🔬جریان تکفیری زیر ذرهبین (2) 🔎
در پاسخ به این پرسشها که:
❓ چه جریانهایی با عنوان جریان تکفیری شناخته میشوند؟
❓ملاک و معیار تکفیری بودن یک جریان، چیست؟
نرشات متفاوتی مطرح است که چهار نظریه را بررسی میکنیم:
1️⃣ هر جریانی که فرد یا گروهی از منتسبان به اسلام را تکفیر کند، جریان تکفیری است. ( 💡معیار: تکفیر کردن)
🔻 بررسی: با این توصیف، باب حکم به ارتداد و حکم به کفر برخی مدعیان دروغین اسلام، بسته میشود و حتی جریانهایی که مبتنی بر مبنای صحیح اسلامی و به صورت صحیح، حکم به کفر مدعیان دروغین اسلام کنند، تکفیری نامیده میشود. ❌
»»»»»»»»»»»»»..........«««««««««««««
2️⃣ هر جریانی که علاوه بر تکفیر عدهای از مسلمانان، این نظریه خود را عملی کند؛ یعنی جان و مال آن عده را نامحترم شمرده و در عرصه عمل نیز احکام کفار را بر آنان جاری سازد. (💡معیار: تکفیر و عمل به آن)
🔻 بررسی: همان اشکال نظریه اول، به این نظریه نیز وارد است؛ زیرا جریانهایی که به صورت صحیح و مبتنی بر تعالیم اسلامی، عدهای را کافر بدانند، طبق این نگاه، تکفیری محسوب میشوند. ❌
»»»»»»»»»»»»»..........«««««««««««««
3️⃣ هر جریانی که بهصورت نابهجا و غلط، عدهای از منتسبان به اسلام را متهم به کفر کند. (💡معیار: تکفیر در غیرمحل)
🔻 بررسی: برخی از جریانها به دلیل 🌀فهم غلط از طرف مقابل، اقدام به تکفیر نابهجا میکنند و یا 🚫برخلاف مبنای رسمی خود، عدهای را تکفیر میکنند. 📌چنین جریانهایی را نمیتوان تکفیری دانست📌، هرچند شاید اشتباهشان بهدلیل افراط و جهل باشد و میتوان آنها را جریانهای افراطی و جاهل دانست.❌
مثال اول 🌀فهم غلط از طرف مقابل: به اشتباه خیال میکنند که پیروان فلان مذهب قائل به وجود دو خدا هستند، پس آنها را تکفیر میکنند. هرچند این تکفیر، اشتباه و نابهجاست اما این جریان، تکفیری نیست؛ زیرا طبق مبنای اسلامی تکفیر کرده و اشتباه در تطبیق داشته است. در حالت عادی اگر بفهمد که گروه مورد نظر، چنین عقیدهای ندارند، مشکل حل میشود.
مثال دوم 🚫برخلاف مبنای رسمی خود: هرچند مبنایش میگوید که تنها انکار عامدانه ضروریات دین، موجب کفر میشود و او نیز همین مبنا را قبول دارد، اما در جایی به دلیل اشتباه در فهم موضوع، انکار یک امر غیرضروری را دلیل بر کفر یک گروه اتخاذ میکند. مثلاً: گروهی را که قائل به ظالم بودن یکی از صحابه هستند را کافر قلمداد میکنند، در حالی که این امر، بر مبنای عقیده او، جزو ضروریات دین نیست.
👆این موارد در طول تاریخ اسلام و در میان بسیاری از گروهها و مذاهب اسلامی رخ داده است ولی موجب پدیدآمدن جریان تکفیری نشده است.
#جریان_شناسی
#جریان_تکفیری
#بررسی_مفاهیم
🔎 @rased110
🔬جریان تکفیری زیر ذرهبین (3) 🔎
نظریه چهارم در پاسخ به این پرسشها که:
❓ چه جریانهایی با عنوان جریان تکفیری شناخته میشوند؟
❓ملاک و معیار تکفیری بودن یک جریان، چیست؟
4️⃣ هر جریانی که عدهای از مسلمانان را منطبق بر مبنای رسمی خود در عرصه عقیده، تکفیر کند، اما مبنایش در تکفیر، مخالف با مبنای اسلامی و قرآنی باشد. یعنی تعریفی را از مفاهیم اساسی اسلام داشته باشد که مخالف با تعریف قرآنی باشد و طبق همان تعاریف و مبانی، مسلمانان را تکفیر کند. (💡معیار: تکفیر طبق مبانی رسمی جریان که مخالف با مبنای عقیدتی اسلام باشد)
🔻 بررسی: چنین جریانی بر خلاف جریانهایی که در نظریه سوم مطرح شد، با درک صحیح از عقیده طرف مقابل و همچنین منطبق با مبانی عقیدتی رسمی خود، اقدام به تکفیر عدهای از مسلمانان کرده است، اما متأسفانه مبانی عقیدتی این جریان، مخالف با اسلام است. تعریفش از مفاهیم مبنایی اسلام و توحید، مخالف با تعریف صحیح است.
