eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
38هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🍀🍀🌸 مردم همگی جمع شده اند خیل عظیمی از مردم تابوتی به دست گرفته‌اند و مه شدیدی همه جا را گرفته است همه سیاه پوشند چادر زن ها روی زمین کشیده می‌شود صدای لا لا اله الا الله مردها نمی‌گذارد صدای شیون دختری که بابا صدا میکند را خوب بشنوم اینجا کجاست شاید من مرده‌ام دستم را فشار میدهم دستمو روی صورتم می گذارم و اعضای صورتم را لمس می کنم نه من واقعی هستم پس اینجا کجاست چطور به اینجا رسیدم این مردم کی هستن صدای مکالمه دو مرد که نزدیک من هستند معلوم می کند ترک زبان اند یکی به دیگری به زبان ترکی میگوید _ بدبخت دق دخترشو کرد ازغصه‌ی اون دختر قلبش دیگه تاب نداشت و آن دیگری سرش را تکان میدهد _ حیف اون دختر ایل‌آی دختر خوبی بود نمیدونم چه بلایی سرش آوردن اسم من گفت کم کم دارم شک می کنم بدو بدو جلو میرم جنازه را زمین گذاشتن و دارن نماز میخونن زنی چادرپوش غش کرد و روی زمین افتاد زنها از دو طرف دستاشو گرفتن مردها سکوت کرده‌اند ولی صدای آیناز آیناز زنها همچنان به گوش می رسد با شنیدن اسم آیناز پریشانتر شدم و به یک لحظه انگار آب داغ روی سرم ریختن خودم را به جنازه رساندم صدای مادرم به گوشم رسید _ایل‌آی دخترم کجایی مادرت سیاه بخت شد چرا نیومدی مادر کجایی بیا تو عزای پدرت بشین دستام میلرزه مثل همه مواقعی که از شدت ترس و استرس قالب تهی کرده‌ام و کسی نبود تا دستهایم رو فشار بده و بگه نترس من کنارتم با چشمهای باز و دستهای لرزون و لب هایی که به شدت می لرزند و چشمهایی که به پهنای صورت نمیدونم به چه دلیل اشک میریزن گره کفن رو باز کردم چشم های بسته پدرم بود که زیر آن ملافه سفید پنهان شده بود جیغ های بلند میکشم بارها و بارها چرا همه به دور آیناز و مامان جمع شده اند مگه صدای جیغ منو نمی شنون چرا نمیام منو دلداری بدن بابای منم بوددیگه بابای منم فوت شده یکی بیاد منو آروم کنه دست های لرزون و سردمو روی صورت بابا میکشم سالهاست این صورت لمس نکردم انگار زنده است لبخندشو احساس می کنم بابا دیگه عصبانی نیستی؟ بابا منو ببخش 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی ❤️ 🍀🍀#زمان_حال🌸 مردم همگی جمع شده اند خیل عظیمی از مردم تابوت
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ انگار همه اون آدما حتی جنازه بابا دارن محو میشن سیاهی مطلق همه جا رو گرفته دوباره جیغ میکشم بارها و بارها همه جا سیاه میشود و با جیغ های دختر بچه‌ای از خواب میپرم آیسو کنارم نشسته و با گریه منو صدا میکرد مامانی مامانی همه جای صورتم عرق کرده و قطرات درشت عرق روی پیشانیم نشسته نفس نفس میزنم انگار واقعاً که توی مجلس عزای پدرم بودم به یکباره پا شدم و خودم رو به آشپز خونه رسوندم یک لیوان آب رو یک نفس میخورم فایده نمی کنه خودم رو به حموم میرسونم دوش آب سرد رو باز می کنم آه چه خواب وحشتناکی بود به همراه قطرات آب اشک میریزم آیسو گریه کنان در حموم وایساده و منو نگاه میکنه دلم برای بچه میسوزه زانوهام شل شدن و روی کف حموم افتادن آیسو کنارم اومد و بغلم نشست و آب همچنان بازه نفس نفس میزنم ولی لمس دستای آیسو ذهنمو به کار میندازه این فقط یک خواب بود نباید به خاطر خوابم بچم مریض بشه آب بستم و آیسو رو بغل کردم به اتاق خواب بردم لباسامونو عوض کردم چه خواب بدی بود زیر لب همش دعا می‌کنم که خدایا نکنه اتفاقی برای بابا افتاده خدایا خبری از اونا به من بده بزار قبل مرگم از پدر و مادرم حلالیت بخوام خدایا نزار تو غربت و تنهایی بیکس بمیرم و بچم تنها بمونه ساعت نگاه کردم نزدیکی‌های ساعت ۱۲ بود از بس که دیشب سیگار کشیدم و خاطرات تلخ گذشته صحنه به صحنه توی ذهنم تکرار کردم بدنم کوفته شده و گلوم به شدت میسوزه کتری پر آب کردم و میزارم روی گاز تا بجوشه بهتره تا آیسو و خودم سرما نخوردیم و بدبختی دیگه اضافه نشده کمی خودمون گرم کنیم باید به بابا زنگ بزنم باید انقدر شب و روز بهش زنگ بزنم تا جواب بده ولی غرورم چی میشه