eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
38.1هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی🌱 وقتی دوباره به ساسان سر زدم در همان حالش بود و گریه های فهیمه خانم بیشتر شده ب
🍃🍃🍃🌸🍃 پیشبینی آخر این کار سخت و دردناک بود . گلوی خشک شده ام با آب سرد کمی جلا پیدا کرد . خبری از حال ساسان نمی دادند و فهیمه خانم حتی در زیر سرم نیز ناله می کرد. روی صندلی فلزی بیمارستان نشستم. با یک صندلی فاصله از آن مرد . آهی از ته وجودم به پا خواست، یک روز در همین اورژانس خان جون بستری بود و من به سبب فریادهایم نتوانستم شب را کنارش بمانم. آن شب نیز تنها بودم و فرهاد کنارم بود، امروز باز هم در این بیمارستان مرد غریبه ای کنارم بود. آدم های اطرافم خیلی سریع جایگاهشان را فراموش می کردند و خودشان را کنار می کشیدند . ذکر " یا من اسمه و دوا " را بلبل وار تکرار می کردم. بعد از گذشت نیم ساعتی که به سختی سپری شد، در اتاق احیا برای بار چندم باز شد و آن مردی که همه می گفتن نتیجه را خبر می دهد بیرون آمد . مردی که فرشته ی نجات شده بود، برخواست و به طرف دکتر خیز برداشت . -چیشد دکتر؟ یه جواب درست درمون ندادن به ما . آقای دکتر مرد سن و سال داری بود. عینکش از را چشمانش برداشت. -بی هوشیش بخاطر مصرف تعداد بالای قرص های ترامادول بوده، شانس آورده که ... در حالی که توضیح میداد پرستار با دو کنارش ایستاد. -دکتر بیاید لطفاً ا مریض بد حال داریم، دکتر اوتادی نیستن رفتن بخش... دکتر دستش را به شانه ی مرد کوبید الان حالش خوبه امشب رو بستری باشه فردا مرخص میشه . گفت و با قدم های بلند به جایی که پرستار اشاره می کرد، رفت. مرد به طرفم آمد . -خداروشکر برید به مادرتون خبر بدید خیلی نگران بودن . لب هایم از ذکر گفتن ایستاد . -ممنون ولی مادرم نیستن . کنجکاوی نکرد. آدم جالبی بود . فهیمه خانم هنوز بیخبر بود، با شنیدن این که حال پسر دیوانه اش خوب است بارها و بارها خدا را شکر کرد. ساعت از دوازده ظهر گذشته بود و ضعف امانم را بریده بود . فهیمه خانم از روی تخت بلند شد . سرمش تمام شده بود اما سرگیجه اجازه نمیداد سرپا بماند . به کمک خدمه ای که آن جا بود او را به سوی اتاقی که ساسان در آن بود، بردیم . با آن لباس های خانگی حسابی در چشم می زد . روی صندلی نشست و دست ساسان را میان دستانش گرفت . -خدایا شکرت، شکر ! مادر بود دیگر، اشک و خنده هایش در هم مخلوط شده بود. ساسان کاملاً به هوش نیامده بود و ماسک اکسیژن برای تنفسش کمک می کرد . آن مرد که قدم به قدم همراهمان بود، وارد اتاق شد. نایلونی در دستش بود. کیک و آبمیوه ای را بیرون آورد و به طرف فهیمه خانم گرفت بفرمایید یکم بخورید حالتون بهتر بشه . فهیمه خانم دو دستش جلو آمد و کیک و آبمیوه را گرفت . -واقعا نمی دونم چجوری ازتون تشکر کنم، خیلی خیلی لطف کردید . لبخند متواضع مرد روی صورتش جا خوش کرد . -نفرمایید کاری نکردم.