👆 چنین جریانی در صورتی که وجود یافته و فعالیت داشته باشد، دیر یا زود نتیجهاش به کشتار و ویرانی و فتنه میان مسملانان میانجامد؛ زیرا عقیدهاش چیزی است که قابل جمع با اسلام نیست و اشتباه در تطبیق ندارد، بلکه انحرافش در اصل مبنا و عقیده است. اگر بخواهد اصلاح شود، اساساً باید از هویت جریانی خود دست بردارد.
💠 معرفی مصداق اصلی معاصر این جریان، همراه با بیان نقاط انحرافش در مبانی عقیدتی ، در شمارههای بعدی از مجموعه «جریان تکفیری زیر ذرهبین» معرفی خواهد شد ان شاء الله.
#جریان_شناسی
#جریان_تکفیری
#بررسی_مفاهیم
🔎 @rased110
🔴📌 مصادیق عینی جریان تکفیری
🔻 با توجه به سلسله مطالب «جریان تکفیری زیر ذرهبین»، جریان تکفیری آن جریانی است که منطبق با عقیده رسمی خود در مبانی اسلامی همچون توحید و شرک، به تعاریفی معتقد باشد که برخلاف مبنای صحیح اسلامی، مسلمانان را متهم به کفر و شرک کند.
❓مصادیق عینی چنین جریانی در دوران معاصر کدام جریانها هستند؟
❇️ در پاسخ به پرسش فوق باید گفت که دردوران معاصر، تنها اندیشهای که چنین تعریفی از اسلام، توحید و شرک ارائه کرده، جریان وهابیت است. ( در آینده باید مطالبی مستند در کانال ارائه کنم که انحراف وهابیت از مبانی اسلامی در تعریف توحید و شرک را آشکار سازد. انحرافی که تمام تکفیرهای وهابیت و جریانهای تکفیری منشعب از آن در موضوعات مختلف، ریشه در آن انحراف مبنایی دارد)
❎ نکته: البته جریانهایی که خود را وهابی نمیدانند اما همان تعریف وهابیت از توحید و شرک را دارند نیز، قاعدتاً تکفیری محسوب میشوند؛ چرا که تکفیری بودن و نبودن به ادعا نیست.
🔻 حال وقتی با این معیار سراغ جنبشها و جریانهای معاصر میرویم، دیگر نمیتوان صرف تمجید از محمد بنعبدالوهاب و یا تکفیر نا بهجای عدهای از مسلمانان و یا انجام عملیات مسلحانه، یک جنبش یا جریان را تکفیری نامید. به عنوان مثال:
♦️ در جریان القاعده چهار طیف فکری وجود دارد که تنها دو جریان از آنها را میتوان تکفیری نامید. (در مطالب مربوط به معرفی القاعده اسناد این ادعا ارائه خواهد شد و طیفهای مختلف با ارائه اسناد معرفی خواهند شد ان شاءالله) با تأکید بر اینکه هسته مرکزی و مؤسس القاعده، از طیف تکفیری آن نبودهاند.
♦️ در طالبان، نهتنها همسویی با جریان تکفیری نیست بلکه ضدیت با آن نیز مشهود است. البته انکار نمیکنم که در دل طالبان، تکفیرهای نابهجا وجود دارد، اما مصداق همان تعریف سوم است که در دایره جریان تکفیری نمیگنجد و قابل حل است.
♦️ جریان داعش از فرق سر تا نوک انگشتان پا معتقد به اندیشه تکفیری وهابیت است و آن را سماً اعلام کرده و حتی خود را از عالمان وهابی جزیرة العرب نیز وهابیتر میداند. (اسناد آن را در بررسی داعش ارائه خواهم کرد)
♦️ و جریانهای دیگری مانند اخوان و ... نیز باید زیر ذرهبین رفته و رگههای تکفیری آنها از شاخههای اسلامی و یا سکولار، تجزیه شوند.
💠 این نگاه نیازمند آن است که مبتنی بر عقیده صحیح اسلامی در مبانی دین، ملاکها را در اختیار داشته باشیم و سراغ جریانها برویم.
🔴 در اینصورت دیگر نمیتوان همه را با یک چوب راند و عنوانهای کلیدی مانند سلفی، تکفیری، جهادی و... را مانند غربیها بر همه این جریانها به طور یکسان منطبق کرد. اسناد متعددی از القاعده، طالبان، داعش، اخوان المسلمین و جبهة النصره (هتش) وجود دارد که اصلاً دیده نشده و یا به آنها توجهی نشده و در آینده باید یکیک این اسناد ارائه و بررسی گردد. از خاطرات اعضای مهم القاعده و طالبان تا اثار و مقالات نظریهپردازان این گروهها.
