، صله‌ای با خود کنیم و آگاهانه به دیدار افکارمان برویم تا بتوانیم بازدیدی متفکرانه را تجربه کنیم، آری ما دو زیست هستیم زیرا هم می‌بایست در دریای افکارمان شنا کنیم و افکار مثبت را مرواریدگونه از بین منفی‌ها غواصی کنیم تا در دریای افکارمان غرق نشویم سپس در ساحل به تفکر خلاق بپردازیم تا به آرامشی عمیق دست یابیم و اینگونه از خود احوالپرسی کنیم تا به احسن‌الحال برسیم.💎 🪄نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم #دید_و_بازدید_خود #تجربه_نوردی #جهاد_روایت 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

☆🌙 نَوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ هم درپی خواب و استراحت هستیم هم عاشق بندگی و طاعت هستیم فرمود: «عبادت است خواب صائم!» پس ما همگی اهل عبادت هستیم! شاعر: محمدی دهنوی #ماه_رمضان 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

🥁 دلـم نقــاره هـا را دوسـت دارد حریـم با صفــا را دوسـت دارد دلــم در بیــن این درهـای عالم فقط باب‌الرضا را دوست دارد ✍شاعر: خدیجه خداکرمی #ماه_رمضان #چهارشنبه‌های_رضوی 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef

🎂🌈🎂🌈🎂🌈🎂🌈 🌈 🎂 🌈 "هشت بهشت دنیا" بهشت اول مادری‌ست که حاضر است تمام عمر و دارایی‌اش را بدهد که حتی سر دردت را نبیند. بهشت دوم پدری‌‌ست که تمام توانش را بکار می‌برد تا آب در دلت تکان نخورد. بهشت سوم خواهری است که می‌خواهد دنیا نباشد اگر تو نباشی. بهشت چهارم برادری است که از جانش برای امنیت خواهرش می‌گذرد. بهشت پنجم‌ دوستی‌ست که نمی‌تواند ببیند خار به پایت برود. بهشت ششم معلمی‌ست که تواضع می‌کند تا تو بزرگ شوی. بهشت هفتم همسرتوست که گرچه با تو هم‌خون نیست اما خون، به عشق تو در رگ‌هایش جاری‌ست. بهشت هشتم فرزند توست که پس از عبور از هفت بهشت به او می‌رسی و می‌خواهی بهشت زیر پایت را از آن او کنی. 🌈خواهرم: بهشت سومم، ببخشید هشت‌بهشت من تولدت مبارک🎂 🪄نویسنده: مرضیه‌ رمضان‌قاسم #بهشت 🦋🐛https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef