🌐 🌐 🌐 🌐 🌐 🌐
🌐
🌐
⁉️طبق آیهی ۹۹ حجر﴿و اعبد ربك حتي يأتيك اليقين﴾ که میفرماید: عبادت كن تا به يقين برسی، آیا درست است بگوئیم پس از رسیدن به یقین، باب عبادت بسته میشود؟
1⃣ هدف نهايي نبودن عبادت
عبادت هدف نيمه راه و متوسط است زیرا عبادت را برای رسیدن به یقین انجام ميدهیم ﴿و اعبد ربك حتي يأتيك اليقين﴾حجر/۹۹
يعني اگر خواستيم يقين پيدا كنيم راهش عبادت است. انسان تا به يقين نرسد در معرض زوال و دگرگوني است اما وقتي به يقين رسيد، ميآرمد.
2⃣بقا يقين منوط به بقاء عبادت
بقاء در مقام يقين منوط به استمرار در عبادت است.
انساني كه به بركت عبادت به مرحلهی يقين رسيد؛ عبادت و یقین او، با یکدیگر رابطه پایاپای پیدا میکنند یعنی عبادت او يقيناش را ترقی میدهد و یقین او عبادتش را ارزشمندتر میگرداند؛ فرد تا مادامي كه به عبادت تكيه ميكند اهل يقين است و جهان غیب و پوشیدهها را ميبيند اما اگر يك لحظه عبادت را ترك کند، ترك عبادت همان و كفر و ارتداد و محروميت همان. بنابراین عبادت براي انسان به منزلهٴنردبان است که اگر او را رها کند سقوط میکند.
3⃣حتی آیه۹۹حجر غایت نیست
﴿و اعبد ربك حتي يأتيك اليقين﴾ حتی در این آیه براي بيان منفعت عبادت است نه برای بيان حد و غايتِ عبادت، چرا که فرق است بین اینکه بگویند اين نردبان را طي كن تا پشت بام را ببيني با وقتي که ميگويند براي وضو از آرنج تا سرانگشت را بشوی.
جملهی اول دارد حد و غايت را میگوید يعني به محض اینکه به سرانگشت دست رسيدي ديگر شستن دست تمام است؛
اما در جملهی دوم، درست است که فایده و منفعت نردبان براي ديدن پشتبام بوده است اما نمیتوان به محض اینکه روي پلهی دهم پا گذاشته و پشت بام دیده شد گفت نردبان دیگر به کارم نمی آید و لازمش ندارم چون اگر چنین چیزی گفته شود، گفتن همان و سقوط همان.
4⃣عبادت به منزله درخت است
درخت هدف نهايي هسته نيست چون هسته درخت نميشود كه بيارايد بلکه هسته درخت ميشود كه به بار آيد و ثمر بدهد نه اینکه فقط سبز شود.
اگر كسي عبادت نکند دچار ویل سنگینی می شود و مثل آن دانهای است كه در دل خاك پوسیدهست.﴿و قد خاب من دسيها﴾
📖سورهٔ شمس، آيهٔ 10
5⃣ انواع عابدان
۱) عابدانی که با عبادت چشم غیببین آنها باز نمیشود و به هیچ نورانيت و مشاهده و صفاي ضميري دست نمییابند و چيزي از عبادت و نماز عايدشان نمیشود آنها مثل درختي هستند كه فقط سبز شدهاند و ميآرايند و سایه میدهند ولي بار و میوهای نميدهند عبادت اینچنینی اين ندا را در پی دارد که ﴿ويل للمصلين﴾ماعون/۴
ویل بر آنها چون عبادتشان این قدرت و توان را ندارد که بتواند هدف متوسط آفرينش باشد چه رسد به هدف غایی؛ زیرا نماز خواندن و عبادتشان فقط براي اسقاط تكليف بوده است و هیچ بهره و لذتي از نماز نمیبردهاند چنین افرادی از خوردن يك سيب يا يك پرتقال لذت میبرند اما از عبادت و نماز لذتي نمیبرند.
۲) عابدانی که عبادتشان آنها را به مرحلهی يقين رساند و يقينشان فائده و منفعت عبادت شد نه مرز عبادت، آنگاه بايد اين يقين را شكوفاتر كند زیرا يقين و عبادت داراي درجاتي است «لا الي نهايه» تا برسد به قلهی لقاء حق، مثل آن است كه يك هستهی درخت ميكوشد درخت بشود وقتي درخت شد ميكوشد ميوه بدهد وقتي ميوه شد ميوه درختهاي يك باغ را انسان به صورت عصارهی شربت و شهد و رب در يك شيشه جمع ميكند.
ما دم به دم از طریق عبادت ترقی وجودی داریم یعنی به یقین میرسیم چون عبادت و یقین همانند سیم مثبت و منفی برق هستند که تا با یکدیگر متحد نشوند نور تولید نمیکنند. عبادت و یقین سازندهی نور وجودی ما انسانها هستند تا نفس ما را ترقی دهند و از نقص به کمال برسیم.
🖌پاسخ خانمها مریم و مرضیه رمضانقاسم با اقتباس از جلسه۲۱ سوره مبارکهی حمد آیتالله جوادی آملی حفظهالله
#هدف_میانی_خلقت
#هدف_غائی_خلقت
#هدف_خلقت
#عبادت
#یقین
🌍@booyebaran313
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110