فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪶
"جمعههای بیقراری"
ساعات ابتدایی روز جمعه، دور هم جمع میشویم ندبه میکنیم تا بغضی که از نیامدنت در گلو مانده تبدیل به غمباد نگردد و از پا، دَرِمان نیآورد.
آری اشک همان بُغضی است که تبدیل به نمک میگردد و از چشمان نازل میشود.
آنگاه همچون کودک یتیمی که برای فراموش کردن غم بیپدری او را مشغولِ بازی با اسباب بازیهایش میکنند خودم را سرگرم تفریح میکنم تا غم نیامدنت را از یاد ببرم.
اما غروب جمعه که میشود باز دچار بهت، حیرت و حسرت میگردم؛ آنگاه برای التیام دردِ دوریات، کاسهی صبر در دست میگیرم، به آسمان خیره میشوم و همچون مادری که به کودک یتیمش که از خواب بیدار شده و بهانهی بابا گرفته میگویم: ببین آسمانِ به این بزرگی نیز دلش میگیرد و گهگاه میبارد
آنگاه باور میکنم این حالت بیقراری طبیعیست.
این جمعه غم روی غم آمده است، اشتهایم کور شده، امشب بیقرار و بیتاب کودکان فلسطینیام؛ خواب به چشمم نمیآید بخاطر آن کودکانی که از شدت درد و ترس فراوان، خواب از چشمانشان ربوده شدهاست.
ای کاش این کودکان مظلوم میخوابیدند حتی اگر قرار باشد بخوابند و کابوس ببینند، شاید همین خواب، التیام بخشد دردهای ناگفتهشان را...
اوقاتم تلخ است مثل زیتونهایی که آتش خودخواهی، فرصتنداد تلخیشان گرفته شود و با بیمهری تمام، بیرحمانه به دارشان آویختند.
🖋نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#غزه
#فلسطین
#جمعه_ها
#امن_یجیب
#طوفان_الاقصی
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
Ⓜ️
╰┈➤🌴@ramezan_ghasem110