چند سالی است ماه رمضان را با شما تصویر کردهام.
با پَک های افطاری.
با هوای سرد صحنتان.
با امینالله های بعد از نماز.
با صدای پر زدن کبوتران کنار حوض!
امسال از هر سال منتظر ترم.
یعنی میشود مهمان ماه خدا شوم!
آنهم در حالی که زائرتان هستم؟!
✍#حیدر
#ماه_خدا
🆔@rasadkhaneh
رصدخانه 🔭
نوار اعلانم را پایین میکشم
ردیف آخر یک گزینه جدید وجود دارد
تپ میکنم رویش و با تصویر بالا مواجه میشوم
"حالت فوکوس"
این حالت فوکوس شیائومی و معادلش در هر برند و سیستمعاملی توهینی بزرگ است به بشریت
اساسا انسان حیوان است اما مقید به نطق، به تفکر!
در ادبیات مناطقه «متفکر» فصل انسان است؛ یعنی آنچه او را از دیگر حیوانات هم جنسش جدا میکند
از نگاهی دیگر، انسان که اشرف مخلوقات است فارقش از ملک و چهارپا اختیارش است
و ارزش اعمال او و به تبع ارزش خود او نیز به اعتبار همین اختیار و نحوه استفادهاش از آن است (أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ)
پس انسان بدون فهم و اختیار اگر جبرا پیمبرگونه نیز بزید باز ارزشی نخواهد داشت
چون رباتی که خم و راست شود و هوش مصنوعیش ذکر و دعا بسراید (كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا)
حال ما بنیبشر که پدربزرگمان آوردهاستمان به این دیر خرابآباد که به انتخاب خود راهی بگزینیم و بذر حسنه بکاریم و قرب الهی درو کنیم (إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا)
با دستان مبارک خود -و مختارا- خود را به جبر صفر و یک میسپاریم تا مباد شیطان بفریبدمان یا نفس اماره عنانمان را به کف بیاورد و به درههای ضلالت سوقمان دهد (وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ)
غافل که اگر بنا بود به جبر -بأی نحو کان- چو گل پاک بیاییم و پاک برویم نه قرآن سخن به لهو میآورد و نه آفریدگار قوه بیثمر بر ما حمل میکرد (مشروط بر آنکه خدا را حکیم بدانیم که البته بعید میدانم کسی از دوستان اشعری مسلک باشد)
پس ای انسان تو را چه شده که چون بعض چهارپایان و لوازمشان قلاده به دست دیگری که نه، به محصول دست دیگری دادی؟!
برخیز مرد! برخیز! تو را برای بزرگتر از این بازیها ساختهاند (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)
تا کی میخواهی به بهانه جبر زمانه و فریب شیطان و تحریک نفس از وعدهات سر بپیچی؟ (أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ)
به همین سادگی میخواهی بار امانتت را زمین بگذاری؟ (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ)
اگر از مهر خیانتی که بر جبینت مینشیند و پیشانی سفیدت میکند در صحرای محشر ابا نداری از شرار قهر خدا بترس!
✍#عمّار
🆔@rasadkhaneh
اینجا غزه و سفره افطار اهالی آن...
چقدر این تصویر، حرف داره👌
#زندگی
✍فراهانی
🆔@rasadkhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست هایم را جلو آوردهام، مانند کودکی که شیطنت کرده و آماده خوردن ترکه است. لحظه دردآوری است. از آن بد تر هم میشود اگر معلم، پدرم باشد! چرا که پدر تنها پناه من است.
ناگاه در دلم فریاد میکشم: پدددددر، مبادا ترکهام بزنی!
إِلَهِي لاَ تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ وَ لاَ تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ مِنْ أَيْنَ لِيَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لاَ يُوجَدُ إلاَّ مِنْ عِنْدِكَ
✍#حیدر
#ابوحمزه
🆔@rasadkhaneh
رصدخانه 🔭
به مناسبت ششماهگی درگذشت "مرحوم" خانجانی
چند هفتهای از رفتن حسین گذشته بود که یکی از دوستانش مرا دید و تشکر کرد و گفت: فلانی من دیدم که هنگام دفنش چقدر گریه میکردی
به او گفتم که متنی در این باره خواهم نوشت و توضیح خواهم داد؛ اما نشد.
آن اوایل که وقتش نبود و بعد هم قلمم بر این موضوع نچرخید. نمیدانم شاید توانایی پرداختنش را نداشتم؛ ولی حالا کمی فرصت هست
میخواستم بگویم: من هنگام دفنش گریه میکردم اما نه #برای_محمد_حسین بلکه بیشتر برای امامِ حسین (ع)! به شکستن پدرش نگاه میکردم و روضه علی اکبر را تصویر میکردم؛ و الحق علی اکبری هم بود حسین ما...
