رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_پنجم خانومش یه مدت بود که زمینگیر شده بود و یه نفرو می خواست که از زنش پرستاری کنه و یه غذا د
#بخش_ششم
تمام سعی ام این بود که با نمرات عالی بتونم یه گوشه از لطف حاجی رو جبران کنم
وقتی امتحان هام رو دادم و کارنامه امو دادن دستم همه نمراتم بیست شده بود
حاجی وقتی کارنامه امو دید چشماش یه برقی زد و گفت برای دیپلم هم باید اقدام کنی از طرفی یه مدرسه خوب هم پیدا کرد و آتنا رو ثبت نام کرد
آتنا هرروز می رفت مدرسه و می اومد و می خواستم برای رشته اش باحاجی و آقای نطنزی صحبت کنم، بالاخره بعد از کلی مشاوره و مشورت تصمیم گرفتیم آتنا رو بفرستیم رشته حسابداری
البته خود آتنا هم این رشته رو خیلی دوست داشت و آقای نطنزی می گفت آینده روشن و پولسازی داره آنقدر خوشحال بودم و ذوق زده که تو پوست خودم نمیگنجیدم
از فردای اون روز آتنا نشست پای درس خوندن و خودشو برای کنکور آماده می کرد آقای نطنزی هم خیلی هواشو داشت منم که مشغول گرفتن دیپلم و یه دستم به کارهای خونه و یه دستم به کتاب و خوندن درس ها
هرروز ازصبح زود ازخواب بیدار می شدم تا بتونم هم به کارهای خونه برسم هم به درس هام از شدت خستگی و بی خوابی
انقدر لاغر شده بودم و زیر چشم هام گود افتاده بود که هرموقع توآیینه خودمو می دیدم وحشت می کردم و بالاخره تونستم دیپلممو بگیرم و دقیقا چند وقت بعدش بود که آتنا هم دانشگاه دولتی رشته حسابداری قبول شد و خوشحالی مون کامل شد
انقدر خوشحال بودم که انگار تمام این سالهای سختی و تلخ مثل پرده سینما از جلو چشمهام کنار رفت و زندگیمون یه رنگ وحال و هوای دیگه گرفت
اون روز کیک پختم وکنار حاجی جشن گرفتیم
صدای خنده هامون تا هفت تا خونه اونطرف تر می رفت
اونشب تو دلم آرزو می کردم کاش زودتر با این مرد بزرگ آشنا میشدم از وقتی خدا این فرشته رو سرراهمون قرار داد زندگیمون از این رو به اون رو شد
خوبی اش به این بود آتنا تو دانشگاه دولتی شهر خودمون قبول شده بود البته خیلی هم تلاش کرد و زحمت کشید تا بتونه دانشگاه دولتی اونم تو شهر خودمون قبول بشه به قول آقای نطنزی این یعنی آخر خوش شانسی ولطف خدا همیشه استرس اینو داشتم اگه یه شهر دیگه و یه جای دور بیفته چیکار کنم قطعا باید جمع می کردم و باهاش می رفتم چون نمیتونستم تنهایی راهیش کنم دلم طاقت نمی آورد اما خداراشکر همه چی همونطور شد که آرزوشو داشتم و برام مثل رویا بود آتنای من دیگه دانشجو شده بود
روزی که حقوقمو گرفتم به دستور حاجی باهم رفتیم بازار وبراش چند دست مانتو شیک گرفتیم هرمانتوی که می پوشید اشک تو چشمهام حلقه می زد و کلی قربون صدقه قدو بالاش می رفتم وکیف می کردم همه تلاشم این بود و
دوست داشتم همه آرزوهای دست نیافته خودمو با آتنا جبران میکردم انگار اینطوری سرپوش می ذاشتم ...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#داستان_زندگی_اعضا 💚
سلام من نمیدونم از کجا بگم زندگی من پر از فراز و نشیب بوده، همیشه تو زندگی فکر میکردم اگر آدم پولداری بشم تمام مشکلات حله پولداری یعنی همه چی، اما پولداری سرابی بیش نبود برای من.
من از ۱۰ سالگی وارد بازار کار شدم، یبار یادمه اوستام انقد صدام کرد ولی من چون حواسم به دوچرخه یه پسره بود نمیشنیدم جوری زد تو گوشم که دور خودم چرخیدم و افتادم
روزگاره دیگه یه پسر بچه اونجوری یه پسر بچه ام که من باشم اینجوری. زمستونا پول نداشتم کاپشن بخرم بپوشم چندتا لباس رو هم میپوشیدم که گرمم بشه. پدرم بنا از کار افتاده بود، بزرگ شدم خودم شدم اوستا کار بازار. یه حاجی بود خدابیامرزتش دستمو گرفت سرمایه گذار من شد و تونستم مغازه بزنم
روحش شاد همیشه میگفت تو دنبال پولی چون نداشتیش ولی خب تلاشت و بکن اما همه چیز برات پول نباشه
حمایت های مالیش باعث شد کار کنم قدرتمند بشم، تو بازار بشم اونی که میخوام.
ازدواج کردم با یه خانوم از قشر ضعیف اما آبرودار با کمالات، خدا میدونه که هر موقع میخوام حرف زنمو بزنم اشکام امونم نمیده
توی بازار از یه جایی به بعد پول برات دیگه مهم نیست مهم قدرتمند بودنه
همسرم چندین بار التماس کرد گفت صبح میری شب میای بسه دیگه من تنهام
منم میگفتم اگه بچه داشتیم سرت گرم میشد منم مجبور میشدم زود بیام خونه
چون خانومم بچه دار نمیشد اینجوری میگفتم که یکیو بیاریم به فرزندی قبول کنیم اما قبول نمیکرد
همسرم اواخر حالت های عصبی بهش دست میداد حال و روز خوبی نداشت که دکتر بردمش و فهمیدم تومور داره
حاضر بودم قلبمو از جاش بکنن ولی اتفاقی براش نیفته
بهترین دکترا بردمش ولی گفتن خطرناکه عملش
حسرت بود که میخوردم کاش بیشتر با همسرم زندگی میکردم کاش بیشتر وقت میزاشتم
دکترا میگفتن خیلی حساسه عملش امکان داره که بعدش خیلی اتفاقا براش بیفته
وقتی بهش گفتم التماسم کرد طلاقش بدم برم زن دیگه بگیرم قبل اینکه اتفاقی براش بیفته
فقط میدیدمش و گریه میکردم پیشنهاد های میلیاردی دادم که زنم چیزیش نشه اما کارساز نبود هیچکس جواب قطعی بهم نمیداد
روزی که راهیش کردم اتاق عمل برای همون روز بلیط گرفتم برای مشهد. راهیش کردم اتاق عمل و رفتم مشهد التماس میکردم انقدر گریه و التماس کردم چند نفر کناریم فهمیدن ماجرا چیه برام دعا میکردن
گوشیم که زنگ خورد به مرتضی علی قسم دستام میلرزید میترسیدم جواب بدم دادم یکی از اون خانما جواب داد بعدش چشماش خیس شد دست و پام سست شد که گفت مژده بده شفا گرفته نور چشمت
اولین فرصت برگشتم خانومم موفق اومد بیرون کامل خوب نشد اما خداروشکر که هنوز کنارمه هرروز که میبینمش شکر میکنم خدارو
پول چیزی نبود که زن منو برام نگهداشت
بعدها فهمیدم مشکل بچه دار شدن از من بوده همسرم اونجوری گفته که من غرورم نشکنه