جالب است بدانید، در بحران سوریه که حتی اغلب نخبگان اهلسنت که به ایرانیها و شیعه نگاهی مثبت داشتند، ایران را قاتل ملت سوریه قلمداد میکنند، در حالی که برخی از مهمترین نظریهپردازان القاعده، اینگونه نمیاندیشند، بلکه مقالات مفصلی در دفاع از موضع حزب الله و ایران در سوریه دارند.
⚠️ در این کانال چیزی که کمتر مورد استناد قرار میگیرد، مقالات غربیها و سکولارها و تعاریف آنهاست. منابعی که سالهاست مسیر شناخت جریانهای اسلامی را منحرف ساخته است.
#جریان_شناسی
#جریان_تکفیری
#بررسی_مفاهیم
🔎 @rased110
🔴✍️ خوانش وهابی از سید قطب، یا خوانش قطبی از وهابیت؟!
❓تا به حال به این نکته توجه کردهاید که چرا خروجیهای القاعده تا این حد متضاد و متفاوت هستند؟
👈 از کسانی امثال مصطفی حامد و فاضل هارون و حتی شاخه القاعده در یمن که بر اتحاد با جبهه مقاومت، تأکید دارند و حتی برخی از شهدای شیعۀ جبهه مقاومت را با وصف «شهید» یاد میکنند. هدف اصلیشان نبرد با آمریکا و اسرائیل و طاغوتهای عرب است و تکیه بر ملتهای مسلمان را مورد تأکید قرار میدهند.
👈 تا امثال ابومحمد مقدسی که نبرد با آمریکا و اسرائیل را اصل میداند اما به اندیشه تکفیر طالبان و شیعه نیز گرایش نشان میدهد و بعضی از لایههای جوامع اسلامی را متهم به کفر میکند.
👈 تا داعش که زمانی شاخهای از القاعده بوده و به جایی رسیده که حتی سران فعلی القاعده و طالبان را تکفیر کرده و خنجرش را بر گردن مسلمانان مینهد.
❓اینها مگر همه القاعدهای نبودند؟
❓ پس چرا اینهمه تفاوت در راهبردها و اهداف؟
🔴 در پاسخ به این پرسش مهم باید دانست که القاعده دارای چهار خط فکری است.
القاعدهای که در ابتدا مبتنی بر منهج قطبی برای مبارزه با کفر و استعمار غربی و صهیونیستی شکل گرفته، با نفوذ اندیشه وهابیت، ناگهان سه طیف فکری دیگر نیز در آن رشد مییابد. یعنی ظهور چهار طیف فکری متفاوت که دو طیف آنها کاملاً التقاطی است.
1️⃣ طیف اصیل قطبی
2️⃣ طیف اصالتاً قطبی که گرایش به وهابیت نیز دارد (قطبی _وهابی)
3️⃣ طیف اصالتاً وهابی که گرایشی به برخی اندیشههای سید قطب نیز دارد. (وهابی _ قطبی)
4️⃣ طیف تماماً وهابی
هرچند معرفی این چهار طیف و شخصیتها و اندیشههایشان مفصل است و در کتابی که اخیراً در خصوص القاعده نگاشته شده به آن پرداختهام. اما تنها در حد اشاره، مطالبی را در باب معرفی این چهار طیف در این کانال، ارائه خواهم کرد.
1️⃣ طیف قطبی (که تماماً مبتنی بر اندیشههای سید قطب شکل گرفته و ضربههای سختی را به بدنه آمریکا و طاغوتهای عرب وارد کرد). این طیف حتی اگر نگاه گذرایی هم به منهج وهابی داشته، خوانش قطبی از آن داشته؛
مثلاً ابومصعب سوری وقتی میخواهد مفهوم مهم توحید را بیان کند، زمانی که سراغ نگاه محمد بنعبدالوهاب میرود، این جمله را از سبد فکری او برمیچیند:
«من أطاع العلماء والأمراء في تحريم ما أحل الله أو تحليل ما حرم الله فقد اتخذهم أرباباً» (1) یعنی دقیقاً مطلبی همسو با اندیشه قطبی که برخلاف وهابیت، نقطه برجسته توحید را در مناسک و .. ندانسته و سراغ توحید حاکمیت میرود.
📣 معرفی سه طیف فکری دیگر را به شمارههای بعدی این یادداشت، موکول میکنم.
#جریان_شناسی
#القاعده
#بیداری_اسلامی
🔎 @rased110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎞 نقطه اصلی اختلاف در عرصۀ جریانشناسی
🔻 اگر در نامگذاری جریانها و فهم ماهیت فکری و راهبردی آنها اختلاف نظر شدید و اساسی وجود دارد (که وجود دارد) ریشه و محور اصلی این اختلافات در ویدئوی فوق، تبیین شده است.
