🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️🌺
❓سوال: درمان تیروئید پر کار و کم کار چیست؟
🔴✍پاسخ:
سلام علیکم
دو علت اصلی این بیماری:
با غم و غصه خوابیدن
بلغم زیاد که ایجاد سدد در غده
با حالاتی شاداب به بستر خواب برویم
( از کینه و غصه و حسادت دوری نماییم. و برای دیگران جدا دعا کنیم. ظرفهای کثیف را حتما قبل از خواب شسته و با وضو بخوابید.)
🔴تدابیر دارویی:
جامع امام رضا علیه السلام را با آب مرزنجوش (5شب)
عسل+ زنجبیل+ دارچین + هل +زعفران به اندازه مساوی بسائید و به شکل قرص دربیاورید (حب) و روزی 3 عدد میل کنن
مقل ازرق 5 گرم + کتیرا 16 گرم + زعفران 10 گرم را بکوبید و با عسل حب سازید روزی 3 عدد
براي كم كاري تيروئيد روزانه دم كرده كوبيده شده پنيرك + ناخنك + بذر شنبليله + بذر كتان
🔴 تدابیر یداوی
ماساژ و بادکش ملایم و لغزان
(متحرک) با روغن مالی گرم زیر گلو کنید
روغن مالی با روغن دارچین یا سیاه دانه از گردن تا کتفها .
با روغن بابونه موضع تیرویید را چرب کنید
پشت به آفتاب نشستن
مالیدن روغن سیاه دانه و بادام تلخ به ملاج و زیر گردن
روزی 2 بار توسط برس موی شتر روی غده تیروئید بمالن
🔴 تدابیر غذایی و توصیه ها ممنوعات :
نمک طبیعی مصرف نمایید.
(قبل از غذا فراموش نشود)
سویق جو بخورید
ماهی دریای جنوب و غیر پرورشی پولک دار بخورید.( بصورت کبابی)
سیاهدانه 7عدد با عسل صبح ناشتا
غذاهای سرد نخورید و گرمی بخورید
لبنیات کارخانه ای برای مدتی هرگز نخوریم، حتی یک ذره پنیر
✍تیروئید پرکار
🔴 تدابیر دارویی
جامع با اب مرزنجوش بمدت هفت شب وداروی صفرابر
سرد کننده
تقویت عصب
اسفرزه
سویق عدس
🔴 تدابیر غذایی
مصرف ماهی پولک دار
سرکه
خرفه
الو تازه
کاسنی وتمامی غذاهای صفرابر
✍ج.ستاری
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_آموزنده
🔆برخورد با دشمن در خواستگارى و ازدواج
🌺روزى معاويه نامه اى براى مروان استاندار خود در مدينه به اين مضمون نوشت : اى مروان ! از تو مى خواهم كه امّكلثوم دختر عبداللّه فرزند جعفر طيّار را براى فرزندم ، يزيد خواستگارى نمائى ؛ و عقد و ازدواج آن دو نفر را جارى گردانى .
🌺هنگامى كه نامه معاويه به دست والى مدينه رسيد، حركت كرد و نزد عبداللّه آمد و او را از محتواى پيام معاويه آگاه نمود.
🌺عبداللّه بعد از شنيدن سخنان مروان در پاسخ چنين اظهار داشت : اختيار دخترم ، امّكلثوم به دست حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام است ؛ چون او سيّد ما و دائى دخترم مى باشد.
🌺وقتى موضوع را براى امام حسين عليه السّلام تعريف كردند، فرمود: استخاره مى كنم تا خداوند آنچه را كه صلاح آل محمّد عليهم السّلام و صلاح دين و دنياى دختر باشد بيان نمايد.
🌺و پس از آن كه عدّه اى از مردم در مسجدالنّبىّ صلّى اللّه عليه و آله اجتماع كردند، مروان استاندار مدينه نيز در جمع آن ها حاضر شد و در كنار امام حسين عليه السّلام نشست و اظهار داشت :
🌺معاويه به من دستور داده است تا امّكلثوم ، دختر عبداللّه فرزند جعفر طيّار را به عقد و ازدواج پسرش يزيد درآورم ؛ و مهريه او را هر چه پدرش بگويد مى پردازم و بين دو طايفه صلح و دوستى برقرار كنم ، همچنين تمام بدهى هاى آن ها را هر چه باشد پرداخت نمايم .
🌺بعد از آن افزود: عدّه اى در اين ماجرا ناراحت هستند و غبطه مى خورند؛ ولى من تعجّب مى كنم با اين كه يزيد دامادى بى همتا است ، چطور از او مهريه گرفته مى شود.
🌺در همين لحظه ، حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام لب به سخن گشود و فرمود: حمد و ستايش مى كنم خداوندى را، كه ما را از بين بندگانش برگزيد و فضيلت و برترى بخشيده است .
🌺و سپس ضمن بيان فضائل و مناقب اهل بيت رسالت عليهم السّلام خطاب به مروان كرد و افزود: اى مروان ! نسبت به اين مهريّه اى كه گفتى هر چه پدر دختر بگويد خواهى پرداخت ، بدان كه اگر بخواهيم مهريّه مطالبه كنيم ، هرگز از سنّت رسول خدا تجاوز نمى كنيم و همان مبلغ چهارصد و هشتاد درهم را مهريّه قرار مى دهيم .
🌺و امّا اين كه إ ظهار داشتى : مى خواهيد بين دو طايفه صلح و آشتى برقرار شود، آگاه باش كه ما طايفه بنى هاشم طبق احكام الهى با شما دشمن و مخالف هستيم و به جهت متاع دنيا با شما سازش نمى كنيم .
🌺و تمام گفتار مروان را يكى پس از ديگرى مطرح و ردّ نمود، و آن گاه فرمود: آن هايى كه نادان و بى خرد باشند با ما حسود و مخالف خواهند بود و آن هايى كه اهل درك و شعور و معرفت باشند، با شما ستمگران ، مخالف و دشمن هستند.
🌺و در پايان فرمايشاتش اظهار نمود: تمام شما حُضّار شاهد باشيد، كه من - حسين بن علىّ - امّكلثوم دختر عبداللّه بن جعفر را به ازدواج پسر عمويش قاسم بن محمد درآوردم .
🌺و مهريّه او را مقدار چهارصد و هشتاد درهم قرار داديم ، و نيز نخلستان خود را به ايشان بخشيدم كه بتوانند با درآمد آن إ مرار معاش نمايند.
🌺در اين هنگام چهره مروان دگرگون شد و با حالت خشم گفت : شما بنى هاشم كينه توز هستيد و مى خواهيد دشمنى و كينه ها تداوم يابد.
🌺امام حسين عليه السّلام در پاسخ فرمود: آيا فراموش كرده ايد كه وقتى برادرم امام حسن مجتبى عليه السّلام ، عايشه دختر عثمان را خواستگارى نمود، شما چه كرديد؟
🌺و او را به ازدواج عبداللّه ، فرزند زبير در آورديد؛ و آيا فراموش كرده ايد كه شما به همراه عايشه و ديگران با جنازه برادرم -
🌺حضرت مجتبى عليه السّلام - چه كرديد؟!
حال قضاوت كنيد كه آيا ما اهل بيت رسالت عداوت و كينه داريم يا شما كينه توز و سنگ دل هستيد.
📚مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 38، بحارالا نوار: 44، ص 207، ح 4، و در ص119، ح 13، همين جريان را به امام حسن مجتبى عليه السّلام نسبت داده است .
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی ❤️
به قلم #یاس
وقتی چشمامو باز کردم صبح شده بود و هنوز هم اثری از ابراهیم نبود
دیگه برام مهم نبود کجاست
حتما الان مشغول پخش کردن مواد یا معامله مواد هستند
شاید هم حق خودشون رو گرفتن و رفتم پی خوشگذرانی
کاش می شد فکری برای این تنهایی می کردم
اینجور وقتا که تنهای تنها بودم برای اینکه وقتم بگذره خودمو به کارای خونه مشغول میکردم
خوشبختانه این آپارتمان خیلی بهتر از خونه قبلیمون بود و آدم دل و دماغ تمیز کردن خونه رو داشت
بالاخره عصر همان روز ابراهیم به خونه برگشت
طبق معمول مشخص بود که تا تونسته خورده و کشیده
دیگه کاریش نمی تونستم بکنم
از لاغری که روز به روز بیشتر به سراغش آمده بود مشخص بود که دوز مصرفش بیشتر و بیشتر میشه
_گشنمه چیزی داری بخوریم
_ آره برای ناهار کته ماست درست کرده بودم کمی مونده برات میارم
بیحال گفت آره بیار و دراز کشید
سفره رو پهن کردم و غذا را گرم کردم همراه یک کاسه ماست جلوش گذاشتم
ابراهیم با اشتها داشت غذاشو می خورد انگار خیلی گشنه بوده
_ابراهیم
_چیه
سعی کردم لحنم با تمام مظلومیت باشه تا بلکه نرمش کنه
_ ابراهیم من صبح تا شب تو خونه تنهام نمیتونم هیچ جوری خودمو سرگرم کنم
تو رو خدا تو رو خدا اجازه بده برم یه آرایشگاه پیدا کنم و کار کنم
سرشو بالا آورد و بهم نگاه کرد
دعا دعا می کردم عصبانی نشه
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#حدیث
🌷 #امام_صادق علیه السلام:
خوشخويى گناه را از بین میبرد، همچنان كه آفتاب يخ را.
