eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
38هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام فاطمه جون من و دوستام خیلی وقته کانالتون دنبال میکنید و هیچوقت فکر نمیکردم بخوام خودم روزی از خاطراتم بگم ولی وقتی دیدم چقدر معجزه ها قشنگ قشنگ گذاشتن😍 گفتم منم بی نصیب نمونم و میخوام یک معجزه که واقعا اشک همه رو درآورد😢😍 تعریف کنم البته مال دوستمه بریم سر اصل مطلب.... دوست من 14 سال بود ازدواج کرده بود و خیلی عاشق هم بودن و هستن 😍 از همون ابتدا که رفتن سر خونه زندگیشون اقدام کردن به با.ر.داری🤰 ولی متاسفانه هرجی تلاش کردن نتیجه نداد😔 بعد اقدام کردن به مداوا کردن دکتر رفتن کلی قرص و دارو دادن که بی فایده بود و دکتر میگفت شما سالم هستین تعجبه چطور تا حالا بچه دار نشدین😔 حتی تصمیم گرفتن عمل انجام بدن شاید نتیجه داد ولی بازم بی نتیجه بود😔 دیگه خسته شدن چون این مداوا کردن بار اولشون نبود و بارها و بارها تحت نظر دکتر قرار گرفتن بقدری قرص شیمیایی و گیاهی مصرف کردن که ناراحتی معده گرفتن آخر دیگه به این نتیجه رسیدن حتما خواست خداست و نباید به زور ازش چیزی بخوای هروقت خودش صلاح بدونه میده و اخر بی خیال شدن چون زیر دست دکترا واقعا عذاب کشیدن کسانی که این شرایط گذروندن میدونن چقدر سخته خلاصه چندسال گذشت و اینا اقدام کردن که یک بچه به فرزندی قبول کنن ولی بقدری شرایط سخت کردن که اونجا هم تیرشون به سنگ خورد 😞 دیگه به زندگی بدون بچه عادت کردن که باید قیدش بزنیم و به زور از خدا چیزی نخوایم گذشت و گذشت تا اینکه خانواده همسر بهشون فشار آوردن که برای پسرمون زن میگیریم و دوست من واقعا تو شرایط خیلی بدی قرار گرفت کارش شده بود گریه و زاری طوری که بیماری قلبی گرفت و یک روز در میون زیر سرم میرفت ولی همسرش همیشه کنارش بود و آرومش میکرد و دوستش داشت میگفت هیچکس نمیتونه مارو از هم جدا کنه🥰☺️ ولی مادرشوهر جان نوه👼 میخواست اینقدر حرف و حدیث ها زیاد شد که زندگی اینا به مو بند شد... از قرار روز تولد امام رضا من مشهد بودم و بخاطر ویروس لعنتی کرونا نتونستم حرم برم ولی واسش از راه دور خیلی دعا کردم و از امام رضا یک معجزه خواستم گفتم اگه دختر بدی اسمش میزاریم آهو اگه پسر میزاریم رضا ته دلم لرزید و احساس می‌کردم من حاجت گرفتم ولی دوستم همچنان گریه میکرد و ناراحتی و خودشم دست به دامن آقا شد که همونطور که ضامن آهو شدی ضامن زندگی منم شو نذار زندگیم نابود بشه چون هم شوهرش دوست داشت هم زندگیش رو...خلاصه تولد امام رضا تموم شد و من فرداش آمدم شهرمون همون روز دوستم زنگ زد و گررریه دست و پاش میلرزید از خوشحالی و تو شوک بود بهم گفت تست زدم مثبت شده 😍😍😍😍اونجا بود که انگار دنیارو به ما دادن و ما از خوشحالی فقط اشک میریختیم 😭 اصلا باورمون نمیشد امام رضا قربونش بره ضمانت مارو پیش خدا کرده و زندگیشون نجات داد الان بعذ 14 سال سه ماهه بارداره خداروشکر میکنیم و ناگفته نماند مادرشوهر و برادرشوهر و خواهرشوهرش اصلا باورشون نشد و فکر میکردن دروغه و از خجالت شون حتی زنگ نزدن تبریک بگن یا خوشحالی کنن... میخوام بگم اگه واقعا قلبت بشکنه و با قلبی شکسته از خدا و اعمه درخواست کنی محاله جواب نگیری خدا خیلی بزرگه خیییییلی اگه صد نفر هم کمرببندن به نابودی زندگیت ولی خدا پشت تو و زندگیت باشه تمومه پیروز این میدان تو هستی فقط از خدا بخواین هیچوقت شمارو به حال خودتون وانگذاره.... ببخشید اگه طولانی شد حیفم آمد تعریف نکنم خیلی دوستتون دارم ❤️💋 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 *