♦️ هر شخصی که میخواهد در عرصه جریانشناسی مطالعه داشته باشد، ابتدا باید تکلیف خود را با موضوع اصلی این ویدئو روشن کند.
#جریان_شناسی
#نفوذ
#بیداری_اسلامی
#سکولاریسم
#نقطه_اصلی_اختلاف
🔎@rased110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎞 لازمۀ نگرش خنثی (سکولار) به دانش جریانشناسی (فرق و مذاهب)
🔻 بخشی از ویدئوی « نقطه اصلی اختلاف در عرصه جریانشناسی»
♦️ کسانی که معتقدند در مطالعه فرق و مذاهب و جریانها نباید مبتنی بر نگرش دینی و مذهبی، به مطالعۀ دادهها پرداخت، باید پرسش موجود در این ویدئو را پاسخ دهند.
🔻 اگر مطالعه فرق و مذاهب در چهارچوب تعالیم کتاب و سنت نباشد و تنها مبتنی بر دادههای موجود در آثار نویسندگان ملل و نحل باشد، لوازمی دارد که نمیتوانید بپذیرید.
#تصحیح_مفاهیم
#جریان_شناسی
#نقطه_اصلی_اختلاف
🔎@rased110
🔴✍️ شاخهای با ریشۀ متفاوت
🔻 در جریانهای اجتماعی و سیاسی، برخلاف طبیعت، امکان دارد که شاخهای ظاهراً به ساقهای وصل باشد، اما ریشهاش متفاوت باشد.
در جریانشناسی، نمیتوانی به عناوین و یا تعاملات ظاهری، تکیه کنی. باید اندیشه را بررسی کرد در کنار مطالعۀ عملکرد و تاریخچۀ تحولات و شخصیتهای مهم.
🔻 مثلاً در القاعده، تنها یک یا دو شاخه است که به ریشۀ اصلی جریان متصل است و سایر شاخهها سر در آبشخورهای دیگر دارند.
❌ نمیتوانی بنلادن را با زرقاوی یکی کنی.
ابومحمد المصری و ابوالولید المصری با عطیۀ الله لیبی، یکی نیستند.
همانطور که ملا فاتح کریکار، تفاوت بسیاری با ابوقتاده فلسطینی دارد. علیرغم اتحاد در برخی پیروانشان. (آن هم دلیل خودش را دارد)
🔴 نمونۀ بارزِ شاخهای که هیچ ربطی به ریشۀ اصلی پیکره جریان مادر ندارد، اخوانالمسلمین سوریه است.
آن هم نه در فتنۀ دوازده سال پیش بلکه از سال 1980م. یعنی از همان دهۀ اول تولدش نشان داد که با جریان اصلی اخوانالمسلمین بهشدت تفاوت و حتی تضاد دارد.
از همان موقع،( 34 سال پیش) ضدایران بود و حاکمیت سوریه را به دلیل همپیمانی با ایران، مذمت میکرد.
بیانیۀ عدنان سعدالدین در 1986م را بخوانید که شعارش این بود «تحریر سوریا من النظام العلوی المتحالف مع الخمینیة ضد أبناء الأمة العربیة»
یعنی آزادی سوریه از نظام علوی که همپیمان جریان خمینی بر ضد فرزندان امت عربی است.
حافظ اسد (پدر بشار) هم آنان (مدعیان اخوان در سوریه) را همپیمان آمریکا و اسرائیل توصیف میکرد.
🔻 مواظب باشیم. چون بعضی از نویسندگان غربی و یا تکفیریها، رطب و یابس را به هم میبافند. به قول عربها «خلط الأوراق» میکنند که من و شما خیال کنیم، اخوانالمسلمین انقلابی یعنی این شاخۀ سوریه.
🔻 اخوانالمسلمین را در پیروان حسن البنا و سید قطب، جستجو کنید. نمونۀ بارزش حماس است.
♨️⚠️ در جریانشناسی، فریب عناوین را نخوریم. با مطالعۀ اندیشهها و عملکردها اتصال هر شاخه به ریشۀ اصلی خودش را به دست بیاوریم تا دچار خطای محاسباتی نشویم.
♨️ سوریه از اول انقلاب اسلامی ما، در عین حالی که حکومتش ظرفیت مهمی برای محور مقاومت و جمهوری اسلامی بود، اما نفوذ جریانهای فکری خاص در آنجا نیز همواره یک تهدید برای محور مقاومت اسلامی بوده و هست.
#اخوان_المسلمین_اصیل
#القاعده
#تصحیح_مفاهیم
#سوریه
#جریان_شناسی
🔎 @raded110