📗 الكافی، ج۲، ص۱۰۰
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#حدیث
❣ #امام_سجاد (علیه السلام):
🌿مردمانی که در زمان غیبت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به سر می برند و معتقد به امامت او و منتظر ظهور وی هستند، از مردمان همه زمان ها برترند، زیرا خدایی که یادش بزرگ است به آنان خرد و فهم و شناختی ارزانی داشته است که غیبت امام برای آنان مانند حضور امام است.🌼
📚بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲🌿
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی ❤️
به قلم #یاس
دعا میکردم کار به کتک و کتککاری نکشه کار به ناسزا شنیدن نکشه
دیگه جونم تحمل هیچ شکستگی نداشت
دیگه روحم تحمل ناسزا شنیدن نداشت
فقط میخام سرم گرم بشه همین
ابراهیم همچنان نگاه میکرد و من سعی میکردم بهش توضیح بدم که از تنهایی خسته شدم
_ابراهیم به خدا بهت قول میدم هر چی شد بهت میگم
من فقط میخام این همه تنها نباشم
تو بیشتر وقتا خونه نیستی من از تنهایی و بیکاری دیووونه میشم
اگه برم آرایشگاه کار کنم...
نذاشت ادامه حرفمو بزنم و سرم داد کشید
_فک کردی من خرم بری آرایشگاه کار کنی که تنها نباشی؟؟
فرداش دوباره گوشی بخای وهزارجور زبون یادبگیری
لازم نکرده تو کار کنی بشین تو خونت حرف اضافه هم نباشه
به گریه افتادم
_ آخه چرا اینجوری میکنی ابراهیم من کی زبون یاد گرفتم
خودت که فهمیدی من خطا نکرده بودم
فاطمه خانمم هیچ وق منو تشویق به هیچ کار بدی نکرده بود
ابراهیم خواهش میکنم توروخدا جون مامانت
_دیگه حرفشم نزن وگرنه کلامون بدجور تو هم میره
با التماس نگاهش کردم ولی فایده ای نداشت
گریه کنان رفتم اتاق خواب ولی دو دقیقه نگذشته صدام زد وگفت بیا سفرورو جم کن
بعد غذا ابراهیم خوابید و منم سعی کردم بخوابم این روزها کارمن فقط خوابیدن بود
وضع مالی ابراهیم به خاطر موفقیت آمیز بودن آخرین ماموریتش عالی شده بود
ماشین عوض کرده بود و یه ماشین صفر خرید
گوشی و لباسای جدید و رنگارنگ وحتی خرید مبل برا خونه
موقعی که مهمونی میگرفت مایحتاج خونه رو کامل میخرید و من حالم از اینکه پول معتادکردن بچه های مردم میخورم بهم میخورد
حسابی لاغر شده بودم
گاهی حتی پنج شب در هفته دوستای ابراهیم تو خونمون جم میشدن و بساط مواد و نوشیدنی به راه بود
دیگه داشتم دیووونه میشدم
همه برنامه های تلویزیون نگاه میکردم تا متوجه طولانی بودن روزها نشم
هیچ وقت اون شب نحس فراموش نمیکنم
طبق معمول دوستای ابراهیم خونه ی ما جم شده بودن
تابستون بودو هوا بسیار گرم
هندونه رو قارچ کردم و شام آماده کردم
صدای نچسب شهاب خان صاحب خونه و صاحب کار ابراهیم و ساسان میومد
از این مردک هیز متنفر بودم
ساسان کم بود شهاب خان هم بهش اضافه شده بود
با مصرف موادی که این دفعه بوش با مواد شبای قبل فرق میکرد چشمای ابراهیم کوچکتر و کوچکتر میشدن
همش میخندید ولی وضعیت ساسان و شهاب خان اینجوری نبود
با اینکه بساط مواد و رفیق بازی ابراهیم تقریبا دایمی بود
ولی امشب بدجور دل آشوب بودم
ابراهیم آب خواست و من از اتاق خواب بیرون اومدم تا از آشپزخونه آب بیارم براشون
ابراهیم مثل دیوونه ها حرفای نامربوط و نامفهوم میزد
ساسان ساعد دستشو رو چشماش گذاشته بود و تقریبا دراز کشیده بود
یخچال باز کردم و تکه یخی برداشتم
چون یخ بزرگ بود نمیتونستم تو پارچ بندازم برا همینم چاغورو برداشتم و با نوک چاغو به یخ ضربه زدم