بابا منو مثل یه تیکه گوشت گندیده جلوی ابراهیم انداخت و گفت که دیگه دختری به اسم من نداره به خودم نهیب می زنم غرور برای کی برای پدرم همون که منو بزرگ کرده و به این سن رسوند اشتباه اصلی من کردم گور بابای غرور غرور چیه من که نمیدونم تا چند وقت دیگه زنده ام باید زنگ بزنم لباس پوشیدم و به واحد زهره رفتم می خوام گوشیشو بگیرم تا به بابام زنگ بزنم چندین بار زنگ فشار دادم ولی جواب نداد نمیدونم کجا رفته زهره همیشه این موقع ها خونه بود با ناامیدی به واحد خودمون برگشتم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❣💞 فال احساسی 💞❣ 💓 :بدگوییهای پشت سرتان رامیشنوید. 💓 :از روابط خودباکسی صحبت نکنید. 💓 :با خوشحالی بسمت سرنوشت بروید. 💖 :کمی دلخوری و ناراحتی دارید. 💖 :بی اعتمادی درروابط دوجانبه کاملا مخرب است. 💖 :بطور جدی به زندگیتان فکر میکنید. 💕 : شخصی بشما دروغ میگوید. 💕 :باهمکاران رازدل نگویید. 💕 :دیدار وصحبتهای شیرین درپیش است. 💗 : یک ضربه احساسی درپیش دارید. 💗 : دیدار با شخصی خواهیدداشت که بشدت تحت تاثیر این فرد قرار میگیرید اما احتیاط کنید. 💗 :خطری از جانب یک رابطه جدید شما را تهدید میکند خیلی زود اعتماد نکنید. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔆مهمان امام حسین (ع) ☀️شیخ رجبعلی خیاط می فرمود : در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر. ☀️شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود. ☀️به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد. ☀️غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت. ☀️از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود. ☀️شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی. 📚کشکول کشمیری ، صفحه ۱۲۳ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️🌺 سلام عزیزان در جواب خانمی که همسر شون. ناخن شصت. پاشون داخل گوشت رفته من خودم همین مشکل رو داشتم دکتر ناخن رو کشید. ولی اگر بتونن کلا ناخن رو دکتر بسوزونه. که دیگه در نیاد بهتره با آرزوی شفای همه ی مریض‌ها موقع گرفتن ناخن از اسپری بی حس کننده استفاده کنید. تا درد نداشته باشد 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام عزیزان در جواب خانمی که همسر شون. ناخن شصت. پاشون داخل گوشت رفته من خودم همین مشکل رو داشتم دکتر ناخن رو کشید. ولی اگر بتونن کلا ناخن رو دکتر بسوزونه. که دیگه در نیاد بهتره با آرزوی شفای همه ی مریض‌ها موقع گرفتن ناخن از اسپری بی حس کننده استفاده کنید. تا درد نداشته باشد 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام میخواستم به خانومی که گفتن همسرشون کلی لباس میخره بگم عزیزم همسر شما خودش درامد داره واین طور که من فهمیدم شما هم از کمبود چیزی در خونه گله نکردین پس همسرتون حق داره اون چیزی که دوس داره رو برای خودش بخره شما نمیتونین کسی رو عوض کنین مگر اینکه طرف خودش اراده کنه پس زیاد فکرتون رو درگیر نکنین و حساسیت نشون ندین چون برعکس میشه.. ویه چیزی که فکرم رو مشغول کرد اینه که ایه ای برای این که همسرتون گول حرفای برادر شوهرتون رو نخوره و حرف شما گوش بده رو خواستین خانوم مگه همچین چیزی میشه مگه با ایه میتونین طرف رو هیپنو تیزم کنین..دعا تاثیر داره ولی نه اینکه همه چی به میل شما پیش بره 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 با سلام خدمت فاطمه خانم گل و همه عزیزان گروه خواستم به اون خانم عزیزی که میگن بدن شون زیاد بو میده با این که زیاد هم حمام میرم بگم عزیزم حمام زیادی خشکی پوست پیاده ی کم حنا با آبلیوه با برگ سیب با عرق شاطره خیس کنن قبل از حمام داخل حمام بزارن رو بدن شون بعد به دقیقه روش بگیرن این کار رو چند مرحله انجام بده من هم شوهرم همین مشکل داشت براش همین کار رو کردم خیلی خیلی نتیجه داد برا سلامتی امام زمان عج صلوات 🌺🌺 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔆چهار پادشاه 💥ابوبکر بن عیاش گفت: چهار پادشاه (پادشاه هندوستان، شاه چین، «کسری» شاه ایران و «قیصر» شاه روم) در جایی جمع بودند و در مذّمت و آفات کلام، این‌چنین می‌گفتند: 💥یکی گفت: «ازآنچه گفته‌ام پشیمانم و برای آنچه نگفته‌ام، پشیمان نیستم.» 