4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💦
از ابتدا تا انتها دعوا سر علی بود
از کوچه تا کربُبَلا دعوا سر علی بود
آنجا که ناموسِ خدا ، پردهنشین ِ عصمت
افتاد زیر دست و پا، دعوا سر علی بود
آنجا که جای بوسهی احمد غلاف میخورد
در زیر ضربِ بی هوا، دعوا سر علی بود
آنجا که بر دست پدر با پنجهی سه شعبه
میشد سری از تن جدا دعوا سر علی بود
آنجا که از شرمندگی، آقای ما بدن را
میبُرد در زیر عبا دعوا سر علی بود
آنجا که وقت دفن او، آمد رباب از راه
بوسید رگ را بی صدا، دعوا سر علی بود
آنجا که دنبال سرش آمد رباب بازار
در کوفه و شامِ بلا، دعوا سرِ علی بود
شاعر:نعمتی
قبلاً دلگیر که میشدم؛
دستِ دلم را میگرفتم میرفتم نجف، خانهی پدری تا بعد از آنجا بیایم کربلا پیشِ شما
حالا که بهانه فراق جور شدهست
پشتبام که هست
از پشتبام خانه به
اربابِ بیکفن سلام
ارباب این دوری و دوستی دارد از پای دَرَممیآورد
هرچند به دوری و دوستی اعتقادی ندارم چون دوری و دوستی مال آنهائی است که منیّت دارند، نه برای خادمی چون بندهی حقیر که از تبار در به دران توام حسين
از فراقتان کاسه دل بیصبرم لبریز شدهست
خودتان بگوئید چهکنم.....
✍نویسنده:مرضیهرمضانقاسم
یاعلی
یه گوشه کنار به ما جا بده
ما رو هم دم ایوونت راه بده
یه نجف امشب به ما بده
بعدِشَم یه کربلا بده
تنگه دلم برای انگور ضریحت؛
چیکار کنم اینقد ازم دور ضریحت!
والا که از دوری؛ دلم میپوسه مولا!
کربوبلام؛ دستتونو میبوسه مولا!
علیجانم علیجانم؛ علیجانم علیجانم
#دلنوشته_هایم
#عاشورا
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر و مادر من خیر ببینند حسین
که مرا خادم دربار تو بار آوردند..
#عاشورا
╔ ⃟🌸๑
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
خوشبختی یعنی تو زندگیت امامحسین داری
🖊مرضیه رمضانقاسم
یک عمر در شبهای عاشورا به صبح التماس کردیم طلوع نکند، تا ظهر عاشورا ظاهر نگردد؛ اما امسال در باورمان نمیگنجید به عاشورا برسیم؛ بنابراین در آرزوی دیدار ظهر عاشورا لحظهشماری کردیم.
ارباب جان، ما به شما خیلی بدهکاریم، چرا که شما به ما آموختید و کمکمان کردید تا روی پایِ خودمان بایستیم و با شجاعت هرچه بیشتر اصغروار به موشکهای حرملهی زمان تبسم کنیم؛ ما بعد از شهادت شما دیگر از هیچ چیز نمیترسیم؛ اگر شما آقای ما نبودید ما تاکنون از ترس، هفتاد کفن پوسانده بودیم؛ اما شهادتِتان بر اعتقاد و اعتماد شیعه افزود.
حسین جان، ممنون که آمدی آقای ما شدی
#الگوی_قیام_حسینی_در_جنگ_تحمیلی
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدلله
#عاشورا
#محرم
Ⓜ️
╰┈➤@ramezan_ghasem110
"رؤیت هلال در شب عاشورا"
🖊مرضیه رمضانقاسم
دیدمت با دیدنت ویرانه از یادم برفت
کوه غمهای به روی شانه از یادم برفت
من دیشب یکهو حسودیم شد و دلم برای خودم سوخت؛ من که تاکنون یکبار، حتی از دور هم به دیدار حضرت آقا نرفتهام؛ ولی خوشا بحال آنهایی که آقا را ملاقات میکنند، آن هم از نزدیک.
آدم گاهی که نه، بلکه همیشه دلش برای امامش تنگ میشود و حالا که میسر نیست دیدار او عشقبازی میکند با یار او (نائبش).
یک موقع گمان نبرید غبطه خوردم به حاج محمود کریمی، نه غبطه نخوردم، چرا کلاه شرعی سر خود بگذارم و برای حسادتم تعبیر غبطه بکار ببرم.
من حسادت نمیکنم جز به آنهایی که با اربابم معیت دارند.
حسد نمیورزم جز به آنهایی که با نائب امامزمانم که از نسل حسین علیهالسلام است معیت دارند و حاضرند برایش جان دهند.
حالا که قصهی ما به حسد رسید اجازه دهید چند جمله با جناب حسد صحبت کنم.
حسد جان، شرایط و ظرفیتهای انسانها با همدیگر متفاوت است؛ یکی توان خواندن دارد یکی توان خون دادن و...
کافیست بر سر عهدی که با ولایت بستهای محکم بایستی؛ ما باید حامی رهبر باشیم هرجا که هستیم؛ فرقی نمیکند اصفهان باشیم یا تهران. مهم این است که تابع امر ولی باشیم، خواه آن ماه را از نزدیک رویت کنیم و یا از پشت دوربین فیلمبرداران.
اینکه آدمی نسبت به الطافی که بدون لیاقت و صرفنظر از سوابقی که داشته به او عطا شده غافل گردد و به دارایی دیگران خیره شود خود از مصادیق بارز کفران نعمت است.
بعلاوه اینکه هر که بامش بیش برفش بیشتر؛ بنابراین هر چه رزق معنوی حاج محمود و امثالهم بیشتر شود، تکلیفشان نیز سنگینتر است؛ چرا که دنیا بسان جلسهی امتحانی میباشد که بر اساس ظرفیت افراد، سوالات امتحانی متفاوتی در صفحات عمرشان قرار دادهشده است؛ پس سرمان در برگهی امتحانی خودمان باشد و بس.
نکتهی پایانی به حسد خان اینکه به زندگی خود و دیگران منظومهای بنگر نه نقطهای، تا از تخریبها مأیوس و از تکریمها مغرور نگردی.
اگر این کلام مولا امیرالمؤمنین که فرمودند: زندگی دو روز است "یوم لک و یوم علیک" را نصب العین خود قرار دهیم، زندگیمان فرسایشی نخواهد شد.
#شب_عاشورای_بیادماندنی
#رهبرمادرکمینگاهاست
#حسین_آرام_جان
#شب_عاشورا
#امام_حسین
#ای_ایران
#عاشورا
Ⓜ️
╰┈➤@ramezan_ghasem110