🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام روز خوش .در مورد دوستی که کبد با گرید ۲دارن میخواستم بگم همسر من گرید ۳ وحشتناک داشتند خدارو شکر با دارو و پرهیز و تغییر سبک خورد و خوراک الان گرید ۱شدن .اول از همه روغن نباتی و مایع رو کامل حذف کنین و بجاش از دمبه گوسفندی استفاده کنین غذا هاتون یا آب پز باشه یا کبابی .خار مریم رو یا به صورت دم نوش یا عرقش رو مصرف کنین .یه قاشق سرکه سیب داخل یه لیوان آب هر شب قبل خواب مصرف کنین .خاکشیر صبح ناشتا مصرف کنین داخل آب جوش.تا میتونین شیرین و قند رو حذف کنین .پیاده روی و ورزش هم خیلی خوبه .آن شاالله بهتر بشین.
در ضمن دکتر کبد و گوارش به همسرم یه قرص گیاهی داد که بعد از ناهار و شام بخوره اسمش لیو ۵۲.همه داروخانه ها دارن
#ادمین:
لطفا بدون تحقیق دارویی رو مصرف نکنید❤️🙏
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام در مورد خانمی که دوستشون کک و مک زده و اعتماد به نفسشون رو از دست دادن...
در درجه اول ایشون باید پاک سازی کبد انجام بدن ...خوردن خاکشیر ناشتا( از شب قبل خیس کنند ) سرکه سیب و...و...
نخوردن تخم مرغ زیاد ...غذاهای فست فودی خوراکیهای بیرون روغن های صنعتی...
در درجه ی دوم این چه حرفیه که اعتماد به نفسمو ازدست دادم🧐 به خودتون تلقین نکنین که اعتماد به نفستون ربط به ظاهرتون داره...خیلی افراد هستن که حتی با داشتن ظاهر معیوب در جایگاهها وپستهای مهمی هستن...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
**🍃🍃🍃🌸🍃
#دیابت❌
🦴 تأثیر دیابت بر مفاصل
👈🏻 از مشکلاتی است که در اثر پیشرفت دیابت برای افراد پیش می آید.
🔸️ دیابت علاوه بر مشکلات مربوط به قند خون می تواند به مرور زمان مفاصل فرد بیمار را نیز درگیر کند.
📌بررسی های انجام شده نشان می دهند، درصد ابتلا به بیماری هایی مانند آرتروز و درد مفاصل در افراد دیابتی بیشتر از سایر افراد است. به همین دلیل پیشرفت دیابت در اکثر موارد با ایجاد مشکلات مفصلی همراه می شود.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
کلیدهای احساس خوشبختی در زندگی مشترک😍
به خاطر آنچه هست،دوستش بدارید!
اولین ملاقاتها زمانی است که هر دو نفر برای جذب طرف مقابل تلاش میکنند و خود را به بهترین شکل نشان میدهند
مهم آن است که زن و مرد خیلی از واقعیت فاصله نگیرند. دروغ، قاتل روابط است
وقتی همسر شما متوجه شود که به او دروغ گفتهاید دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد
در آغاز یک رابطه خود را آنگونه که هستید نشان دهید و از طرف مقابل نیز بخواهید صادق باشد و به خاطر آنچه که هست، همسرتان را دوست بدارید.
•
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
وقتی هرکاری میکنی رابطه ات با یکی جور نمیشه، رها کن ... هیچ رابطه ای تاحالا با زور وصله نشده
رها کن اگر اون همراه تو باشه دوباره کنار تو قرار میگیره...
•
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
"«سرزنش» و «سرکوفت» آفت زندگیاند!"
یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیانآور و جبرانناپذیری بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد داره، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگر است.
تو همینی دیگه!
گوش نکردی حالا بکش!
صد بار گفتم این کار رو نکن!
میدونستم این جوری میشه...!
بفرما اینم نتیجهی هنر جنابعالی!