💥دومی گفت: «هرگاه حرف بزنم، سخن بر من مالک است و هرگاه سخن نگویم، من او (سخن) را مالک هستم.» 💥سومی گفت: «تعجب دارم از سخنگو؛ اگر سخنش به او برگردد، ضرر رساند و اگر به او برنگردد، بهره نبرد.» چهارمی گفت: «من بر رد آنچه نگفته‌ام، قادرترم از رد آنچه گفته‌ام.» 🦋🦋پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «یُعذِّبُ اللّهُ اللِّسانَ بِعَذابٍ لا یُعذِّبُ بِهِ شَیئا مِنَ الْجَوارِحَ: خداوند، زبان را عذابی کند که هیچ یک از جوارح را همانند آن عذاب نکند.» 📚اصول کافی، ج 2، ص 94
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️🌺 📄 چه چیزهایی نخوریم؟! 🍋 حتما آبلیمو و تخم شربتی و خاکشیر همراهتون باشه. توی آب بریزید بخورید برای جلوگیری از گرمازدگی. 🥛 سعی کنید شربت شیرین و آب یخ کمتر بخورید یا اصلا نخورید. بهتره بین نوشیدنی‌ها از دوغ هم استفاده کنید تا نمک و املاح بدنتون که به خاطر تعریق کم شده، جبران بشه. 🌭 پرخوری نکنید، از غذای سرخ‌کردنی و چرب هم صرف نظر کنید! یک وسیله کاربردی! 👌🏽 از بردن چفیه غافل نشید. سبکه، فضای کمی از کوله‌تون رو اشغال می‌کنه و اگر بشوریدش، خیلی زود خشک می‌شه. می‌تونید ازش به عنوان حوله استفاده کنید. موقع پیاده‌روی یه کم مرطوبش کنید و روی سرتون بندازید؛ دمای بدنتون رو کاهش می‌ده و خنک می‌شید. خانم‌ها به جای روسری هم می‌تونن ازش استفاده کنن. ✉️ شما هم با تجربه‌های خود و دیگران در برگزاری پر شور زیارت سهیم باشید. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام دوستان میشه راهنمایی کنیدواسه جوش وجای جوش چی به صورتم بزنم خواهش میکنم جواب بدین اعتمادبنفسما ازدست دادم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون میشم پیام منو هم تو گروه بزارید من زخم دهانه رحم دارم خیلی هم دکتر رفتم مدتی خوب میشه دوباره برمیگرده الان مدتیه زیر شکمم مخصوصا سمت چپم خیلی درد داره بنظرتون مشکل چیه راه کاری اگه میدونید یا دارو گیاهی ممنون میشم به بگید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دلانه ای دختری رنج کشیده به نام بخشی از ... 🍃🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دلانه ای دختری رنج کشیده به نام #گندم بخشی از #زندگی_اعضا ... 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 تااینکه متوجه شدیم به حسین چشم داره زیوراون به حسین چشم داشت یاحسین به اون من اگرمی خواستم بهت دروغ بگم ازاول نمی گفتم وقتی مامتوجه شدیم حسین واون خانم دلباخته ی هم شده بودن وحسین شانزده یاهفده سال بیشترنداشت اون خانم قشنگ حسین به دام خودش اسیرکرده بود تااینکه شوهرش متوجه شدوامداینجایک دعوایی راه انداخت وازاین کوچه اسباب کشی کرد بعدهافهمیدیم حسین ازراه مدرسه بازم می رفته بهش سرمیزده بعدهاحسین فهمیده بوداین خانم باچندنفردیگه هم ارتباط داره وازش دست کشیدودل برید زیورچرازودتربهم نگفتی حالافرقی نداره الان که گفتم کاش الان هم نگفته بودی بادستش زدبه پام وگفت بی خیال مهم اینکه الان اسم حسین تو شناسنامه ی توهست واقعاازحرفهای زیورچیزی نمی فهمیدم چطورخودش یک زن هست و اینقدرراحت بااحساسات یک زن دیگه بازی می کنه وبراش مهم نیست هرحرفی یا کلمه ای که می زنه انگارشمشیری به قلب من فرومی بره من نبایدجلوی زیورکم بیارم پس لبخندی زدم وگفتم به قول توحسین الان مال منه شایدزیوراین قصه روالکی سر هم کردتادل منوبسوزونه ازاین زیور هیچی بعیدنیست بیقرارمنتظرحسین موندم تابیادوازش بپرسم اون حق نداشت ازمن چیزی پنهون کنه اونم یک رابطه رو کاش خودش اولین نفری بودکه بهم می گفت حسین ظهرامدنمی دونم چرااون همه که منتظربودم تابیادحالااروم شده بودم وچیزی نپرسیدم بعدازظهرحسین منوبیرون بردتابه قول خودش حال وهوام عوض بشه وقتی برگشتیم خونه رختخواب انداختم ودرازکشیدم حسین کنارم درازکشیددودل شدم بپرسم ازطرفی هم