سوالات این فایل را بخونید و هر مطلب و سوالی که فکر می کنید باید با دخترها راجع بهش صحبت کنیم، برام بفرستید تا این فایل کامل تر بشه اینجا بفرستید: @rasoul6236

#ولایت کلاس چهارم پسرانه جلسه ۱ این درس ولایت هم از آن درس هاست از آدم و حوا بگیر بیا تا دوران غیبت آقا پسرهای کلاس چهارم زحمت بکشند مطالب کلاس را از عکسی که از تخته گذاشته ام، ببینند و خلاصه درس را در دو صفحه در دفتر ولایت بنویسید دفتر ولایت یک دفتر حدوداً ۶۰ برگ است که منحصراً فقط برای همین درس است. @rasooll_ir

همین الان کلاس ولایت پنجم و ششم

ولایت کلاس های پنجم و ششم جلسه ۱ #ولایت پنجم ششمی این درس ولایت هم از آن درس هاست از آدم و حوا بگیر بیا تا دوران غیبت آقا پسرها زحمت بکشند مطالب کلاس را از عکسی که از تخته گذاشته ام، ببینند و خلاصه درس را در دو صفحه در دفتر ولایت بنویسید دفتر ولایت یک دفتر حدوداً ۶۰ برگ است که منحصراً فقط برای همین درس است. @rasooll_ir

✅ شبکه چینی: 📍در سال‌های اخیر، ایران پیشرفت‌های چشمگیری در تولید انواع سلاح و تجهیزات بومی داشته است... @Kavoshmedia @rasooll_ir

الان متن آهنگ موسیقی مبتذلی که توی یکی از مدارس ابتدایی کرمان پخش شده بود را با یه سرچ پیدا کردم و یک بار هم آهنگ را گذاشتم ببینم چی می گه. الان مونده ام چی بگم. مخاطب این کار بچه های معصوم زیر 16-17 سال هستند که اصرار دارند از این معصومیت درشان آورند. بچه ها را قبل از بلوغ تبدیل کنند به بیماران روحی و روانی جنسی تبدیل کنند به عناصری تخدیر شده که دیگر نتوانند به بالاتر از پایین تنه به چیزی فکر کنند. با حمله به مدرسه ها در واقع دارند هم زمان حمله می کنند به : اعصاب اخلاق انسانیت خانواده والدین عشق ازدواج عروسی فرزند داری زندگی طبیعی و... قبلاً می گفتیم به داد جوان ها برسید الان می گوییم کسی نیست به داد بچه های معصوم مان برسد؟؟

پیام یکی از دوستان داخل کانال و جواب صوتی بنده: سلام اقای محمدزاده چقدر طرح درس بیدارباش جالب بود. و چقدر ماها محرومیم که بچه‌هامون به مدرسه‌هایی که مسیولینش مثل شما دغدغه مند و متفکر باشن دسترسی ندارن. البته دغدغه مند داریم اما متفکر و طراح نه.... کاش میشد حق تکثیر میذاشتین رو این طرح درساتون و روندی که قراره طی بشه رو همراه با منابع مطالعاتی معرفی میکردین. اینطوری مایی که توان دخل و تصرف در منابع اموزشی مدارس رو نداریم حداقل میتونیم از پتانسیل مسجد محلمون استفاده کنیم و دخترا و پسرای محلمون رو ازین سفره پر برکت متنعم کنیم. کاش میشد

♦️‌ توی کلیسا هم برای بچه ها امنیت نیست! 🔹‌ کشیش ووک، از ایالت وایومینگ آمریکا به بچه‌ها توضیح میده که رفتن به رژه غرور (رژه همجنسگراها) مثه رفتن به بهشته و هر دو پر از زرق و برق هستن. 🔹‌ واقعا مردم بیچاره ی غرب نمیدونن بچه هاشونو کحا ببرن که از دست شیاطین همجسنگرا در امان باشن، اینه واقعیت غرب #رسول_محمدزاده: رونوشت به مدرسه کرمان که آهنگ دافی پخش کردند

خاطره عجیب از رزمنده ای که داماد بود ولی پایش را به دوشکا بست تا نتواند عقب برگردد! علی‌حسن احمدی، رزمنده دوران دفاع مقدس: دوشکاچی شهید شده بود و من دودل بودم که برای مراسم ازدواج عقب برگردم یا پای دوشکا بمانم. @rasooll_ir

