eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
33.6هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
18 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #یک_دقیقه_مطالعه 🥀برگ ششم در این روز عبیدالله بن زیاد نامه‌ای برای عمر بن سعد فرستا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🥀برگ هفتم در روز هفتم محرم عبید الله بن زیاد ضمن نامه‌ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج» را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی »، که از قبیله «بجیله » بود، فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‌ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می‌آمد و آن را بالا می‌آورد و باز فریاد می‌زد: العطش! باز آب می‌خورد، ولی سیراب نمی‌شد. چنین بود تا به هلاکت رسید. 📕ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #یک_دقیقه_مطالعه 🥀برگ هفتم در روز هفتم محرم عبید الله بن زیاد ضمن نامه‌ای به عمر بن سع
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🥀برگ هشتم امام(ع) کلنگی برداشت و در پشت خیمه‌ها به فاصله۱۹ گام به طرف قبله، زمین را کند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشک‌ها را پر کردند، سپس آن آب ناپدید شد. هنگامی که خبر این ماجرا به عبیدالله رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که به محض دریافت این نامه، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد. یکی از یاران از امام(ع) اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو کند. حضرت اجازه داد و او بدون آنکه سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد، او گفت: چه چیز تو را از سلام کردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت:اگر تو خود را مسلمان میپنداری پس چرا تصمیم به کشتن عترت پیامبر(ص) گرفته‌ای؟ ابن سعد گفت: ای همدانی! من در لحظات حساسی قرار گرفته‌ام و نمی‌دانم باید چه کنم، آیا حکومت ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاقش می‌سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی که می‌دانم کیفر این کار، آتش است؟ امام(ع) با ابن سعد ملاقاتی داشتند. در این ملاقات ابن سعد هر بار در برابر سؤال امام(ع) که فرمود: آیا می‌خواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد. 📕بحارالانوار، ج ۴۴، ص۳۸۸ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 توجیه شمر😒 ابی اسحاق می‌گوید: شمر بن ذی‌الجوشن ابتدا با ما نماز می‌خواند، پس از نماز دست‌های خود را بلند می‌کرد و گفت: خدایا تو می‌دانی که من مردی شریف هستم، مرا مورد بخشش قرار ده. من بدو گفتم چگونه خداوند تو را ببخشد، درحالی که در قتل فرزند پیامبر معاونت کرده‌ای؟ شمر گفت: «ما چه کرده‌ایم؟ امرای ما به ما دستور دادند که چنین کنیم. ما نیز نباید با آنها مخالفت کنیم. چرا که اگر مخالفت می‌کردیم، از الاغ‌های آبکش بدتر بودیم. من به او گفتم: این عذر و توجیه زشتی است. اطاعت تنها در کارهای درست و معروف است. خداوند در قرآن حتی اطاعت از پدر و مادر را تا زمانی می‌داند که مخالفت با امر او نداشته باشد، چه برسد اطاعت حاکمان. ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن! ❉وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا ۖ وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا❉ 📕توجیه المسائل کربلا، ص۴۹ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #یک_دقیقه_مطالعه 🥀برگ هشتم امام(ع) کلنگی برداشت و در پشت خیمه‌ها به فاصله۱۹ گام به طر
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🥀برگ نهم شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود، از عبیدالله بن زیاد امان نامه‌ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس(ع) گرفته بود. شمر نزدیک خیام امام حسین(ع) آمد و عباس، عبدالله، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی(ع) که مادرشان ام البنین(س) بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند و همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟! در این روز اعلان جنگ شد. امام حسین(ع)فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصدی دارند؟ حضرت عباس(ع) گفتند اینان میگویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید. امام حسین(ع) به عباس فرمودند: اگر می‌توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تاخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال می‌داند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم. حضرت عباس(ع) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. فرستاده عمر بن سعد نزد عباس(ع) آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت می‌دهیم. 📕 ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۹۱ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #یک_دقیقه_مطالعه 🥀برگ نهم شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود، از عبیدالله بن زیاد
