eitaa logo
مرضیه رمضان‌قاسم
482 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
919 ویدیو
91 فایل
🌻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام ارشد تفسیر و کلام، مداح، سخنران مبلغ‌ دفتر تبلیغات اصفهان پاسخگوی‌شبهات،داستانک‌ دلنوشته و یادداشت‌نویس تلاشم در جهش‌تولید جهت‌فرمانبرداری از امر رهبرم منتظرامام زمانم هس تم پل‌ارتباطی‌جهت‌ارتقاءکانال⬇ @M_Rghasem110
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊☁️🕊☁️🕊☁️🕊 ☁️ 🕊 ☁️ پرواز در آسمان خیال نمی‌دانم تاکنون دعای دوران دبستانم را برای‌تان گفته‌ام یا نه؟ دعایم این بود خدایا تا من معلم قرآن نشده‌ام، امام زمان ظهور نکنند تا بتوانم از این طریق یکی از خانم‌های سپاه‌شان باشم؛ به همین جهت روزهای سه‌شنبه به کلاس قرآن می‌رفتم و هفته‌ای که نوبت بعدازظهر بودم به محض تعطیل شدن دوان دوان خود را به منزل حاج احد روغنی می‌رساندم، به کلاس قرآن که می‌رسیدم با وجود اینکه یک ساعتی از شروع آن گذشته بود با لبخند گرم خانم شفیعیون مواجه می‌شدم که به محض دیدنم، از پرسش کلاسی دست می‌کشیدند، پای تابلو می‌رفتند و شروع می‌کردند به تدریس درس اخفا، ادغام، اظهار و قَلقَله این رفتارشان چنان قُلقُله‌ای در قلبم ایجاد می‌کرد که تمام نفس نفس زدن‌هایم برای رسیدن به کلاس را قلبِ به میم محبت می‌کرد. پس از آنکه تدریس تجوید استاد به اتمام می‌رسید یک‌راست می‌رفتم سراغ قفسه‌ی قرآن و همان قرآن جلد قهوه‌ای که زیباترین و درشت‌ترین رسم‌الخط قرآنی را داشت و زیر قرآن‌ها پنهانش می‌کردم را باز و کُوّرت کُوّرت‌های سوره‌ی تکویر را آنچنان با قوت و قدرت می‌خواندم که پرده‌ی گوش هر مستمعی را به تاراج برده و سیستم صوتی گوشش را خاموش می‌کردم. البته من برای گرفتن جایزه قرآن نمی‌خواندم بماند که جوایزشان هم چنگی به دل نمی‌زد چون لوازم آشپزخانه بود و به درد مادران می‌خورد اما با این وجود وقتی در مسابقه‌ی قرآنی رتبه‌ی ممتاز کسب کردم برخلاف میل باطنی‌ام فلاسک غذا را از آنها پذیرم و به مادرم تقدیم کردم اما جانم برای‌تان بگوید از جوایز پسرها که دوچرخه‌ بود و من آن روز فهم نکردم چرا برای ما دخترها اسباب‌بازی نه ولی برای پسرها اسباب‌بازی آری و حالا که ادعای بزرگی‌ام می‌شود به این نتیجه رسیده‌ام که شاید حکمت چنین کاری این بوده است آقای روغنی و خانم‌شان می‌خواستند دخترها از همان ابتدا یاد بگیرند چگونه با وسایل آشپزخانه کانون خانواده را گرم کنند و به پسرها نیز بیاموزند چگونه باید با تلاش، کوشش و توکل بر خدا چرخ زندگی را بچرخانند تا در زندگی لنگ نزنند و چرخ زندگی پنچر نگردد. و اما برگردیم سر اصل ماجرا که دعای من در دوران دبستان بود؛ وقتی نان و نمک حوزه را مزمزه کردم پی‌بردم دعای مُحالی داشته‌ام چرا که اگر خیلی رشد کنم و به طهارت ظاهر و باطن هم برسم به قول ما طلبه‌ها هذا اول‌الکلام، تازه به سِمَت‌‌ شاگردی قرآن نائل شده‌ام و معلم قرآن شدن زهی خیال خام و باطل بود. 🖊مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی 🌍https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef ╰┈➤Ⓜ️