eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
37هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #برشی_بر_زندگی_اعضا🌱 #یاسی_بانو❤️ #قسمت_۵ پدر شوهر فهمید و گفت بگو به بابات باید آبگرم
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 ❤️ قایم کردن حتی سطل زباله را گشتن که ببینه چی میخوریم با گشتن اطاقمون وقتی نبودیم با بی اجازه برداشتن وسایل کنار اومدم اما یکباره با این حرفش واقعا شکستم یادم افتاد به حرف عروس خالش که می‌گفت مردا ذات ندارن اینقد براش فداکاری نکن چندین سال با سختی مستاجری گذراندیم چند جا رفت سر کار وضع کمی بهتر شد اما خیلی مستاجری به ما سخت می‌گذشت چون خداییش گیر صاحب خونه های بی مروتی میوفتادیم بار آخر کار تقریبا نیمه دولتی پیدا کرد و به نزدیک یکسال کار کردن فهمید اصفهان شعبه داره و سر خود انتقالی زد میخاست به پدر مادر مهربونش نزدیکتر باشه و ما هم دوباره وسایل جمع کردیم ومن که ۷ ماهه باردار بودم برگشتیم شهر همسرم دیوار به دیوار مادرشوهر خونه خودمون از قدم خوشمون دخترش شوهر کرد وعروسیشم خونه ما گرفت بماند که چقدر حرف زدن و فرش از من سوزوندن و اذیت کردن و شوهر را پرکردن که آبرومون رفت چرا برا عروسی خوهرت فلان کس زنت نیومد یا حرفایی که فقط دل می‌شکست ومیشکست وشوهر کوشی من اذیت کرد وحرص داد ومن حسرت و پشیمانی خدا نگذره ازشون که از همون موقع شوهرم را نسبت به من و خونوادم سرد کردن به حدی که علنا اجازه نمی‌داد خونوادم بیان خونمون اما مادر مهربونم باید هرروز میومد دیدن نوه اش محض سر دراوردن از زندگی من یه بهونه دلتنگی و شر جدید به پا کردن خدا نگذره که از همون وقت ذره علاقه ای که شوهرم داشت پرید و چسبید به مادر خاله زنکش دیگه نمی‌خوام بیشتر از جزئیات زندگیم بگم که فقط حالم داره بدمیشه 🍃🍃🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #برشی_بر_زندگی_اعضا🌱 #یاسی_بانو❤️ #قسمت_۶ قایم کردن حتی سطل زباله را گشتن که ببینه چ
🍃 فقط بگم که همسرم را راضی کردم بعد چهار سال رفتیم اصفهان زندگی کردیم بعد دوباره آزمون استخدامی داد وقبول شد واومدیم قم اینبار شرط گذاشتم خونه را بفروش که خدا رو شکر فروخت و آینه دق و نماد بدبختی و منت هر روزه من دیگه تموم شد اگرچه بعد ازونم باز شهر دیگه جابجا شدیم تا دوباره از نصیحت‌های مامان جونش بی بهره نباشه اما خوبه که کمی دورم بازم خودم تو این چند سال تشویقش کردم به خواندن درس وفوق لیسانس و دکترا هم گرفت اما حیف درس که شعور و فهم ومعرفت نمیاره دیگه دل من مث اونوقتهایی که دوتایی کارمیکردیم براش نمی تپه شایدم فقط دستش زیر سنگ بود و من ساده دل فکرمیکردم عاشقمه نمی‌دونم اما اینو میدونم که عمر خوشبختی و عاشقی من تو دوران بدبختیام بود که پدر شوهر می‌گفت پسرم چکارکرده خدا تورو قسمتش کرده ومامانش می‌گفت پسر سرتق منو جادو کردی اینقد میخوادت؟ یه شکلات بدون تو دهنش نمی‌ذاره الان۳۵سالمه دوباره دارم درس میخونم تا استخدامی شرکت کنم و جبران کنم سختی بی پولی که کشیدم بخاطر شهریه دانشگاه شوهر شاید تموم کنم این زندگی سرد بی عشق را تا بچه ام هم راحت بشه ازین پدر بی منطق وبچه ننه وقتی گفتم بخاطر تو اذیت شدم چندین سال گفت کدوم سختی؟ میخاستی نمونی!😭 خودت خواستیک حالام دیر نشده برو خونه بابات الان شاد باش مادر شوهر که پسرت زندگی منو خراب کرد و اومد ور دل خودت فقط نمی‌دونم بعضی آدما فردای قیامت چطور میخوان جواب خدا رو بدن با دلهایی که میشکنن وزندگیهایی که ویران میکنن امید وارم دختر من ودخترهای پاک سرزمینم هیچوقت با ساده دلی وخجالت وبی شناخت ازدواج نکنن وحسرت برا خودشون نخرن یاسی بانو❤️ 🍃🌸
🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام باید حق طلاق رو در وکالت جدا با اسقاط حق تجدید نظر وفرجام تحریر کنند 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
پی اس5 زمانِ ما :)) 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🔸 خواص عاشورایی: اَدهَم بن اُمیّه بصری 🔻 ادهَم فرزند اُمیه از جمله دعوت کنندگان به امامت امام حسین ع به شمار می آید . پدر او یکی از یاران و راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و از بزرگان شیعه در بصره بود. 🔺از امام باقر علیه السلام نقل شده که وی از شیعیان بصره بود و در جلسات منزل بانوی شیعی، ماریه دختر منقذ عبدی که از شیعیان فعال بصره بود، حاضر می شد. آن خانه محل تجمع دوست داران اهل بیت علیهم السلام بود. 🔹امام حسین علیه السلام نامه ای خطاب به بزرگان شیعه در بصره نوشت و آنها را به یاری خود دعوت کرد. اهالی بصره دعوت امام ع را پذیرفتند و ادهم بن امیه نیز یکی از دعوت کنندگان بود. ♻️ پس از دستگیری تعدادی از شیعیان بصره توسط ابن زیاد، ادهم همرته با یزید بن ثُبیط و پسرانش از بصره خارج شد و در مسیر کوفه به امام ع ملحق شد و تا کربلا همراه ایشان بود. او در روز عاشورا در حمله اول در ۴۵ سالگی به شهادت رسید. (اخبار الطوال؛ص۲۸۰_ تاریخ طبری ج۵ص۳۸۵) 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام ممنون ازدوست عزیزی که توسه قسمت توضیحات مهمی درباره بهاییا به مادادن خداخیرت بده که ماروآگاه کردین آدمای اطرافمون که باما اختلاف زیادی دارن و مامذهبی هاروتحقیرمیکنن بیشتربشناسیم وفرزندانمون هم که بهشون تمایل دارند رو آگاه کنیم.امیدوارم نسلشونو خدامنقرض کنه.وبزودی ازکشورعزیزمون گم بشن. 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🔆علامه امینی فرزند برومند آية اللّه امينى رضوان اللّه تعالى عليه آقاى دكتر محمّد هادى امينى مى نويسند: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آية اللّه العظمى علاّمه امينى نجفى پدر بزرگوارم مؤ لف كتاب الغدير... يعنى سال هزار و سيصدو نود و چهار هجرى قمرى شب جمعه اى قبل از اذان فجر، وى را در خواب ديدم ، او را شاداب و خرسند يافتم ... جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم : پدرجان در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ فرمود: چه ميگوئى ؟ مجددا عرض كردم : آقا جان در آنجا كه اقامت داريد، كدام عمل موجب نجات شما شد، كتاب الغدير... يا ساير تاءليفات ... يا تاءسيس و بنياد كتابخانه اميرالمؤ منين علیه السلام ، پاسخ دادند: نمى دانم چه ميگوئى قدرى واضح تر و روشن تر بگو. گفتم : آقا جان شما اكنون از ميان ما رفته و رخت بربسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد در آنجا كه هستيد كدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمات و كارهاى بزرگ علمى ودينى ومذهبى ؟ مرحوم علاّمه امينى .... درنگ و تاءملى نمودند سپس ‍ فرمودند: فقط زيارت ابى عبداللّه الحسين علیه السلام عرض كردم : شما ميدانيد اكنون روابط بين ايران و عراق تيره و تار است و راه كربلا بسته ، چه كنم ؟ فرمود: در مجالس و محافلى كه جهت عزادارى امام حسين علیه السلام برپا مى شود شركت كن ثواب زيارت امام حسين علیه السلام را به تو مى دهند. سپس فرمودند: پسر جان در گذشته بارها تو را يادآور ساختم و اكنون به تو توصيه ميكنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش مكن ، مرتبا زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان ، اين زيارت داراى آثار و بركات و فوائد بسيارى است كه موجب نجات و سعادتمندى در دنيا و آخرت تو مى باشد... و اميد دعادارم . فرزند مرحوم آية اللّه امينى مى نويسد: علاّمه امينى با كثرت مشاغل و تاءليف و مطالعه و تنظيم رسيدگى به ساختمان كتابخانه اميرالمؤ منين علیه السلام در نجف اشرف مواظبت كامل به خواندن زيارت عاشورا داشته و سفارش به زيارت عاشورا مى نمودند و بدين جهت خودم حدود سى سال است مداوم به زيارت عاشورا مى باشم . 📚آثار، ص 51. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ با سلام و خسته نباشید بابت بوجود اوردن این کانال خوب و مفید.من دوازده ساله که ازدواج کردم و خداروشکر که دچار دخالت خانواده ها توی زندگیم نشدم،من خودم کلا توی زندگی مشترکم زیاد چیزایی که ممکنه بد باشه مثلاً اگه شوهرم اخلاق بدی داشته باشه یا اگه کار بدی کرده باشه و کلا چیزایی رو که به مذاقم خوش نیاد و بحثهای بینمونو برای احدی تعریف نمی‌کنم چون وقتی برای کسی تعریف می‌کنیم طرف مقابل که در زندگی ما نیست و از دید خودش به ما مثلاً میخواد کمک کنه و گاهی اوقات حالت دخالت به خودش میگیره.به نظرم نباید با افراد خارج از زندگی مشترکمون صمیمی باشیم که هر چیزی رو تعریف کنیم من خودم در اطرافیانم دیدم که یه دختر چقدر با مامانش و خواهراش در ارتباطه که به جز مسایل جنسی همه چیزو تقریباً میگه و اونا چطور مشاوره میدن که گاهی اوقات حالت دخالت داره و برای دختر تصمیم میگیرن که اصلاً این رفتار خوشایند نیست.من خودم  وقتی در جمع خانواده شوهرم و یا حتی خانواده خودم هستم اگه تصمیمی بگیرن که حالت دخالت داشته باشه در جمع نظرم رو میگم ولی اگه دیدم زیاد طولش میدن وقتی خودم و شوهرم تنها شدیم دوباره نظرم رو میگم و با هم مشورت می‌کنیم و تمام جوانب رو در نظر می‌گیریم و مؤدبانه طوری که طرف مقابل از دستمون ناراحت نشه تصمیممون رو بهشون میگیم.ممنون خوندین 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام روش من براي همراهي همسرر ادبيات مهربانانه س اصلاااا همسر من در تجرد ش اهل كار خونه نبوده فقط خريد ميكرده منم با حرفاي قربون صدقه اي ازش خواهش ميكنم كمك كنه از اول زندگيمم هي نگفتم خودم مثلا پهن كردن سفره با شما تا من غذارو بيارم مثلا وقتايي كه مهمون داريم خواهش براي كمك مثلا شما كلم با غذاساز خورد كن منم هويج رنده كنم تو كارام شريك ش ميكنم و هميشه م ازش نظر ميخوام تا بهتر كمكم كنه قبل مهمونيا ميپرسم چي درست كنم و چيا لازم دارم در قالب ليست دقيق دو روز قبل مهموني دسر اماده ميكنم روز قبل غذاهامو نيمه اماده و روز مهموني سالادا و درست شدن كامل غذاها و ازشم با خواهش و زبان مهربوون كمك ميخوام درضمن بهشم اجازه ميدم خودشم خلاق باشه و تو مهموني هم ميگم ك كار همسرمه اگر دوست نداشته باشم خلاقيتشو ي كار ميكنم ك بهتر بشه و .... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