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🥀برگ دهم در سپیده عاشورا، امام حسین(ع) با اصحاب خود نماز گزارد و سپس رو به آنان کرد و فرمود: خدا به شهید شدن شما اجازه داد؛ بر شما باد صبر و پایداری! در ساعات نخست روز، ابن سعد سپاه مجهز ۳۰ هزار نفری خود را مهیای جنگ کرد. امام حسین(ع) نیز یارانشان را برای دفاع آماده ساختند. ابن سعد سپاه زبون خود را آراست و پرچم‌ها را افراشت و مهیای رزم شد. امام نیز یاران خود را که ۳۲ سوار و چهل پیاده بودند، آرایش جنــگی داد. زهیربن‌قین را بر سمت راست و حبیب بن مظاهر را بر سمت چپ گماشت و پرچم را به برادرش عباس سپرد و خود و همراهانش برابر خیمه‌ها ایستادند. سپاه دشمن، امام و یاران حضرت را در محاصره داشت. امام حسین(ع) نزدیک دشمن شد و خواست که ساکت شوند ولی آنان نپذیرفتند. سپس فرمود: وای بر شما چرا خاموش نمی‌شوید تا گفتار مرا بشنوید من شما را به راه رشد فرا می‌خوانم. هر که پیرویم کند از رهیافتگان و هر که سرپیچیم کند از هلاک‌شدگان خواهد بود. شماها که به سخن من گوش نمی‌دهید و از من نافرمانی میکنید شکم‌هایتان از حرام آکنده شده است و بر قلب‌هایتان مُهر نهاده شده است.... 📕 شهید کربلا 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ✅ 🍃🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #یک_دقیقه_مطالعه ✅ 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 😔مردی که بجای خویش، اسبش را به امام بخشید! در مسیر رسیدن به کربلا در یکی از منازل کاروان ایستاد. امام پرسید:خیمه‌گاه کیست؟ گفتند: عبدالله بن حر جعفی! پیک امام را که جواب نداد، امام شخصاً به سراغ او رفت. بعد از کلی صحبت و دلیل باز نیامد. می‌گفت: حاضرم اسبم را به شما بدهم... و حضرت فرمود: نیازی نیست... ما خودت را می‌خواستیم. امام خودش را می‌خواست. عرض کرد: اسب و شمشیر را به شما می‌بخشم و شما مرا از این کار معاف کن. فرمود: اگر خودت را به ما نمی‌سپاری، ما احتیاجی به مالت نداریم. و این آیه را تلاوت فرمودند: ما گمراه‌کنندگان را یاور خود نمی‌گیریم. خیلی اصرار کرد که نیاید! گفته بود: تو را به خدا سوگند همراهی مرا با خود مخواه. من هرچه بتوانم تو را کمک می‌کنم. اینک این اسب لگام‌دار من، به خدا بر آن از پی کسی نتاختم، مگر آنکه آثار مرگ را بر او چشاندم و از پی‌ام نتاختند که مرا بر آن دریابند و نیز این شمشیر تقدیم شما که به هرچه زدم برید! امام هم فرمود: پسر حر! ما برای اسب و شمشیر تو نیامده‌ایم. آمده‌ایم یاری‌ات را بخواهیم. اکنون که از جان خود دریغ می‌ورزی، هیچ نیازی به اموال تو نداریم. حاضر نشد خودش را برای امام خرج کند، حرف از اسب تیز و شمشیر برنده‌اش می‌زد. بعد عاشورا، سر همین انتخاب اشتباه تاسف می‌خورد و اشک می‌ریخت، عجب درسی به ما داد عبیدالله‌بن‌حر جعفی. اولویت خودت را امام بگذار، نه اولویت اسبت را! مگر اینکه مثل حضرت نافع، اسب و شمشیر هم در راه او باشد، به شرط حضور خودت. مشکل امثال ابن حر این بود که برای فرار هم راه حل داشت، فرار از تکلیف! کربلا راه فرار درست نمی‌کند. کربلا حرکت به جلوست.... 📕توجیه المسائل کربلا، ص۹۱ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #یک_دقیقه_مطالعه 😔مردی که بجای خویش، اسبش را به امام بخشید! در مسیر رسیدن به کربلا در
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 👌عقل و شرع حسینی قیام امام حسین علیه السلام در نگاه خیلی از بزرگان آن دوره، قیامی بود که هم از لحاظ عقلی و هم از لحاظ شرعی کار صحیحی نبود. همه می‌گفتند: «حسین! قیام نکن و کاری با کار یزید نداشته باش.» ولی امام حسین علیه السلام شعارش «هیهات منّا الذلة» بود و نه تنها خودش به کربلا رفت بلکه خانواده‌اش را هم به کربلا برد. امام خمینی(ره) در این زمینه بیان می‌دارند: «سلام بر حسین بن علی که با یاران معدود خویش برای برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت به پا خاست و از ناچیز بودن عِده و عُده، به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و کربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرارداد و فریاد «هیهات منّا الذلة»اش را به گوش حق طلبان رساند که در نظر دنیاگرایان و ملت‌پرستان، آنچه از این اولیای معظم الهی صادر شده خلاف عقل و شرع است. قیام بدون تجهیزات کافی را عقل آنان نمی‌پسندد و شرع آنان اجازه نمی‌دهد.» 📕توجیه المسائل کربلا، ص۳۰ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️🌺 سلام یاس جوون این متن بنظرم خیلی عالیه ک واقعابفهمیمم و درک کنیم قرارنیست همه شبیه هم باشیم 🔴 ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻫﯿﭻ ﻫﯿﭻ ﻫﯿﭻ ﻣﺴﻮﻭﻟﯿﺘﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻣﺴﻮﻭﻟﻨﺪ ، ﻫﺮ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﺮ ﺳﻮﺯﻧﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﯾﺎ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺯﺣﻤﺎﺗﺸﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﭘﺪﺭﯼ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﮕﻪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮔﺮ ﻭ ﯾﮏ ﺗﺎﺟﺮﻡ ، ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺟﻮﺍﺏ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﻣﻨﻮ ﺑﺪﻩ ! 