. خونه ی مادربزرگه... 😭 ✍ #رسول_محمدزاده همه ی تلفن های خونه های «آقاجون» توی گوشی من به نام «مادرجون» ذخیره شده. مادرجون برای من که نوه اولش بودم، چیزی بین مادر و مادربزرگ بود. و من برای اون حکم عزیزِ عزیزترین فرد زندگیش را داشتم. یعنی مادرم مادرم چند سال از دبیرستانش رو بعد از تولدمن خونده بود. صبح به صبح قبل از مدرسه، منو می گذاشت خونه مادرجون و عصر به عصر با شکم سیر و زیر پای تمییز و لباسهایی که از بس با دست شسته بود، مثل نقره برق میزد، منو تحویل مامان می داد و دوباره آمادهمی شد تا فردا... عشق نوه اول بود! بسیار به من علاقه داشت. گذشت گذشت تا کلاس سوم دبستان تازه از اصفهان برگشتیم و اسمم را توی مدرسه اسلامی اون موقع یعنی اثنی عشری نوشتند. مدرسه مون دو شیفته بود. یک شیفت تا ظهر، بعدش باید ناهار می خوردیم و شیفت دوم هم دوباره دو زنگ کلاس داشتیم تا ساعت ۳ بیشتر بچه ها ظهر می رفتند خونه هاشون. خونه ما میدون خراسون بود و خونه مادرجون میدون قیام نزدیک مدرسه. ظهر به ظهر کیفم رو می انداختم رو کولم و برای ناهار میومدم خونه مادرجون بوی کوفته برنجی هاش، چلومرغ هاش، ته دیگ های زعفرونیش، کوفته قل قلی هاش دیوانه کننده بود بعدها هم هیچ کجا و هیچ وقت دیگه این عطر و بو برام تکرار نشد. سه سال این طور بود. ظهر به ظهر هر کاری داشت یا هر جا بود، خودشو به بال فرشته ها هم که می شد می بست و میومد خونه به من غذای داغ و تازه بده. اونم با چقدر مهر و محبت انگار که اون به من مشتاق تر بود... دوران راهنماییم دوران شروع بیماری پدر بود تومور مغزی اونم توی بدترین جای مغز این ایام، مادرجون که پسرخاله بابا هم می شد، حالش از خود ما بد تر بود. اما آدم قوی ای بود. هم احساس ترحم و دلسوزی داشت و هم هر کاری می تونست انجام می داد دبیرستان هم گذشت و وارد دانشگاه شدم. با اینکه نمره ام طوری بود که تهران هم بتونم درس بخونم، بابای خدا بیامرز اصرار داشتم برم خمینی شهر زندگی کنم و حتما رشته برق بخونم... با این که از طرف خونواده پدری سهم الارثی از خونه ای داشتیم، ولی مثل همیشه خونه مادرجون، عین خونه خودمون بود. یه خونه نقلی خیلی تمیز پر از اسباب و وسایل که فقط کافی بود یه زیرشلواری ببری و بتونی چند سال اونجا زندگی کنی. فقط عید به عید بود که مادرجون اینا برای تعطیلات از تهران میومدند اصفهان ، اونجا رو با من شریک بودند اونم مادرجون تموم کثیفیای زندگی مجردی منو تمییز می کرد. حتی لباسای دوستام که مهمونم بودند را هم می ریخت تو لباسشویی و... تا اومدم به خودم بجنبم ده سال بعد پسرم به دنیا اومد. همه مون خوشحال بودیم ولی تنها کسی که وقتی خبر را شنید اشک امانش نمی داد، مادرجون بود. سال ۹۴ بود که برای اولین بار با مادرجون و آقاجون صحبت کردم برای مدرسه. مدرسه؟! یعنی چی؟! یعنی خونه ای که کلی باهاش خاطره دارند، کلی توش راحتند، عصر به عصر تابستون توی بالکن بزرگش زیرانداز پهن می کنند و قلیون سنتی می کشند، خونه ای که واسه دونه دونه درختای حیاطش آقاجان کلی زحمت کشیده و کلی زندگی کرده باهاشون را باید بدند به من، برند توی یه آپارتمان تنگ و تاریک، عد چند سال هم برند توی همون خونه خمینی شهر و... و مادرجون و آقاجون مهربون این کار را کردند. نه این که فقط بخاطر من نه اونها خودشون هم به این کار تمایل داشتند ولی اگر من رو دوست نداشتند، هیچ وقت این کار را نمی کردند! راستش را بخواهید بعضی کلمات رو من برای اولین بار از مادرجون شنیدم. معنیش رو هم اون موقع ها نمی دونستم ولی حالا کم کم دارم می فهمم. مثلا «تصدقت بشم» «دورت بگردم» حتی «فدات شم» و «قربونت برم» را که از مامان خودم میشنیدم، لحنش با مادرجون فرق می کرد. انگار مادرجون محبت انحصاری خودش را داشت. و الان دو روز است که مادرجون روی تخت آی سی یو، سخت ترین لحظات زندگیش را می گذراند. دکترها اصلاً چیزهای خوبی نمی گویند. نفس هایش به سختی می آیند و به سختی می روند. تقریباً هیچ موفقیتی در زندگیم ندارم که مادرجان سهم نداشته باشد. در واقع یکی از مؤسس های مدرسه آیات، مادرجون هست. #خونه_مادربزرگه ی اون بود که تونستم آیات را علم کنم اگر دوست داشتید برای سلامتیش یک سوره حمد با توجه قرائت کنید🙏 #رسول_محمدزاده @rasooll_ir