22.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 💎🌱مشکلی که مردم با دعا دارن اینه که آیا دعا اثر میکنه یا نمیکنه ؟! اگه اثر میکنه چه جوری اثر میکنه؟و معتقدن که دعا اثر نمیکنه، چون خداوند در ازل مقدر کرده و من الان دعا کنم اون نمیاد تقدیر ازلی خودش رو خط بزنه....جواب اینه که دعا خروج از زمانه! وقتی شما دعا میکنی میره قبل از ازلیت و ابدیت...یعنی قبل از اینکه دارن مینویسن، اونی که قرار بود بنویسن رو دیگه نمی نویسن...دعای شما میره قبل از نوشتن و از زمان و مکان بیرون میره، چون خدا که در زمان نیست...💐😍 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... #فصل_۲
🍃🍃🍃🌸🌸 #۷ صدای شاد و پر انرژی آیناز تو گوشم پیچید _کجاییین پس پاشید بیایید خونه ننه ایلماه نزاشت بخوابیم همش میگه آیسو آیسو با خنده گفتم خاله فدات واسا صبونه بخوریم عمو محمدم بیاد بعد میاییم بهت قول مسدم ناهار اونجاییم صدای غر غر آیسو بلند که میگفت __مامان بابا دیر میاد خودمون بریم دبگه اصرارهای آیناز و آیسو بود که قبول کردم بعد صبحانه با ماشین خودم برم بعد صبحانه بچه ها که آماده شدن دوباره با محمد تماس گرفتم اینبار جواب داد و گفت که دادگاه بوده و مواظب باشم و این حرفا به قول آیسو هممون بپر بپر کنان سوار ماشین شاسی بلند رنگ سفیدم شدم و با احتیاط و ترس فراوان راه افتادیم رانندگیم ضعیف هستش برای همینم سعی می‌کنم آروم و با آرامش رانندگی کنم این ماشین رو پارسال محمد برای تولدم گرفت خودم مدل دلبرو رنگشو انتخاب کردم چند باری که موقع رانندگی هول شدم استرس گرفتم و کم کم درست می‌شم آیسو و آیدین خیلی خوشحالن خصوصاً آیسو که با ایلماه دوست هستش بالاخره با کلی استرس رسیدیم ماشین رو با وسواس تمام پارک کردم بچه‌ها رو پیاده کردم و زنگ خونه مامان رو با وجود اینکه خودم کلید دارم زدم همان لحظه در به وسیله محمدجواد پسر زهرا خانم باز شد بچه‌ها با خوشحالی سمت آسانسور رفتند به رسم ادب تشکر کردم و منتظر ماندم او که انگار به قول فاطمه چیزی شده لبخند خیلی کوچکی زد و گفت _ خوبی ایلای خانوم همیشه منو به اسم کوچیک صدا می‌زنه خجالت زده جوابشو دادم لحظه ای چشم تو چشم شدیم رنگ چشماش به قرمزی میزد و غم آشکاری تو چشماش بود شاید حدود دو سه ثانیه غرق غم چشماش شدم و ذهنم درگیر علتش شد ولی بعد خیلی سریع به خودم اومدمو به سمت آسانسور رفتم به محض اینکه رسیدم آیناز پرید و بغلم کرد... ___سلام الی بالام نجسن(احوال پرسی ) بغلش کردم و عطر آشنای تنش بوییدم و گفتم _کلاغا خبرایی آوردن ..... 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🌷 🌷داشتيم از خط به عقب باز مى گشتيم، «قائم مقامى‌» در كنارم بود و مى ‌گفت: «نمى ‌دانم چه كرده‌ايم كه خداوند ما را لايق شهادت نمى داند. گفتم: «شايد مى خواهد كه ما خدمت بيشترى به اسلام و مسلمين بكنيم.» پاسخ داد: «نه من بايد شهيد مى ‌شدم و الآن وجدانم ناراحت است. آخر در خواب ديده بودم كه شهيد مى شوم و امام زمان (عج) دستم را گرفته و به همراه خود مى ‌برد.» 🌷درهمين حال يك خمپاره ١٢٠ كنار ماشين ما به زمين خورد و اين بنده ی عاشق به شهادت رسيد. هنگام شهادت لبخند بسيار زيبايى بر لب داشت كه همه‌مان را مسحور خود كرده بود. گويى مشايعت امام زمان (عج) او را چنين به وجد آورده بود. راوى:محمد رضايى 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c