میخواستم بگویم: گریه کردن برای میت ارزش نیست! چرا هر که بیشتر گریه میکند قدر بیشتری مییابد؟ انگار که ضجه زدن سر قبر رفیق کلاس داشته باشد! و هر کس که آرام گوشهای بایستد و رفتن رفیقش را تماشا کند باید برچسب نارفیقی و بیاحساسی بخورد؟
میخواستم بگویم: مگر اشک ما به چه درد آن مرحوم میخورد که بخواهیم تلاش هم بکنیم برایش؟ چرا باید خاطرات مشترکمان را احضار کنیم و بر پایانشان اشک بریزیم؟ چرا به جای هدیه کردن ثواب گریه بر اباعبدالله (ع) اصرار بر لغو کنیم؟ البته نگفتم که مطلقا نباید گریه کرد! آری گریه گاهی لازم است برای آرامش لازم
بگذریم
شش ماه گذشته و چیزهای زیادی نوشتهایم
از فسخ عزائم و حضور و غیاب کلاس و طهارت استاد تفتی و آخرین بازدیدت که مدتهاست به یک ماه پیش برمیگردد گرفته تا تگ کردنت و انتباه و یاد مرگ و عبرت و مسئولیتهای ما
حسین جان! ما داریم دست و پا میزنیم که فراموش نشوی؛ تلاش میکنیم که سهمت از زندگی ما بیش از ثواب جزوهها و ختم قرآنها باشد؛ سعی میکنیم بیاد داشته باشیم و به یادها بیاوریم که چه هزینهای دادهایم و چه آوردهای بدهکاریم
حسین رفتن ناگهانیات به هم زد آرامش آغاز جدی سال تحصیلی را و بهانه تراشید برای کمکاریهای ما
حسین به قول رفیقت تو عزمی بودی که فسخ شدی و پس از تو چه بسا که عزیمت کردیم و شکست پشت شکست
البته که تقصیر تو نیست! تو نقشت را تمام و کمال ادا کردی؛ و چه ادا کردنی...
هر چه هست تقصیر از ماست؛ از کوچکی ما، از سستی ما، از ایمان ما
بعد از رفتن تو بهتر دانستیم که هر آن ممکن است جناب عزرائیل، فجعةً نزول کرده و قبض کند ارواح ما را
اما علم کجا و ایمان کجا؟ اینکه بدانی ممکن است دقیقا همان لحظه گناه، ملک الموت بانگ "الرحیل"ت در دهد چه تأثیری بر زندگیت دارد؟ کیست که نداند میمیرد؟
کجا من آنگاه که گعده ظهرانهام به طول انجامیده یاد فرصت نامعلومم افتادهام و عزم قیام کردهام؟
کجا احتمال دادهام که وقتی بیهدف اخبار را زیر و رو میکنم آخرین دانههای ساعت شنی عمرم بیفتند پایین و در یک لحظه تمام شود همه چیز؟ چرا انقدر آرامم؟ یعنی خودم را آماده پاسخگویی در محضر خدا دیدهام؟!
باز هم بگذریم
تو رفتی و غریبانه آرام گرفتی در مضجع شاه سید علی ابن ابراهیم
طلبۀ فاضلِ بسیجیِ مجاهد
ما کجا جرئت انتساب به یکی از این صفات داریم؟
اگر روز قیامت رو در رو بشوی با ما و بگویی: «مگر رفتن من حجت را تمام نکرد بر شما؟ مگر یقین نکردید که زود دیر میشود؟ مگر نگفتند برایتان که "فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ"؟ مگر ندانستید که بار من هم بر دوشتان اضافه شده؟ چرا بعد از من به جای سنگینی بار، سنگینی غم آزارتان میداد؟» نمیدانم در جوابت چه بگویم محمد حسین
شما میدانید؟!
✍#عمّار
#به_یاد_محمدحسین
🆔@rasadkhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ممنون که هر وقت خواستم هوام رو داشتی
هر چند که هر وقت تو منو صدا زدی،تعلل کردم😓
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي
✍#حیدر
#ابوحمزه
🆔@rasadkhaneh
اگه اخر سالی بارون نمیومد ... 😕
الان آسمون خیلی از شهرا پر از آلاینده بود. 👀
نشاط کم میشد و کودکان نمیتونستن بیان بیرون. 👦🏻
باعث مریضی مردم میشد و اصلا شهر بوی مریضی میگرفت! 😷
سفرها کم میشد؛ دیدوبازدیدها هم همینطور ... 😮💨
🤲🏻 جدا از اینکه لطف خداست میخوام یه چیز دیگه بگم:
اینکه نوروز برای دلهای ما باید در حکم همون بارون باشه ... 🌧 مثل ماه رمضون، مثل شبهای قدر و ...
بهونهای برای پاکسازی هوای دل ... 🩹 تا مریض نشه؛ تا بوی مرگ و رکود نگیره. 🦠
تا اینکه شکوفههای نشاط و انرژی برای حرکتی قویتر در آن جوانه بزنه. ☘
تا اینکه صلهای باشه با خود، محبتها، ناراحتیها، عادتها، رفتارها و تموم چیزایی که آسمون شهر دل رو رنگآمیزی کرده. 🌈
پس با یه یا علی از جات بلند شو و دستی به شیشههای دلت بکش ... 🌞🌾
مارم دعا کن ... یا علی(ع). 🙋🏻♂❤️
«سال نو مبارک»
✍#صفائی
#نوروز
🆔@rasadkhaneh
ایها الرئوف
همین که میگذاری پایاهایم سالم به شهرت برسد،
اجازه میدهی که به محل اسکان برسم،
اذن میدهی چشمانم با گنبدت ملاقات دوباره کند،
رخصت میدهی که پای ضریحت، زانو بزنم،
و اینکه حس و حال مناجات و زاری ام نمی آید اما گریه میدهی،
و همچنین توفیق اقامه نماز در سردابت میدهی،
آن هم در ماه رمضان و شب های قدر،
آن هم به مصاحبت اساتیدی که رزق علمی و سلوکی ما بطریقت آنان واصل شده،
به این معناست که عصیان های ما سربازانت، نتوانسته بینمان فاصله بیندازد و شما همچنان میخواهید که ما پای امرتان باشیم که در روز تنگنا، یسئلون عن النعیم هست؛ همان نعیمی که مصداقش ولایت شماست؛ با این فرصت ها میخواهید به ما تقلب دهید و یک بار دیگر برای چندمین بار راه بازگشت را به ما نشان دهید که در امتحان روز قیامت رد نشویم....
#پای_کار_نعیم
#سؤال
#ضیافت_در_ضیافت
✍#نمد
🆔@rasadkhaneh