فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🌷چهار چیزی که برکت را از خانه میبرد
🎙️ سخنران : دکتر ناصر #رفیعی
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجتالاسلام فرحزاد
💢 پاداش گره گشایی از کار یک مؤمن؟!
🔸کوتاه و شنیدنی.
@ranggarang
ذهن چون باغ است
که هرچه درآن بکاری
میتواند رشد کند.
این بستگی به انتخابت دارد
که کدام دانه را درآن بکاری
عشق یا نفرت،خشم یامهربانی
بزرگترین قدرت هـرفـرد
قدرت انتخاب اوسـت....
شادروان دکتر حسابی
یک روز از پدرم پرسیدم
فرق بین عشق و ازدواج چیست؟
روز بعد او کتابی قدیمی آورد و به من گفت این برای توست. با تعجب گفتم : اما این کتاب خیلی با ارزش است، تشکر کردم و در حالیکه خیلی ذوق داشتم تصمیم گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم، چند روز بعد پدرم روزنامه ای را آورد، نگاهی به آن انداختم و بنظرم جالب آمد که پدرم گفت این روزنامه مال تو نیست، برای شخص دیگریست و موقتا میتوانی آن را داشته باشی، من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت را از دست بدهم، در همین گیر و دار پدرم لبخندی زد و گفت : حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج به چیست؟ در عشق میکوشی تا تمام محبت و احساست را صرف شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد اما ازدواج کتاب با ارزشیست که به خیال اینکه همیشه فرصت خواندنش هست به حال خود رهایش میکنی ..
@ranggarang
#کوروش
«روز کوروش»
#قسمت_چهاردهم 🎬:
بزرگان یهود وارد قصر شدند و سربازان آنها را به سمت تالار سلطنتی راهنمایی کردند
کوروش کبیر همانند همیشه سرحال و بشاش بر تخت تکیه زده بود و در کنارش دانیال نبی بر کرسی نشسته بود چون کوروش می خواست با حضور دانیال، یهودیان را ببیند به دنبالش فرستاده بود.
یهودیان جلو آمدند،تعظیم کوتاهی کردند و ایستادند و خیره در چشمان کوروش شدند، کوروش که برایش عجیب می آمد سوال کرد: چه شده و برای چه درخواست دیدار داشتید؟!
یکی از آنها که حکم مهترشان را داشت قدمی جلو امد و گفت: ای کوروش کبیر، ما از شما سپاسگزاریم که با فتح بابل، ما را از اسارتی که سالها بخت النصر بر ما روا داشت رهانیدید و اینک می خواهیم لطفتان را فزونی بخشید و اجازه دهید ما به سرزمینی که از آنجا به اسارت درآمدیم کوچ نماییم.
کوروش سری تکان داد و گفت: می خواهید به اورشلیم برگردید؟! اما آنطور که گماشتگان ما خبر دادند، آنجا ویرانه ای بیش نیست و ما می خواهیم شهری پارسی بنا کنیم، چون آن اراضی از آن حکومت است،شما اگر آنجا را بخواهید باید آن زمین ها را از صاحبش که حکومت پارسیان و هخامنشین است بخرید.
مرد نفسش را ارام بیرون داد و گفت: ما که تازه آزاد شدیم و ثروتی در بساط نداریم، اگر امکان دارد آن زمین ها را به ما بدهید تا ما آنجا را آباد سازیم و سپس که زندگیمان به روال افتاد، اندک اندک پول زمین ها را به شما خواهیم داد.
کوروش که مردی منصف بود سری تکان داد و گفت: یعنی شما وامدار ما باشید درست است؟!
مرد سری به نشانه تایید تکان داد..