🔴 ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﺑﺪﻭﻥ ﻗﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻃﻪ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺴﺎﺯﻩ ﯾﺎ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺶ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺗﺸﻨﻪ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺤﺒﺘﯿﻢ ، ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﻋﺸﻘﯽ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﺷﺮﻃﯽ ﺑﻮﺩﻩ ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﭘﺴﺮ ﯾﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ! 🔴 ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻣﺜﻞ ﻣﻨﻮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻭ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺘﻤﻮﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺩﻗﯿﻖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻨﺪ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﻮﻥ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺣﺲ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻟﺬﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺎﻭﺗﻬﺎﺵ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺷﺒﺎﻫﺘﻬﺎﺵ ﺧﻮﺷﺘﻮﻥ ﺑﯿﺎﺩ ، ﺍﺧﻪ ﻗﺮﺑﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﭼﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺯﺩﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮﻧﻢ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ ! 📚 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 👌 بدترین فرد برای ازدواج کیست؟ ✍️ بيشتر روان‌شناسان خانواده معتقدند نامناسب‌ترین افراد برای ازدواج کسانی هستند که مبتلا به اختلال شخصیت هستند. اختلال شخصیت چیست؟ کسی که مبتلا به اختلال شخصیت است در زندگی فردی خود و با تمام روابط بین فردی خود مشکل دارد ولی معتقد است که او سالم است و دیگران مشکل دارند. ارتباط برقرار کردن با این افراد کار سختی است و نیاز به درمان فردی دارند. برای مثال، کسی که اختلال شخصیت خود شیفته دارد خودبزرگ‌بینانه فکر می‌کند که آدم بسیار مهم و بی‌نظیری است، تحمل انتقاد را ندارد، همیشه خود را محق می‌داند، توانایی همدلی با دیگران ندارد، حسود و متکبر است، نیاز به تایید و تحسین دیگران دارد، نیازهای خودش برایش مهم است، دیگران را استثمار می‌کند و اغلب اوقات با یک فرد بسیار وابسته ازدواج می‌کند. تشخیص انواع اختلال شخصیت (بدگمان، نمایشی، دوری‌گزین، وابسته و... تنها توسط روان‌شناس متخصص و یا با اجرای آزمون‌های روانی خاص امکان‌پذیر است). فرد روان‌رنجور می‌کوشد گذشته را در آینده بیابد و به این ترتیب اکنون را از دست میدهد و نابود می‌کند. کسی که زندگی نمی‌کند بیشتر از همه از مرگ می‌هراسد. اگر می‌خواهید چگونه زیستن را بیاموزید در مورد مرگ بیاندیشید. پس‌زمینه سیاه و تیره مرگ، رنگ‌های لطیف زندگی را با همه خلوصشان آشکار می‌کند و به چشم می‌آورد. 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 👊«پاسخ دندان‌شکن» پس از آنکه مأمون، علی بن موسی الرضا(ع) را به اجبار از مدينه به مرو برد، در آغاز زمامدارى و خلافت را به آن حضرت پيشنهاد کرد؛ البته او مى‏دانست که امام(ع) چنين پيشنهادى را نخواهد پذيرفت. مأمون با طرح پیشنهاد خلافت، در پی آن بود که بيش از پيش، خود را شيفتۀ خاندان رسالت نشان دهد و از اين راه، علويان را بفريبد. در هر حال، او به امام رضا(ع) چنين گفت: «اى زادۀ پيامبر خدا، من از برترى و دانش و پارسايى و پرهيزکارى و عبادت تو آگاهم و تو را براى خلافت شايسته‌تر از خودم مى‏بينم.» امام(ع) در پاسخ فرمودند: «من به بندگى خداى بزرگ افتخار می‌کنم و با زهدپيشگى در دنيا، اميد نجات از شر دنیا را دارم و با پرهیز از محرمات اميدوارم که به غنائم [اخروى] دست ‏يابم و با فروتنى در دنيا به سرفرازى نزد خدا اميد دارم.» مأمون صريح‌تر از قبل، پيشنهاد خود را مطرح کرد و گفت: «من صلاح مى‏بينم که خودم را از خلافت برکنار کنم و آن را به تو بسپارم و با تو بيعت کنم.» حضرت(ع) پاسخ دندان‌شکنى دادند و فرمودند: «اگر اين خلافت از آن توست، روا نيست جامه‌اى را که خدا بر تو پوشانده است، درآورى و بر ديگرى بپوشانى و اگر از آن تو نيست، روا نيست چيزى را که از آن تو نيست، به من واگذارى.» امام رضا(ع) با اين پاسخ، توطئۀ مأمون را درهم شکستند و فريب ِ کارى او را عيان ساختند. 📗بخشی از کتاب «از چشمه تا دریا»/ غلامرضا حیدری/ ص ۱۱ و ۱۲ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c