eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
6.9هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شب جمعه است ✨🌷✨ هدیه به ارواح و امام عزیز، مومنین و مومنات و پدران و مادران فاتحه ای بخوانید. @ranggarang
از نظر بعضی از زنها “بی عیب ترین” مرد دنیا پدرشه، “زن ذلیل ترین” مرد دنیا برادرشه، “خوش تیپ ترین” مرد دنیا پسرشه، “مظلوم ترین” مرد دنیا پدر شوهرشه، “قدر نشناس ترین” مرد دنیا دامادشه، “خوشبخت ترین” مرد دنیا شوهر خواهرشه، و “بدترین”،”بی ریخت ترین”،”بی عاطفه ترین “ ” بداخلاق ترین” مرد دنیا شوهرشه ! @ranggarang
+ پدر از بچه‌اش پرسید: چرا دیروز از کلاس اخراج شدی؟ - پسر: بخاطر چند تا سوال علمی ساده که از معلم پرسیدم🙋🏻‍♂️ + پدر: فقط به خاطر چند تا سوال؟! عجب معلم بی انصافی! حالا چه سوالاتی پرسیدی؟🤔 - پسر: ۱. وقتی برق میره، دقیقا کجا میره؟ ۲. استامینوفن از کجا میدونه ما کجامون درد میکنه؟ ۳. چرا از جمعه تا شنبه اینقدر کم طول میکشه ولی از شنبه تا جمعه اینقدر طول میکشه؟ ۴. اینکه میگن این حرف بین خودمون باشه دقیقا کجا باید باشه؟ ۵. پس کی این «حقوق بشر» رو میریزن به حسابمون؟ ۶. آیا برای گرفتن شناسنامه المثنی، آوردن اصل شناسنامه هم لازمه؟ ۷. آیا رو میز نهارخوری میشه شام هم خورد؟ ۸. پشم شیشه رو هم مثل پشم گوسفند میچینن؟ ۹. چرا جعبه پيتزا مربعه؟ اما خودش گرده؟ ولی موقع خوردن مثلثه؟! + پدر: همین که زنده‌ای، خیلی بهت لطف کرده😂 @ranggarang
🌸پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود : أحسَنُ النّاسِ إیمانا أحسَنُهُم خُلُقا و ألطَفُهُم بِأهِلهِ ؛ باایمان ترین مردم ، خوش اخلاق ترینِ آنها و مهرورزترین شان با خانواده خود است . 📚بحار الأنوار ، ج 71 ، ص 387 . @ranggarang
اخلاق شهدایی بعد از اتمام جلسه گفت: امروز همه جلسه اداری نبود حرف شخصی هم زدیم هزینه جلسه رو بذار به حساب من و فاکتورش رو بیار برام... 🌷 @ranggarang
ناصرالدين شاه و ذغال فروش ناصرالدين شاه در بازديد از اصفهان با کالسکه سلطنتي از ميدان کهنه عبور مي‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشي افتاد. مرد ذغال فروش فقط يک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغالها بود و در نتيجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عريان او منظره وحشتناکي را بوجود آورده بود. ناصرالدين‌شاه سرش را از کالسکه بيرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.» ناصرالدين شاه با نگاهي به سر تا پاي او گفت: «جنهم بوده‌اي؟» ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!» شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسي را در جهنم ديدي؟» ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اين هايي که در رکاب اعلاحضرت هستند، همه را در جهنم ديدم.» شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهي گفت: «مرا آنجا نديدي؟» ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگويد شاه را در جهنم ديده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگويد که نديدم که حق مطلب را ادا نکرده است. پس گفت: «اعلاحضرتا، حقيقتش اين است که من تا ته جهنم نرفتم!» @ranggarang
🔴از این ستون به آن ستون فرج است ✍️مردی گناهکار که در آستانه دار زدن بود به فرماندار شهر گفت: «واپسین خواسته مرا برآورده کنید. به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی است، خداحافظی کنم. من قول می‌دهم بازگردم.» فرماندار و مردمان با شگفتی و ریشخند به او نگریستند. با این حال فرماندار به مردم تماشاگر گفت: «چه کسی ضمانت این مرد را می‌کند؟» ولی کسی را یارای ضمانت نبود. مرد گناهکار با خواری و زاری گفت: «‌ای مردم شما می‌دانید كه من در این شهر بیگانه‌ام و آشنایی ندارم. یک نفر برای خشنودی خدا ضامن شود تا من بروم با مادرم بدرود گویم و بازگردم.» ناگه یکی از میان مردم گفت: «‌من ضامن می‌شوم اگر نیامد به جای او مرا بكشید.» فرماندار شهر در میان ناباوری همگان پذیرفت. ضامن را زندانی كردند و مرد محكوم از چنگال مرگ گریخت. روز موعود رسید و محكوم نیامد. ضامن را به ستون بستند تا دارش بزنند، مرد ضامن درخواست كرد: «‌مرا از این ستون ببرید و به آن ستون ببندید.» گفتند: «چرا؟»‌ گفت: «از این ستون به آن ستون فرج است.» پذیرفتند و او را بردند به ستون دیگر بستند که در این میان مرد محکوم فریادزنان بازگشت.‌ محكوم از راه رسید ضامن را رهایی داد و ریسمان مرگ را به گردن خود انداخت. فرماندار با دیدن این وفای به پیمان، مرد گنهکار محکوم به اعدام را بخشید و ضامن نیز با از این ستون به آن ستون رفتن از مرگ رهایی یافت. از همین رو، به کسی که گرفتاری بزرگی برایش پیش بیاید و ناامید شود؛ می‌گویند: «از این ستون به آن ستون فَرَج است.» یعنی تو کاری انجام بده هر چند به نظر بی سود باشد ولی شاید همان کار مایه رهایی و پیروزی تو شود. @ranggarang
رفتیم خونه‌ی مدیر گروه عید دیدنی😍 قاشق آجیل رو نگاه کنین تو رو خدا🤨😂😂😂 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا