این روزها هر کجا قدم مینهم توصیه به خوانش زیارت جامعه و فهم آن است.
دست من کوتاه و خرما بر نخیل
مولای من، آمدهام در کلاس امامشناسی تا شاخهی طوبی را پائین آورید و شهد شیرین معارف را به کام جانم بچشانید.
اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعآءَ اَقْرَبَ اِلَیكَ مِنْ مُحَمِّدوَ اَهْلِ بَیتِهِ الاَخْیارِ، اَلاَئِمَّةِ الاَبْرارِ، لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعآئى، فَبِحَقِّهِمُ الَّذى اَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیكَ
«خدایا اگر من شفیعانى را مییافتم كه نزدیكتر باشند به درگاهت از محمّد و خاندان نیكویش آن پیشوایان نیكوكار به طور مسلم آنها را شفیعان خود قرار مىدادم.»
هر چه درس بخوانم باز سر کلاس امامت که مینشینم همچون طفلی تشنهی دانستنم و تا جواب سوالاتم را نگیرم دست از طلب برندارم
کودکی هستم که سفرهی جود و احسان شما تشنهترش میکند و "چراهای" پنهانی که در پس ابرهای ذهنش پنهان شدهاند عیان میگردد.
زیرا ایمان دارم به اینکه
عادَتُکمُ الاِْحْسان
بنابراین دستهایم را برای گدایی بالا میآورم تا ظرف وجودم لبریز از کرمتان شود.
مرواریدهای اشکی که در گوشه چشمهایم جوانه زدهاند با زبان بیزبانی فریاد میزنند
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده!
اَسْئَلُک اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ
من تشنهام، عطش یادگرفتن الفبای محبتی که در دلم انداختهای بیقرارم کرده و صبر و طاقتم را ربوده است.
در محضر زیارتنامهی حضرت هادی زانو میزنم تا جرعه جرعه سیرابم کنید، مرا در مدرسهی امامت امام هادی ثبتنام کنید قول میدهم به مددتان، شاگرد خوبی باشم...
خبر دار شدم یکی از همکلاسیهایم امروز بعد از کلاس امامشناسی تصادف کردند.
برای سلامتی ایشان و همهی بیماران خیلی دعا کنیم یه حمد شفا نیز قرائت کنیم.
یا علی مدد
🖊مرضیه رمضانقاسم
#جستاری_در_زیارت_جامعه
🦋🐛@ramezan_ghasem110