eitaa logo
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
1.6هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
149 فایل
• گـروه‌فرهنگی‌رانــیا🌱 • هیئت‌دختـرانه‌بنات‌الزهـرا • استان البرز، پایگاه شهیدان پناهی ‌ جزتویاری‌نگرفتیم‌ونخواهیم‌گرفت برهمان‌عهدکه‌بستیم،برآنیــم‌هنوز(: جهت ارتباط با ما ، کانال شرایط رو مطالعه بفرمائید🦋: @ranyaa_313_shorot
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکه‌‌خدارابیش‌ازخود‌دوست‌بدارد‌؛ شهید‌میشود🕊
•♡• « أَلَّا‌تَتَّخِذُوا‌مِن‌دُونِي‌وَکيلًا » عاشق‌ خُـدایی ‌باش کہ‌چہ‌بخوای چه ‌نخوای دوست ‌داره...
. چہ نعمتی‌ست خدا داده بر مُحِبانش کہ قطعہ ای ز بهشت اش بُوَد بہ‌ روی زمین (: -حرم
ففروا الی الله "این رمز آرامشه" بریم تو بغل خدا.. مثل حاج قاسم(:
گرفتگی‌دل! بطری‌وقتۍ‌پراست‌و‌میخواهی‌خالی‌اش‌کنی، خَمش‌میکنۍ.. دل‌آدم‌ هم‌همنطور‌است گاهۍ‌وقت‌ها‌پر‌میشود‌از‌غم،ازغصه.. قرآن‌میگوید:هرگاه‌دلت‌پرشد‌از‌غم‌و‌غصه‌ها‌ خم‌شو‌وبه‌خاک‌بیفت سجده‌کن، ذکر‌خدابگو، این‌موجب‌میشود تو‌خالی‌شوۍ،سبک‌شوی... این‌نسخه‌ایست‌که‌خداوند‌بـرای‌پیامبرش‌پیچید.. "وَلَقَد‌نَعلَم" ما‌قطعا‌میدانیـم‌دلت‌میگیرد "فَسَبِح‌بِحَمده‌رَبَّڪَ‌وَڪُن‌مِنَ‌السٰاجدین" سر‌به‌سجده‌بگذارو‌خدا‌راتسبیح کن..
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
رفقا❤️ می‌خوایم‌براتــون‌از‌قسمت‌هـای‌جالب کتاب‌رفیق‌مثل‌رسول‌بزاریم. شهیدمدافع‌حرم‌محمدحسن(رسول) خلیلی، یک‌قسمــت داره‌وچون‌کمی‌زیاده براتــون‌قسمت‌بندی‌کردیم‌وامشب‌بخش اول‌رو‌می‌زاریم. باماهمراه‌باشیــد😌
آمد و کنارم نشست و گفت رسول عاشق این خنده هاتم بخصوص وقتی همراه خنده گریه می کنی‌‌‌‌‌‌... 😅مهدی راست میگفت وقتی میخندیدم اشک از چشمهایم راه می افتاد علتش را نمی‌دانستم ولی برای دوستانم این اتفاق جالب بود بود. آن شب تا وقت نماز صبح نشستیم پای تعریف کردن و خندیدن‌ ‌‌. رضا شروع کرد از جن و پری صحبت کردن😨 در مورد احضار روح و چیزهایی که شنیده بود کلی تعریف کرد‌‌‌... امین و احمد هم به قول معروف روغن پیاز داغ حرفهای رضا را زیاد کردند 😶مهدی بنده خدا کمی ترسید و چند بار گفت این بحث رو تموم کنید😣 همین حساسیت مهدی جرقه یک شیطنت را به ذهن ما انداخت‌‌...😁 ادامه‌دارد...
بسم‌رب‌المهـــدی♡
السلام‌علــیک‌یامولای‌یاصاحــب‌الزمــان💚
☘ صبح که نه تمام عمرمان به خیر می شود اگر سایه ای از خلوصتان بر اعمالمان افتد(:
جمعه ها فرصتی برای سنجیدن خودمان است.. شاید درک کنیم این نیامدن ها گره اش خودمانیمـ ....:(💔
جرعه‌ای‌ازدعای‌عهد "اَللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّهَ عَنْ هَذِهِ الأُْمَّهِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ..." خدایا... این اندوه را از اين امت به حضور آن حضرت بر طرف کن... و در ظهورش براي ما شتاب فرما... @ranyaa313
پروردگارا... ما را تسلیم فرمان خود قرار ده. [سوره‌بقره.آیه۱۲۸] @ranyaa313
بدون‌شک‌خداوند؛دربرابرنعمتهایى‌ كه‌به‌مامی‌بخشدنیازى‌به‌شكرماندارد واگردستوربه‌شكرگزارى‌داده آن‌هم‌موجب‌نعمت‌دیگرى‌برمااست ویك‌مكتب‌عالى‌تربیتى‌است عقب‌ماندگی‌هاوکمبودهای‌مادی ومعنوی‌مادراثرناشڪری‌است چراکه‌اگرشکرگزاربودیم، وعده‌الهی‌که‌زیادی‌نعمتهاست شامل‌حال‌مامی‌گشت :) @ranyaa313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فردای آن روز با هم قرار گذاشتیم که مهدی را اذیت کنیم😅 نزدیک های غروب تصمیم گرفتیم برای شام به رستوران برویم . بعد از شام موقع برگشت رضا گفت یک مقوای سفید بزرگ بخرید من می خواهم روح احضار کنم🙄 مهدی گفت آقا بیخیال این بحث بشید😐 اما بچه ها گفتند ما دوست داریم احضار روح را ببینیم 🤐🤗 من صابر و احمد با یک ماشین بودیم مهدی امین و رضا هم با یک ماشین . بین راه نزدیک قبرستانی که پایین روستا بود امین توقف کرد و پیاده شد. مهدی گفت تو این تاریکی برای چی جلوی قبرستون وایسادی؟؟؟ 😲😓 امین هم خونسرد گفت بر من یه مشت خاک قبرستون بیارم برای احضار روح😬 مهدی رفت دست امین را کشید یکی زد به سرش ؛ و گفت خاک قبرستان نمیخواد😒 احضار روح و جن و پری برای چی آخه 😒 امین سوار شد و راه افتادیم...🚗 برنامه ریزی کرده بودیم که همزمان برسیم وقتی همه پیاده شدند به بهانه اینکه یکی دو نفر از بچه ها سیگار بکشند. بیرون از خانه ایستادیم و به صابر گفتیم برو داخل خانه زیر انداز بیار ... هنوز چند ثانیه از رسیدن صابر به خانه نگذشته بود که دیدیم صدای داد و هوار صابر بلند شد😱😭 ادامه‌دارد... @ranyaa313
از‌دامن‌زنـــــ..! مَـرد‌بہ‌معراج‌رِسَـد...(: ~~~~~~~~~~~~~~~~ @ranyaa313
میگفت: بچه‌ها‌ برام‌ دعا‌ کنید ... اگه‌ شهید‌شم‌ خیلی دستم‌ بازتر‌ میشه، بیشتر‌ میتونم‌ کار‌ فرهنگی کنم . . :) ______________ @ranyaa313
یکمی‌تغییردکوراسیون‌بدیــم‌روحمون‌شـاد بشه🌸😌
نمازهـــامون‌ســردنشه♡
یگانه مرهم یاس شکسته سینه بیا! غریب خسته دل و دلبر مدینه بیا! محمودمربوبی __________ [ @ranyaa313 ]