بلا دور باشه ... راستش من با اجازتون باید برگردم روستا اگه میاید شما رو هم برسونم و این که پذیرش اورژانس مدارک آقا پسرتون رو می خوان من حتی اسمشونم نمی دونستم بگم . فهیمه خانم دست ساسان را رها کرد و بلند شد . -ممنونم خدا خیرتون بده، بهشون میدم اطلاعات رو. فقط من نمیتونم بیام اگه زحمتی نیست بهار جان رو ببرید . یکه ای از حرفش خوردم، کجا می رفتم و او را با آن حالش تنها می گذاشتم. فرصتی نداد اعتراض کنم . -بهار جان تو با آقا برگرد خونه تا الان حتماً یکی برگشته خونه بگو به سامانم بگن بیاد اینجا، الان نگران میشن... مردد نگاهش کردم . -ولی آخه فهیمه خانم خودتونم حالتون خوب نیست . با اطمینان به حرف آمد. -خوبم عزیزم این جا هم بیمارستان مشکلی باشه دکترا به داد می رسن تو برو به بقیه ادامه دارد.... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 ❤️❤️
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایل_آی به قلم پاک #یاس حسین لبخند زورکی زد و گفت ____نگران
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک فاطمه گریه میکرد ولی ایلای هیچ تکونی نمیخورد دستاشو که آستین لباس بیمارستان بالا رفته بود تو دستم گرفتم دیگه خوددار نبودم و اشکام بدون اجازه من شروع به ریزش کردن تمام دستش در سرنگ بود که کبود شده بود قلبم به شدت تو سینه ام فشرده میشد کاش ساسان زنده بود تا دستهای خودم خفش میکرد از شدت ناراحتی دندونام رو هم فشار دادم بدن ایلایم به قدری سرد بود یک لحظه فک کردم نفسی در جان نداره ولی با احساس نبضش تو مچ دستش خیالم راحت شد عزیزم انگار خونی تو رگهاش نمونده بود که اینجور سرد و بی روح بود صورت زیباش به قدری لاغر شده بود که استخوان گونه اش بیرون زده بود و بدنش عجیب بوی بد میداد خم شدم و سرم رو بعد این همه مدت دوری آروم رو سینه اش گذاشتم دلم میخواست با صدای بلند بزنم زیر گریه کدوم احمقی این حرف باب کرده که مرد که گریه نمیکنه چرا نکنه مرد دل نداره احساس نداره نیمی از وجود من حالا روبروم رو تخت بیمارستان افتاده بود و چرا نباید های های گریه نمیکردم به روزگارم این زن کجا و اون ایلای زیبای من کجا موهای رنگ شده اش بلندتر شده بود مشخص بود که ریزش مو داره که اینجور از لابه لای این تار موها که روزی با عشق سرمو لای اونا میکردم و با عشق نفس عمیق میکشیدم نفسمو از عمد به گوشش فوت میکردم و ایلای پوستش دون دون میشد و میخندید پوست سرش دیده میشد فاطمه از کیمیا پرسید کی به هوش میاد تو همین لحظه هم صدای در زدن اومد چرا نمیفهمیدن دلم میخاد تا ابدالاباد ایلای را به آغ....وووشش بکشم و تنها باشم چرا درک نمیکردن کیمیا درو باز کرد فک میکردم حتما مامان که در میزنه ولی زنی جوون با روپوش سفید وارد اتاق شد کیمیا صدام کرد اشکامو با پشت دست پاک کردم و مثل همیشه سعی کردم با صلابت و محکم به نظر بیام کیمیا گفت __آقای احمدی میدونم لحظه های بدی دارین ولی باید باهم ثحبت کنیم خیلی ضروری ایشون همکارم خانم دکتر صالحی فوق تخصص و جراح زنان باید موضوعی رو خدمتتون عرض کنم سرمو آروم برای خانم دکتر تکون دادم ولی تو ذهنم داشتم رابطه جراح زنان رو با اعتیاد جستجو میکردم فاطمه دماغشو با صدا بالا کشید و گفت _چی شده جراح زنان چرا مگه مشکلش اعتیاد نیست دکتر صالحی نگاهی به کیمیا کرد و سرش تکون داد لبخندی کوچکی زد و گفت ___با اجازه شما خانم دکتر کیمیا خواهش میکنمی گفت و دکتر صالحی چند قدم نزدیک من شد کنار تخت ایلای واستاد و گفت مشکل خیلی جدی تری در حال حاضر داریم و به رضایت شما هم نیازه گیج حرفاش بودم فاطمه انگار زرنگ تر از من بود که گفت _چی شده 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃 👌✅ کاسبی به نام درمان کبد چرب! به صحبت های این پزشک در مورد کبد چرب حتما گوش کنید... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🌱عرض سلام و ادب و احترام🌱 ✨به اطلاع شما عزیز می رساند که جهت در امان ماندن حرمین شریفین حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) از گزندِ جسارتِ تکفیریهای تحریرالشام، ختم دسته جمعی آیةالکرسی گرفته ایم، سهم شما قرائت یک آیةالکرسی و انتشار این پیام در گروههایی است که عضو آن هستید، خداوند خیر کثیر بر شما عنایت فرماید🤲🌺 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام فاطمه خانم حالتون خوبه.. خدا عمر باعزت به شما بده.. ممنوت بابت گروه بسیار عالیتون.. میخواستم لطف کنید سوال منو تو گروه بزارین خیلی مهمه واسم.. از دوستان گروه میخواستم بپرسم کسی از این پک های ترک اعتیاد گیاهی که بدون خماری ودرد هست استفاده کرده.. چجوری هست؟ من سفارش دادم واسه همسرم ولی با شک وتردید نمیدونم خوب هست یا نه.. همسرم هم میگه استفاده نمیکنم چون معلوم نیست چی داخلش هست.. بخدا موندم اینقدر هزینه کردم حالا چکار کنم... ممنون میشم اگه کسی اطلاعی داره یا استفاده کرده راهنماییم کنه.. اجرتون با امان زمان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🌸🍃 ❤️ این آقا پسر شیطون لیزر زده تو چشمش و برای همیشه کم بینا و احتمالاً نابینا شده به همین سادگی از یک چشم نابینا شده! 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
°•°•° از آنچه گذشت ، عبرت می گیرم تا قدر آنچه مانده را بیشتر بدانم ... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک آسمان 🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🌸🍃 #رعنا🌱 به قلم پاک آسمان -هیچی دیگه من میرم خونمون چون دیگه کم کم نازگل از مدرسه میاد‌.تو
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک آسمان ۱۸یه روز که تقریبا حالم بهتر شده بود لیلاا اومد خونمون و اومد بالا اتاق من. طبق معمول بدون در زدن وارد شد و گفت : چطوری جنازه ؟خوب شدی بلاخره؟ -سلام بهترم تو چطوری؟ -خوبم‌.چه خبر از فرهاد‌.شنیدم ده روزه از خونه بیرون نرفتی تنبل خان؟ -آره والا ده روزه افتادم...خیلی حالم بد بود یکی دوروزه بهترم. -مامان میگه بچم رعنا مریض شده دیگه کسی نیس از نونوایی آقا مرادی نون بخره.مجبوریم نون خمیر همین نونوایی های خودمونو بخوریم تو دلم گفتم : هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیره...اونم کی رعنا؟این همه راهو بکوبه بره نونوایی مرادی نون بخره فقط واسه اینکه نوناش بهتره؟نه بابا نونواش بهتره!!!! و هرهر خندید... گفتم:هیس ساکت باش یه موقع مامان میشنوه آبروم میره -خب بلاخره که همه میفهمن دیکه.شتر سواری که دولا دولا نمیشه..راستی مامان ازم خواست عصری برم همون نونوایی نون بخرم واسشون؟! -جدی؟حالا میخوای بری واقعا؟ -به خاطر مامان مجبورم برم.میگه منو اقاجونت بقیه نونا رو که میخوریم ترش میکنیم فقط نونای اونجا خوبه... -خب برو یه سری و گوشی آب بده ببین فرهاد هست یا نه؟کار میکنه یا نه؟ -چشم امر دیگه؟وای رعنا امروز باید زودتر برم سراغ نازگل از مدرسه بیارمش‌.من رفتم عصری هم میرم نونوایی خبرشو بهت میدم فعلا و باعجله رفت...دلم واسه دیدن فرهاد پر میکشید ولی باید بمونم خونه تا کاملا خوب بشم هنوزم رنگ و روم پریده بود.