eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
541 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
12 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی زیر مراجعه کنید @Malek53 درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ ما شده ‏ایم در کوچه پس کوچه ‏های . بر روی ما پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند، و گرنه شما را نیست . ما اسیران غربت ، ما را بیابید! زخمیتان را بر گردن ‏شدگان رمل‏های داغ بیندازید . شاید شویم! شاید بوی به ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند . شاید ، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد . ما را کنید ، با گلوی و لب‏های ‏تان . ما را به پادگان بخوانید تا بیاموزیم عشق را ، زندگی را و مرگ را . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 @rastegarane313
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 دختری بودم که هیچ قید و بندی نداشتم، اصلا واسم مهم نبود. با هم کلاسیا و هم دانشگاهیام تو دانشگاه و اینور اونور بگو بخند داشتم. یه مدت بود وقتی خوب فکر میکردم خسته شده بودم از این وضعیت؛ دنبال یه راه بودم که خودمو از این باتلاقی که دارم روز به روز بیشتر گرفتارش میشم نجات بدم، از طرفیم وقتی فکر میکردم که اگه بخوام ظاهرمو تغییر بدم خیلی از دوستامو از دست میدم؛ سر یه خیلی بزرگ بودم... یه چند وقتی بود که با یکی از هم دانشگاهیام چت میکردم، ایشون به من کتاب معرفی کرد... منم وقتی واسه تعطیلات میان ترم اومدم خونه این کتاب و تهیه کردمو شروع به خوندنش کردم.. کم کم با این کتاب انس گرفته بودم. از خودم جداش نمیکردم هی میخوندمش اصلا عاشق شخصیت و ویژگی های ابراهیم شده بودم؛ هی یه جمله از کتاب میخوندم هی یه نگاه به عکس روی جلدش میکردم... به آخراش که رسیدم با تک تک صفحاتش اشک میریختم. اصلا حال خیلی عجیبی داشتم، احساس میکردم ابراهیم حتی از یه برادرم به من نزدیک تر شده. تا اینکه سالروز شهادتش تصمیم گرفتم واسه همیشه چادر بپوشم، حجابمو رعایت کنم و خیلی چیزای دیگه که میدونستم ابراهیم دوست نداره رو کنار بذارم... تا اینکه یه روز فهمیدم که سلام بر ابراهیم 2 هم چاپ شده، همه کتاب فروشیارو رفتم ولی هیچکدوم نداشتن... قبل از عید رفتم راهیان نور و این کتاب رو از یادمان خریدم... البته تو همین سفر که بود به میرفتم تو به ابراهیم قول دادم که واسش خواهری کنم... وقتی اومدم خونه بلافاصله شروع به خوندش کردم. با خوندن یکی از داستانهای این کتاب تصمیم گرفتم بعد از هر وعده نمازم دورکعت هم به نیت ابراهیم بخونم... یه سحر تو ایام عید بعد از نماز صبحم وقتی خوابیدم ابراهیمو تو خواب دیدم که به سمت من اومد و یه شاخه گل لاله بهم داد... از خوشحالی تو خواب فریاد میزدم... حالا دیگه ابراهیم جزئی از زندگیمه، ازش کمک میخوام، باهاش مشورت میکنم؛ اون هم تو اکثر موارد کمکم میکنه... تا جایی که تونستم این کتابو به دوستام معرفی کردم. @rastegarane313
| خاک های رملی فکه که زمانی محل نبرد رزمندگان اسلام در دوره دفاع مقدس بود ؛ این روزها میزبان کودکانی است که از گوشه و کنار ایران به اینجا آمده اند … •شعار‌سال‌راهیان‌نور• @rastegarane313