همچنین زنی رو من اگه از دست میدادم یک عمر آتیش میگرفتم اروم نمیشدم تا بمیرم
شنیدم که میگن خدا گفته زن و شوهر اگرم بخوان میتونن اون دنیا هم باهم باشن
من تو کل عمرم فقط از خدا همسرمو خواستم اون دنیا هم باهم باشیم
خدا براتون بسازه زندگی هاتونو از عشق خدا پر کنید نه حسرت پول و مال دنیا
یا حق
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام خواهش میکنم سوال منو هم بذارید ممنون میشم من پایین شکمم فتق دارم و خیلی اذیتم ام
#پاسخ_اعضا 💚
سلام وقت بخیر
آدرس طب سنتی شیراز برای خانمی که مشکل افتادگی رحم داشتن
یکی سلامتکده طب سنتی توی خیابون فلسطین بین حکیمی و هدایت به مرکز دانشگاهی اساتید طب سنتی اونجا هستن
07132340460
یکی دیگه هم دکتر روحالله شعرا که چند سالیه ما پیششون میرسم کارشون عالیه
جنب پارکینگ عمومی سیبویه کلینیک تخصصی طب سنتی امام هادی
09308564080
دکتر شعرا درمانگاه رضوان جنب مجتمع الهیه هم هستن
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام خانمی که آدرس طب سنتی در شیراز رو میخواستن یه دکتر خیلی عالی هست بنی هاشمی کوچه ۳۹دکتر امیر عزیزی شماره مطب رو از ۱۱۸میتونید بگیرید من چند بار مراجعه کردم و راضی بودم
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام راجع به اون دخترکوچولوکه کروناداشته سینه ش دردمیکنه.عزیزم نشاسته خوبه سوپ بلغورگندم برای ریه فوق العاده س.
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام درمورد عزیزی که گفتن همسرشون پرو وپرتوقع هست، والا من توکارشما موندم مردی که نه خرج میکنه نه ادب داره نه قدر دران هست ونه حتی نیاز به رابطه داره رو چرا اینقدر برای خودت گنده ش کردی
از قدیم گفتن سری که دردنمیکنه دستمال نمیبندن
این مرد مثل دندون کرم خورده س عزیزم شما که کارداری، خانواده ی با محبت داری بنظرم بیخیال زندگی با این مرد شو که پیرت میکنه معذرت می خوام اینو میگم این آدم به همه چی شبیه هست غیر مرد🤢🤮
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
با عرض سلام وادب خدمت ادمین و دوستان .در مورد خانمی فتق دارن .عزیزم تنها چاره فتق عمل جراحیه .منم فتق دارم البته یکبار عمل کردم .بازم جای دیگر باز شده .کارهایی که باعث می شه راحتتر باشی یک اینکه شکم بند ببندی .و غذای نفاخ نخوری و یبوست نداشته باشی .وچیزای سنگین بلند نکنی و زور نزنی .تا وقتی که توان عمل پیداکنی منم این موارد رو انجام می دم تا بعد .ببخشید زیاد شد .