بی صبرانه منتظر بودم لیلا یه خبری از فرهاد برام بیاره بلاخره غروب شد و لیلا نون خریده بود و اومد.سریع رفتم پایین و نونا رو از دستش گرفتم جلوی مامان وانمود کردم که گشنمه .مامان گفت الان برات نون و سبزی لقمه میگیرم.خیر ببینی لیلا رفتی از این نونا خریدی انقد نوناش قشنگه و ترده که آدم دوس داره خالی خالی بخوره لیلا لبخندی زد و بعد هم رو به من گفت: دست شاطراش درد نکنه مامان :آره والا دستشون درد نکنه نون خوب دست مردم میدن 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸**
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام عزیزم خوبی خداقوت..من خودم اهل باغملک استان خوزستان هستم.. تو باغملک سخت گیری خاصی ندارن..باتوجه به شرایط عروس و داماد مراسم ها رو برگزار میکنن..معمولا یه مراسم عقدکنون ساده میگیرن و یه جشن عروسی..کلا ادمایی سختگیری نیستن و رسم و رسوم خاصی ندارن..البته این مال خود شهر هست..این دوستمون اگه کمک خواستن شماره ی منو بهش بدید تا بیشتر کمکش کنم 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃 ❤️ بعلت تفاوت ساختار مغز مرد و زن، بسیاری از حرکات و رفتار‌ زنان باعث ایجاد سوءتفاهم مردها میشه. مثلا اگر زنی با یک مرد مهربان و صمیمی باشه، طبق تحقیقات بعید نیست خیلی زود با حرفهای عاشقانه مرد مواجه شود. " دکتر بریزندین روانپزشک امریکایی" "دکتر روح الله درستکار " 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️🙏 سلام فاطمه خانم حالتون خوبه...ممنون از گروه بسیار عالیتون...میشه لطف کنید از دوستان خواهش کنید واسه مادرشوهرم دعا کنن تو آی سیو هستن وقلب شون بزرگ شده..حالشون خوب نیست ..هرکی هم تونست یه حدیث کسا بخونه ...به امید شفای همه مریضا ومادرشوهرمن...ممنون از همگی 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
♥️ℒℴνℯ♥️ من آه شدم ابر شدم باریدم تو ولی باخبر از حال بدم، خندیدی... 🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🌱 سلام عزییییییزم چقدر با این پارت ایلای اشک ریختم مخصوصا موقعه ای که آقا محمد گفت ایلای من زنده است😭 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🌱 مرسی بابت داستان ایلای باورتون نمیشه چندبار گوشی چک میکنم ببینم پارت گذاشتید یا نه. مو برتنم سیخ شد امروز که حسین زنگ زد و گفت ایلای پیدا شده و اشک تو چشام جمع شد 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
کدام قوم‌ و ملت رو در تاریخ بشریت می شناسید که چنین معماری مسحور کننده‌ای داشته باشند؟! معماری خیره کننده کاخ عالی قاپو-اصفهان 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلااام، به دوستان بگید درمورد زاج بیشتر توضیح بدهن سلام عزیزم خسته نباشی ممنون بخاطر همه زحمتات 🌹 بی زحمت اگه میشه اینبارم پیام منو بذارین من چند وقتیه کف پاهام میخاره علتش چی میتونه باشه لطفا راهنمایم کنین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