اگر همهی ما میتونستیم گاهی خودمون را به جای طرف مقابلمون بذاریم، شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمیافتاد.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
تو رابطه ای که هستی اینطوری پیام نده 👇
- کاش می فهمیدی چی میگم ! : من دوست دارم این موضوع رو از زاویه ی دید منم ببینی و درک کنی
- من فعلا حوصله ی هیچیو ندارم بیخیال بابا : امروز یکم بهم ریخته س ذهنم بزار بعدا باهم صحبت میکنیم عزیزم
- نمیخوای حرف بزنی ؟ : اگه دوست داشتی٬من میخوام حرفاتو بشنوم
- چرا نمیفهمی چی میگم ؟ : میشه لطفا به حرف هام بیشتر دقت کنی
- کارات واقعا رو اعصابمه : عزیزم لطفا این شکلی دیگه برخورد نکن٬احساس بدی به آدم میده...
- اصن میفهمی چی داری میگی ؟ : لطفا اینقدر زود قضاوت نکن ! لطفا من و شخصیت منو در نظر بگیر
- هرجور راحتی ! : اگه اینطور احساس بهتری داری٬باشه
•
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی_10 توان بلند شدن را نداشتم، همان جا خوابیدم و گوش سپردم به صدای شرشر باران که ا
🍃🍃🍃🌸🍃
#رسوایی_11
از واکنشش به دیوار چسبیدم، قفسه ی سینه ام از ترس بالا و پایین می شد. تا به
خودم بیایم سوار موتور خوش ظاهرش شد و با سرعت از کوچه بیرون زد .
هاج و واج مسیر رفته اش را رصد کردم، چه شد! اصلأ او که بود؟
با باز شدن در خانه ی خاله زهرا، خان جون را دیدم که آرام آرام همگام با بی بی
فاطمه بیرون می آمدند. دوست داشتم بر سرش فریاد بزنم که چرا تنهایم گذاشته اما
جدای از این که دوستش داشتم جرئت این بی ادبی ها را در خودم سراغ نداشتم. بماند
که چقدر حرص خوردم تا دل از بی بی بکند. نمی دانم چرا حرف هایشان تمامی
نداشت !
با تنی شل و وا رفته، کنار سفره نشستم و با نمک روزه ام را باز کردم. خان جون نماز
می خواند و من مانند قحطی زده ها، به جان محتویات سفره افتاده بودم. آن قدر ترس
در جانم نشسته بود که خان جون مدام خود را سرزنش می کرد که چرا سرگرم حرف
های بی بی شده و مرا فراموش کرده است. راستش دلم گرفت. مرا فراموش کرده بود،
اصلاً این اواخر یقین پیدا کرده بودم کسی دلش در هوای بهار نیست. این که با سکوت
و بی کسی هایش چه می کند...
تنها دوستم مریم بود که به حول و قوه ی الهی دیگر حتی رنگ صدایش هم کم کم
داشت فراموشم می شد .
باز هم رخت سیاه شب تمام فکر و خیالات را بر سرم آوار کرد. در سرم هیاهوی بی
امانی بود. بعد از شام هر چه با بهزاد تماس گرفته بودم، پاسخ نداده بود. یعنی یادش نبود کسی هست که نگران می شود؟ !
آن مرد موتوری و رفتار مشکوکش هم خودش معضلی در آن وضعیت بود. صدای آرام
ذکر گفتن خان جون، لبخند روی لب هایم نشاند. نیاز داشتم در این حال و هوا فکرم
مشغول شود .
بیشتر دلم گرفته بود و نوای گریه داشت ، از همان ها که نه می دانی چه زمانی بغض
کردی و نه کنترل اشک هایت را داری . آرام و بی صدا از چشمانت اشک بیرون می زند
و گونه ات را تر و دلت را آرام می کنند .
صبح با صدای تلفن از خواب بیدار شدم . با چشمانی که خواب در آن رخنه کرده بود،
به سمت میز تلفن گوشه ی پذیرایی رفتم .
با یک چشم شماره را خواندم. متعجب ابروانم را بالا دادم، تلفن از خانه ی عمو احمد
بود !
گوشی را دم گوشم گذاشتم و با صدای خش دار لب زدم: الو؟
صدای زن عمو در گوشم زنگ خورد .
-خواب بودی بهار؟
دستی به چشمانم کشیدم که کمی باز شوند. همان طور که مشغول حرف زدن بودم،
نگاهم را در خانه چرخاندم. باز هم خبری از خان جون نبود! حرف های زن عمو را چند
در یک می شنیدم، تلفن شان خراب بود و صدا خش خش می کرد .