کوروش نگاهش به نگاه دانیال نبی خورد و یاد داستان هایی افتاد که او روایت کرده بود، پس گلویی صاف کرد وگفت: باشد خواسته تان را برآورده می کنیم اما شرط دارد و شرطش این است که عملکردتان مانند اجداد و پدرانتان نباشد، گویند حضرت موسی نبی چهل سال زحمت یهودیان کشید و بعد از به ثمر نشستن زحماتش و گل دادن دینش به مدت چهل روز به کوه طور برای عبادت رفت و زمانی برگشت که اجدادشما را سامری نامی فریب داده بود و امت خدا پرست یهود رو به گوساله پرستی آورده بود، یعنی زحمات چهل ساله پیامبرتان را در طول چهل روز به فنا دادند، باید قول دهید که مانند پدرتان مکر نورزید نه به من و نه به خدای یکتا..
و گویا امت یهود مردمی متکبر و لجوج و گستاخ بودند که نه به حرف پیامبر و کتاب مقدسشان بلکه به دنبال هوی نفسشان میرفتند، اینک باید عهد کنید که این کردار از شما سر نزند و پیامبرانی را که برای قومتان مبعوث میشوند، نرنجانید اگر چنین عهدی می کنید، من هم دستور میدهم به هر فرد یهودی زمینی در اورشلیم بدهند ، زمینی که باید بهایش را به دولت ما پرداخت کنید.
مرد یهودی که انگار به هر طریقی می خواست به اورشلیم برسد لبخندی زد و گفت: باشد هرچه شما گویید همان کنیم، فقط اگر امکان دارد پول ساخت خانه هم در اورشلیم به ما بدهید و این پول هم به منزله ادامه وامی ست که به ما میدهید و ما هزینه خرید زمین و این وام ساخت خانه را یکجا به شما پس خواهیم داد.
کوروش که پادشاهی سخاوتمند بود و دوست داشت مردمش در رفاه باشند، پذیرفت و به این ترتیب یهودیان به اورشلیم برگشتند اما جایی که در رهن حکومت بود و وامی که می بایست به حکومت پارسیان پرداخت شود و برگردنشان بود، اما گذشت زمان نشان داد که یهودیان بر روی هیچ کدام از عهدهایشان نماندند نه دست از لجاجت و عناد با پیامبران برداشتند و نه وام حکومت را تسویه کردند و آن را فراموش نمودند..
داستان به اینجا که رسید، رکسانا آهی بلند کشید و گفت: کاش آن زمان کوروش کبیر به یهودیان اعتماد نمی کرد، در این سالها که از ان زمان می گذرد، من از یهودیان جز خدعه و نیرنگ چیزی ندیدم.
ملکه لبخندی زد و گفت: باید به خشایارشاه یاداوری کنم تا آن وام که کوروش به اینان داد را باز پس بگیرد
رکسانا آهی کشید وگفت: اینها مردمی هستند متکبر، محال است پولی به حکومت بدهند چون فکر می کنندهر چه که روی زمین است برای خدمت رسانی به آنان آفریده شده اند
در همین حین صدای نگهبان در تالا بلند شد: خشایار شاه منتظر حضور ملکه بر سر میز غذاست...
ملکه ابروانش را بالا داد و کتاب را بهم آورد و روی میز پیش رویش گذاشت با شتاب از جا بلند شد و گفت: زمان چقدر به سرعت می گذرد، بقیه کتاب باشد برای بعد و فکر میکنم این زمان ،بعد از برگزاری جشن خشایار شاه است که قرار است در همینجا، قصرهای بزرگ شوش برگزار شود،پس بعد از برگزاری جشن منتظرتان هستم تا برای خواندن ادامه کتاب به اینجا بیایید در ضمن جز دعوت شدگان خاص ملکه به جشن بزرگ خشایار شاهید...
و سپس دست پیرزن مهربان را گرفت و گفت: بانو رکسانا شما هم با من بیایید و غذا را صرف نمایید، خشایار شاه حتما از دیدارتان خوشحال می شود...
رکسانا عصایش را بر زمین زد، ملکه را در آغوش گرفت و همانطور بوسه ای از گونه او میچید گفت: اجازه بدهید تا بروم ودر فرصتی بهتر به حضور شاه برسم..
ادامه دارد..
📝به قلم: ط_حسینی
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک نکته جالب در مورد استکان کمر باریک😉
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچیک و بزرگ نداره، مهربونی تو ذات آدماست😍
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صداگذاری کارتون ها اینجوری انجام میشه 😍?
