👠کفش های منتظر وارد مسجد شدم، نمازجماعت برپا شده بود، سراسیمه کفشهایم را در جاکفشی گذاشتم تا در رکوع وصل به جماعت شوم. علی رغم اینکه در مسجد،جشن باشکوهی بود، به علت مشغله کاری می بایست زودتر به منزل بازمی گشتم. لذا پس از تعقیبات نماز از جا برخاستم و به سمت جا کفشی رفتم، نعلینم را برداشتم و با احترام مقابل پاهایم جفت کردم. یک مرتبه متوجه شدم کفش های خودم نیست اما خیلی شبیه کفشهایم بود. کفش مردم را در جا کفشی گذاردم تا کفش خود را بردارم. اثری از آثار کفشهایم نبود. چشمانم گرد شد و دایره وار چرخی در جاکفشی زد. کفش ها ناخواسته میزبان نمازگزار دیگری شده بود امام همیشه به همه ی ما لطف دارند دیشب بحمدلله اسم حقیر نیز در لیست دعوتی های جشن امام زمان ثبت شده بود و من به برکت جابجائی کفش ها، تا آخر جشن در مسجد حضور داشتم و هرازگاهی نظر به جاکفشی می نمودم شاید کفش ها برگردند. جایتان خالی نبود چون بنده به نیابت تان حسابی از لحاظ مادی و معنوی پذیرائی شدم. رزق خاص دیشب مون، که شب زیارتی ارباب بی کفن مون حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بود این اشعاری هست که مادح اهل‌بیت می خواند و من نیز به نیابت تان زمزمه کردم صدات میکنم زندگیمو نذر کربلات میکنم سلام میکنم محضر تو عرض احترام میکنم خودمو با خدا همکلام میکنم دردمو با گریه التیام میکنم سلام میکنم، اسمتو آشنا با لبام میکنم خودمو تو خادما بنام میکنم یا حسین میگم و انقلاب میکنم لبمو خوشبوتر از گلاب میکنم القصه آن کفش در جاکفشی مسجد،به انتظار صاحبش نشسته است وکفش های من نیز مشتاق زیارت بنده🤭 #دلنوشته_هایم #جابجائی_کفش @ramezan_ghasem110 🌱