-چشم منتظرتونیم، خداحافظ نفس کلافه ای کشیدم و گوشی را سرجایش گذاشتم. در این بلبشو همان مهمان را کم
داشتیم .
به سمت حیاط رفتم تا دست و صورتم را آب بزنم باز هم برای سحری خواب مانده
بودم .
پاسی از کارها را انجام داده بودم که خان جون هن هن کنان از پله ها بالا آمد .
جارو برقی را خاموش کردم و بسته ی سبزی خوردن را از دستش گرفتم .
سلام، صبح بخیر .
جواب سلامم را داد وبا خنده گفت: چی شده انقدر سحرخیز شدی مادر؟ !
سبزی را روی کابینت گذاشتم تا سر فرصت پاک کنم. سحر خیز !
به ساعتی که روی دیوار مقابلم بود چشم چرخاندم. نه و نیم بود .
یعنی باز هم خان جون مسخره ام می کرد؟! یا واقعا متجب بود...
زیر خورشت قورمه سبزی را کم کرد تا گوشت و پیاز نسوزند. با ملاقه حلیم را هم زدم
و با صدای بلند گفتم: شب مهمون داریم خان جون .
صدایش که نیامد نگاهی از روی اُپن به طرفش انداختم. روی صندلی میز تلفن نشسته
بود .
-بهار بیا شماره ی بهزاد و بگیر ببینم کجاست این پسره، بهنام هم قرار بود سه روزه
برگرده خبری ازش نیست .
استرس به جانم افتاد. کف دست عرق کرده ام را به شلوار دامنی مشکی رنگم مالیدم
ادامه دارد......
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام
در مورد اون خانمی که بچه برادرشون تشنج میکنه
پسر من ۶ماهش بودرفتیم بیابون تابستون بود دیدیم تب کرد کلا همیشه هم بدنش داغ بود زنگ زدم دکتر طب سنتی گفت سریع بچه رو حجامت کنید ما هم سریع بچه رو بردیم و وقتی حجامتش کرد خون میجوشید و چند مرحله حجامتش کردیم ولی متاسفانه پسر فامیل های شوهرم همین مشکل داشت و دچار تشنج شد
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#بمباران_لیزری💕
🌷اوايل جنگ تا رسيدن نيروهای زمينی و انسجام آنها با عملياتهای مختلف پروازی، پيشروی نيروهای عراق به ويژه يگانهای زرهی را کند کرديم. يکی از اين مأموريتها انهدام پلی برای قطع خطوط مواصلاتی دشمن بود. از آنجا که ظاهراً نزد مسئولان انهدام پل از اهميت خاصی برخوردار بود، قرار شد آن را بمباران ليزری کنيم. اين شيوه معمولاً برای محلهايی که پدافند قابل توجه ندارند به کار میرود. اما....
🌷اما ما مجبور بوديم دستور را اجرا کنيم. يک فروند اف_۴ دی به خلبانی ارسلان مرادی و کابين عقبش، مجيد علیدادی، وظيفهی ليز کردن را داشتند. برای اين کار بايد در ارتفاع پنج هزار پا دور هدف گردش کرده و با نشانهروی ليزری، که کابين عقب انجام میداد، يک قيف مجازی ليزر میساختند تا ساير هواپيماها بمبهايشان را در اين قيف ليزری رها کنند. در اين صورت بمبها دقيقاً به پل اصابت و آن را نابود میکرد.
🌷با توجه به پدافند آماده و قوی دشمن، اين هواپيما هدف قرار گرفته شد و خلبانان مجبور به ترک اضطراری آن شدند. صندلی علیدادی عمل کرد، اما مرادی که صندلیاش پرتاپ نشد، مجبور شد به عنوان اولين و آخرين خلبان شکاری فانتوم با باز کردن همهی اتصالات خود از صندلی پران، به جز چتر نجات، از هواپيما بيرون بپرد. البته به شکلی معجزهآسا به رغم صدماتی که متحمل شده بود از سانحه جان سالم به در برد.
#راوی: خلبان اصغر باقری
#لبیک_یا_خامنه_ای
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیه ٢۶ سوره مبارکه انفال.
🔎 جستجوی سوره: #انفال
#مصحففارسی
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c