فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردونه ی قلب منی
بزار همه عالم بدونن🌱
🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی بی محلی ام کار ساز بود عقب رفت و من پشت به او تنم را جمع کردم . اما با دست گره
🍃🍃🍃🌸🍃
#رسوایی
تو رو خدا یه کاری کنید بره !
کمی به سوی آن حیوان زبان بسته رفت و با حرکتی او را به عقب نشینی مجبور کرد .
نفس آسوده ام از دوری اش بود، حداقل چند گامی دور تر بود .
سوئیشرت را روی شانه هایش انداخت و آستین هایش را گره ی شل و وارفته ای زد .
-خب حالا بریم سر بحث اصلیمون .
پافشاری اش را برای این موضوع درک نمی کردم .
دستی دور دهانش کشید. نگاهم به مسیر بود و مطمئن بودم با این گام های آرام
مجبور به شنیدن حرف هایش هستم، از قصد تعلل می کرد .
-آهایال رو میشناسی؟
اهومی گفتم .
-من خیلی دوسش داشتم. اونم دوسم داشت تا وقتی که عمران اومد بینمون .
گنگ ماندم .
-دانشجو بودم، تو یکی از شهرای هند ... اونجا آهایال رو دیدم. اتفاقی تو یه رستوران
اومده بود دیدن دوستش...
لبخند روی لبانش بود، به گونه ای آرام و با احساس از آن لحظات صحبت می کرد که
اگر اندک شناختی از او نداشتم، او را مرد مودبی در ذهنم ثبت می کردم .
-فارسی حرف زدن و من یادش دادم . دو سال باهاش بودم، هیشکی خبر نداشت تا
عمران فهمید دیگر آن لبخند روی لبانش نبود و ابروانش گره خورده بودند .
-آهایال همسن و سال عمران بود، یه سالی ازم بزرگ تر بود، سر رفاقتمون ماجرای
خودم و آهایال رو بهش گفتم .
پوزخندی زد .
-تا برگشت ایران زمین و زمان و خبر کرد که ساسان با یه دختر بزرگ تر از خودش
ارتباط داره...
چشمانم درشت شد، چرا عمران آن کار را کرده بود؟! بدی های آن مرد پایان و
چارچوبی نداشت...
چرخید و پشت به من ایستاد و دست در میان موهایش برد، صدایش محزون بود .
-وقتی برگشتم هند آهایال نامزد کرده بود. اونم با استاد عمران، فربد .
تاثر در کلماتم رخنه کرد .
-متاسفم .
*
تمام راه رفته ام برای آرامش اعصاب و روانم، با انباشته ی بیشتری از افکار بازگشتم .
ساسان با چهره ای مغموم کنارم قدم بر می داشت و به محض نزدیک شدن به
ساختمان ایستاد .
-تو برو من بعداً میام .
دیر بود چرا که عمران کنار ماشینش ایستاده بود و به محلی که ساسان کمر خم کرده مشغول نوازش اُلگا بود، چشم ریز کرده بود .
صدای قدم هایش بر روی شن ها، ساسان را مجبور به راست کردن کمرش کرد .
-برو بهارخانم من جواب شوهرت و میدم .
نرفته و ایستادم. من خشم آن مرد را دیده بودم، اخلاق و رفتارهای بی فکر و منطقش
را نیز دیده بودم اما از آن که ایستادم و نرفتم فقط و فقط یک برهان داشتم که من
دیگر نمی خواهم باجی به این مرد بدهم .
قبل از آن که او به ما برسد، اُلگا دم تکان داد و به سویش رفت .
برخلاف طوفانی که در چشمانش بود، سعی می کرد خونسردانه رفتار کرد .
-نگفتی میای بیرون داشت م دنبالت می گشتم .
سکوت کشدارم را ساسان به انتها رساند .
-خب خوش گذشت بهار من میرم صبحونه توام برو بخواب، معلومه شب خوبی و
نگذروندی .