بایدواقعیت می دونستم گندم توفکری اره توفکرتوهستم باتعجب نگام کردمن که کنارتم دیگه فکرت چیه به صورتش خیره شدم یک چیزی ازت بپرسم راستش بهم می گی اره بگو حسین توقبلاباکسی بودی منظورت چیه گندم باکه حسین من همه چیزمی دونم ولی توحق نداشتی این موضوع ازمن پنهون کنی خوب اگرمی دونی چرامی پرسی اگربدونم کدوم ادم نفهم باتواین حرفهاروزده وباغچه ی گذشته ی منوشخم زده من می دونم بااون حسین جان من راستش بگودوست دارم حقیقت اززبون خودت بشنوم چندسال پیش مایک همسایه داشتیم ... دیگه گوشهام چیزی رونمی شنید حسین تکونم دادگندم کجایی هیچی همین جا من که گفتم ولی خودت شروع کردی واصرارکردی تابگم الان دیگه چه فایده بایدزودتربهم می گفتی مگه فرقی هم داره به نظرت فرقی نداره حسین... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #گندم تااینکه متوجه شدیم به حسین چشم داره زیوراون به حسین چشم داشت یاحسین ب
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 به نظرت فرقی نداره حسین به هرچیزی فکرمی کردم به جزاینکه توقبلاهمچنین رابطه ای داشتی گندم به قول خودت قبلاخواهش می کنم هیچ وقت درموردش دیگه صحبت نکن چشمام بستم وخودم به خواب زدم شب هی پهلوبه پهلوچرخیدم خوابم نمی بره وبغضی توگلوم گیرکرده چشمام بازکردم حسین کنارم خوابیده هواکاملاروشن شده حسین همراه بابات نرفتی نه عزیزگفتم امروزکنارت بمونم الان میرم دوتاساندویچ گرم می گیرم زودمیام باهم بخوریم ابی به صورتت بزنی من سرکوچه گرفتم وامدم نمی خوادحسین یک چیزی می خوریم حسین پولمون داره تموم می شه بامامانت صحبت کن بهت پول بده مغازه روبازکن الان چند وقته ازعروسیمون گذشته باش عزیزحتماامروزصحبت می کنم حسین رفت وتلویزیون روشن کردم داخل حیاط صورتم شستم ومشغول تماشاکردن تلویزیون شدم یکباره برادرزاده حسین داخل اتاق امدوتلویزیون ازبرق کشید چکارمی کنی دارم گوش می کنم عمه زیورفرستادم تلویزیونشون خراب شده گفت این تلویزیون براشون ببرم دهنم ازتعجب بازمونده بود تلویزیون جلوی چشمام برداشت رفت حسین بعدچنددقیقه امد گندم خانم من امدم چرااخمات توهمه توکه خوب بودی من رفتم دلم می خواست بعدخوردن ساندویچ بهش بگم امابغض راه گلوم گرفته اون ازجریان دیشب اینم ازالان دیگه تحمل کردن برام سخته هیچی زیورفرستادتلویزیون بردن من تنهاسرگرمیم تلویزیون بود یعنی چه باچه اجازه ای اونهاکه خودشون تلویزیون دارن گفت خرابه خوب درست کنن الان میرم میارمش نه نمی خوادالان دیگه دعوابه پابشه بخاطریک تلویزیون توکارت نباشه حالابیابخور به زورچندلقمه ازساندویچ خوردم گندم بایدکامل بخوری بخاطر توگرفتم حسین نه که تودوست نداری بخورباهم بریم بیرون نه حوصله ندارم می خوام جاروبزنم الان دیگه بابامامانت میان گناه دارن خسته هستن بیچاره هاالان موقع بازنشستگیشون هست هنوزم میرن سرزمین کارهاروانجام دادم ونرجس خانم اینها هم امدن صدای حسین شنیدم سرتلویزیون با مادرش بحث داشت چنددقیقه خودم تواشپزخونه معطل کردم تاصداشون پایین بیاد... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🤌😋🌶️🫑🍆 خیلی راحت و بی دردسر درست میشه و کنار پلو و غذاهای خوشمزتون حسابی دلچسبه😋🤤 بادمجونارو برشهای دلخواه بزن داخل آب جوش چند دقیقه ای بپز که نرم بشن بعد آبکش بریز کنار بزار که آبش کشیده بشه🍆 سیرو فلفل تند رو ریز خرد کن 🌶️🧄 سبزیجات معطر مثل جعفری و گشنیز و نعنا رو ریز کنید🍀☘️🌱 چند برگ کلم قرمز هم برای خوشرنگ شدن بادمجون اضافه کردم که رنگ ترشیم صورتی بشه 😍💖 درنهایت سرکه و نمک رو جوشوندم و به مخلوط ترشی اضافه کردم که فوری آماده بشه و بعد دو روز بتونیم استفاده کنیم👩🏻‍🍳 👩‍🍳 یک هنره,کدبانوی هنرمندخونت باش😌 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✔️فوروارد واسه کدبانوها یادت نره 😍