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برا مامانش آواز میخونه که زن میخوام😁
مادر میدونی که سن ازدواج من رسیده
بیست و سه سال از عمر من پریده😂
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «آب، برق و گاز مجانی» در کشورهای اروپایی اینجوریه!😉
@ranggarang
#نهج_البلاغه
🪐فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ، وَاسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لاَْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ: وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ، وَ الْغَيُّ وَ الضَّلاَلُ
🔮حال که چنين است براى درمان بيمارى هاى خود از قرآن شفا بطلبيد و براى پيروزى بر شدايد و مشکلات از آن يارى بجوييد ; چرا که در قرآن شفاى سخت ترين بيمارى ها يعنى کفر و نفاق و جهل و ضلالت است»
✍امیر المومنین علیه السلام قرآن را وسيله حلّ مشکلات و درمان بيمارى هاى اخلاقى و اجتماعى و معنوى مى شمرد و اصول اين بيمارى را در چهار چيز خلاصه مى کند: کفر، نفاق، جهل و ضلال ; زيرا قرآن، نور ايمان و اخلاص بر دل مى پاشد و پرده هاى جهل و نادانى را پاره مى کند و انسان را از ضلالت و گمراهى رهايى مى بخشد. به يقين، جامعه آگاه و دانا و صاحب ايمان و اخلاص، هرگز در نمى ماند و گرفتار مشکلى نمى شود.
📘#خطبه_176
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🔘سرزمینی خشک و خشن، میزبان کعبه
#نهج_البلاغه
▫️ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِبِقَاعِ الاَْرْضِ حَجَراً، وَ أَقَلِّ نَتَائِق الدُّنْيَا مَدَراًوَ أَضْيَقِ بُطُونِ الاَْوْدِيَةِ قُطْراًبَيْنَ جِبَال خَشِنَة، وَ رِمَال دَمِثَة، وَ عُيُون وَشِلَة، وَ قُرًى مُنْقَطِعَة; لاَ يَزْکُوبِهَا خُفٌّ،وَ لاَ حَافِرٌوَ لاَ ظِلْفٌ
🌎سپس خداوند آن را در سنگلاخ ترين مکانها و بى گياه ترين ريگزارهاى زمين و تنگ ترين درّه ها در ميان کوههاى خشن و شنهاى نرم و روان و چشمه هاى کم آب و آباديهاى پراکنده قرار داد که نه شتر به آسانى در آن پرورش مى يابد و نه اسب و گاو و گوسفند. (نه بناى قابل ملاحظه اى دارد و نه سرزمين زراعى و دامدارى)
📘#خطبه_192
🏝🌱🏝🌱🏝
🎤استاد محمدعلی انصاری
@ranggarang
#نهج_البلاغه
▫️فَإِنَّهُ يُنَادِي مُنَاد يَوْمَ الْقِيَامَةِ: «أَلاَ إِنَّ کُلَّ حَارِث مُبْتَلىً فِي حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ، غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ فَکُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ
🟤چرا که روز قيامت، منادى صدا مى زند: آگاه باشيد! امروز هر کس گرفتار بذرى است که افشانده و در گرو عاقبت اعمال خويش است ; جز آنان که بذر قرآن افشاندند. شما نيز از بذر افشانان قرآن و پيروان آن باشيد
✍اين سخن اشاره به حديث معروف «الدنيا مزرعة الآخرة» است که هر کسى در اين سرزمين، بذرى مى افشاند، محصول آن را روز قيامت درو مى کند. امام عليه السلام مى فرمايد: شما در اين مزرعه بذرهاى آيات قرآن را بپاشيد ; چرا که تنها بذر مفيد و پرثمر، همين بذر است و ديگران گرفتار زيان و خسران اند. آن ها که اعمالشان با تعليمات قرآن هماهنگ است، بذر افشانان قرآنند و آن ها که رفتارشان بر خلاف قرآن است، از قرآن بيگانه و مبتلا و گرفتارند.
📘#خطبه_176
@ranggarang