ازتون خواهش می‌کنم این کلیپ رو حتما ببینید و تا می‌تونید منتشر کنید 🙏🌹 👈 بخش بزرگی از آنچه که میخواهیم در تربیت بگوییم، در والدگری بگوییم، در مربی‌گری و معلمی بگوییم، در حل معضلات اجتماعی بگوییم، در حکمرانی و ارتباط با مردم بگوییم، در تبلیغ و احیای امر دین بگوییم، در ... بگوییم در قالب این خاطره دکتر هالیت ارطغرل منتقل شده. 👈 تا به #دل‌ها وارد نشوی، نمی‌توانی به سرها وارد شوی ... #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

تو رو خدا اینارو نگاه کنین😂 آخه من چی بگم واقعا... حتماً قبوله 😉 #نماز #دخترونه #آیات @rasooll_ir

🎥 فریادهای دکتر هوشنگ امیراحمدی بر سر اپوزیسیون: اپوزیسیون خائن و وطن‌فروش است؛ تمامیت ارضی ایران برای این‌ها ذره‌ای اهمیت ندارد. ▪️دکتر هوشنگ امیراحمدی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه راتگرز آمریکا: ▪️ما در یک منطقه بمب‌گذاری شده قرار داریم و متأسفانه اپوزیسیون ایران به بهانه‌های واهی می‌خواهند ایران را نابود کنند؛ ایران هیچ اهمیتی برای اپوزیسیون خائن ندارد؛ براندازان نوکر اسرائیل و آمریکا هستند. @rasooll_ir

امروز توی مدرسه آیات چه خبر بود؟

اول صبح جشن بچه های اول تا سوم مولودی خوندم براشون و اینم شهادت به نبوت که چند بار با هم گفتیم

ظهر زنگ نماز بچه های دوم رو داشتم

و البته محتوای زنگ نماز سال آتی را توضیح دادم و قوانین کلاس را هم با هم تمرین کردیم

این بازی عشقولانه رو هم توی زنگ نماز باهاشون رفتم

و در نهایت زنگ نماز چهارم ها شروع بحث مون با موضوع دعا بود

و مولودی خوانی، قسمت جذاب برنامه😍🥳👏🏼

تازه تر از هر خبری آمده..🤩

پیام یکی از دوستان ایام دانشجویی مون 😂 مربوط به دوره ای که مسوول بسیج بودم حدود سال ۸۳ و ۸۴ باور کنید تو مدرسه دوست دارم مربی پرورشی باشم چند ساله دنبال یه مدیر می گردم که بشم معاون پرورشی معارفی ایشون و خودم دیگه هیچ کار اجرایی، مدیریتی، موسسی و... نداشته باشم فارغ البال قاطی بچه ها باشم دعا کنید بتونم چنین کسی را پیدا کنم. مدیر اجرایی باشه نه سیاست گذار

📖 #بخوانید | جزوه علیه ایران قوی، تحلیل جنبه‌هایی از بلوای سال ۱۴۰۱ منتشر شد 🔻آنچه خواهید خواند: ▫️هسته‌ی سخت خسته‌نَشو 👤هادی قاسمی ▫️علت اصلی ناآرامی‌های ۱۴۰۱ را چه می‌دانید؟ 👤مهدی جمشیدی ▫️دانشگاه در تحولات اخیر 👤محمدجواد اخوان ▫️آرایش جبهه‌ها را بهم بزن! 👤محمدفخرا ▫️تحلیل کوتاهی بر چرایی ِ آنچه در سال ۱۴۰۱ رخ داد 👤سید مهدی دزفولی ▫️ آثار ممانعت از اعتراض مسالمت‌آمیز چیست؟ 👤داود مدرسی‌‌یان ▫️درباره امکانات و حدود نظم لیبرال سرمایه داری 👤سجاد صفارهرندی ▫️کدام عدالت و کدام آزادی؟ 👤حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند ▫️حجاب و کرامت زن 👤خانم فاطمه خالقی 📥 دریافت نسخه الکترونیکی جزوه 👇