بر خلاف تلاش هایم لب هایم کمانه شد. او حق داشت عمران را آزار دهد، کسی که
مسبب دوری اش از عشقش بود. با رفتنش عمران نزدیک تر شد .
-خوش گذشت !
بی توجه به پوزخندش با گام هایی بلند از او دور شدم .
مانند همیشه واکنشی نشان نداد و سعی نکرد مجبور به جواب دادنم بکند. پشت به
من ایستاده بودو تا به خانه بروم بازنگشت
ادامه دارد....
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸**
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃
✅ تفاوت ایرانیها در داخل و خارج از کشور
از زبان مدیر ایرانی مایکروسافت
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c**
🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام عزیزم خوبی
گلم یه موضوع فوری نیاز به راهنمایی دارم
من 24سالمه وجدا شدم یه پسر 4ساله دارم که حضانت وهمه چیش با پدرش حتی حق ملاقات رو هم در برابر طلاق ازم گررفت ودوسالی هست که بچه ام رو ندیدم💔😖الان برام خواستگار اومده طرف شاغل خونه دار وماشین مجرده وسی سالشه. نمیدونم چی بهش بگم توروخدا راهنماییم کنید در ضمن تو شهر مااینجا معمولا پسرا ودخترا رو زود زن وشوهر میدن وحالا این اقا که سی سالشه یه جورایی هم بهم میگن چرا تاالان ازدواج نکرده وچرا میخاد زن مطلقه بگیره ناگفته نمونه که من تاالان اونو ندیدم واون هم همینطور خواهرش منو دید وپسندیده خواهش میکنم تو هر کانالی دارین بزارین دوستان راهنماییم کنن چی بگم وچی نگم خیلی استرس دارم برام دعا کنید🙏🙏
یه دنیا ممنون وسپاسگزارهمتون هستم
برای سلامتی وظهور اقاعج صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
حالا مشکل من اینه که من وپسری ۷ساله دارم خیلی زجرکشیدم تا اینجا رسوندمش چون که شاغل هستم امکان اینه دوباره بچه بیارم برام خیلی سخته پسرم من خیلی لجبازه همسرم صبح ساعت ۷میره سرکار تا ۵غروب ازاونورمیاد میگه باید با من بازی کنی یا مثلا کشتی بگیری بعضی موقعها باهاش بازی میکنه ولی بعضی موقعها دیگه نمیکشه اینهم ول کن نیست مجبور میشم بزنیمش واقعا من دیگه خسته شدم نمیدونم ازدست این لجبازیش چکارکنم توروخدا بزارید تو گروه شاید یکی دعای چیزی یا راهنمایی مفیدی دراختیارم بزاره ممنون از کانال خیلی خوبتون ببخشید طولانی شد ،باشد اسم من مامان امید🙏❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایل_آی به قلم پاک #یاس ابوالفضل پا شد چند قدم دور شد و چند نفس عمی
🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی
#ایل_آی
به قلم پاک #یاس
از ضعف خودم بدم اومد
چند ماهه همه چیزو تو خودم ریختم ولی دیگه تحملشو ندارم
یکی دو قلوپ از آب قندو که خوردم حالم جا اومد
انگار واقعاً فشارم افتاده بود
نرگس خانم گفت
__چی شدین آقا محمد خبر جدیدی شده
کسرا رو به نرگس گفت
___صبر کن نرگس یکم بهش فرصت بده
و بعد رو به من گفت
____بهتری
دوباره باید قوی میشدم
سعی کردم به خودم مسلط باشم
کمی صافتر نشستم و گفتم
____معذرت میخوام گاهی وقتا کم میارم
خیلی خوش اومدین
خوبی نرگس خانم؟؟؟
نرگس که توی نی نی نگاهش نگرانی موج میزد گفت
__خبری از الای شده درسته
نگاهی به هر دوشون کردم
ایلای من سختی کشیده بود ولی خداوند همیشه دوستان خوبی سر راهش قرار داده
بود
ساکت بودم که نرگس دوباره گفت
___زهره امروز زنگ زد گفت چند شب پیاپی هست فقط ایلای رو خواب میبینه
خودش نمیتونست بیاد منو کسرا اومدیم
هم خودتو بچهها رو ببینیم هم خبری بگیریم
مثل اینکه زهره ی بیراه هم نگفته
خبر دارین درسته؟؟؟
خبر بد دارین؟؟؟..