سایه ی کسی رو پشت سرم حس کردم و همزمان که بر می گشتم تا ببینم سایه برای کی هست با چاقو ضربه محکمی به یخ زدم
با دیدن شهاب خان هینی کشیدن و همزمان نوک چاغو به کف دستم خورد وبد جور زخم شد
شهاب آشغال همزمان که سعی میکرد در نزدیکترین موقعیت نسبت به من باشه دستامو تو دستش گرفت و گفت
آخ آخ ببین چیکار کردی خوشگله و بعد چشمکی زد
دستمو با حرص از دستاش بیرون کشیدم و با صدای بلند ابراهیم صدا زدم
ابراهیم فقط به یک ها گفتن بسنده کرد
ولی ساسان بالافاصله خودش به آشپزخونه رسوند
از دیدن شهاب خان تو آشپزخونه تعجب کردولی سعی کرد عصبانیتش رو نشون نده
_عه شهاب خان شما اینحایین گفتین میرین دسشویی
_آره ولی خیلی تشنم بود اومدم آب بگیرم بخورم بعد برم
ساسان با دیدن دست خونیم جلو اومد و گفت
_عه الی چیشده چرا دستت خونیه
_با عصبانیت پارچ به دستش دادم و گفتن
_بریدمش ...آب رو هم خودتون بردارید
ناراحت و عصبانی از آشپزخونه خارج شدم و بادیدن ابراهیم در اون وضعیت نامناسب چشمام از تعجب گرد شدن
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
💖💖فال #احساسی💖💖
💖#فروردین: یک خبر احساسی فوق العاده عالی
💖#اردیبهشت: دودلی راکنار بگذارید.
💖#خرداد: باهمکاری دوستان به خواسته خود میرسید.
💖#تیر:بزودی حقیقت آشکار میشود.
💖#مرداد:باملایمت وارامش مسئله راحل کنید.
💖#شهریور: با دیگران صداقت داشته باشید.
💖#مهر: یک روزرویایی درراه است.
💖#آبان: دورهمی دوستان قدیمی
💖#آذر: یک خبر احساسی میشنوید.
💖#دی: تکلیف رابطه شما روشن است.
💖#بهمن: باسرنوشت نجنگید صبرکنید.
💖#اسفند:دلتنگی .شما تمام میشود.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#برای_ایل_آی
دلم خیلی براش سوخت
چقدرابراهیم رولعن نفرین کردم وپدرش رو
کاش ترسش روبزاره کنار
ترس برادرمرگه
خواهرمنم یه همچین زندگی داشت تاباترسش مقابله ومبارزه نکردخداهم براش کاری نکرد
خودش توقرآنش میگه مردم تاخودشون سرنوشتشون روتغییرندن من تغییر نمیدم
هرچندالی معتادشدوباخت
امیدوارم پایان کارخوش باشه
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃
سلام
چقدر برای غربت ایلای گریه کردم با دلتنگی برای مادرش دلم برای مادرم تنگ شد و به یادش اشک ریختم کسی که مادر از دست داده این غمو میفهمه ...😭😭
حتی توی رویاهم دیدار شیرینیه دیدن مادر...
لطفا به یاد همه مادرهای سفرکرده صلواتی رو به حضرت زهرا هدیه کنید🙏🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
♦️سخنان تکان دهنده یکی از عاشقان اباعبدالله
ببینید شرط بالارفتن اعمال و عبادات و عزاداری ها چیه؟؟؟
🌱اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
با سلام و خسته نباشید، از اعضای گروه خواهش دارم ک پاسخ بدن
من ۵ماه و خورده ای هس ک عروسی کرده ام الحمدالله مشکل خاصی هم با آقامون ندارم فقط اینکه با عرض پوزش🙈🙈من نمیتونم رابطه داشته باشم ،انقدری ک درد دارم آقام هم از این مسئله ناراحته شاید ماهی یکبار اونم من باید کلی گریه کنم اونم کلی نازمو بکشه ک شاید بازم نزارم چون درد وحشتناک دارم دکترم رفتم ولی فرقی نکرده آقام میگه دیگه خسته شده ام منم ناراحت میشم از شما عزیزان میخام ک خواهشا بزرگی کنید و راهنمایی بفرمایید؟؟
پیشاپیش ممنون بابت پاسخ هاتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df