⁉️ جزوه علیه ایران قوی 🔹 تحلیل جنبه‌هایی از بلوای ۱۴۰۱ @rasooll_ir

من خودم الان دارم این مقالات رو می خونم. شما هم حتما بخونید حرف حساب کم نداره

🎥 این وقاحت را دقیق ببینید! ▪️وقتی سریال‌های ما ضد حجاب و ضد عفاف است ما دنبال چه میگردیم؟ #رسول_محمدزاده: تعارضات و تناقضات دارد کشور ما را پاره می کند. در دورانی که برای چند دقیقه کلاسهای «گشت ارشاد» مهسا کموله کشورمان چند ماه روی گسل زلزله قرار گرفت و خون های پاک عزیزان مون تو این راه ریخت، در همین کشور با بودجه بیت المال، توی پلتفرم بیت المال به یه عده ای ات و رسانه می دیم که بر علیه حجاب فیلم بسازه و این قدر گل درشت و بی‌پرده، بی حجابی و بی عفتی رو ترویج کنه البته این تنها نمونه ی تبلیغ بی عفتی و بی حجابی در خود درون نظام نیست. شما سایر پلتفرم‌های مجازی مثل روبیکا را ببینید وی پی ان فروشی گسترده! سینمای مستهجن داخلی! کنسرت های مختلط ساختار شکن! دانشگاه های دولتی از ما بهترون ها! سایت ها و روزنامه هایی که از صدای امریکا و اسراییل بلندترند و... ما در این انبار گندم می‌کنیم گندم جمع آمده گم می‌کنیم می‌نیندیشیم آخر ما به هوش کین خلل در گندمست از مکر موش موش تا انبار ما حفره زده است و از فنش انبار ما ویران شده است اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم جوش کن #رسول_محمدزاده انتشار با شما @rasooll_ir

💥پرسش فلسفی استاد دینانی از یک دانشجو: ⭕️ چرا شلوار پاره پوشیدی؟! ✍#رسول_محمدزاده: دقیقاً مساله نسل امروز ما، اندیشه، اندیشیدن و عقلانیت است. حتی قضیه به جوان و نوجوان هم محدود نمی شود. چقدر آدم بزرگ، حتی دانشمند و متخصصی که در حرفه خودشان آدم های کاربلد و کاردانی هستند، دکترند، مهندسند، دانشمندند، استاد دانشگاهند، ولی دریغ از ذره ای اندیشه ورزی و تعقل! یادش بخیر یک موقعی در یک دانشگاه مجری برنامه ای گفتگو محور بودم، آقای «علی الشیخ» مستبصر تازه مسلمان عراقی مهمان برنامه ام بود. از او سوال کردم به نظر شما چه عنصر یا آلیاژی در تو و امثال تو بود یا در من و امثال من باید باشد که راه هدایت را پیدا کنیم؟ یک کلمه گفت: تعقل! و ادامه داد: فکر کردن و تبعیت کردن از آنچه این فکر می گوید بی محابا نیست اگر بگویم مشکل اول امروز جامعه ما «فکر نکردن» است 🔴 ما دیگر وقت فکر کردن نداریم 🔴 اگر وقت داشته باشیم هم، دیگر حوصله و علاقه ای به فکر کردن نداریم. 🔴 اگر وقت و حوصله هم داشته باشیم، خلوت نداریم. خلوت ما را رسانه ها پر کرده اند. 🔴 اگر وقت و حوصله و خلوت هم داشته باشیم، و فکر هم بکنیم، موضوع خوبی برای فکر کردن انتخاب نمی کنیم. 🔴 اگر همه اینها درست کار کنند، و حتی به موضوع هم فکر کنیم، ما سالهاست عادت کرده ایم تابع هوای نفس باشیم. هواهای ما نمی گذارد به مقتضای آنچه عقل مان تصدیق می کند عمل کنیم. 🔴 در آخر حتی اگر هواهایمان را هم به خط کنیم، عادات جاهلانه فردی و عُرف های احمقانه اجتماعی دست از سرمان برنمی دارند. اینها رهزنان یک جامعه فکورند #رسول_محمدزاده انتشار با شما @rasooll_ir

شعر فوق العاده زیبای ابوالفضل زرویی دیدار سالانه رمضانی با آقا من این شعر را اون سال چند روز بعد از دیدار، از تلویزیون دیدم چقدر تحت تاثیرش قرار گرفتم @rasooll_ir