📌 نامه تاریخی امام خمینی (ره) به میخائیل گورباچف، رهبر شوروی سابق 🔸 میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۰ رئیس دولت اتحاد جماهیر شوروی بود. در دوران او، اتفاقات مهمی مانند شکست ارتش سرخ در افغانستان، حادثه چرنوبیل و فروپاشی دیوار برلین رخ داد. 🔹 نامه تاریخی امام خمینی (ره) توسط هیأتی منتخب شامل آیت‌الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده‌چی دباغ، به همراه سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو، به گورباچف تحویل شد. این نامه که با خط امام نوشته شده بود، پس از قرائت برای گورباچف، همراه با ترجمه انگلیسی، در تاریخ ۱۱ دی‌ماه ۱۳۶۷ به او تحویل داده شد. 🔸 امام خمینی در شرایطی در این نامه از صدای شکسته‌شدن استخوان‌های مارکسیسم سخن گفتند که اتحاد جماهیر شوروی همچنان یکی از قدرت‌های برتر جهان بود. در آن زمان، جنگ سرد پایان نیافته بود، دیوار برلین همچنان به‌عنوان نماد جدایی شرق و غرب پابرجا بود، و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و زندگی مردم جمهوری‌های این کشور برقرار بود. 🔹 هدف امام خمینی از ارسال این نامه، دعوت رهبر شوروی به توحید و رهایی از قید مادی‌گرایی بود. از دیگر اهداف ایشان می‌توان به افزایش تأثیر ایران در روابط منطقه‌ای، به‌ویژه با شوروی، و حمایت از مسلمانان روسیه اشاره کرد. 🔸 امام خمینی با تأکید بر نقش مذهب در پیروزی بر امپریالیسم و قدرت آن، به گورباچف اعلام کرد که ایران می‌تواند خلأ اعتقادی کشور شوروی را برطرف کند. ایشان در پایان بر حُسن هم‌جواری و روابط متقابل ایران و شوروی تأکید کرد. 🍃🍃🍃🍃🌸🍃
📣 اطلاعیه 🏳| طریق‌المهدی 🚩 ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ همزمان با ایام‌اللهِ دهه بصیرت و ولایت و در آستانه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی و ورود به ماه پر برکت رجب، طریق المهدی میزبانِ منتظِران ولایتمدار و عاشق ترین مردم عالَم به مکتب اهلبیت علیهم‌السلام، امام راحل و رهبر معظّم انقلاب، شهیدان قهرمان و سلحشوران جبهه مقاومت است. 💠 وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُور. ⚜همانا در اين (يادآورى) براى كسانى كه صبر و مقاومت و سپاس فراوان داشته باشند، نشانه‌هايى از قدرت الهى است. 💚مقام معظم رهبری: «ایّام‌الله، روزهای جلوه‌ی ویژه‌ی خدای متعال است؛ گاهی نیّت مردم، همّت مردم، اراده‌ی مردم، یک چنین روزی را می‌آفریند.» 📌در سراسر مسیر خادمین عزیز در مواکب آماده جمع‌‌آوری کمک‌های نقدی شما مردم‌ صالح و مومن، برای جنگ‌زدگان فلسطین، لبنان و سوریه هستند. 🗓 سه شنبه:۱۱ دی ۱۴۰۳ ⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۵ 🚏مکان: بلوارپیامبراعظم شهرمقدس‌قم ( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران ) 🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب، فضاسازی، سیستم صوت و ... تمام مسیر:👈 💳|
5892 1070 4515 1308
روی شماره بزنید کپی می‌شود. 🇵🇸🇮🇷🇱🇧تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ ✨طراح: برادر جمال فلاح 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سه‌شنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک آسمان 🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رعنا به قلم پاک آسمان ۱۸یه روز که تقریبا حالم بهتر شده بود لیلاا اومد خونمون و اومد با
🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 به قلم پاک آسمان با اشاره به لیلا فهموندم که چه خبر؟ گفت بیا بریم بالا اینجا نمیشه رفتیم بالا داخل اتاقم.گفتم خب تعریف کن؟ -اول باید مژدگانی بدی.. -چه مژدگونی؟لوس نشو بگو ببینم چی شده؟ -همونی که خودت میخواستی شد رعنا -چی شد چرا جون به لبم میکنی؟ -تا رفتم نونوایی دیدم دو سه نفر بیشتر نیستن آخه زود رفته بودم که به شلوغی نخورم.دیدم فرهاد لباس کار پوشیده و نون میده دست مردم تا منو دید انگار شناختم که اون روز آرد ازش خریدم یه دستی به موهاش کشید و یکم لباسشو مرتب کرد بعد رفت پیش همکارش همون آقا میانساله و یه چیزایی در گوشش گفت اون اقاهه یه نگاه به من کرد و رو به فرهاد یه لبخندی زدو سرشو به علامت باشه تکون داد فرهاد هم لباس کارشو درآورد و لباس بیرون پوشید و از نونوایی خارج شد برام سوال بود که این کجا میذاره میره اون از اون روز اینم از امروز؟ با خودم گفتم رعنا که میگفت این همیشه نونا رو درمیاره و پولا رو میگیره پس چرا اینجوری نصفه نیمه کار میکنه؟نکنه اهل کار کردن نباشه و رعنا اشتباه فکر کرده باشه این کاریه؟؟؟چرا اون آقا میانساله به من نگاه کردو بعدش به فرهاد لبخند زد... به خودم اومدم دیدم ۲۰ تا نونم رو جمع کردم و همون آقا میانساله منتظره بهش پولشو بدم.کلا گیج شده بودم پولو دادم و از نونوایی خارج شدم سرم پر از علامت سوال بود یه دفعه دیدم یه نفر از پشت سرم داره صدام میکنه. -ببخشید خانوم؟ برگشتم پشت سرم و دیدم فرهاده. دوباره گفت :خانوم من قصد مزاحمت ندارم فقط میخواستم راجع به یه موضوعی باهاتون صحبت کنم.خیلی وقتتون نمیگیرم تعجب از نگام می‌بارید گفتم :بفرمایید درخدمتم -اینجا مناسب نیست اگه ممکنه بریم این طرف یه بستنی فروشی هست من حرفامو خدمتتون عرض کنم از طرز حرف زدنش فهمیدم یا تحصیلکرده هست یا توی یه خانواده با تربیت بزرگ شده بهش گفتم :من عجله دارم خیلی وقت ندارم -قول میدم زیاد وقتتونو نگیرم اون جلو راه افتاد منم با فاصله پشت سرش حرکت کردم اون نزدیکی ها یه بستنی فروشی بزرگه بستنی میلاد که حتما بلدی داخلش میز و صندلی چیده بودن و چند نفر داشتند بستنی میخوردن.یکی از صندلی ها رو برام عقب کشید منم نشستم نون ها رو روی میز گذاشتم.فرهاد رفت دو تا بستنی سنتی گرفت و اومد 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام وقت بخیر میشه این سوال رو اورژانسی بزارین ممنون میشم 🙏💐🙏 دوستان درباره موسسه اکادمی مهر مشاوره درسی و ...اطلاعی دارین ؟؟؟؟ با دخترم تماس گرفتن گفتن جزو سیصد نفر برتر استانی مشاوره میدیم بهت الان هم در خواست پول کردند آیا اعتماد کنم یا نه می ترسم چیز خوبی باشه از دست بدیم ... برامون سوال شده ممنون میشم اطلاعاتی داشتین بهم بگین 🙏🌹🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی پیشبینی آخر این کار سخت و دردناک بود . گلوی خشک شده ام با آب سرد کمی جلا پیدا ک
🍃🍃🍃🌸🍃 خبر بده . ناله ام در گلو خفه شد. آخر تنها با این مرد که همین چندساعت پیش او را دیده بودم، به کجا می رفتم؟ آن مرد کنارم ایستاده بود و تعللم را می نگریست . -میاین؟ دو دل بودم، یک دلم نرفتن را فریاد می زد و یک دلم می گفت باید بروم چرا که نه پولی داشتم و نه می توانستم کسی را خبر کنم، عمران که جواب نمی داد، برادرانم نیز بهتر بود در همان بی خبری از من می ماندند . فهیمه خانم را نگاه کردم که پلک هایش را روی هم فشرد . -برو عزیزم خدا نگهدارتون باشه . با خداحافظی کوتاهی از بیمارستان بیرون رفتیم . حیاط اورژانس یاد آورم شد یک شب تنها در کنار آن شمشاد ها نشسته بودم و دعا می کرد ماجرای بهزاد ختم به خیر شود، حالا بهزاد کجا بود حالم را ببیند؟ آن ها فراموشم کرده بودند ، دیگر حتی به یادم نیز نمی افتادند . با صدای دزدگیر ماشین از فکروخیال بیرون جستم و در جلو را باز کردم. بی احترامی بود اگر روی صندلی عقب می نشستم و او را راننده ی خودم فرض می کردم . مشغول بستن کمربند بودم که او نیز روی صندلی اش نشست و کمی به طرفم مایل شد . نایلونی به سویم گرفت فکر کنم ضعف دارید رنگتون پریده یکم از این خوراکی ها بخورید . خجالت زده بودم که آن گونه دستانم یک دیگر را در آغوش کشیدند . -نه ممنون نمی خورم. دستش را تکان داد، که صدای شق شق مشما در ماشین پیچید . -بفرمایید لطفا،ً نمک نداره، از نمک گیر شدن نترسید . کف دست عرق کرده ام را به مانتوام کشیدم . -نه اصلاً اینجوری نیست، من فقط وقتی تو بیمارستان یا محیطشم چیزی نمی تونم بخورم . سرش را بالا و پایین برد . -پس نگه دارید بیرون از بیمارستان بخورید . گرمم شده بود، دست پاچه نایلون را از او گرفتم و تشکری کردم . دنده عقب گرفت و از بیمارستان بیرون رفت . -برادرتون خوب میشه نگرانش نباشید . به شهر نگاه می کردم، سیاه پوش بود و نوای نوحه از هرجایی به گوش می رسید . -نه برادرم نیستن، یکی از بستگان همسرم هستن . بوقی به ماشین جلویی زد . -که اینطور! در هر حال چیزیش نمیشه فردا مرخصه نگرانش نباشید و یه چیزی بخورید رنگتون خیلی پریده، دستاتونم می لرزه تیز بین و دقیق بود . باز هم با خجالت خواسته اش را رد کردم . -ممنون میل ندارم واقعا...ً شیشه را پایین کشید و با لحن آرامی گفت: پس بهم قول بدید که اشتهاتون باز شد بخورید، ضعف و گرسنگی و بدتر از اون استرس و اضطراب برای معده ضرر داره . به نگرانی اش گفتم. خیلی کلمات را می کشید تا حرفش را بزند، بی اراده " چشمی" یک جور خاص و متفاوت... برخلاف آمدنمان با اصول رانندگی می کرد و راه یک ساعته آمده را دو ساعته بازگشت . در طول راه دو باری تلفنش زنگ خورد که فقط یک بار پاسخ داد و آن هم چند کلمه بیشتر نبود . " الو، جانم؟ باشه تو راهم میام عزیزم." مزاحم کار و بار یک غریبه شده بودم، مردی که در اوج ناباوری ام درخواست کمکم را پذیرفته بود و زحمات زیادی کشیده بود . با توقفش در کوچه نفس عمیقم را بیرون دادم . کمربنر را باز کردم و از ماشین شاستی بلندش با دقت کامل پیاده شدم. تمام حواسم به کارهایم بود تا دست و پاچلفتی بودنم به چشم نیاید . او نیز پایین آمد و دزدگیر را زد . مقابلش ایستادم، وسط کوچه ای که انتهایش چند مرد حلقه زده بودند . -بازم ممنون بخاطر همه چی . کمی سرش را خم کرد ادامه دارد... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
زیارت+آل+یاسین+علی+فانی.mp3
5.82M
❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام علی آل یاسین😔 سلام مولای غریبمان 😔 التماس دعا از همه خواهران و برادرانم🙏 ❤️❤️❤️❤️❤️ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیه ٢١٢ سوره مبارکه بقره. 🔎 جستجوی سوره: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تلاوت دلنشین آیه ٢٨ سوره مبارکه نوح. 🔎 جستجوی قاری: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c