️بسم رب الشهدا
شب پنج محرم سال ۹۲ رو یادم میاد
حاج محمود روضه رو شروع ڪرد...
لحظه ے آخره...
عمو داره میره...
عمه یه ڪارے ڪن...
منو نمیبره...
ڪجا میخواب برے...
چرا منو نمیبرے...
اون لحظه ڪه #محمد شال مشڪے رو سرش بود و از گریه منفجر شد تو ذهنم ثبت شد...
لحظه اے ڪه پیڪرش رو گذاشتن پایین...با خودم زمزمه مےڪردم،ڪجا مےخواے برے....😭💔
🔹نقل از #دوست_شهید_بزرگوار
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@rasooll_khalili
┄┅─✵🕊✵─┅┄