eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
339 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ️⃣ ماه پیش از شهادت، خدا توفیق داد اسم من و جعفر خان سفر حج در آمد. او گفت من همسرم نمیروم. کار همسرانمان هم جور شد و عازم شدیم. ازش وقتی کعبه را دیدی از چه خواستی؟ : از خدا خواستم تا جایی که می توانم از دشمنان بکشم و خودم هم شوم.🕊🌹 در همان روز اول، کاروان خاصی به جعفرخان پیدا کرده بودند. یک بود که اصرار داشت بداند ما کارمان چیست. به هر بهانه ای می پرسید شما دو تا چه کاره اید؟ من به گفتم: من پیمانکار ساختمانی هستم و هم ! چند ماهی از جعفر خان گذشته بود که یک نفر زنگ زد به گوشی ام. می لرزید. همسفرمان بود: بی انصاف! تو که گفتی بنّاست! هق هق می کرد...😭 (راوی: همرزم شهید) بعد از که من بشدت مجروح شده بودم برای پیگیری بحث بهم زنگ زدن تا بیام پیگیر امورم بشم. اول که نمیومدم اما بعدا به اصرار و زور یکی از بچه ها منو آوردن برای پیگیری. آمدم دیدم از 54 که توی بدنم هست 20 تا از اونا رو لحاظ کردن و حتی مجروحیت و روانم رو به حساب نگرفتند و بهم 9 درصد جانبازی دادن! خیلی ناراحت شدم برگه اعتراض گرفتم که پر کنم. آمدم یگان و رفتم آسایشگاه . آمد بخوابم گفت فلانی ولش کن با اون چیزی که برات اینجا مقدر کرده عوض نکن اصلا دیگر هم نمیخواد پیگیرش بشی، از خواب که شدم. برگه اعتراضم رو کردم،گفتم دستور هست👌،، ادامه دارد،،،◀️
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ️⃣ از اوقات وقتي تو زندگي با مشكلي مواجه مي شوم مي كنم، خدا را شكر زود ازش مي گيرم، باور كنيد از وقتي خبر شهادتش رو شنيدم، تا به امروز چون اعتقادم اين بود. محمدآقا براي خدا به شهادت رسيد پيش خودم مي گفتم: كه با صبر وتحمل به دست آوردم نبايد با از دست بدم. كه به ماموريت اعزام مي شد، مدت ها منزل نمي آمد، گاهي از اوقات دلم مي گرفت، تنهايي مي كردم، گريه ام مي‌گرفت، زماني كه خبر را براي من آوردند و اين مدت چندسالي كه از شهادتش گذشت خدا يك صبر و روحيه اي به من داده كه بتوانم همه مشكلات را كنم. خواهرزاده ام می گفت: خواستيم خبر 🕊🌹محمدآقا را به شما بديم خيلي ترسيديم، گفتيم: شما طاقت نياريد، وقتي ديديم سکوت كرديد، خيلي تعجب كرديم. در بستر با شهادت خیلی تفاوت دارد، مي كنم از اينكه كسي را دارم كه فرداي به فريادم برسد، خدا را شكر كه محمدآقا در راه خدا و براي رضاي او به رسيده است و جمله آخر، همانطور كه 🕊 فرمودند: همه ما در اين دنيا و بايد يك روزي از اين دنيا برويم. اگر توكل به خدا داشته باشيم به كه همان شهادت است مي رسيم. 🕊🌹 پایان ⏹ روحمان با یادشان شاد🌹 ✍️امیدوارم خداوند متعال توفیقی عنایت فرمایید که در روز حساب رسی بتوانیم چشم در چشم این عزیزان دوخته والتماس شفاعت کنیم وشرمندگی باعث سرافکندگی ما نباشد، ان شاالله🌹 اللهم الصابرین
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🌹 خصوصیات اخلاقی شهید آقا مسلم رو خیلی دوست داشتم چون خیلی و بود. با من هم که صحبت می کرد سرشو زیر می‌انداخت؛ یعنی سرش رو بالا نمی کرد و ... ( سردار) خدا می دونه نور ایمان در چشمش و صورتش هویدا بود واقعا ایمان رو میشد تو صورتش دید نگرانی من اینه که چون خدا اینا رو دوست داره زود هم می برشون... (راوی: میریان فرمانده سابق یگان صابرین)✨ سید مهدی یه هفته قبل شهادتش به مسلم گفته بود خیلی داری نور بالا میزنیا. مسلم هم به شوخی گفته من ایندفعه رفتم شهید میشم. سید مهدی