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
در مورد اون خانمیکه ۲۸ سالشه و همسرش ۳۶سالشه بنظرم اگه همسرت شدیدا سرد مزاجه و شما گرم مزاج هستید بایستی این مزاجش علاج بشه چه بسا ممکن است همین مسئله باعث بروز مشکلات جدی در اینده بشه و روح و روان شما اسیب ببیند و در سردی روابط و مهر و محبت اثر بزاره
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام در مورد خانمی که شب ها خواب وحشت ناک میبینن عزیزم این کار ها رو که بهت میگم انجام بده انشااالله که مفید باشه
اول ایه الله بهجت میفرمایند اگه شب ها خواب بد میبینید قبل از خواب چهار قل بخوانید
دوم امام رضا یه حدیثی دارن که میفرماین خدا با ظن و گمان شماست هر طور فکرکنی همون سرت میاد اصلا به هیچی فکر نکن وهمیشه فکر های خوب کن نگو اگه بخوابم حالا خوابهای ترسناک میبینم
سوم پهلو کسی بخواب خواهری برادر کوچیکی که تنها نباشی درست نیست تنها خوابیدن
چهارم لامپ اتاق بزار روشن باشع چه لزومی داره خاموش کنی که یه دفع بلد شی بترسی
موفق باشی🌹
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام وقتتون بخیر
برای اون خانمی که گفتن کیست تخمدان دارن
عزیزم منم همچین مشکلی رو داشتم همراه باقرص اچ دی بادکش روی تخمدان و رحم انجام دادم وقتی رفتم سونو کامل ازبین رفته بود باوجود استفاده ازهمه قرصهااینسری بعدازیکسال جواب گرفتم میتونید به درمانگر های طب اسلامی شهرتون مراجعه کنید اونابهترراهکارمیدن
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 💚
سلام بر همه عزیزان
دوستان من الآن سیزده ساله که ازدواج کردم
تو همون ماه اولم باردار شدم
عزیزان من از همون اول اومدم تو خونه ای که مادرشوهر خواهرشوهر بودن
از همون موقع تا حالا هرچی به شوهرم اسرار میکنم که بریم خونه جدا قبول نمیکنه
فقط میگه باشه
اما این باشش هیچوقت عملی نشده تا حالا
همش میگه اگر از اینجا رفتیم سختی میکشیم
چون حقوق کارگری داره متأسفانه
اما من میخوام مستقل باشم
من دوست ندارم کنار خواهرشوهر زندگی کنم😭😭😭😭
پدرشوهر مادرشوهرمم فوت شدن
دوتا برادرشوهرم دارم که جدا زندگی میکنن
اما متأسفانه شوهر من دل از خونه پدریش نمیکنه
هر روز بحث دعوا دارم
خسته شدم
آرزوی مرگ دارم
دوستان عزیز بگید چیکار کنم ؟
که زندگیم مستقل بشه
لطفا برام دعا کنید🙏
و یه دعای کارساز که تجربه شده باشه بهم بگید
ایدی ادمین 👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام بر همه عزیزان دوستان من الآن سیزده ساله که ازدواج کردم تو همون ماه اولم باردار شد
#پاسخ_اعضا 🧡
سلام.خانمی که ابرو کمپشت و نازک دارن ، هر شب روغن بنفشه پایه زیتون به ابرو ها بزنن و ماساژ بدن یکم... واقعا اثر خیلیی خوبی داره.
🧡🧡🧡🧡
سلام به اون خانمی که میخادمستقل باشه وشوهرش هی میگه باشه.عزیزم خداروشکرکن بازم خونه پدری همسرت هست.شمامیتونی خونه رویه جوری طراحی کنی که خواهرشوهرت وشما ازهم مجزاباشین.شماازخودت خلاقیت نشون بده.باخواهرشوهرت بامحبت ومهربانی رفتارکن.اونم بالاخره انسانه میفهمه زندگی زناشویی چطوره؟خداروشکرخودت وهمسرت وبچه هات سالمین.چرازندگی روبه خودت وهمسرت تلخ میکنی شمابه شوهرت محبت کن اززندگی لذت ببرین کم کم فرجی میشه بلکه شوهرخوبی هم برای خواهرشوهرتون پیدابشه.اصلاخودشمابراش یه همسرخوب پیداکن.اینقدرمردم گرفتارن.دلتوبزارپیش اونایی که بچه مریض دارن وبایدتواین وضع تحریم باهزارمکافات باقیمت سرسام آوری داروتهیه کنن.الهی شکرکه برادرشوهرتونم رفتن سرزندگی.وقتی اطرافیان ببینن شماوخواهرشوهرتون مثل دوتاخواهرمیمونین.درصددبرمیان که بیان خواستگاری.هم اون به خاستش میرسه هم شما