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 حال خوش معنوی یعنی «نداشتن نگرانیِ بیهوده» 🌻 یعنی «داشتن حالت شکر» 🌻 یعنی «دیدن و درک زیبایی‌هایی که خدا آفریده». ✨ما معمولاً وقتی دل‌مان خیلی گرفته و مشکلات خیلی به ما هجوم آورده، به سراغ عبادت و دعا می‌رویم و درِ خانۀ خدا ناله می‌زنیم. 🌻 در‌حالی‌که اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی. 😍 حال خوش معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. «الله اکبر» یعنی «خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!» باید دلت با این ذکر بلرزد! ❣حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبه‌ها، به بغل پدر و مادرش می‌رود، کِیف می‌کند. 🦋حال خوش معنوی یعنی پناه‌جویی به خدا و لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند. 🌻 حال خوش معنوی یعنی چشیدن حلاوت ذکر خدا، یعنی چشیدن شیرینی، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی! 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ⚫️ (71) ✨ (ع) : یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْ مَتَىٰ ذَكَرْتَهُ يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً. { ای پسر شبیب، اگر دوست دارى ثوابى مانند ثواب كسانى كه همراه حسين بن علىّ‌ (ع) شهيد شدند داشته باشى، هر گاه به ياد او افتادى بگو :« يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ‌ مَعَهُمْ‌ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً » (اى كاش با آنان مى‌بودم و به رستگاری عظيم می‌رسيدم) } 📚 عيون أخبار الرّضا (ع) ، جلد ۱ ، صفحه ۲۹۹ . 💟 نکته گویی : اگر بگوییم : ای کاش ما نیز در کربلا بودیم و امام حسین (ع) را یاری میکردیم ؛ ثوابی مثل ثواب شهدای کربلا نصیبمان می‌شود . حال از این حدیث با عظمت استفاده میکنیم و می‌گوییم ، جامانده های دلشکسته‌ی وقتی میگویند : ای کاش ما هم جزو زائران اربعین بودیم ، آیا ثواب اربعینی ها رو نمی‌برند ؟ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ انگار همه اون آدما حتی جنازه بابا دارن محو میشن سیاهی مطلق همه جا رو گرفته دوباره جیغ میکشم بارها و بارها همه جا سیاه میشود و با جیغ های دختر بچه‌ای از خواب میپرم آیسو کنارم نشسته و با گریه منو صدا میکرد مامانی مامانی همه جای صورتم عرق کرده و قطرات درشت عرق روی پیشانیم نشسته نفس نفس میزنم انگار واقعاً که توی مجلس عزای پدرم بودم به یکباره پا شدم و خودم رو به آشپز خونه رسوندم یک لیوان آب رو یک نفس میخورم فایده نمی کنه خودم رو به حموم میرسونم دوش آب سرد رو باز می کنم آه چه خواب وحشتناکی بود به همراه قطرات آب اشک میریزم آیسو گریه کنان در حموم وایساده و منو نگاه میکنه دلم برای بچه میسوزه زانوهام شل شدن و روی کف حموم افتادن آیسو کنارم اومد و بغلم نشست و آب همچنان بازه نفس نفس میزنم ولی لمس دستای آیسو ذهنمو به کار میندازه این فقط یک خواب بود نباید به خاطر خوابم بچم مریض بشه آب بستم و آیسو رو بغل کردم به اتاق خواب بردم لباسامونو عوض کردم چه خواب بدی بود زیر لب همش دعا می‌کنم که خدایا نکنه اتفاقی برای بابا افتاده خدایا خبری از اونا به من بده بزار قبل مرگم از پدر و مادرم حلالیت بخوام خدایا نزار تو غربت و تنهایی بیکس بمیرم و بچم تنها بمونه ساعت نگاه کردم نزدیکی‌های ساعت ۱۲ بود از بس که دیشب سیگار کشیدم و خاطرات تلخ گذشته صحنه به صحنه توی ذهنم تکرار کردم بدنم کوفته شده و گلوم به شدت میسوزه کتری پر آب کردم و میزارم روی گاز تا بجوشه بهتره تا آیسو و خودم سرما نخوردیم و بدبختی دیگه اضافه نشده کمی خودمون گرم کنیم باید به بابا زنگ بزنم باید انقدر شب و روز بهش زنگ بزنم تا جواب بده ولی غرورم چی میشه بابا منو مثل یه تیکه گوشت گندیده جلوی ابراهیم انداخت و گفت که دیگه دختری به اسم من نداره به خودم نهیب می زنم غرور برای کی برای پدرم همون که منو بزرگ کرده و به این سن رسوند اشتباه اصلی من کردم گور بابای غرور غرور چیه من که نمیدونم تا چند وقت دیگه زنده ام باید زنگ بزنم لباس پوشیدم و به واحد زهره رفتم می خوام گوشیشو بگیرم تا به بابام زنگ بزنم چندین بار زنگ فشار دادم ولی جواب نداد نمیدونم کجا رفته زهره همیشه این موقع ها خونه بود با ناامیدی به واحد خودمون