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱❤️ سلام همرازجون من سال ۶۳ عقدکردم ۱۵ سالم بود برای خریدهرچیزی برمیداشتن دوسایزبزرگترمیخریدن.بزرگترامیگفتن رشدمیکنه. مثلاکفش دوسایزبزرگتر لباس دوسایزبزرگتر چتی النگودوسایزبزرگتر اولین بارکه لباس خریدموپوشیدم عروسی پسرخالم بود لباسم انقدبلندبودهم آستینش هم قدلباسم وهم کفشم حالاتوکفشم یه عالمه پنبه گذاشته بودم بازم ازپام درمیومدولی لباسم ونمیشدکاری کرد. چندبارمیخواستم بخورم زمین دستتم جرات نمیکردم پایین بیارم النگوهام درمیومد. خلاصه به هربدبختی بودعروسی روگذروندیم .ولی نصف عمرشدم 😁😁😁 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام فاطمه جان و همه دوستای گلم. ما و مادر شوهرمینا تو ی ساختمونیم. شب اول ماه رمضون من حالم اصلا خوب نبود یجورایی تو خودم نبودم. مادرشوهرم اینا شامشونو آوردن بالا کنار هم فیلم ببینیم، تلویزیونشون قطع بوده... . ما اصلا میلی ب غذا نداشتیم ولی ب احترام اونا غذای خودمم اوردم تو سفره ک اگه دوس داشتن بخورن. خوردن و خیلی خوششون اومد. گذشت. فرداش همسرمو راهی کردم و خواستم درو ببندم دیدم مادر شوهرم تو حیاطه منتها منو نمیدید. هی پشت سر هم ب پسرش میگفت میخوام لوبیا پلو بپزم عروس خانم ک نکرد یذره از لوبیا پلوش بریزه تو قابلمه بگه ببرید فردا بخورید😐😐😐 هیییی میگفت هییییی بلند بلند تکرار میکرد ابروم پیش در و همسایه رفت😂 اصلا از این اخلاقا نداشتا نمیدونم چی شده بود بهش😂😂😂درس عبرتی شد ک هررر چی درست کردم یذره ببرم براشون☹️💔💔💔 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ میخواستم یه خاطره از بابام تعریف کنم که دبیرستانی بوده بابام خودش رو میزنه به دل درد چون امتحان ریاضی داشتند اونم کلاسی. پدربزرگم میگه دروغ نگو و میبرتش به زور مدرسه 😂 بابام هم رفته نشسته سر امتحان و خیلی عادی جلوه داده و تا خودکار رو تو دستش میگیره شروع میکنه داد زدن که ای دلم ای دلم😂 مراقب میاد میگه چته تو بابامم میگه دلم درد میکنه مراقب میگه کجاهاش میگه سمت راستم. مراقبم میزنه تو سرش میگه آپاندیس حتما بلند شو بلند شو. 😂 زنگ میزنن به آمبولانس و بابام رو میان میبرند. مامان بزرگ بابا بزرگمم از اون طرف میاند. دکتر میگه که مریض اورژانسی و ببریدش اتاق عمل😐 خلاصه بابام و عمل میکنند و آپاندیسش رو در میارند بعد که تو بخش بوده دکتر میگه واقعا درد داشتی؟ بابام میگه نه😆 دکتر میگه ولی آپاندیست پر بوده چطوری درد نداشتی؟ بابام میگه من نمیدونم من فقط از امتحان ریاضی در رفتم 🤣🤣🤣🤣🤣 دکتر میگه که شانس اوردی امتحان داشتی وگرنه آپاندیست پاره میشد🤣🤣🤣🤣🤣 وقتی بابام تعریف کرد بابا بزرگم انچنان رد تو سر بابام و گفت: پسره ی بی تربیت تو اون روز منو الکی بردی بیمارستان و از کار و زندگیم انداختی خجالت بکش😅 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c