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام دوست عزیز من تازه یه ماه رفتم سر خونه زندگی خودم اما تو این یه ماه اون قد سختی کشیدم که نگم برات اول از همه به همسرت نشون بده وقتی کسی نیست چقدر به خودت میرسی ینی وقتی خواهر شوهرت نیس به خودت بری آرایش کن باهاش حرف بزن و به محض اینکه خواهر شوهرت اومد لباساتو عوض کن و یع لباس عادی بپوش ارایشتو پاک کن
کلا از نبودن اونها استفاده کن تا شوهرت جذب بشه به مستقل بودن وگرنه با بحث و دعوا به جایی نمیرسی
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_ششم تمام سعی ام این بود که با نمرات عالی بتونم یه گوشه از لطف حاجی رو جبران کنم وقتی امتحان ها
#بخش_هفتم
سرپوش میذاشتم رو حسرت های خودم و راضی می شدم از این که اون خوشحال اون راضی و خوشبخت اینطوری منم به آرامش می رسیدم
آتنا کلاس هاش شروع شده بود هفته ای چندبار می رفت دانشگاه ومنم از وقتی دیپلم گرفتم دیگه درس رو بی خیال شدم البته آرزوم بود که ادامه بدم اما نمی شد و غیر ممکن بود و امکانش نبود و نمیشد اختر خانوم رو به کسی بسپارم
همیشه حاجی تو نصیحت هاش بهم می گفت حالا که نتونستی دانشگاه بری کتاب زیاد بخون تا اطلاعاتت بره بالا منم که عاشق کتاب خوندن بودم یه لحظه غافل نمی شدم
یه چند وقتی بود اختر بانو حالش خوب نبود همیشه بی حال بود بنده خدا همین تک وتوکی رو هم که حرف می زد دیگه نمی تونست حرف بزنه دلم به حالش میسوخت یه روز که حالش خیلی بد بود حاجی زنگ زد به بچه هاش (حاجی یه پسر به اسم ایرج ویه دختر به اسم دلربا داشت وهردو امریکا زندگی می کردن ) وخواست بیان مامانشونو ببینن
دلربا که بسیار دختر احساسی بود سریع بلیط رزرو کرد و یه هفته بعد با دخترش ناتالی اومدن و ایرج خان هم دو روز بعد با خانومشون کاترین که آمریکایی بودن اومدن
ایرج خان و دلربا هم مثل پدرشون بسیار آدم های نازنینی بودن و همون لحظه اول به دل من نشستن و با من طوری رفتار می کردن که اصلا احساس حقارت نکنم انگار من هم جزئی از خودشون بودم تو کارها بامن هم مشورت می کردن و نظرمو می پرسیدن، از خوبی و فروتنی این ادمها هرچه تعریف کنم کم گفتم واقعا آدمهای نازنینی بودند
هر غذایی که دوست داشتن براشون می پختم و مرتب از دست پخت من تعریف می کردن
کاترین خانم هم که بار اول بود غذاهای ایرانی می خورد خیلی خوشش اومده بود تعریف میکرد
کاترین آتنا رو خیلی دوست داشت و ستایشش می کرد
و میگفت : اسمت زیباست و معنی آتنا atena : در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت
آتنا هم از این که اسمش خارجی بود ذوق می کرد و فخر میفروخت وپز می داد و من فقط با لبخند جوابشو می دادم
یه چند روز گذشت تا اینکه اختر خانوم حالش به شدت بد شد و بردیمش بیمارستان و بعد از دو روز مرخص شد و چند روز بعد دوباره حالش بد شد و بار دوم که منتقل شد بیمارستان برای همیشه چشمهاشو بست و دار فانی رو وداع گفت