برگشتم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام ازتون خواهش میکنم قضاوتم نکنید و راهنمایم کنید من دختری 18ساله هستم و چندماه پیش با پسری از طریق مجازی آشنا شودم بعد دوماه پیشنهاد داد بصورت مجازی صیغه کنیم منم واقعان اون لحضه انگار مغزم کار نکرد و قبول کردم ولی هیچ اتفاقی بینمون نیوفتاده چون هنوز حضوران ندیدمش تا الان که بهم گفت دارم میرم عراق منم گفتم شماره یکی از خانوادتت بده اتفاقی افتاد زنگ بزنم اونم مثلن شماره باباش داد منم شک کردم چون تو بیو پدرش فامیلیش نوشته بود که اصلان با فامیلی خودش مطابقت نداشت به پدرش زنگ زدم و فهمیدم پدرش نیست و همه چیز دروغه و بهش رفتم گفتم سین میکنه چیزی نمیگه الان نمیدونم چجوری صیغه رو باطل کنم از طرفیم عکس هامو دادم واقعان میترسم دردسر بشه برام لطفان راهنمایم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔆زينب پيامدار نهضت كربلا ⚡️بيست و دو روز از اسارت (زينب ) (س ) گذشته است و پس از اين رنج است كه او وارد مجلس (يزيد بن معاويه ) مى كنند، يزيدى كه كاخ اخضر (سبز) او يعنى كاخ سبزى كه معاويه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللى بود كه هركس با ديدن آن بارگاه ، آن خدم و حشم ، خودش ‍ را مى باخت . بعضى نوشته اند كه افراد مى بايست از هفت تالار مى گذشتند تا به تالار آخرى مى رسيدند كه يزيد روى تخت مزين و مرصعى نشسته بود و تمام اعيان و اشراف و اعاظم سفراى كشورهاى خارجى نيز، روى كرسى هاى طلا يا نقره نشسته بودند. ⚡️در اين شرايط اين عده از اسرا را وارد مى كنند و زينب (س ) اسير رنج ديده و رنج كشيده ، چنان موجى در روحش پيدا شد و چنان حركتى در جمعيت ايجاد كرد كه ، يزيد معروف به فصاحت و بلاغت لال شد. يزيد شعرهايى را خودش مى خواند و به چنين موفقيتى كه نصيبش شده است افتخار مى كند. زينب فريادش بلند مى شود: ⚡️ اى يزيد! خيلى باد به دماغت انداخته اى . تو خيال مى كنى اين كه امروز ما را اسير كرده اى و تمام اقطار زمين را بر ما گرفته اى و ما در مشت نوكرهاى تو هستيم يك نعمت و موهبتى از طرف خداوند بر تو است به خدا قسم تو الان در نظر من بسيار كوچك ، حقير و بسيار پست هستى و من براى تو يك ذره شخصيت قائل نيستم . ✨چنان خطبه اى در آن مجلس خواند كه يزيد لال و ساكت باقى ماند. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️🌺 سلام خواهر گلم فاطمه خانم خسته نباشید در جواب خانمی که جوش صورت دارن من خودم یه راه کار دارم اگه زحمت بکشی بزاری گروه به خدا صورت دخترم همش جوش بود وخیلی هم ناراحت بود یه آقای که طی سنتی بود بهم گفت امتحان کردم واقعا آلی بود ببین دخترم یه چیزی هست به نام گایانه ویا گاودانه شبی به عدس آشی هست ولی سه گوشه احتمالآ میدونی باید تمیز بشوری از شب قبل خیس کنی وبعد روی اجاق حدود 20دقیقه بپزه آبش رنگ قرمز یا جگری داره میزاری سرد که شد روزی چند بار به صورت میزنی البته قبل زدن صورت بشورید تمیز باشه بعد دو روز نتیجه میبینی تو یخچال بزاری که خراب نشه ولا لک صورت خوب میشه ممنون از فاطمه خانم خسته نباشید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔴نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان ✍زنی به روحانی مسجد گفت: من نمی‌خوام در مسجد حضور داشته باشم!روحانی گفت: می‌تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد: چون یک عده را می‌‌بینم که دارند با گوشی صحبت می‌کنند، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند، بعضی‌ها غیبت می‌کنند و شایعه‌پراکنی می‌کنند، بعضی فقط جسمشان اینجاست، بعضی‌‌ها خوابند، بعضی‌ها به من خیره شده‌اند ...روحانی ساکت بود، بعد گفت: می‌توانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ زن گفت: حتما، چه کاری هست؟روحانی گفت: می‌خواهم لیوان آبی را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت: بله می‌توانم! زن لیوان را گرفت و دو بار دور مسجد راه رفت، برگشت و گفت: انجام دادم!روحانی پرسید: کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی را دیدی که غیبت کند؟ کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی را دیدی که خوابیده باشد؟زن گفت: نمی‌توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ... روحانی گفت: وقتی به مسجد می‌‌آیید باید همه حواس و تمرکزتان به «خدا» باشد. برای همین است که حضرت محمد فرمود: «مرا پیروی کنید» و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید!نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکزتان بر خدا مشخص شود. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 چهارشنبه های زیارتی تقدیم شما ———————- منو ببر پیش خودت بزار همونجا دور و برت بمونم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
4_6019264513495272078.mp3
4.86M
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 زیارت عاشورا استاد سماواتی : 👇 با ما همراه باشید با خواندن 🙏 از روز عاشورا تا روز اربعین علیه السلام به نیت : 🚩سلامتی و تعجیل در فرج (عج) و رفع موانع ظهور، 🚩شفای عاجل بیماران ، 🚩در امان ماندن از بلایای آخرالزمان 🚩و برآورده شدن حاجات مادی و معنوی عزیزان شرکت کننده ⚪️⚪️⚪️⚪️ ⚪️ثواب ختم زیارت عاشورا هدیه می شود به : 💚اهل بیت علیهم السلام و مخصوصا ارباب بی کفن آقا علیه السلام ⚪️ارواح طیبه‌ی شهدا ، علی الخصوص شهدای دشت کربلا ⚪️همه‌ی اموات و در گذشتگان این جمع ؛ ذخیره قبر و قیامتمون و برآورده شدن حاجات اعضاء محترم کانال و من الله التوفیق 🤲 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️🌺 سلام خدمت مدیر محترم واعضای گروه برای خانمی که بچشون ریسه میره بگم که بچه منم تادوسالگی همینطوری بودمنم بدترازشما خیلی میترسیدم هر کی هردکتری رو که میگفت من میبردمش دکترمغز واعصاب هم بردمش از سرش نوارگرفتن گفتن چیزی نیست الان هم 14سالشه به لطف خدا هیچ مشگلی هم نداره بچه شماهم چیزیش نیست نگران نباش خوب میشه عزیزمم ببخشید طولانی شد 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام درمورد اون خانمی که پسرشون ریسه میره میخواستم بگم من هم دخترم اینجوری بودالان ماشاالله ۲۱سالش دخترم کبودمیشدونفس نمیکشید دکتر مغزواعصاب بردم ونوارمغزتو۳ماهگی ازش گرفتن الحمدالله سالم بود فقط بایدمواظب باشی واجازه ندی گریه کنه وبه این کارعادت نکنه دکتر میگفت برای جلب توجه اینکارمیکنه به دکترگفتن دخترم همش سه ماهشه جلب توجه چه میفهمه به شوخی گفت مطمئنا ازمامانش بهترمیفهمه😂😂😂😂😂😊😊الحمدالله باصبروتوکل بخدا تاکمی فهمیده شدخوب شدبخدابعضی وقتهاواقعا کم میاوردم خانمی توکل بخداکن انشاالله بهترمیشه بازهم به دکتر مراجعه کن 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام فاطمه جان . درمورد اینکه جدول ضرب راچطور به بچه سوم ابتدایی یاد بدیم تجربه خودمو بگم منم پسرم سوم ابتدایی هست اولش غصه ام گرفته بود چطوری یادش بدم بعد اومدم مقوا رنگی خونه داشتم برداشتم مربع  های کوچک قیچی کردم .یعنی هرمربع تعداد دسته .بعد مقداری لوبیاقرمز آوردم .دکمه .حبوبات دیگه .وهرچی کوچیک باشه هم میشه .بعدش قشنگ ضرب را یادش دادم .لوبیا شد اعضا دسته . واینطورنبود سریع یادش بده .دو هفته دقیق طول کشید اما دقیق یادگرفت الان همه راراحت میگه .مثلا یک روز ضرب ۲ .را تاشب کارمیکردم وهمش هنگام حمام .غذاخوردن .تکرار میکردم براش .وملکه ذهنش شد .وضرب رااگربه صورت جمع یادبگیرند معرکه هست پسرم اینجوری هم یادگرفت مثلا ضرب ۳.از عدد ۳×۱ تا ۳×۱۰ همه رادردفترش بصورت جمع نوشت یعنی نوشت ۳×۲ =۳+۳الی آخر 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دلانه ای دختری رنج کشیده به نام بخشی از ... 🍃🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 دلانه ای دختری رنج کشیده به نام #گندم بخشی از #زندگی_اعضا ... 