میگفت بهش گفتم نامردی اگه من رو شفاعت نکنی. مسلم یه خنده ای میکنه و میگه تو دعا کن. سید مهدی از مسلم قول میگیره . تو تشییع جنازه مسلم تو فرادنبه (استان چهار محال و بختیاری) که 14000 نفر جمعیت داره ، 10000 نفر اومده بودن. مسلم کابینتا را خالی میکرد و نخود و لوبیا و.. رو با ترازو میکشید و خمسشون رو حساب می‌کرد و می‌داد. (راوی: برادر خانم شهید) اول وقتش هیچ گاه ترك نشد. در به معروف و نهی از منكر همیشه ثابت قدم بود. امكان نداشت كه ببیند گناهی رخ می دهد و او تذكر ندهد. البته این كار را بسیار با آرامش و با رعایت همه جوانب انجام می داد. با این اخلاق نیكو و عمل به تكلیف باید فرجامی چون شهادت می داشت. همیشه می گفت آرزوی شهادت دارم و بالاخره به آرزوی دیرینه اش دست یافت. ما خوشحالیم از اینكه او مزد اعمالش را گرفت، اما تنها ناراحتی ما، جای خالی او و بی تابی فرزند یك و نیم ساله اوست كه بسیار دلتنگ پدرش است. (راوی: پدر شهید)🌹 روحش شاد راهش پر رهرو✨🍃
🌸🍃اما سخن با پدر ومادر وبرادرانم و خواهرم هر کدام برای من الگوی تقوا و ایمان بودید و احکام اسلامی را برای من یاد آوری می کردید ، زنده ماندن من که نتوانست برای شما و اسلام مفید باشد 🌀شاید شهید شدنم بهتر باشد من که در این مدت اندک عمرم نتوانستم زحمات شما را جبران کنم . 🥀🍃 ان شاء الله در روز موعود پاداش زحمات شما را خواهم داد . دراین مدت عمر کوتاهم خطاهای زیادی از من سر زده است امیدورام که هم شما و هم همه کسانی که این وصیتنامه را می شنوید من را ببخشید و از درگاه خداوند متعال برای من طلب مغفرت و آمرزش نمایید . 🎋🍃اگر جسمی نا توان از من باقی ماند که امید آن کم است آن را در کربلای ایران یعنی بهشت زهرا (س) وامام زمان (عج) بر بالای سر ما می آیند و ما تنها نیستیم . مقدار پولی که از من باقی مانده به جبهه های جنگ و جنگ زدگان و اگر هم خودتان لازم داشتید یک مقدار مورد احتیاج را برداشته و بقیه را به اسلام و مسلمین بدهید تا شاید آنها باعث جلو گیری از ورود آتش بر من در روز قیامت باشند 💐🍃اگر توانستید یک ماه روزه ویک ماه نماز قضا بجا آورید برای من ☘ و همچنین هر موقع که بیکار شدید برای من بفرستید 🌻 مراسم شادی و شوق شهادت را کم خرج کنید . نکنید چون نمی خواهد می خواهد. 🌟خدایا کمکم کن تا این جسمم ناتوان خویش رادر راه تو نثار کنم . 💥اگر کسی ادعای طلب کرد وشما اورا می شناختید طلب او را بپردازید . کسی که شهادت را دوست دارد دنیا ودروس علوم و فیزیک برای او فریبی بیش نیست در هر جا که هستید در صف و و …. همیشه امام راه این قلب تپنده مردم مستضعف دنیا را ، این پیر جهان را ، این ناخدای کشتی نجات را دعا کنید . ✨ تا خداوند نگه دار او باشد و شما هم اورا یاری کنید و همچنین خداوند تمام مسئولین کشور را که در خط امام هستند محفوظ بگرداند . ☄باسلام ودرود بر امام زمان (عج ) و نایب بر حقش امام خمینی وروحانیت مبارز در سنگرهای مختلف 🌈مرگ بر آمریکا ،شوروی، فرانسه ، انگلیس ، اسرائیل ، وتمامی دولت های ظالم روی کره زمین. « والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته » 29/02/1362
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
تجلی آن اشتیاق بی انتهایی است که را به دیار جاودانگی و لقای خداوند پیوند می‌دهد؛ و آب رحمتی است که همه‌ی تیرگی‌ها را از سینه می‌شوید و دل را به عین صفا اتصال می‌بخشد.... ١٠ روز تا پروازت... ┄┅─✵🏴✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🏴✵─┅┄