وقتی اختر خانم از دنیا رفت انگار خونه رنگ غم گرفت انقدر حاجی سرشناس بود و فامیل ودوست و آشنا داشت که یه لحظه خونه خالی نمی شد، حاجی که دید دست تنهام از شرکت دو نفر رو برام گرفت که کمک حالم باشم وتو پذیرایی و کارهای خونه یه دستی بهم برسونن
موقع خاکسپاری انقدر شلوغ بود که انگار همه شهر جمع شده بودن حاجی تو شهر ما خیلی معروف و سرشناس بود و چون آدم خوبی بود خیلی دوست و آشنا داشت و همه دوستش داشتن....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🧡
سلام ادمین جان لطفا مشکل منم تو کانالت بزار
من یه دخترم و ۱۴ سالمه
مامان و بابام همیشه باهم دعوا میکردن سر چیزای کوچیک حتی مثل خرید خونه من و داداشم که ۱۱سال از من بزرگتره از بچگی دعوای مامان و بابام و تحمل کردیم تا به امروز
مامان همیشه بخاطر ما تحمل میکرده همه چیزا رو و اگه ما الان بزرگتر بودیم و ازدواج کرده بودیم طلاق گرفته بودن چند بارم خواسته این اتفاق بیفته ولی مامانم بازم تحملش کرد
بابام خیلی عصبیه حتی قرص اعصابم میخوره
این چن وقتع همش دعوا میکنن به طوریکه دیگ بابام خیلی فحشای زشتی میده دیشبم که داشتن دعوا میکردن بابام به مامانم گفت دوست ندارم ازت بدم میاد چند بارم تکرار کرد مامانمم گفت منم دوست ندارم کلا خیلی شبه بدی بود مامانم امروز تصمیم گرفته دیگ جدا شن ولی من دوست ندارم این اتفاق بیفته البته میدونم اگه الان نشه در اینده که ما ازدواج کردیم میشه ولی خب به این فکر میکنم که بعد از طلاق ممکنه بابام زن بگیره یا مامانم ازدواج کنه واقعا دیوونه میشم اصلا دوست ندارم پای یکی دیگه به زندگیشون باز شه یا اینکه دیگه قرار نیست هر شب، شب به شب بابامو ببینیم واقعا خیلی الان از لحاظ روحی حالم بده لطفا یکی کمکم کنه😭😭😭🙏🏻🙏🏻
🧡🧡🧡💚💚💚💚
سلام دوستان من هفته 21بارداریم امروزبیدارشدم دیدم صورتم رنگ دانه قرمززده مثل خال قرمز نمیدونم چیکارکنم پاک میشه لکه نمیشه خیلی غصه خوردم کسی میتونه راهنماییم کنه پوست سفید وحساسی دارم ممنونم
💚💚💚🧡🧡🧡🧡
سلام خسته نباشین
ما یه مشکلی که داریم اینکه پدرم خونه رو عوض نمیکنه ۳ ساله که ما میگیم و پدرم گوش نمیکنه برای وسایل خونه هم همینه الکی فقط وعده میده در صورتی که پول داره ،فامیل های پدرم همشون وضعیت خوبی دارن خداروشکر ما همیشه میترسیم که بیان خونمون هر وقت هم که حرف از اومدن اونا میشه ما کلی استرس میگیریم اگر کسی این شرایط رو داشته چه کاری کرده
دعایی چیزی اگر میدونین ممنون میشم که بگین
با حرف زدن هم حل نمیشه
ممنون از کانال خوبتون .
ایدی ادمین 👇🏻🌱
@baharakjan
هرچند حیا میکند از بوسهی ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهرهی اوست
الفت چه طلسمیست که باطلشدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یکبار دگر بار سفر بستی و رفتی
تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست
از کوشش بیهودهی خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نکته_ی_روز 🌱
تصور کنید افکار مانند قطره های آب هستند. یک فکر شما یا یک قطره آب هیچ گاه کاری از پیش نمی برد بلکه اگر فکرتان را بارها و بارها تکرار کنید می توان گفت مانند یک پارچ آب می شوند و بدین ترتیب اثر اندکی خواهند داشت.