رو به سعیده خانوم که او هم با نگرانی نگاهم میکرد کردم و گفتم
__خبر که دارم ولی نمیدونم خوبه یا بد
بعد گفتم میشه یه چایی بیاری
سعید خانوم به سمت آشپزخونه رفت و من همه امروز به طور خلاصه وار برای نرگس و کسرا تعریف کردم
کسرا کلافه دستی تو موهاش کرد و گفت
__انشاالله که خیره
محمد اینجور که تو تعریف میکنی اون خونه حتماً دوربین مداربسته داره دیگه مگه نه
آهی کشیدم و گفتم
___یه نفر همه رو نابود کرده احتمالا آدماش تا دیدن پلیس اومده همه مدارک از بین بردن
هیچی از دوربینا دستگیرمون نشد
ولی دیگه با این جنازهای که پیدا شده اون مردک هیچ راه فراری نداره
باید صبر کنیم ببینیم فردا چی میشه...
نرگس و کسرا نیم ساعتی نشستن بعد که دیدن حال من زیاد خوب نیست رفتن
تمام شب کابوس دیدم ساعت ۳ نصفه شب آیناز زنگ زد
اونم مثل من نمیتونست بخوابه آروم آروم حرف میزد تا کسی نشنوه
وقتی منتظری مگه زمان میگزره....
یجوری کش میاد بارها جون میدی و دوباره زنده میشی....
🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🔴این گل پسر دانش آموزی که میبینید اسمش دیار فتحیه ده سالشه و اهل سروآباد از توابع کردستانه و ۳۸ تا ربع سکه به ارزش ۶۱۰ میلیون تومن پیدا کرد اما وقتی آگهی گم شدن این سکه هارو ی جا دید درجا از طریق خانوادش با صاحب سکه ها تماس گرفت و سکه هارو به صاحبشون برگردوند،دم غیرت و شرافت این گل پسر ایرانی از دیار کردستان گرم که از خیلی از افرادی که ادعاشون میشه مردونگیش بیشتر بود♥️
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام فاطمه خانم عزیز
خانمی پیشنهاد دادند که همه ۸ لیوان آب بخورن ،مگه حتی برا گلدان شما میتونید توصیه کنید همه گلدانها هر رور آب بدید ،انیسان هم ابنزوره باهم فرق دارند مزاجها و اقلیم زندگی وسردی وگرمی فرد ومحیط وفصل و هواها و،،،
در نگاه طب ائمه وروایات آب زیاد موجب فساد بدن وتولید وبروز بیماری میسود پافراد زیادی رو دیدم که با کم کردن آب خوردن وعدم خوردن آب میان غذا بیماریشون خوب شده
آب خوردن وقتی خوبه که کسی احساس تشنگی کنه ،بعد غذای معمولی اشکال نداره آب خوردن ،ویکساعت بعد غذای گوشتی وچرب آب خورده بشه
آب که یخ داره ممنوع ،شب ایستاده آب خوردن ممنوع
صبح آب فاتر یعنی جوش معتدل عالی ودرمان دردهاست ،آب داغ وچای داغ آتش جهنم هست بزارید معتدل بشه ،آب خنک یخچال اشکال نداره ،از شیر آب هم مستقیم آب نخورید ،آب جوشیده سرد یا در کوزه بریزید وبمانه بخورید ،سلامت وشاد باشید
هدی هستم
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
21.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪀چقدر اذیت کننده بود این کلیپ
اونایی که از سقوط سوریه خوشحال هستند این کلیپ رو ببینن تا قدر امنیتی که داریم رو بیشتر بدونن!
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c