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 تاصداشون پایین بیاد باسینی چای داخل اتاق شدم نرجس خانم گفت گندم توخونه هست بابردن تلویزیون مشکلی نداره توکه توخونه نیستی حسین صداش بالابرداصلامادرمن قول دادی بعدعروسی بهم پول وسرمایه بدی تامغازه روبازکنم الان چندمدت گذشته نه خونه خالی شده نه شمابه روی خودتون میارید تکلیف منومعلوم کنید بابای حسین سرش پایین وخیره شده بودبه استکان چای نرجس خانم اخمی کردواشاره به دست من کرداینهااین همه سرمایه تودست زنت ببربفروش کاروکاسبی راه بندازمن که نمی تونم هم مغازه بدم هم سرمایه مادوتاپیرمردپیرزن خرج ومخارج ودوادکتر داریم خونه هم هیچ کس محرم تر ازدخترم به من نیست من نمی تونم بیرونش کنم این اتاق که تودرتوهست یک طرف ماویک طرف شمازندگی کنید حسین روبه من کردپاشووسایلت جمع کن بریم پاشواینجاجای موندن نیست من خام بودم گول قولهای دروغ مادرم خوردم چقدرحماقت کردم سه دونگ خونه روازدست دادم پاشوگندم باتوهستم من که مات مونده بودم ازحرفهای نرجس خانم که اب پاکی روروی دستمون ریخت پاشدم ولباسهای حسین وخودم داخل ساک گذاشتم بابای حسین گفت کحاجمع می کنی بابابگذاراونهایک چیزی می گن تودلم گفتم بابای بیچاره توکه اختیاری نداری رئیس یکی دیگه هست که ماروجواب کرد حسین صداش بلندترکشید زودباش گندم دارم جمع می کنم صبرکن ببین حسین منوبدبخت کردی حالا چکارکنیم گریه امونم نمی داد وپشت سرهم اشکهام می ریخت حسین حال منومی دیدبیشترعصبی می شد گریه نکن پاشوبریم بیرون پاشو چادرسرکردم ودنبال حسین راه افتادم حسین کحامیریم میریم مخابرات چرامخابرات زنگی به بابابزرگت بزن بگوجریان این شده ومامانم زده زیرقول وقرارش ببین چی می گه باخوردن دوتابوق بابابزرگ خودش جواب دادصدام شروع به لرزه کرد وگریه امونم نمی دادباهمین حالم قضیه روبه بابابزرگ گفتم گریه نکن باباهمونجابمون صبح زود حرکت می کنم میام دنبالت فقط گریه نکن باشه بابابزرگ گوشی روقطع کردم نگاهم به صورت حسین خوردانگاراونم گریه می کرد صورتش ازمن پنهون کردواشکهاش پاک کرد چندساعت بیخودی توخیابون قدم زدیم ولابدهرکسی چشمش به طلاهای دستم ولباسهام می افتاد فکرمی کردمن چقدرخوشبختم وخبرازدل من نداشتن که الان هیچ فرقی بااواره هاندارم یک دختریتیم وبی جهازواواره دلم به حال خودم می سوخت سرنوشتم تباه شده می دیدم حسین بامن وخودش چه کرد حسین بریم خونه تاکی می خواهی قدم بزنی الان تاکسی می گیرم میریم دستش تکون دادوباتکون دادن دستش اولین ماشین وایستادوسوارشدیم وقتی رسیدیم اولین کاری که حسین کردبه طرف اتاق زیوراینهارفت وباتلویزیون برگشت نرجس خانم دیدحسین حال واعصابش بهم ریخته هست چیزی نگفت منم لیوان ابی خوردم ورختخواب انداختم وچشمام بستم امروزخیلی روزبدی بودازهمون اول صبح ماجراهاشروع شد... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔻آیةالله‌العظمی حاج شیخ محمدحسین اصفهانی کمپانی قدس‌سره 🔸هر کس خداخواه است، باید همیشه حاضر مع الله باشد، و لسان او از ذکر او، و قلب او از یاد او خالی نباشد... اوقات خلوات را متمحض برای حق قرار داده، و در توجه بکوش تا خرمن‌ها، گل‌برداری. 📚فریادگر توحید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی می ­فرمودند : 🌺 به عقیده من همه­ چیز مردانه­ اش خوب است الا گریه، که زنانه بودنش لطفش بیشتر است. معظم له می­ فرمودند : در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیت الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله، میرزا ابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیت الله سید احمد خوانساری رحمه الله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است، ولی به یک چیز امید دارم و آن گریه بر امام حسین علیه السّلام است. وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمه الله» در عالم رویا می­ پرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام می­ گوید: شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوبتر پناه ندارد 🌺 سپس می­ پرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما می ­خورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز: 1.تقوا، 2.امام حسین علیه السّلام 📗 آداب الطلاب ، ج ۱ ، ص ۴۳۸ . 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df