سپس همچنان افزایش یافته، مثلا استخری به وجود می آورند، حال اگر باز به تکرار آن افکار و باورها ادامه دهید، تشکیل یک دریاچه و سپس اقیانوس خواهند داد که می توان به موثر بودنش امیدوار بود.
اینک سوالی مطرح می شود شما چه نوع اقیانوسی به وجود آورده اید؟
آیا اقیانوسی که آلوده و سمی است و شنا در آن ناممکن، یا اقیانوسی که آبی زلال و آرام به رنگ آسمان دارد و انسان را دعوت به شنا و لذت بردن می کند؟!
لوییز هی
از کتاب قدرت در درون ماست.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
Mohammad Esfahani _ Armaghane Tariki (320).mp3
5.81M
تقدیم به روح بزرگ مرحوم حجت السلام #فرج_نژاد و خانواده ی مظلومش که دیروز همگی به بهشت رضوان الهی پر کشیدند🖤🏴
#شهید🥀
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه ❤️💚
🎗فروردین 🦋
مدتی تحتفشار بوده و خسته شدهای و احتياج به کمی استراحت داری. باید فرصتی بیابی تا خستگیها را از تن به در کرده و با آرامش و انرژی به برنامههای بلندمدت فكر كنی.
🎗 اردیبهشت 🦋
بهتر است بر اعصابت مسلط باشید و آرامشت را حفظ كنید. آنگاه بهتر میتوانيد فکر کنيد و تصميم بگيريد. هيچ وقت با فکرهای آشفته دست به کار جدیدی نزنيد.
🎗 خرداد 🦋
بايد بررسی كنی كه چه كاری با روحيه و استعداد تو هماهنگی دارد سپس در آن كار تخصص پيدا كنی تا از نظر مالی به سطح بالایی برسی.
🎗 تیر 🦋
برای سلامت ذهن و جسمت به آرامش، تفريح و خواب كافی به يک اندازه نيازمندی. از كارها يا افرادی كه تو را دچار استرس میكنند نیز دوری كن.
🎗 مرداد 🦋
امروز در اوج حوادث قرار داری و این نشانهای از رسیدن به آگاهی معنوی و باتجربه شدن است.
🎗شهریور 🦋
شما در اواخر روز سرحالتر میشوید. امروز این انگیزه را دارید که در نگرشهای جدی خود تغییراتی ایجاد کنید و کارهای لذتبخشتر و هیجانانگیزتر انجام دهید.
🎗مهر 🦋
امروز احساسات شدید شما باعث میشود نتوانید به حس درونی خود به عنوان یک منبع مورد اطمینان نگاه کنید.
🎗 آبان 🦋
امروز شما موقعیت شغلی خود را بیشتر از قبل تثبیت خواهید کرد و عملکرد شما برای کارفرما و حتی خودتان رضایتبخش و مطلوب خواهد بود.
🎗 آذر 🦋
خبرخوش یا پولی به شما میرسد که برایت مهم خواهد بود.حالا میتوانی با خیال آسوده برای آیندهات برنامهریزی کنی.
🎗 دی 🦋
امروز شما برنامههای فراوانی دارید؛ اما احتمالا مشکلات متعددی جلوی پایتان ظاهر میشود. باید خونسرد باشید و با کمک دوستان یا افراد قابلاعتماد این مسائل را برطرف کنید.
🎗 بهمن 🦋
عجول نباش. اگر میخواهی به مقصود برسی باید موانع زیادی را پشت سر بگذاری. غم خوردن سودی ندارد. با گذشت زمان به مراد خودخواهی رسید.
🎗اسفند 🦋
امروز مسئولیتهای کاری و حرفهایتان مهمتر از هر چیز دیگری به نظر میرسد. در واقع این امکان وجود دارد که از شما خواسته شود وظایفی را به انجام برسانید که فراتر از روند معمول کارهایتان میباشد.
─┅─═ঊঈ♥️ঊঈ═─┅─
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••