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 دختری بودم که هیچ قید و بندی نداشتم، اصلا واسم مهم نبود. با هم کلاسیا و هم دانشگاهیام تو دانشگاه و اینور اونور بگو بخند داشتم. یه مدت بود وقتی خوب فکر میکردم خسته شده بودم از این وضعیت؛ دنبال یه راه بودم که خودمو از این باتلاقی که دارم روز به روز بیشتر گرفتارش میشم نجات بدم، از طرفیم وقتی فکر میکردم که اگه بخوام ظاهرمو تغییر بدم خیلی از دوستامو از دست میدم؛ سر یه خیلی بزرگ بودم... یه چند وقتی بود که با یکی از هم دانشگاهیام چت میکردم، ایشون به من کتاب معرفی کرد... منم وقتی واسه تعطیلات میان ترم اومدم خونه این کتاب و تهیه کردمو شروع به خوندنش کردم.. کم کم با این کتاب انس گرفته بودم. از خودم جداش نمیکردم هی میخوندمش اصلا عاشق شخصیت و ویژگی های ابراهیم شده بودم؛ هی یه جمله از کتاب میخوندم هی یه نگاه به عکس روی جلدش میکردم... به آخراش که رسیدم با تک تک صفحاتش اشک میریختم. اصلا حال خیلی عجیبی داشتم، احساس میکردم ابراهیم حتی از یه برادرم به من نزدیک تر شده. تا اینکه سالروز شهادتش تصمیم گرفتم واسه همیشه چادر بپوشم، حجابمو رعایت کنم و خیلی چیزای دیگه که میدونستم ابراهیم دوست نداره رو کنار بذارم... تا اینکه یه روز فهمیدم که سلام بر ابراهیم 2 هم چاپ شده، همه کتاب فروشیارو رفتم ولی هیچکدوم نداشتن... قبل از عید رفتم راهیان نور و این کتاب رو از یادمان خریدم... البته تو همین سفر که بود به میرفتم تو به ابراهیم قول دادم که واسش خواهری کنم... وقتی اومدم خونه بلافاصله شروع به خوندش کردم. با خوندن یکی از داستانهای این کتاب تصمیم گرفتم بعد از هر وعده نمازم دورکعت هم به نیت ابراهیم بخونم... یه سحر تو ایام عید بعد از نماز صبحم وقتی خوابیدم ابراهیمو تو خواب دیدم که به سمت من اومد و یه شاخه گل لاله بهم داد... از خوشحالی تو خواب فریاد میزدم... حالا دیگه ابراهیم جزئی از زندگیمه، ازش کمک میخوام، باهاش مشورت میکنم؛ اون هم تو اکثر موارد کمکم میکنه... تا جایی که تونستم این کتابو به دوستام معرفی کردم. 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
💢در کدام خوابیده ای ؟ قد و قواره ات که در هر دو یکی است ... . ♦️یقین دارم آن روز که عکاس اول؛ تصویر خوابِ آرامت را در آن اتاق ساده و نمور با لبخند ثبت می کرد؛ هیچگاه تصور نمی کرد قریب شصت سال بعد عکاس دیگری قرار است تصویری از خواب ابدی و آرامش بی نهایت تو را با بغض؛ برای تاریخ ثبت کند. با همان قد و قواره! با همان آرامش. با همان زیبایی؛ با همان روحبخشی و با همان دلنشینی ... . ♦️چه روحی دارد تصویر خوابِ آرامش بخشِ کودکی ات و چقدر زنده و زاینده است تصویر این خواب ابدی ات .من که در این دو تصویر تفاوتی نمی بینم؛ مگر یک اختلاف .اینکه در تصویر اول؛ مادری برای لای لای کردن بود , و در تصویر دوم؛ مادری برای لای لای کردن نیست ... . 📷 لازم به ذکر است که تصاویر فـوق مربوط به دوران کودکی و تفحص پیکر پاک و مطهر است که در تاریخ ۲۱ بهمن ماه سال ۱۳۶۱ در در منطقه جاویدالاثر شد و هفته گذشته همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) در دزفول تشییع و در گلزار شهدای آن شهر آرام گرفت. . 👇👇 @rastegarane313